شامه ی تیزم خیلی اذيتم ميكنه. به همون اندازه كه چشمام نابيناست، دماغم بيش فعاله. دقيقا يه روز از حموم رفتنم نميكشه كه بوى تنم رو احساس ميكنم كه تازه نيست، و حالم بد ميشه اگه نرم حموم. تنها نکته ى منفى مسافرتا از نظر من اينه كه نميشه هرروز برى حموم.
به همين ترتيب بوى بدن و لباس ديگران رو هم خيلى شديد متوجه ميشم و همچنين غذايي كه خوردن رو، بخصوص سير و پياز. و رنج ميكشم. اصلا دست خودم نيست، نميتونم براى كسى كه بوى تازگى و شوينده و عطر نميده احترام قائل باشم. مرد و زن هم نداره. يه قالب صابون ميخواد كه سر تا پاتون رو بشوريد و تميز باشيد. و يه مسواك. تمام.
ضمنن خيلى با عطر جذب آدما ميشم. و اولين چيزى هم كه تو ظاهر آدما ميبينم دندونه. مريض و وسواس و بدبختم خودتونين. و من الله توفيق.
به همين ترتيب بوى بدن و لباس ديگران رو هم خيلى شديد متوجه ميشم و همچنين غذايي كه خوردن رو، بخصوص سير و پياز. و رنج ميكشم. اصلا دست خودم نيست، نميتونم براى كسى كه بوى تازگى و شوينده و عطر نميده احترام قائل باشم. مرد و زن هم نداره. يه قالب صابون ميخواد كه سر تا پاتون رو بشوريد و تميز باشيد. و يه مسواك. تمام.
ضمنن خيلى با عطر جذب آدما ميشم. و اولين چيزى هم كه تو ظاهر آدما ميبينم دندونه. مريض و وسواس و بدبختم خودتونين. و من الله توفيق.