خلاصه رمان های گمشده این هفته لطفاً چک بفرمایید😍
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd103
دختره یه برادر داشت فکر کنم اسمش رامین بود نمیدونم چه مشکلی واسه بابایه دختر پیش اومد که دیگه نتونست بره سر کار دختره یه دوستی داشت تو خارج دختره واسه کمک به همه رو انداخت اما از عمو گرفته تا خيليا اما کسی بهش پول نداد دوست دختره دختره رو دعوت کرد خارج که بیا اینجا کار کن داره عاشق یه پسری بود که تو ایران بود درکل میشه گفت قرار بود با پسره نامزد کنه اما چون مشکلی واسه بابا دختره پیش اومد دست نگه داشتن خلاصه دختر تو خارج به کسی که تو خیابان ساز میزد کمک کرد تو قرعه کشی برنده شد راستی اینم بگم که دوست دختره متاهل بود وقتی خبر پولدار شدن دختره تو گوش فامیل رسيد همه فامیل واسه بدست آوردن دختره تو رقابت افتادن حتی واسه برادر دختره که ۱۵ سالشه پیشنهاد ازدواج میآمد
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
bd102
یک رمان آنلاین هست که هنوز در حال تایپ دختری به اسم رویا که متوجه میشه عشقش بخاطر گرفتن انتقام از پدر بزرگش باهاش ازدواج کرده و حالا روز دادگاه طلاق پسر قصه میگه که پشیمون شده و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست طلاقش بده و ...
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd101
رمانی خوندم که دختره مذهبی بود و یادم نمیاد چجوری،اما نامزدش اسمش سعید بود،و زندگی مذهبی و عاشقانه ای داشتند،سعید شهید میشه و این خانم با بَچَش میمونه،که آخر با یک مَرد دیگه که مذهبی بوده ازدواج میکنه،البته یک مدتی سعید رو نمیبخشه،بعد میره پیش این مَرده و ازش توضیح میخواد،بعد ازدواج میکنن.
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd100
سلام یه رمانی بود فکر میکنم از نویسنده معدب پور بود یه زمان با رمان خواستگاری یا انتخاب میکس بود. یعنی هردو رمان تو یه کتاب بود خلاصه که یادمه دختره یه برادر داشت به اسم رامین یه مشکلی واسه بابا دختره پیش میاد مجبور میشند دنبال پول باشند اما عمو یا اعمه هیچ کسی به دختره کمک نکرد تو همسایگی اونا یه پسری بود که قرار بود با دختره نامزد کنه اما چون واسه بابا دختره مشکل پیش اومد نتونست نامزد کنه از طرفی دختره یه دوستی داشت تو خارج به دختره گفت بیا اینجا کار کن بعد برگرد ایران دختره قبول کرد رفت اونجا به یه گدا کمک میکنه وهمین کارش باعث میشه دختره برنده بشه تو قرعه کشی وقتی خبر به گوش فامیل میرسه همه میخواند با این دختره وصلت کنند حتی واسه رامین کع ۱۴،۱۵ سالشه دختر میارند واسه ازدواج یادمه نامزد دختره ناراحت بود چون فکر میکرد دختره حالا که پولدار شده قبولش نمیکنه
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd99
سلام یه رمان بود دختره رو یه جورایی به عنوان خونبس عقدش کرده بودن اسم دختره آروا بود اما وقتی دختره وارد خونه پسره شد دید کلی دختر اونجا به عنوان برده هستن و خود دختره هم برده شده یه پسره هم بود که پلیس بود و با دوست صمیمیش آرشا ماموریت داشت شوهر این دختره و باندش دستگیر کنه ، وقتی وارد خونه شوهر این دختره میشه عاشق این دختره میشه ولی پدر پسره اصرار داره که باید با زن داداش حاملت ازدواج کنی که بعد از مرگ داداشت بدون سرپناه نمونه و آخر هم آروا و آرشا باهم ازدواج میکنن
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd98
سلام یک رمان هست که دختره داداشش قمار میکنه بعد اینو میفروشه ولی این فرار میکنه
میره پرستار یک بچه میشه
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd97
سلام یه رمان بود شخصیت هاش شانا وشهریار بود .شهریار یه دوجنسه بوده که عمل کرد وشانارو روزعقدش میدزده وبهش تجاوز میکنه وبه زور باهاش ازدواج میکنه و قتی شانا میفهمه شهریاد دوجنسه بوده ازخونه فرار میکنه و...،
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd96
سلام یه رمان بود شخصیتش سوگند و برادر دوست پرسش آرمان به سوگند توی ۷ الی ۸ سالگی توسط مرد همسایه بهش تجاوز میشده بعد خودکشی با دوستپسر روانشناسش اشنا میشه مادره میفهمه اما سعی در کتمال ان دارد تا روزی که پدرش میفهمد و خونه رو عوض میکند سوگند در حال تهدید شدنه
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd103
دختره یه برادر داشت فکر کنم اسمش رامین بود نمیدونم چه مشکلی واسه بابایه دختر پیش اومد که دیگه نتونست بره سر کار دختره یه دوستی داشت تو خارج دختره واسه کمک به همه رو انداخت اما از عمو گرفته تا خيليا اما کسی بهش پول نداد دوست دختره دختره رو دعوت کرد خارج که بیا اینجا کار کن داره عاشق یه پسری بود که تو ایران بود درکل میشه گفت قرار بود با پسره نامزد کنه اما چون مشکلی واسه بابا دختره پیش اومد دست نگه داشتن خلاصه دختر تو خارج به کسی که تو خیابان ساز میزد کمک کرد تو قرعه کشی برنده شد راستی اینم بگم که دوست دختره متاهل بود وقتی خبر پولدار شدن دختره تو گوش فامیل رسيد همه فامیل واسه بدست آوردن دختره تو رقابت افتادن حتی واسه برادر دختره که ۱۵ سالشه پیشنهاد ازدواج میآمد
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
bd102
یک رمان آنلاین هست که هنوز در حال تایپ دختری به اسم رویا که متوجه میشه عشقش بخاطر گرفتن انتقام از پدر بزرگش باهاش ازدواج کرده و حالا روز دادگاه طلاق پسر قصه میگه که پشیمون شده و تحت هیچ شرایطی حاضر نیست طلاقش بده و ...
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd101
رمانی خوندم که دختره مذهبی بود و یادم نمیاد چجوری،اما نامزدش اسمش سعید بود،و زندگی مذهبی و عاشقانه ای داشتند،سعید شهید میشه و این خانم با بَچَش میمونه،که آخر با یک مَرد دیگه که مذهبی بوده ازدواج میکنه،البته یک مدتی سعید رو نمیبخشه،بعد میره پیش این مَرده و ازش توضیح میخواد،بعد ازدواج میکنن.
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd100
سلام یه رمانی بود فکر میکنم از نویسنده معدب پور بود یه زمان با رمان خواستگاری یا انتخاب میکس بود. یعنی هردو رمان تو یه کتاب بود خلاصه که یادمه دختره یه برادر داشت به اسم رامین یه مشکلی واسه بابا دختره پیش میاد مجبور میشند دنبال پول باشند اما عمو یا اعمه هیچ کسی به دختره کمک نکرد تو همسایگی اونا یه پسری بود که قرار بود با دختره نامزد کنه اما چون واسه بابا دختره مشکل پیش اومد نتونست نامزد کنه از طرفی دختره یه دوستی داشت تو خارج به دختره گفت بیا اینجا کار کن بعد برگرد ایران دختره قبول کرد رفت اونجا به یه گدا کمک میکنه وهمین کارش باعث میشه دختره برنده بشه تو قرعه کشی وقتی خبر به گوش فامیل میرسه همه میخواند با این دختره وصلت کنند حتی واسه رامین کع ۱۴،۱۵ سالشه دختر میارند واسه ازدواج یادمه نامزد دختره ناراحت بود چون فکر میکرد دختره حالا که پولدار شده قبولش نمیکنه
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd99
سلام یه رمان بود دختره رو یه جورایی به عنوان خونبس عقدش کرده بودن اسم دختره آروا بود اما وقتی دختره وارد خونه پسره شد دید کلی دختر اونجا به عنوان برده هستن و خود دختره هم برده شده یه پسره هم بود که پلیس بود و با دوست صمیمیش آرشا ماموریت داشت شوهر این دختره و باندش دستگیر کنه ، وقتی وارد خونه شوهر این دختره میشه عاشق این دختره میشه ولی پدر پسره اصرار داره که باید با زن داداش حاملت ازدواج کنی که بعد از مرگ داداشت بدون سرپناه نمونه و آخر هم آروا و آرشا باهم ازدواج میکنن
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd98
سلام یک رمان هست که دختره داداشش قمار میکنه بعد اینو میفروشه ولی این فرار میکنه
میره پرستار یک بچه میشه
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd97
سلام یه رمان بود شخصیت هاش شانا وشهریار بود .شهریار یه دوجنسه بوده که عمل کرد وشانارو روزعقدش میدزده وبهش تجاوز میکنه وبه زور باهاش ازدواج میکنه و قتی شانا میفهمه شهریاد دوجنسه بوده ازخونه فرار میکنه و...،
•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·•·
#bd96
سلام یه رمان بود شخصیتش سوگند و برادر دوست پرسش آرمان به سوگند توی ۷ الی ۸ سالگی توسط مرد همسایه بهش تجاوز میشده بعد خودکشی با دوستپسر روانشناسش اشنا میشه مادره میفهمه اما سعی در کتمال ان دارد تا روزی که پدرش میفهمد و خونه رو عوض میکند سوگند در حال تهدید شدنه