🔻
کانون توسعه محلی، زدودن نگاه امنیتی، ترمیم شکافها
✍
علی ربیعییکی از مشکلات سیاستگذاریهای صدسال اخیر ایران، توسعه ناموزون است تا آنجا که بسیاری از تحلیلگران جنبشهای اجتماعی، یکی از دلایل سقوط شاه را از همین منظر مورد مطالعه قرار دادهاند. توسعه ناموزون زمانی رخ میدهد که وقتی دولتها اقدام به برنامهریزی برای رشد میکنند، در کشورهایی شبیه به کشور ما (جهان سومیهایی که بعداً موسوم به کشورهای در حال توسعه شدند) صنعتی کردن و دستیابی به رشد از این طریق، به سرعت مدنظر قرار میگیرد. کشورهای دارای منابع انرژی نیز رشد خود را بر پایه فروش انرژی استوار میسازند.
در این میان، دولتهای تمامیتخواه حاضر به توسعه سیاسی نمیشوند و در عین حال جامعه که به مرحله نوینی ورود کرده، مشارکت خواهی را در درون خود پرورش داده و مطالبه میکند و این چنین است که پایههای نارضایتی شکل گرفته و زمینههای شورش پدید میآید.
این اولین اثر توسعه ناموزون است.
در ادامه، با مهاجرتهای داخلی، شهرهای ناموزون پدید آمده، نهادهای اجتماعی و فرهنگی دچار دگرگونی شده و سبب پدید آمدن تعارضات جدید میشود. به علاوه، رشد دستوری و توسعه یکجانبه در ذات خود درصدد حذف و هضم هویتهای محلی نیز برمیآید. این امر هم نوعی اختلال اجتماعی و سیاسی دیگر را در پی دارد.
علاوه بر این آثار ویرانگر؛ ناتوانی در سیاستگذاری، عدم توزیع درست منابع و همچنین قدرت گرفتن نخبگان مرکزی پدیده نابرابری و بیعدالتی منطقهای را به شدت دامن میزند.
هرچه فاصله مناطق از مرکز بیشتر میشود خصوصا شهرهای مرزی که در همسایگی کشورهای عقب مانده قرار دارند، عقب ماندگی مزمن شدیدتر شده و جبران عقب ماندگی به منابع و زمان بیشتر نیازمند میشود.
یکی از استانهایی که به طور شدید دچار این معضل بوده و همچنین در اثر همپوشانیهای مذهبی، قومی و مرزی دچار پیچیدگی نیز میشود استان سیستان و بلوچستان است. این امر سبب شده که نگاه مرکز به این خطه، با امنیتزدگی همراه شود.
این استان از نظر شاخصهای بهداشت و آموزش دچار وضعیت نامناسب است. خصوصیات جغرافیایی منطقه نیز امکان سرمایهگذاریهای زیرساختی را دشوار کرده و حتی دسترسی به حیاتیترین ملزومات زندگی از جمله آب آشامیدنی را با مشکل روبرو میکند. به علت ضعفهای آموزشی و ارتباطاتی، مردم این مناطق در استفاده از فرصتها دچار عقبماندگی شده و پدیده نابرابری در استفاده از فرصتها، سبب عمیقتر شدن این پدیده میشود.
بنابراین برای تحقق عدالت و انصاف؛ سیاستگذاری، برنامهریزی هوشمندانه حتی تبعیض مثبت، ضرورتی اجتنابناپذیر است. درگام اول، باید امنیتزدایی از نگاه به این منطقه صورت گیرد.
با همین دیدگاه است که رئیسجمهور پزشکیان برای نخستین بار در تاریخ یکی از آرزوهای دیرینه مردم سیستان و بلوچستان را محقق و برای این استان یک استاندار بلوچ و اهل سنت انتخاب کرد، این در حالی است که پیش از این، حتی معاون سیاسی استاندار هم از این استان نداشتیم.
با انتخاب استاندار بلوچ برای سیستان و بلوچستان نگاههای امنیتی برداشته شده؛ و این نتیجه اقدام مهمی است که پزشکیان انجام داده است.
من بر همین اساس و با همین تحلیل، چندسالی است فعالیت خود را در این استان به صورت متمرکز و مستمر ادامه میدهم. معتقدم بعد از امنیتزدایی و تفکیک تروریسم از جامعه محلی، تلاش در جهت تقویت وفاق ملی ضمن توجه ویژه مرکز نسبت به پیرامون میتواند گام موثر بعدی باشد.
مطالعات میدانی من نشانگر آن است که آموزش و ارتقای ظرفیتهای محلی، تسهیلگری و گسترش کانونهای توسعه در جوامع محلی مسیری است که میتواند سرعت بیشتری در ترمیم شکافها ایجاد کند. به کارگیری نخبگان بومی در مسئولیتهای استانی و ملی، علاوه بر ایجاد خودباوریها، در فهم صحیح مسائل منطقه کمک نموده و سیاستگذاری اثربخش را تسهیل مینماید. بر همین اساس، در سفر اخیرم به منطقه مکران، پیشنهاد تشکیل کانون توسعه محلی با کمیتههای مختلف را دادم که خوشبختانه مورد استقبال قرار گرفت.
بی تردید استفاده از ظرفیتهای نیروی انسانی، بهرهبردن از توانمندیهای قشرهای مختلف و طیفهای فکری، ترمیم شکافها از اولویت های مهم دولت در این منطقه است.
بر همین اساس، یکی از مهمترین برنامههایی که رییسجمهور پزشکیان دنبال میکند ترمیم شکافهایی است که در گذشته رخ داده است.
شکستن حصرهای ذهنی، گسترش حوزه عمومی و عدم مداخله در حوزه خصوصی از کارهای مهم رئیس جمهور بوده که با اندیشه کاستن از مشکلات و محدودیتها دنبال شده است.
@alirabiei_ir