آلمانی بدون فراموشی


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


Admin 👤 ➣ @Hossein_2010
🌀ابتدای کانال 👇
https://t.me/Almani_bedunfaramushi/239
.
◾اینستاگرام ما:
◾Instagram.com/almanifarsi
.
‍.
.
تبلیغات 👇
@deutschmitERFAN
.

.

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


🔴۸ فعل حاوی sagen

سلام بچه ها ❤️😍

افعال حاوی sagen در آلمانی شامل ترکیبات مختلفی هستن که هرکدام معنی خاصی دارن. در اینجا تعدادی از این افعال رو به همراه مثال و توضیح آوردم:

🟢1. absagen

به معنی «لغو کردن» یا «رد کردن» است. این فعل بیشتر در مورد قرارها، ملاقات‌ها و رویدادها استفاده می‌شود.

مثال:

Ich muss das Treffen leider absagen.
متأسفانه باید قرار ملاقات را لغو کنم.

🟢2. zusagen

به معنی «تایید کردن» یا «پذیرفتن» است. این فعل معمولاً برای تایید حضور در یک رویداد یا قبول کردن دعوت به کار می‌رود.

مثال:

Er hat seine Teilnahme zugesagt.
او حضورش را تایید کرد.

🟢3. vorsagen

به معنی «پیشگویی کردن» یا «یادآوری کردن» است. این فعل در شرایطی به کار می‌رود که کسی چیزی را به دیگری می‌گوید تا او یادش بیاید یا آن را تکرار کند.

مثال:

Kannst du mir die Antwort vorsagen?
می‌توانی جواب را برایم بگویی؟ (مثلاً در امتحان یا زمانی که چیزی را فراموش کرده‌ام)

🟢4. nachsagen

به معنی «شایعه کردن» یا «تکرار کردن پشت سر کسی» است. بیشتر در مواقعی به کار می‌رود که درباره شخصی شایعه‌پراکنی یا بدگویی می‌شود.

مثال:

Man sagt ihm nach, dass er sehr streng ist.
می‌گویند که او خیلی سخت‌گیر است.

@almani_bedunfaramushi

🟢5. versagen

به معنی «شکست خوردن» یا «ناموفق بودن» است. از این فعل زمانی استفاده می‌شود که کسی یا چیزی از عهده کاری برنمی‌آید.

مثال:

Ich habe in der Prüfung versagt.
من در امتحان شکست خوردم (یا موفق نشدم).

🟢6. hersagen

به معنی «از بر خواندن» یا «بلند گفتن» است. این فعل در مواقعی به کار می‌رود که چیزی را از حفظ می‌خوانیم یا با صدای بلند می‌گوییم.

مثال:

Das Gedicht konnte er gut hersagen.
او شعر را خوب از حفظ خواند.

🟢7. untersagen

به معنی «ممنوع کردن» است. این فعل برای مواقعی استفاده می‌شود که کسی اجازه انجام کاری را نمی‌دهد.

مثال:

Das Rauchen ist hier untersagt.
سیگار کشیدن اینجا ممنوع است.

🟢8. voraussagen

به معنی «پیش‌بینی کردن» است و در مورد پیش‌بینی‌های آب و هوا، آینده و اتفاقات مختلف به کار می‌رود.

مثال:

Der Wetterdienst sagt Regen voraus.
هواشناسی باران را پیش‌بینی کرده است

❤️ مثل همیشه با لایکاتون بهمون انرژی بدین و برای دوستاتون بفرستین🥹❤️

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴۱۰ تا فعلی که فقط با داتیو میان🔴

سلام بچه ها 😍❤️

در زبان آلمانی، بعضی فعل ها تنها با داتیو میان. این فعل ها اغلب به حالتی اشاره دارند که در آن عمل یا تأثیر فعل مستقیماً بر روی یک فرد (به‌عنوان گیرنده یا بهره‌مند) انجام می‌شه. در ادامه، برخی از رایج‌ترین افعال داتیوی را با توضیح، مثال و ترجمه می‌بینین.

🟢1. helfen (کمک کردن)

توضیح: این فعل برای ابراز کمک یا یاری به کسی استفاده می‌شود و فرد کمک‌گیرنده در حالت داتیو قرار می‌گیرد.

مثال: Ich helfe dir.
من به تو کمک می‌کنم.

🟢2. danken (تشکر کردن)

توضیح: برای ابراز تشکر یا قدردانی از کسی استفاده می‌شود.

مثال: Ich danke Ihnen für Ihre Hilfe.
من از شما بابت کمکتان تشکر می‌کنم.

🟢3. gefallen (پسندیدن، خوش آمدن)

توضیح: برای بیان این‌که چیزی به دل کسی نشسته یا خوشایند اوست، استفاده می‌شود.

مثال: Das Bild gefällt mir.
این عکس به دلم می‌نشیند.

🟢4. gehören (تعلق داشتن)

توضیح: برای بیان این‌که چیزی به کسی تعلق دارد یا مالکیت دارد.

مثال: Das Buch gehört ihm.
این کتاب متعلق به اوست.

🟢5. gratulieren (تبریک گفتن)

توضیح: برای تبریک گفتن به کسی بابت موفقیت، تولد یا مناسبت خاص.

مثال: Ich gratuliere dir zum Geburtstag.
تولدت را به تو تبریک می‌گویم.

@almani_bedunfaramushi

🟢6. schmecken (مزه دادن، خوشمزه بودن)

توضیح: برای بیان خوشایند بودن مزه‌ی چیزی برای کسی.

مثال: Die Suppe schmeckt mir gut.
این سوپ به من خوشمزه است.

🟢7. vertrauen (اعتماد کردن)

توضیح: برای ابراز اعتماد یا اطمینان به کسی استفاده می‌شود.

مثال: Ich vertraue dir.
من به تو اعتماد دارم.

🟢8. passen (اندازه بودن، مناسب بودن)

توضیح: برای بیان این‌که چیزی از نظر اندازه یا تطابق به کسی می‌آید یا مناسب است.

مثال: Das Hemd passt mir nicht.
این پیراهن اندازه من نیست.

🟢9. wehtun (درد داشتن)

توضیح: برای بیان احساس درد یا ناراحتی در قسمتی از بدن.

مثال: Mein Kopf tut mir weh.
سرم درد می‌کند.

🟢10. fehlen (کم بودن، دلتنگ بودن)

توضیح: برای بیان دلتنگی یا نبود چیزی برای کسی.

مثال: Du fehlst mir.
دلم برایت تنگ شده است

❤️از این مدل پست ها ی جمع بندی دوست دارین؟ پس لایکون کنین و برای دوستاتون هم بفرستین😍❤️

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴کاربردهای فعل ausmachen

سلام بچه ها ❤️😍

فعل ausmachen کاربردهای مختلفی داره و بسته به متن ، معنی اش تغییر میکنه . در ادامه توضیح و مثال‌های مختلف این فعل رو میبینین:

🟢1. به معنای "مهم بودن" یا "اثر داشتن"

این کاربرد معمولاً به معنی "چیزی مهم بودن" یا "اثر داشتن" در یک موقعیت خاص است.

• مثال
:

◦ Das macht nichts aus.

(این مهم نیست.)

◦ Es macht einen großen Unterschied aus, wie du das erklärst.

(این تفاوت بزرگی ایجاد می‌کند که چطور این را توضیح بدهی.)

🟢2. به معنای "توافق کردن" یا "موافقت کردن"

در این معنی، ausmachen به معنای توافق کردن یا هماهنگ کردن چیزی است.

• مثال
:

◦ Wir haben ausgemacht, uns um 6 Uhr zu treffen.

(ما توافق کرده‌ایم که ساعت 6 همدیگر را ملاقات کنیم.)

◦ Hast du mit ihr ausgemacht, wann ihr zusammen kommt?

(آیا با او توافق کرده‌ای که چه زمانی با هم بیایید؟)

@almani_bedunfaramushi

🟢3. به معنای "خاموش کردن"

در این کاربرد، ausmachen به معنای خاموش کردن دستگاه‌ها یا منابع نور است.

• مثال
:

◦ Kannst du bitte das Licht ausmachen?

(میشه لطفا چراغ را خاموش کنی؟)

◦ Ich habe den Fernseher ausgemacht.

(من تلویزیون را خاموش کردم.)

🟢4. به معنای "تشکیل دادن" یا "تعیین
کردن"
در اینجا، ausmachen به معنای تشکیل چیزی یا مشخص کردن جزئیات است.

• مثال
:

◦ Die Details der Vereinbarung machen wir später aus.

(جزئیات توافق را بعداً مشخص می‌کنیم.)

◦ Der Preis macht einen großen Teil des Gesamtwertes aus.

(قیمت بخش بزرگی از ارزش کلی را تشکیل می‌دهد.)

این‌ها برخی از کاربردهای رایج فعل ausmachen در زبان آلمانی هستند که می‌توانید آن‌ها را در مکالمات مختلف مشاهده کنید

❤️یادتون نره لایکمون کنین که انرژی بگیریم🥹❤️

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴کاربرد فعل leiden

سلام بچه ها 😍❤️

فعل leiden در زبان آلمانی به معنی “رنج بردن” است و بسته به معنای جمله با an یا unter به کار می‌رود. هر کدام از این حالت‌ها برای توصیف نوع خاصی از رنج یا مشکل استفاده می‌شود.

1. leiden an + Dativ

• از an زمانی استفاده می‌شود که منظور رنج بردن از یک بیماری یا مشکل جسمی خاص باشد.
• مثال‌ها:
• Er leidet an Diabetes.
او از دیابت رنج می‌برد.
• Sie leidet an einer schweren Krankheit.
او از یک بیماری سخت رنج می‌برد.

2. leiden unter + Dativ

• از unter زمانی استفاده می‌شود که منظور رنج بردن از یک وضعیت یا شرایط نامطلوب باشد (مانند فشار، استرس، یا شرایط محیطی).
• مثال‌ها:
• Er leidet unter Stress bei der Arbeit.
او از استرس در محل کار رنج می‌برد.
• Viele Menschen leiden unter der Hitze im Sommer.
بسیاری از مردم در تابستان از گرما رنج می‌برند.

🟢خلاصه

• leiden an برای بیماری‌ها و مشکلات جسمی.
• leiden unter برای وضعیت‌ها و شرایط محیطی یا روان

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴عبارات کاربردی برای بیان نظر و تجربه به صورت رسمی

سلام بچه ها ❤️😍

در ادامه عبارت‌هایی رو براتون گذاشتم که برای ابراز نظر و بیان تجربه، به شیوه‌ای رسمی و مؤدبانه استفاده می‌شن و در نوشتار و گفتار رسمی کاربرد دارن.

🟢1. Ich schließe mich der Meinung von … an, dass …

ترجمه: من با نظر … موافقم که …
توضیح: برای ابراز موافقت با نظر شخص دیگری استفاده می‌شود.
مثال:

• Ich schließe mich der Meinung von Frau Müller an, dass regelmäßige Bewegung wichtig für die Gesundheit ist.
من با نظر خانم مولر موافقم که ورزش منظم برای سلامتی مهم است.

🟢2. Auch ich bin überzeugt davon, dass …

ترجمه: من هم معتقدم که …
توضیح: برای بیان عقیده شخصی که مشابه عقیده دیگران است.
مثال:

• Auch ich bin überzeugt davon, dass gute Bildungschancen entscheidend für die Zukunft sind.
من هم معتقدم که فرصت‌های خوب آموزشی برای آینده بسیار مهم هستند.

@almani_bedunfaramushi

🟢3. Deshalb halte ich es für wichtig, dass …

ترجمه: بنابراین، من این را مهم می‌دانم که …
توضیح: برای بیان اهمیت چیزی با دلیل قبلی استفاده می‌شود.
مثال:

• Deshalb halte ich es für wichtig, dass man frühzeitig für das Alter spart.
بنابراین، من این را مهم می‌دانم که از زودتر برای دوران بازنشستگی پس‌انداز کرد.

🟢4. Ich persönlich finde es schade, dass …

ترجمه: من شخصاً متأسفم که …
توضیح: برای ابراز نظر شخصی درباره موضوعی که مایه ناراحتی یا ناامیدی است.
مثال:

• Ich persönlich finde es schade, dass viele traditionelle Feste heutzutage vergessen werden.
من شخصاً متأسفم که بسیاری از جشن‌های سنتی امروزه فراموش می‌شوند.

🟢5. Ich habe das selbst erfahren

ترجمه: من خودم این را تجربه کرده‌ام
توضیح: برای بیان تجربه شخصی به کار می‌رود.
مثال:

• Ich habe das selbst erfahren, wie wichtig es ist, gut organisiert zu sein.
من خودم تجربه کرده‌ام که چقدر مهم است که سازمان‌دهی خوبی داشته باشی.

🟢6. Es kann schlimme Folgen haben, wenn …

ترجمه: می‌تواند پیامدهای بدی داشته باشد اگر …
توضیح: برای بیان خطرات و نتایج منفی احتمالی یک کار یا وضعیت.
مثال:

• Es kann schlimme Folgen haben, wenn man beim Autofahren das Handy benutzt.
می‌تواند پیامدهای بدی داشته باشد اگر هنگام رانندگی از تلفن همراه استفاده شود.

💟این‌جمله ها رو بچه هایی که سطح اشون b1 به بالا هست میتونن استفاده کنن به خصوص تو امتحانای نوشتاریشون
اگه از این‌مدل پست ها دوست دارین لایک
فراموش نشه
😍🥹❤️

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴توضیح فعل fragen

سلام بچه ها 😍❤️

این فعل در زبان آلمانی به معنای “پرسیدن" است و معمولاً با حالت Akkusativ به کار می‌رود. در اینجا توضیح کامل حالت‌های استفاده از فعل fragen را می‌دهیم.

1. Fragen با حالت Akkusativ

در بیشتر موارد، fragen با حالت Akkusativ استفاده می‌شود، زیرا معمولاً مستقیماً چیزی را از کسی می‌پرسیم. به عنوان مثال:

🟢Ich frage den Lehrer (Akkusativ) eine Frage.
• من از معلم یک سوال می‌پرسم.

در اینجا، den Lehrer حالت Akkusativ است.

@almani_bedunfaramushi

2. Fragen به همراه n
ach و حالت Dativ

گاهی اوقات برای پرسی
دن درباره یک موضوع خاص، از fragen nach استفاده می‌شود. در این حالت، اسم پس از nach در حالت Dativ می‌آید.

🟢Ich frage nach dem Weg (Dativ).
• من درباره مسیر می‌پرسم.

در اینجا، dem Weg حالت Dativ است و موضوع سوال را بیان می‌کند.


خلاصه


• fragen + Akkusativ برای فرد یا چیزی که مستقیماً پرسیده می‌شود.

• fragen nach + Dativ برای پرسیدن درباره یک موضوع یا چیز خاص.

مثال‌های دیگر:

🟢Er fragt seinen Freund (Akkusativ) etwas.
او از دوستش چیزی می‌پرسد.
🟢Sie fragt nach der Uhrzeit (Dativ).
او درباره ساعت می‌پرسد.

🫀لایک یادتون نره تا انرژی بگیریم براتون بیشتر پست بذاریم 🥹😍❤️

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴 فرق فعل nutzen و benutzen

سلام بچه ها ❤️😍

هر دو فعل “nutzen” و “benutzen” به معنای “استفاده کردن” هستند، اما تفاوت‌های جزئی در کاربرد آن‌ها وجود دارد:

1. nutzen

• معنی: استفاده کردن از چیزی به صورت انتزاعی‌تر ( غیر قابل لمس) یا بهره بردن از موقعیت یا فرصتی.

• کاربرد: اغلب در مواردی استفاده می‌شود که به بهره‌برداری یا استفاده از منابع، زمان یا فرصت‌ها اشاره می‌کند.

:مثال‌

• “Er nutzt die Zeit, um zu lernen.”
(او از زمان برای درس خواندن استفاده می‌کند.)

• “Sie nutzt jede Gelegenheit, um ihre Fähigkeiten zu verbessern.”
(او از هر فرصتی برای بهبود مهارت‌هایش استفاده می‌کند.)

@almani_bedunfaramushi

2. benutzen

• معنی: استفاده کردن از چیزی به صورت فیزیکی یا برای یک هدف خاص.

• کاربرد: بیشتر در مواردی استفاده می‌شود که چیزی به صورت ملموس یا ابزاری مورد استفاده قرار می‌گیرد.

:مثال‌ها

• “Ich benutze meinen Computer, um E-Mails zu schreiben.”
(من از کامپیوترم برای نوشتن ایمیل استفاده می‌کنم.)

• “Er benutzt ein Messer, um das Brot zu schneiden.”
(او از یک چاقو برای بریدن نان استفاده می‌کند.)

خلاصه:

• “nutzen”
بیشتر در مورد استفاده از فرصت‌ها، زمان و منابع به کار می‌رود.
• “benutzen”
بیشتر برای استفاده فیزیکی از اشیا یا ابزارها به کار می‌رود.

🟢این مدل پست هارو‌دوست دارین؟ 🥹 پس برامون قلب بذارین ❤️🥹😍

@almani_bedunfaramushi


🔴 ۸ تا فعل با suchen

سلام بچه ها 😍❤️

یکی از فعل هایی که خیلی به چشمتون خورده و مشتقاتش هم زیاده رو امروز میخوایم با هم یاد بگیریم🥸


1. suchen(دنبال چیزی گشتن )

• Ich suche meinen Schlüssel.
• ترجمه: من دنبال کلیدم می‌گردم.

2. besuchen (به معنای “دیدار کردن” یا “ملاقات کردن”)

• Ich besuche meine Großeltern jedes Wochenende.
• ترجمه: من هر آخر هفته به دیدن پدربزرگ و مادربزرگم می‌روم.

3. untersuchen (به معنای “بررسی کردن” یا “معاینه کردن”)

• Der Arzt untersucht den Patienten.
• ترجمه: دکتر بیمار را معاینه می‌کند.

4. versuchen (به معنای “تلاش کردن” یا “امتحان کردن”)

• Ich versuche, diese Aufgabe zu lösen.
• ترجمه: من سعی می‌کنم این تمرین را حل کنم.

5. aufsuchen (به معنای “مراجعه کردن” یا “سر زدن به کسی”)

• Ich werde einen Arzt aufsuchen.
• ترجمه: من به دکتر مراجعه خواهم کرد.

@almani_bedunfaramushi

6. absuchen (به معنای “جستجو کردن” در یک منطقه یا مکان)

• Die Polizei sucht das Gebiet nach Hinweisen ab.
• ترجمه: پلیس منطقه را برای یافتن سرنخ‌ها جستجو می‌کند.

7. durchsuchen (به معنای “تفتیش کردن” یا “جستجو کردن”)

• Die Polizei hat das Haus durchsucht.
• ترجمه: پلیس خانه را تفتیش کرد.

8. nachsuchen (به معنای “دنبال چیزی گشتن” یا “درخواست کردن”)

• Er sucht nach einer Lösung für das Problem.
• ترجمه: او به دنبال راه‌حلی برای این مشکل می‌گردد.

❤️اگه از این مدل پست ها دوست دارین قلب یادتون نره برامون بذارین که انرژی بگیریم ❤️🥹😍

@almani_bedunfaramushi


🔴فرق enden و beenden

سلام بچه ها 😍❤️

امروز شاگردم ازم این سوال و پرسید گفتم با شما هم اشتراک بذارم 🥹

در زبان آلمانی، دو فعل “enden” و “beenden” هر دو به معنای پایان دادن هستند، اما کاربرد و تفاوت‌های ظریفی دارند:


enden:


• به معنای “به پایان رسیدن” است و بیشتر برای موقعیت‌هایی استفاده می‌شود که چیزی به‌طور خودکار یا بدون دخالت مستقیم کسی پایان می‌پذیرد.
• این فعل معمولاً با فاعلی استفاده می‌شود که خودش به پایان می‌رسد.
• مثال:

Der Film endet um 20 Uhr.
(فیلم ساعت ۸ شب تمام می‌شود.)

Der Tag endet mit einem schönen Sonnenuntergang.
(روز با یک غروب زیبا به پایان می‌رسد.)

beenden:

• به معنای “پایان دادن به چیزی” است و وقتی استفاده می‌شود که شخص یا عاملی به‌طور فعال باعث پایان یافتن چیزی می‌شود.
• این فعل همیشه به مفعول نیاز دارد، یعنی چیزی که پایان داده می‌شود.
• مثال:

Ich beende das Gespräch.
(من مکالمه را تمام می‌کنم.)

Sie hat das Projekt erfolgreich beendet.
(او پروژه را با موفقیت به پایان رساند.)

به طور خلاصه:

• enden بیشتر به پایان طبیعی چیزی اشاره دارد.
• beenden به معنای پایان دادن فعالانه به چیزی است

❤️اگه پست هامون و دوست دارین قلب یادتون نره برامون بذارین ❤️🥹😍

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴 توصیف شخصیت و اخلاق افراد به آلمانی :

سلام بچه ها 😍❤️

برای توصیف اخلاق افراد به آلمانی، می‌تونیم از جمله های پایین استفاده کنیم.


1. Er/Sie ist sehr freundlich und hilfsbereit.
• او بسیار مهربان و کمک‌کننده است.

2. Er/Sie hat einen guten Sinn für Humor.
• او حس شوخ‌طبعی خوبی دارد.

3. Er/Sie ist immer ehrlich und aufrichtig.
• او همیشه صادق و راستگو است.

4. Er/Sie ist ziemlich geduldig.
• او خیلی صبور است.

5. Er/Sie kann manchmal stur sein.
• او گاهی می‌تواند لجوج باشد.

6. Er/Sie ist sehr verantwortungsbewusst.
• او بسیار مسئولیت‌پذیر است.


@almani_bedunfaramushi

7. Er/Sie hat eine positive Einstellung.
• او نگرش مثبتی دارد.

8. Er/Sie ist sehr zuverlässig.
• او بسیار قابل اعتماد است.

9. Er/Sie ist oft optimistisch.
• او اغلب خوش‌بین است.

10. Er/Sie ist sehr großzügig.
• او بسیار سخاوتمند است.

11. Er/Sie hat eine starke Willenskraft und gibt nicht leicht auf.
• او اراده قوی‌ای دارد و به راحتی تسلیم نمی‌شود.

12. Er/Sie ist sehr kreativ und bringt oft innovative Ideen ein.
• او بسیار خلاق است و اغلب ایده‌های نوآورانه ارائه می‌دهد.

❤️پست قبل راجع به ظاهر افراد بود توی این پست سعی کردم چند تا مثال بزنم تا بدونین چه طوری میشه اخلاق کسی رو توصیف کرد . البته کلی مثالای پیچیده تر براتون میخوام بذارم توی پستهای دیگه. اگه دوست داشتین برام قلب بذارین که
انرژی بگیرم🥹❤️


@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴 توصیف ظاهر افراد به آلمانی:

سلام بچه ها 😍❤️

برای توصیف ظاهر افراد به آلمانی، می‌تونیم از جمله های متنوعی استفاده کنیم. این پایین چند تا مثال با ترجمه فارسی براتون آوردم :


1. Er hat braune Haare und blaue Augen.
او موهای قهوه‌ای و چشمان آبی دارد.

2. Sie ist groß und schlank.
او قدبلند و لاغر است.

3. Er trägt eine Brille und hat einen Bart.
او عینک می‌زند و ریش دارد.

4. Sie hat lockiges Haar und ein freundliches Lächeln.
او موهای فرفری و یک لبخند دوستانه دارد.

5. Er ist sportlich und hat breite Schultern.
او ورزشکار است و شانه‌های پهنی دارد.

6. Sie hat eine helle Haut und grüne Augen.
او پوست روشن و چشمان سبز دارد.

@almani_bedunfaramushi

7. Er hat kurzes, blondes Haar und ein ovales Gesicht.
او موهای کوتاه و بلوند و صورتی بیضی شکل دارد.

8. Sie trägt oft bunte Kleider und hat eine zierliche Figur.
او اغلب لباس‌های رنگارنگ می‌پوشد و اندامی ظریف دارد.

9. Er ist mittelgroß und hat dunkle Augen.
او قد متوسط دارد و چشمانش تیره است.

10. Sie hat lange, glatte Haare und volle Lippen.
او موهای بلند و صاف و لب‌های پر دارد.

11. Er hat eine kräftige Statur und einen ernsten Ausdruck.
او هیکلی قوی و ظاهری جدی دارد.

12. Sie trägt einen Zopf und hat Sommersprossen auf den Wangen.
او موهای خود را به شکل بافته‌شده (دُم‌اسب) می‌بندد و کک و مک روی گونه‌هایش دارد.

❤️یادتون باشه توصیف عکس به آلمانی خیلی مهمه. سعی کنین تمرین زیاد بکنین، جمله هایی بسازین که از لحاظ گرامری هم ،قشنگ باشه؛ اینجوری سطحتون و به پارتنرتون یا ممتحن نشون میدین و اونا میفهمن کت تن کیه😎😁

اگه دوست دارین از این جمله ها بیشتر بذاریم ، لایکمون کنین🥹❤️


@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴فرق دو فعل “Antworten” و “Beantworten” :

سلام بچه ها 😍❤️

هر دوی این افعال به معنای “پاسخ دادن” هستن، اما در استفاده و ساختار جمله تفاوت‌هایی دارن.

1. Antworten:

• وقتی استفاده می‌شود که به کسی یا چیزی پاسخ داده می‌شود. معمولاً با یک مفعول غیرمستقیم (داتیو) همراه است.
• مثال:
• “Ich antworte dem Lehrer.”
‎ • من به معلم پاسخ می‌دهم
• مثال دیگر:
• “Er hat auf meine Frage geantwortet.”
‎ • (او به سوال من پاسخ داد.)

2. Beantworten:

• بیشتر در مواردی استفاده می‌شود که یک سوال، نامه یا ایمیل به طور مستقیم پاسخ داده می‌شود. “Beantworten” معمولاً با یک مفعول مستقیم (آکوزاتیو) همراه است.
• مثال:
• “Ich beantworte die Frage.”
‎ • من سوال را پاسخ می‌دهم
• مثال دیگر:
• “Kannst du diesen Brief beantworten?”
‎ • می‌توانی به این نامه پاسخ بدهی؟

تفاوت اصلی:

• “Antworten”
بیشتر به شخص یا چیزی پاسخ دادن اشاره دارد.

• “Beantworten”
به پاسخ دادن به یک سوال یا موضوع خاص اشاره دارد.

❤️امیدوارم مطالب ما براتون مفید باشه
برامون قلب هم بذارین🥹❤️


@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


@almani_bedunfaramushi
پلمپ گوته


تا حالا حتما براتون پیش اومده که نمیدونستین چه جوری بعد کلاس آلمانی شروع کنین به درس خوندن🥹
من توی این‌وویس سعی کردم تجربیات خودم و بهتون بگم تا روش درست درس خوندن و یاد بگیرین😊 البته اینا نظر شخصی منه و نظر همه ی شماها طبیعتا برای من محترمه🥹😍❤️

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴کاربردهای مختلف فعل nehmen

سلام بچه ها 😍❤️

فعل “nehmen” در زبان آلمانی به معنای “گرفتن” است و در ترکیب با حروف اضافه یا در عبارات مختلف، معانی متنوعی پیدا می‌کند. در ادامه چند مثال به همراه ترجمه فارسی آورده شده است:

به درخواست شما وویس توضیح هم گذاشتم🥳

1. Nehmen به معنای گرفتن یا برداشتن:

Ich nehme das Buch.
‎ من کتاب را برمی
‌دارم

Ich nehme einen Kaffee.
من یک قهوه می‌گیرم

2. Teilnehmen به معنای شرکت کردن:

Ich nehme an der Konferenz teil.

من در کنفرانس شرکت می‌کنم

3. Abnehmen به معنای وزن کم کردن یا کاهش دادن:


Er hat in diesem Monat fünf Kilo abgenommen.
‎ او در این ماه پنج کیلو وزن کم کرده است

Die Zahl der Arbeitslosen hat in diesem Jahr deutlich abgenommen.
تعداد بیکاران در این سال به‌طور قابل توجهی کاهش یافته است.


4. Aufnehmen به معنای ضبط کردن یا پذیرفتن:


Sie nimmt das Gespräch auf.
‎ او مکالمه را ضبط می‌کند

Die Schule nimmt neue Schüler auf.
‎ مدرسه دانش‌آموزان جدید را می‌پذیرد.

5. Entnehmen به معنای استخراج کردن” یا برداشتن:


Er entnimmt das Geld aus dem Automaten.
‎ او پول را از دستگاه خودپرداز برداشت می‌کند.

@almani_bedunfaramushi

6. Wahrnehmen به معنای درک کردن یا “احساس کردن:

Ich kann den Duft der Blumen wahrnehmen.
‎ م
ن می‌توانم بوی گل‌ها را احساس کنم


7. Auf sich nehmen به معنای
به عهده گرفتن:

Er nimmt die Verantwortung auf sich.
او
مسئولیت را به عهده می‌گیرد.

8. Zeit nehmen به معنای زمان گذاشتن:


Nimm dir Zeit, darüber nachzudenken.
برای فکر کردن در مورد آن زمان بگذار.

9. Nehmen wir an به معنای فرض کنیم” یا فرض بر این است:


Nehmen wir an, dass es morgen regnet.
‎ فرض کنیم که فردا باران می‌بارد.

10. In Kauf nehmen به معنای “پذیرفتن چیزی (معمولاً منفی) به عنوان بخشی از چیزی”:


Er nimmt das Risiko in Kauf.
‎ او ریسک را می‌پذیرد.

11. Nehmen Sie es nicht so schwer به معنای زیاد جدی نگیرید:


Nehmen Sie es nicht so schwer, es war nur ein Missverständnis.
‎ زیاد جدی نگیرید، این فقط یک سوءتفاهم بود.

❤️میدونم که یکی از مشکلات بچه ها همین کاربردهای متفاوت افعال توی جمله هاست. سعی میکنم بیشتر فعلا رو براتون همین طوری دسته بندی کنم و بنویسم. شما هم برامون یه قلب بذارین تا بدونیم پست هامون و میبینین و دوست دارین😍🥹

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی




🔴چه جوری سر صحبت و تو مهمونی باز کنیم😬😉

سلام بچه ها 😍❤️

دیگه گفتم آستین بالا بزنم براتون و یادتون بدم چه جوری تو مهمونی سر صحبت و باز کنین و انشالا سرو سامون پیدا کنین🥹🫢

1. تعریف از محیط یا موسیقی:


• Die Musik ist echt gut,
oder?
موسیقی خیلی خوبه، نه؟

• Die Party ist wirklich toll! Kennst du den Gastgeber?
مهمانی واقعاً عالیه! میزبان رو می‌شناسی؟

2. صحبت درباره نوشیدنی یا غذا:


• Hast du das hier probiert?
Es schmeckt wirklich gut!
این رو امتحان کردی؟ طعمش واقعاً خوبه!

• Welches Getränk hast du? Es sieht interessant aus.
چه نوشیدنی‌ای داری؟ جالب به نظر می‌رسه.

3. معرفی خود و پرسیدن اسم طرف مقابل:


• Hi, ich bin [نام شما]. Wie heißt
du?
سلام، من [نام شما] هستم. اسمت چیه؟

• Bist du zum ersten Mal hier?
اولین بارت هست که اینجا اومدی؟

4. صحبت درباره آشنایان مشترک:


• Wie kennst du [نام میزبان
یا فرد دیگر]?
چطور [نام میزبان یا فرد دیگر] رو می‌شناسی؟
• Ich habe gehört, du kennst [نام مشترک]. Wie habt ihr euch kennengelernt?
شنیدم تو [نام مشترک] رو می‌شناسی. چطور
با هم آشنا شدید؟

@almani_bedunfaramushi

5. اشاره به چیزی جالب در اطراف:


• Hast du das gesehen? Es ist
wirklich lustig!
این رو دیدی؟ خیلی بامزه است!
• Das ist wirklich cool, was hältst du davon?
این خیلی جالبه، نظرت چیه؟

6. با مزه بازی درآوردن
🤪


• Sag mal, kennst du hier jemanden, der noch schlechter tanzt als ich?
راستی، کسی رو اینجا می‌شناسی که از من بدتر برقصه؟

• Ich wette, ich kann deinen Lieblingssong erraten. Gib mir drei Versuche!
شرط می‌بندم می‌تونم آهنگ مورد علاقت رو حدس بزنم. سه بار بهم فرصت بده!

• Wenn wir es schaffen, diesen Abend ohne peinliche Fotos zu überstehen, sind wir echte Profis!
اگه بتونیم این شب رو بدون عکس‌های خجالت‌آور سپری کنیم، واقعاً حرفه‌ای هستیم!

• Wenn du mir deinen Namen sagst, verspreche ich, ihn mindestens zweimal falsch auszusprechen!
اگه اسمت رو بهم بگی، قول می‌دم حداقل
دو بار اشتباه صداش کنم!

❤️پست‌هامون رو دوست دارید؟ اگه بله، یه قلب برامون بذارید تا ما هم بیشتر پست‌های مکالمه‌ای براتون بذاریم😍

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴9 تا فعل با 'kommen'😶

سلام بچه ها 😍❤️

فعل “kommen” به معنای “آمدن” است، اما در ترکیب با پیشوندها و سایر کلمات، می‌تواند معانی جدیدی پیدا کند.

1. ankommen رسیدن

Der Zug kommt um 18 Uhr an.
ترجمه: قطار ساعت 18 می‌رسد.

2. auskommen کنار آمدن، گذران کردن

Ich komme mit meinem Gehalt gut aus.
ترجمه: من با حقوقم خوب کنار می‌آیم.


3. bekommen دریافت کردن

Hast du meine E-Mail bekommen?
ترجمه: ایمیل من را دریافت کردی؟


4. mitkommen همراه آمدن

Willst du mit uns ins Kino mitkommen?
• ترجمه: آیا می‌خواهی با ما به سینما بیایی؟

@almani_bedunfaramushi

5. verkommen خراب شدن، انحطاط یافتن

Das Gebäude ist völlig verkommen.
ترجمه: ساختمان کاملاً ویران شده است.

6. vorkommen رخ دادن، به نظر رسیدن

Das kann schon mal vorkommen.
ترجمه: این می‌تواند اتفاق بیفتد.


7. zurückkommen بازگشتن

Wann kommst du zurück?
ترجمه: چه زمانی برمی‌گردی؟


8. umkommen مردن، جان باختن

Bei dem Unfall sind viele Menschen umgekommen.
ترجمه: در این حادثه بسیاری از مردم جان باختند.


9. herkommen آمدن از جایی، منشأ داشتن

Woher kommst du?
ترجمه: از کجا می‌آیی؟

Komm her, wir müssen reden.
ترجمه: بیا اینجا، باید صحبت کنیم.
• توضیح: در این جمله، “herkommen” به معنای درخواست از کسی برای آمدن به
سمت گوینده است.

❤️اگه از این جور مطالب خوشتون میاد برامون ری اکشن قلب بذارین انرژی بگیریم 😍🥹

@almani_bedunfaramushi

#اموزش_آلمانی


🔴چگونه با فعل gefallen احساسات خود را بیان کنیم

سلام بچه ها 😍❤️

بیاین یه بار برای همیشه جمله سازی با gefallen و یاد بگیرین🥲


⚜️1. Das gefällt mir
این مورد پسند من است

⚜️2. Wie gefällt dir das neue Buch?
از کتاب جدید خوشت می‌آید؟

⚜️3. Der Film hat mir sehr gut gefallen.
من از فیلم خیلی خوشم آمد.

⚜️4. Das Bild gefällt mir überhaupt nicht.
من اصلاً از این تصویر خوشم نمی‌آید.

⚜️5. Hat dir das Essen gefallen?
از غذا خوشت آمد؟

@almani_bedunfaramushi

⚜️6. Ihr gefällt die neue Wohnung sehr.
او (مونث) از آپارتمان جدید خیلی خوشش می‌آید.

⚜️7. Das gefällt ihm nicht.
او (مذکر) از این خوشش نمی‌آید.

⚜️8. Die Stadt gefällt uns sehr gut.
ما از این شهر خیلی خوشمان می‌آید.

⚜️9. Mir gefällt deine Idee.
من از ایده تو خوشم می‌آید.

⚜️10. Das hat mir gar nicht gefallen.
من اصلاً از آن خوشم نیامد.

✳️براتون یه وویس هم گذاشتم که جمله سازی و ساختار این فعل و توضیح دادم تا کاملا متوجه بشین🥹❤️🥰

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی


🔴 ۱۲ کاربرد فعل ‘machen’ :
از انجام کار تا مسخره کردن!🥸🤔

سلام بچه ها 😍❤️
امروزم‌ مطلب آموزشی داریم . میدونم که حتما خیلیاتون با فعل machen مشکل دارین🥹 پایین لیست کاملی از کاربردهای متفاوتش و اوردم تا کاملا متوجه بشین🥰

1. انجام دادن:

• Beispiel: Was machst du gerade?
‎ • ترجمه: الان داری چه کاری انجام می‌دهی؟

2. ساختن، درست کردن:

• Beispiel: Sie macht eine Torte für den Geburtstag.
‎ • ترجمه: او یک کیک برای تولد درست می‌کند.

3. سبب شدن, ایجاد کردن:

• Beispiel: Das macht mir Sorgen.
‎ • ترجمه: این من را نگران می‌کند.

4. رسیدن به مبلغ یا مقدار خاصی:

• Beispiel: Das macht 20 Euro.
‎ • ترجمه: این می‌شود 20 یورو.

5. ورزش کردن :

• Beispiel: Er macht jeden Morgen Sport.
‎ • ترجمه: او هر صبح ورزش می‌کند.

6. تحصیل کردن یا به دست آوردن مدرک:

• Beispiel: Sie macht ihren Abschluss in Physik.
‎ • ترجمه: او در رشته فیزیک فارغ‌التحصیل می‌شود.

@almani_bedunfaramushi

7. تأثیر گذاشتن یا ایجاد احساسی :

• Beispiel: Das macht mich glücklich.
‎ • ترجمه: این من را خوشحال می‌کند.

8. تخت مرتب کردن:
• Beispiel: Ich muss noch das Bett machen.
‎ • ترجمه: من باید تخت را مرتب کنم.

9. سفر کردن یا برنامه‌ریزی کردن :

• Beispiel: Wir machen im Sommer eine Reise nach Italien.
‎ • ترجمه: ما تابستان امسال به ایتالیا سفر می‌کنیم.

10. پول درآوردن:

• Beispiel: Er macht viel Geld mit seinem neuen Job.
‎ • ترجمه: او با شغل جدیدش پول زیادی در می‌آورد.

11. برگزار کردن یا ترتیب دادن :

• Beispiel: Sie macht eine Party am Wochenende.
‎ • ترجمه: او یک مهمانی آخر هفته برگزار می‌کند.

12. مسخره کردن یا تحقیر کردن :

• Beispiel: Er macht sich über seinen Freund lustig.
‎ • ترجمه: او دوستش را مسخره می‌کند.

@almani_bedunfaramushi
#اموزش_آلمانی

20 last posts shown.