پادکست‌های اردشیر رستمی


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Psychology


|دورهمی علاقه‌مندان اردشیر رستمی|
- Ardeshir Rostami Official Channel 🔻
@ardeshirrostamiofficial 👤

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Psychology
Statistics
Posts filter


به باباها زنگ بزنیم🥹🥹🥹❤️❤️❤️


لذتی که در چهارشنبه‌ هست در پنجشنبه و جمعه نیست


وقتی آدمای اشتباه زندگیتو حذف می‌کنی، تازه می‌فهمی چقدر کافی‌ای، چقدر با خودت آرامش داری و چقدر از سر همشون زیاد بودی.
تازه می‌فهمی هیچ‌وقت هیچ‌چیزی به هیچ‌کس بدهکار نبودی و نیستی.


🔊فایل صوتی

🔺کتاب صوتی آری به زندگی

✍️اثر ویکتور فرانکل

🔸با این شاهکار دوباره کشف شده ، امید را حتی در این دوران تاریک پیدا کنید.
نویسنده این کتاب فوق العاده ، یازده ماه پس از آزادی از اردوگاه های کار اجباری نازی ، یک سری سخنرانی های عمومی در وین برگزار کرد. این روانپزشک ، که خیلی زود شهرت جهانی پیدا کرد ، در این کتاب افکار اصلی خود را در مورد معنا ، انعطاف پذیری و اهمیت پذیرش زندگی حتی در شرایط سختی توضیح می دهد...
@ardeshire_rostami 🎧


نزدیک دو ماه است پدر بازنشسته شده!
مدام سرش گرم دوستان و کتاب‌هایش و بقیه اوقات مشغول دنیای مجازی‌ست.
زندگی‌اش را به دقت زیرنظر دارم!
صبح‌ها به رسم عادت ساعت هفت بیدار می‌شود! می‌رود نانوایی و برمی‌گردد شعر می‌خواند؛
مادرم را بیدار می‌کند به اتفاق صبحانه می‌خورند؛ میرود سراغ کتاب‌هایش!
ناهار را زودتر از زمان شاغل بودنش می‌خورد! بعد از ناهار چرت می‌زند...

➕بعد از ظهرها را اغلب بهمراه مادرم با دوستانش شریک می‌شود.
خوشحال و سرحال است. کمی چاق‌تر شده...
در این مدت هرکس او را دیده بازنشستگی‌اش را تبریک گفته اغلب با هدیه‌ی کوچک یا دسته گل!
پدر معتقد است سی سال کار کرده و اکنون زمان استراحت اوست.
به تمامی تفریحاتی که اطرافیانش پیشنهاد می‌کنند پاسخ مثبت داده و از اینکه دغدغه‌ی مرخصی ندارد بسیار احساس رضایت می‌کند.
اما!....

➕مدتی‌ست به مادرم فکر می‌کنم...
پا به پای پدر در برخی موارد خیلی بیشتر از او برای زندگی‌شان زحمت کشیده.
اگر پدر سی سال هرروز هشت ساعت پشت میز نشسته،
مادر بیست و چهار ساعت سرپا فضای خانه را مدیریت کرده.
پدر بعد از سی سال به استراحت فکر می‌کند...
اما مادر هنوز سر اجاق برای ناهار پیاز خرد می‌کند. پدر در آرامش کتاب می‌خواند. مادر جارو بدست خانه تکانی می‌کند...

هرازگاهی پدر ظرف‌ها را می‌شوید یا سیب زمینی می‌پزد... و با جمله‌ای به اعضای خانواده این لطف بزرگش را اعلام می‌کند! مادر اما انگار مجبور به انجام وظایفش است...
همه از او انتظار دارند و او بدون خستگی و بدون ابلاغ آن مسئولیتش را انجام می‌دهد.
مادر را نگاه می‌کنم.
کی قرار است بازنشسته شود؟ کی قرار است از او بخاطر مشغولیت بیست و چهارساعته‌اش بعد سی سال با هدیه‌ای یا دسته گلی تقدیر شود؟ مادر کی قرار است به استراحت و دغدغه‌های تک نفره‌اش فکر کند...

➕به مادراتون بگید که قدردان حضور و تمام خوبی‌هاش هستید.


یکی ازم پرسید؛ چرا اینقدر سخت درس می‌خونی؟
گفتم ببین آدمایی مثل من کسی رو ندارن که بگه بیا این پول برو خونه بخر
این پول برو ماشین بخر، این پول برو مسافرت؛ برو لباس بخر
ورشکست شدی؟ اوکی بیا این پول برو بدهی تو بده
میخوای کسب و کار شروع کنی؛ ایول بیا این پول برو شروع کن
ماها فقط خودمون پشت خودمونیم؛ ماها سخت تلاش می‌کنیم چون رویا و هدفامون
بزرگه

فقط خواستم بگم دمِ منو تو و آدمایی مثل ما گرم، ماها خیلی کارمون درسته...


گابریل گارسیا یک جایی توی کتاب صد سال تنهایی می‌گه: «می‌دونم که تصمیم درستی گرفتم، ولی کاش تصمیم
درست این نبود.»


💭 عزتی که توی "هیچ" هست رو با کم معامله نکن
گاهی اوقات "هیچ" از "کم" بهتره
"کم"، مثله اعتیاده
آلوده‌ت می‌کنه
ترسو میشی
وقتی به "کم" وابسته میشی بعد از یه مدت
به هر خفتی تن میدی...


یه دیالوگی داره سریال "After Life" که می‌گه:
"روزی فرا میرسه که شما در حال خوردن آخرین وعده غذایتان هستید، برای آخرین بار گل‌هایتان رو بو می‌کشید،
عزیزی را بغل خواهید کرد و خبر ندارید که آخرین بار هست."
به همین دلیل باید هر چیزی رو با ذوق و شوق انجام بدی؛
قدر سالای باقیمونده‌ی زندگیتو بدون چون تکرار نمی‌شن.


با من از قوی بودن حرف نزن؛ ‏من چیزایی رو با خنده تعریف می‌کنم که‌ واسه ثانیه‌به‌ثانیه‌ش گریه کردم.


مادر عزیزم! یه کمی هم خودت رو اولویت زندگیت قرار بده، برای خودت زندگی کن،
برای یک شب هم که شده نگران بچه‌هات نباش، اصلاً گاهی فکر کن ما بچه‌هات وجود نداریم و زندگی رو
برا خودت، زندگی کن و نه بچه‌هات


🟢 پادکست مدرسه زندگی - عظمت و انحطاط عزت نفس- بخش پنجم: قضیه عشق بی قید و شرط
در این پادکست به بررسی مساله زخمهای کودکی و عشق بی قید و شرط در اعتماد بنفس و عزت نفس می پردازیم و مفاهیمی مانند منطقه کنترل و بازوالدینی را در این باره طرح می کنیم.


دیر رسیدم سرکلاس، معلم گفت همونجا جلوی در بمون و بعد رو به بچه‌ها کرد و گفت ادامه بدید
یکی از ته کلاس پا شد و گفت: مهربان
دیگری گفت دلسوز، آن یکی گفت روشنی
کسی از وسط کلاس گفت بخشنده
بقیه داشتند فکر می‌کردند
معلم باز رو به من کرد:
اگه بگی راجع به چی حرف می‌زنیم می‌ذارم بشینی
به کلماتی که بچه‌ها گفته بودند فکر کردم
گفتم: راجع به خدا؟
معلم لبخند زد و گفت بشین سرِ جات
نشستم روی نیمکت و سرم را بلند کردم

معلم روی تخته نوشته بود:
مادر را با یک واژه تعریف کنید...


اگر خواب، گریه و موسیقی نبود
آدمی‌زاد چطور اندوهش را تاب می‌آورد؟


📌 اگه همیشه استرس داری بخون؛

یادته کلاس اول که بودی از املا می‌ترسیدی؟
نگذشت؟ رد نشد؟
يادته واسه ریاضی راهنمایی ترس داشتی؟
الان چی؟
اصلاً یادت میاد امتحانش رو؟
نمی‌دونم الان تو چه مرحله‌ای هستی
و داری چه فشاری رو تحمل می‌کنی
ولی همش رد میشه...
الکی خودتو اذیت نکن رفیق و به خودت استرس نده


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
اگر احساس بکنی کسی شدی
از همونجا باختت شروع میشه ؛
.
.
اردشیررستمی
پیمان معادی


💭 این قشنگ بود:
اولین‌بار که تنها پشت ماشین نشستم تصادف
کردم و مقصر بودم.
راننده گفت: زنگ بزن شوهرت بیاد؛ شوهرم اومد.
اولین جمله‌ای که بهم گفت:
چیزی که بهت نگفتن؟؟
یه مرد باید همین قدر واسه زنش امن باشه


🟢 پادکست مدرسه زندگی - بخش چهارم : تکنیک ژاپنی کایزن
در این پادکست به تکنیک ژاپنی کایزن برای بازتوانی عزت نفس و ترمیم اعتماد بنفس می‌پردازیم و منطق آن را از دید دانش اعصاب (نوروساینس) و رفتار شناسی بررسی می‌کنیم.
چگونه بدون تکیه افراطی بر اراده می‌تواند رفتار را اصلاح کرد؟


تازه فهمیدم یه سری از
اطرافیانم چرا از من بدشون میومد،
شوق و اشتياق من برای بدست آوردن،
منفعل بودن خودشون رو بهشون یادآوری می‌کرد...
#ادامه_بده


می‌گفت من افتادم ته یک چاه ۵ متری تو واسم طناب ۳ متری انداختی
بگم نیستی دروغ گفتم، بگم هستی کافی نیستی...

و این کامل‌ترین تعریف از آدم‌های نصفه و نیمه‌ی زندگی ماست.

7k 0 171 413
20 last posts shown.