Posts filter


از اینجا
همشون باید گزاشته بشن
یکیشون کم باشه بنراتون پاک میشه🙂💜🔪


عشقی که با یک قرار داد شروع شد...کی فکرشو میکرد کیم تهیونگ،الماس سیاه عاشق همچین پسری بشه؟🏳‍🌈
https://t.me/joinchat/AAAAAEQZD2ro3wxW1lRMSQ


- میدونی اگر یه هرزه بشی دیگه جایی توی زندگی من..توی عمارت من و توی شرکت من نداری؟

#کوکی دستای #لرزونش رو بالا اورد و به پیرهن #تهیونگ چنگ زد.. نفس هاش به خاطر اون #نزدیکی تند تند از بین لبای #نیمه بازش به صورت تهیونگ میخوردن..میترسید و در عین حال دوست داشت انجامش بده..
- من..از اولشم توی زندگیت نبودم.. اگر قراره با #هرزگی،یه بخش از وجودت رو داشته باشم..با کمال میل #هرزت میشم..
تهیونگ نیشخندی زد و کمی سرشو کج کرد..لباش مماس لبای #جونگکوک بودن و تنها یه کلام لازم بود تا اون جسمای داغ #ماهرانه روی هم به رقص دربیان.
- پس با این حساب باید ببوسمت نه؟
کوکی بغضش رو پایین فرستاد و دستاشو به سمت #گردن تهیونگ حرکت داد.
- منو با #عشق ببوس #کیم تهیونگ.


#تهیونگ خمیازه ای کشید و سرشو با #زور از روی #سینه ی جونگکوک برداشت،با #دست چشماش رو مالید و اروم بازشون کرد..با کنار رفتن #پلکای خستش،اولین چیزی که دید #جونگکوک بود.. چشماش از تعجب #گرد شدن..باورش نمیشد،گمون میکرد تموم اتفاقات #دیشب رو خواب دیده..با تردید جلو رفت و دستشو به طرف #گونه های سفید شده ی کوکی دراز کرد..#سر انگشتاش رو به اون گونه های برجسته کشید و وقتی تونست #لمسشون کنه،لبخندی عمیق روی #لباش شکل گرفت..سرشو نزدیک برد و بی مقدمه #بوسه ای روی پیشونیه صافش زد.


از تاکسی پیاده شد و پول رو حساب کرد..اونقدری عجله داشت که صبر نکرد تا ما بقیه اون اسکناس درشت رو از راننده پس بگیره..با عجله به داخل ساختمون رفت و بلافاصله از پذیرش خواست تا شماره ی اتاق
بکهیون رو بهش بدن...سریع به طرف اسانسور رفت تا خودشو به فرشته ای که برای دیدنش صبر نداشت برسونه..هنوزم مطمئن نبود میتونه بره جلو و ببینتش یا نه..شاید فقط از دور میدیدش..شایدم میرفت جلو و اونقدر محکم بغلش میکرد تا نفسش بگیره.


کوکی پوزخندی زد و کمی صندلیشو از میز فاصله داد..مستقیم به چشمای منتظر نامجون که بهش دوخته شده بود زل زد و کلمه ای رو به زبون اورد که هیچ موقع فکر نمیکرد به زبونش بیاد.
- اال..الماس سسسیاه.


کیم تهیونگ،نگین سیاه پادشاهیه بلک دایمند🖤
جئون جونگکوک،پسری زیبا ولی با نقصی بزرگ💔


با دندونام باکسرشو به پایین کشیدم و روی سر دیکش بوسه ای زدم که آهی کشید و با ناخناش مچ دستم رو فشار داد
دیکش رو با دستام فشار دادم که دادش بلند شد و کمرشو به بالا فرستاد
بعد از در اوردن شلوارم اروم سر دیکمو رو سوراخ مقعدش گذاشتم که فریادی از روی درد کشید
لباشو بوسیدم و تمام عضوم واردش کردم چشماشو از درد بست،خودمو توش اروم اروم حرکت دادم که جیغایی از روی لذت کشید
"جونااا... لطفاا اوووممم تند تر آهههه.."


بزرگ ترین چنل عکس از بی تی اس🌸🌙💧☂
جوین برای عآرمی ها واجب
☘🐰👇🏻
https://t.me/joinchat/AAAAAEQZD2ro3wxW1lRMSQ


پروفایل لاکچری واسه عآرمی ها💧⚡️🎋
با #profile پیداشون کن-
🍉🎗🍃
https://t.me/joinchat/AAAAAEQZD2ro3wxW1lRMSQ


خفن ترین عکسهای با کیفیت از "ویکوک"💫🌿🌼
با #vkook بهترین عکسهاشون رو پیدا کن🌵☂🥀
https://t.me/joinchat/AAAAAEQZD2ro3wxW1lRMSQ

11 last posts shown.

0

subscribers
Channel statistics