«به هیچ کاری نمی توانم علاقمند بشوم و اصلاً مسائلی برایم پیش آمده که گفتن و یا نوشتنش هم احمقانه به نظرم می آید. فقط می دانم که خسته هستم و هیچ چاره ای هم ندارم و یا دارم اما حوصله کوچکترین اقدام حتی تکان دادن سر انگشت را هم ندارم.»
از نامههای صادق هدایت به حسن شهید نورایی