Alirabiei.ir خیر جمعی _ علی ربیعی


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


خیرجمعی
کانال اختصاصی علی ربیعی

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


هروقت روزنه ای از امید و گشایش برای حل مسائل پدیدار می‌شود، بدخواهان ایران باخشونت و بطور هدفمند ومنافقانه اقدام به ترور با عملیات خونین همانند آنچه که امروز با ترور در قوه قضاییه اتفاق افتاد، می‌کنند.
مردم ایران همواره تنفر خودرا از این تروریستهای وابسته ابراز کرده‌اند.
هوشمندی همگانی، این توطئه‌ها را در ادامه روند همدلی ایرانیان خنثی می‌کند.

@alirabiei_ir


🔻 صبح شنبه‌ بخیر آقای رئیس‌جمهور
وفاق با جامعه را دریابید


علی ربیعی

"قسمت دوم"

نباید اجازه بدهید که وفاق فقط در سطح سیاسی تعریف شود. گام دوم عمق‌بخشی اجتماعی به وفاق است. متاسفم که عده‌ای می‌خواهند وفاق را در همین سطح متوقف کنند. وفاق یک نظریه و روش برای حل مسائل ایران است با مشارکت دادن از هر کسی که توانی دارد؛ وفاق باید مرزها جناح‌ها را بشکافد و افراد با هر دیدگاه و گرایش و قومیت و تفکری در سبد ظرفیت ایرانیان برای حل مسائل کشور قرار گیرند.

مسیری که در انتصابات و بکارگیری افراد از همه جناح‌ها طی شد با همه کم و زیادی، مسیر درستی است اما  دو ملاحظه دارم: نخست آنکه محدود به جناح‌ها سیاسی نشود و سپس باید مراقب باشیم که وفاق تبدیل به ابزار سیاسی برای عده‌ای نشود که یا به نمایندگان و یا به جناح‌های سیاسی برای ماندگاری بیشتر خودشان در عرصه، باج بدهند. معتقدم وفاق جای باج دادن برای راضی نگه داشتن مخالفان و ماندن در مناصب برای هیچ کسی نیست. این رویه باعث فشار بیشتر به دولت می‌شود.
فرصت زیاد نیست. برخی‌ها با دلایل موهوم، از پذیرفتن این امر که وضع کنونی بیشتر حاصل تفکرات و عملکرد و مانع‌سازی‌های آن‌هاست، سر باز می‌زنند؛ حاصل ماندن این افراد در قدرت به قیمت عدم مشارکت جامعه و خالی کردن عقبه نظام است. 

جناب رئیس‌جمهور پزشکیان: لطفا دیگر معطل این افراد نشوید. تاکنون در مسیر درست قرار گرفته‌اید. نباید در دام جوسازی افرادی که تخریب را شروع کرده‌اند افتاد. اینها به قیمت ناامید کردن مردم و ضعیف شدن عقبه نظام و انقلاب، همچنان می‌خواهند در ساخت قدرت باقی بمانند. ماندن در قدرت را به ایدئولوژی خود تبدیل کرده‌اند. اینها گاهی به ظریف و مسیر ظریف حمله می‌کنند، گاهی مصاحبه شما در خصوص مسیر درست مذاکره با عزت در جهت پویایی ایران را مورد هجمه قرار می‌دهند؛ در مقابل فیلترینگ بی‌خاصیت و اف‌ای‌تی‌اف با تعابیر و تفاسیر من‌درآوردی فلسفه درست می‌کنند. معطل این افراد نشوید. کسانی که دیگر قصد همراهی با شما را ندارند. مردم چه آنانی که به شما رای داده‌اند و چه آنها که به شما امید بسته‌اند، در این مسیر که سربلندی ایران، رشد و شکوفایی کشور و احساس خوب به انقلاب اسلامی باشد، با شما همراهند و رضایت خدای متعال نیز در همین است.

@alirabiei_ir


🔻 صبح شنبه‌ بخیر آقای رئیس‌جمهور
وفاق با جامعه را دریابید


علی ربیعی

"قسمت اول"

آقای رئیس‌جمهور پزشکیان! می‌خواهم شرحی از وضعیت امروز جامعه و آنچه در آن می‌گذرد را برای شما گزارش کنم:
این روزها با افراد زیادی با نگرش‌های مختلف صحبت می‌کنم: انقلابیون قدیمی، دلسوزان بی‌قصد و غرض، حتی ایثارگران، روشنفکران، جامعه‌شناسان، صاحبنظران علوم سیاسی، اقتصاددان‌ها، صنعتگران، تولیدکنندگان، اعضای هیات علمی‌ و…

قابل تأمل است که همه این افراد در خصوص یک جمله متفق‌القول هستند: «این روندها باید اصلاح شود؛ به این شکل نمی‌شود ادامه داد.» به رغم اینکه طیف مختلفی از دیدگاه‌ها درباره اینکه چه باید کرد وجود دارد اما در این گزاره که «اینگونه نباید باشد»، اشتراک نظر وجود دارد.

البته جامعه مدت‌هاست این مفهوم را به طرق مختلف احساس و درک کرده است. هشدارها نیز از درون جامعه با نشانگرهای مختلف در حال بروز است. نتایج سنجش‌ها و تحقیقات، چندین سال است که همین دریافت را تایید می‌کنند. اقتصاددانان مستقل هم با انجام مطالعات در خصوص آینده اقتصاد، نرخ کنونی دلار را در صورت تداوم این وضعیت پیش‌بینی می‌کردند. کارشناسان و نخبگان حوزه انرژی سال‌هاست که گوشزد می‌کنند در آینده‌ای نه چندان دور، مخازن نفت نیز تهی شده و باید نفت را هم از خارج وارد کنیم! در صورت عدم تزریق گاز به چاه‌های نفت، بخش اعظمی از نفت که میراث نسل‌های آینده است به طور همیشگی غیرقابل استفاده خواهند ماند. 

در این حوزه‌ها، مطالعات و نقدهای بسیاری وجود دارد و مثال‌های متعددی می‌توان طرح کرد. سال‌هاست که نرخ سرمایه‌گذاری منفی شده، اصطکاک بالا رفته، بوی پوسیدگی و کهنگی از بسیاری از زیرساخت‌های صنعتی به مشام متخصصان و عموم جامعه می‌رسد. فرسودگی اجتماعی نیز به طور چشمگیری قابل مشاهده است. سال‌هاست نتایج سنجش‌ها، نشان‌دهنده کاهش سرمایه اجتماعی، کاهش اعتماد، افزایش آسیب‌های اجتماعی و ناامنی‌های روانی است. 

یکی از مهم‌ترین مباحث، تحولات ارزشی است که در جامعه صورت گرفته است؛ هرچه رو به جلو می‌رویم، ارزش‌های دینی، منفعلانه‌تر عمل می‌کنند. من لائیسیته شدن ایران را قبول ندارم اما با وجود اینکه جامعه ایران همواره جامعه‌ای با بنیان‌های مذهبی بوده اما در شرایط پدید آمده در ایران امروز، کارکردهای آرمانی دین کمرنگ می‌شود. ارزش‌های دینی که همواره انسجام و اخلاق در مناسبت‌های اجتماعی را تولید و حمایت می‌کرد، با گذر زمان ضعیف‌تر عمل می‌کند.

امروز من بسیاری از افراد را می‌بینم که نگران دین و اسلام هستند.
حال در این میان، برخی هنوز هم در خصوص علت پدید آمدن چنین وضعیتی به دنبال توجیه و فرافکنی هستند! و علت چنین شرایطی را سیاست‌های برخی از دولت‌ها می‌دانند، هرچند هشت سال دولت نهم و دهم و نزدیک بیش از سه سال دولت سیزدهم را هم کاملا از تاریخ دولت‌ها جدا کرده و درصدد هستند نتیجه این امر را به پدیده موهومی به نام ناتوانی دولت‌هایی که آن‌ها در آن حضور نداشته‌اند، گره بزنند. اتفاقا بیشترین روند‌های نامطلوب و جدایی‌ها در همین دوره‌ها شکل گرفته است.

آقای رئیس‌جمهور؛ اگر شرایط تغییر نکرده و اصلاح نشود با سرنوشتی همراه با کاهندگی روزافزون، ضعیف و تهی شدن از درون مواجه ‌می‌شویم و این همان بدخواهان تاریخی ایران است. ما به اصلاحات سخت اقتصادی، بهبود وضعیت اجتماعی، زیستن آسوده مردم در جامعه و حضور در اقتصاد جهانی نیاز  داریم.
من معتقدم هیچ عامل بیرونی نمی‌تواند تغییرات دلخواه خود را در ایران ایجاد کند؛ آن را اشغال کرده و یا کاری مانند براندازی مستقیم را سامان دهد. 

ظرفیت‌های درونی ایران، اعتقادات و بن‌مایه‌های مذهبی ایرانی‌ها، وطن‌دوستی و وطن‌پرستی به‌رغم همه نقدها و نارضایتی‌ها، عواملی هستند که تاثیر بیرونی بر داخل را ضعیف می‌کنند اما در صورت تداوم وضعیت کنونی، شرایطی پدید می‌آید که با کاهش اعتماد، ناامیدی از آینده و ضعف اقتصادی، جامعه روزبه‌روز ضعیف‌تر شده و در وضعیت «جامعه ضعیف» همچون موم، هرگونه اتفاقی را می‌توان متصور شد.

حال چه باید کرد؟ در گام اول مسیر درست همان مسیری است که شما در ایجاد کابینه در پیش گرفته‌اید. خیلی‌ها به وفاق نقد دارند. عده‌ای آن را بی‌مبنا می‌دانند، عده‌ای آن را با ایدئولوژی اشتباه گرفته‌اند. برخی درصددند از درون وفاق، مفاهیم پیچیده و غریب استخراج کنند و نیز متاسفم برخی تریبون‌هایی که باید وحدت‌بخشی کنند ، وفاق را با تعابیری مانند نفاق معنا می‌کنند. وفاق، همان با هم‌بودگی است؛ همان‌ «همه با هم» است. همان مفهومی است که اگر تمام ایرانیان با همه ظرفیت‌شان در کنار هم قرار بگیرند، آنگاه است که می‌توان کاری کرد. وفاق یعنی فهم مشترک همه از مسائل؛ و فهم مشترک این که «این مسیر کنونی قابل دوام نیست و باید کاری کرد».

@alirabiei_ir


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
♦️جمعه نامه

🔸 جمعه‌نامه، روایت آدم‌هایی است که هستند؛ اما صدایشان پژواکی ندارد...

🔹 گشت‌‌وگذاری در محله معروف به «کوچه پست» داشتم. جایی که تمبر، سکه و انواع اسناد قدیمی خریدو فروش می‌شود. از ابتدای کوچه به انتهای آن که برسی، انگار یک دور تاریخ سیاسی، فرهنگ روزمره گذشتگان و تیپ‌های شخصیتی مختلفی از آدمها را بازخوانی می‌کنی.

🔹در مسیر بازگشت، توجهم به زنی تنها که به افق خیره شده بود جلب شد. نگاهش حمایت از غوغای فکریش داشت. انگار با خیره شدن به دوردستها، زندگی خود را از دورترین لحظه تا‌کنون دوره می‌کند.
بی‌اختیار به کنارش رفتم و بابی از یک گفتگوی ناب دلی را گشودم.

🔹این گفتگوها آن‌چنان بر دل و جانم می‌نشیند که مدتها در ذهنم جولان می‌دهد و به آن‌ها می‌اندیشم.
از او اجازه گرفتم تا گفتگوی‌مان را منتشر کنم.

🔹 شنیدن حرف دل آدمهایی که هر روز می‌بینیم اما نمی‌بینیم، می‌تواند پنجره‌ای به سوی دیدگاهی از نوع دیگر باز کند.

@alirabiei_ir


الان در خبرها خواندم سید ابراهیم نبوی به طور غم‌انگیزی به زندگی خود پایان داد. طنزنویس و پژوهشگر حوزه ادبیات بود. در جای جای خانه‌اش، می‌شد کتاب دید. هیچ نقطه‌ای از خانه‌اش خالی از کتاب نبود.
با آنکه ناراضی و مننقد بود اما هیچ‌گاه نه تنها به دام بدخواهان ایران نیفتاد بلکه حتی آنها را نیز از نیش قلم خود در امان نمی‌گذاشت. نبوی آنجا هم تنها بود...
ای کاش مسیر برای برگشت به کشورش برای او و دیگرانی که دل در گرو ایران دارند فراهم می‌بود.
به همسرش، همچنین لیلا و زهرای عزیز تسلیت می‌گویم.

@alirabiei_ir


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
“صاحب شعر عزیزیست به نام بابا …”

گوشه ای از دیدار امروز با ساکنان نازنین مجموعه کهریزک

@alirabiei_ir


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
امروز در میان ساکنان مجموعه‌ی کهریزک، میلاد حضرت علی‌(ع) را به جشن نشستیم.

حقیقتا چقدر بامسماست که میلاد حضرت امیر(ع)، روز پدر نام نهاده شده است.

وجه معرفتی این نامگذاری، به نوعی یادآور الگوی اخلاقی، انسانی این مرد بزرگ و تلاش همراه با شجاعت برای برقراری عدالت است.

این روز را به همه پدران تبریک می‌گویم. پدران کارگری که در عمق معادن، در کنار کوره‌های داغ فولاد، یا به عنوان کارگر ساختمانی در زیر ستیغ سوزان آفتاب و.... عرق شرافت می‌ریزند و زحمت جانانه می‌کشند تا ستونهای زندگی خانواده‌شان را استوار نگه دارند. به پدران دارای معلولیتی که جسم رنجور اما قلبی گشاده و مهربان برای فرزندانشان دارند. به پدران سالمندی که ساعتها نگاه خیره‌شان به دستگیره در خیره می‌ماند تا شاید یکی از فرزندان، به هوای دلتنگی، سراغی از آنها بگیرد. حتی به زنان سرپرست خانواری که مادرانه، پدری می‌کنند تا کودکانشان را در فضایی امن و آرام به نوجوانی و جوانی هدایت کنند.

🌺 روز پدر بر همه ایرانیان در جای جای ایران مبارک

@alirabiei_ir


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🔻خیر جمعی مبتنی بر درد مشترک

✍️علی ربیعی

بخشی از خیر جمعی ایران توسط افرادی شکل گرفته که به نوعی با رنج مواجه شده و تلخی آن را در اعماق وجود خود حس کرده‌اند. من این نوع تشکل‌ها را که از افراد و خانواده های متکثر و متنوع هستند، خیر جمعی مبتنی بر درد مشترک می‌نامم.

انجمن اتیسم ایران یکی از  انجمن‌هایی است که بر همین پایه بنا شده و در کنار به انجام رساندن کمک‌های مددکاری و عملیاتی، بیماری و معضلات کودکان مبتلا به اتیسم را به صورت علمی نیز مورد بررسی قرار داده و در این راه مصمم و با برنامه  گام برمی‌دارد.
نکته قابل تامل‌آن است که تمامی افراد این مجموعه‌ی متشکل از همدردان مواجه با اوتیسم، نگران عزیزانشان در غیاب خود هستند. در واقع تحمل‌ دو درد با یکدیگر همزمان می‌شود؛ تحمل درد این‌که یکی از عزیزان من دارای بیماری اوتیسم است و درد دیگر اینکه فردا اگر من نباشم چه اتفاقی برای او می‌افتد!

@alrabiei_ir


Video is unavailable for watching
Show in Telegram

🟠 جمعه نامه

هرکدام از آدمهایی که روزانه از کنارشان گذر می‌کنیم، بدون آنکه نامشان را بدانیم، داستانی در سینه نهفته دارند. داستانی از غم و شادی، امیدهای از دست رفته، آرزوهای رسیده و نرسیده....
در گذران زندگی روزمره، همه ما داستانی داریم که دیگران نمی دانند...‌
این ویدیو هم داستان پوران، یک بانوی ایرانی است....

@alirabiei_ir


🔻 کانون توسعه محلی، زدودن نگاه امنیتی، ترمیم شکاف‌ها

علی ربیعی

یکی از مشکلات سیاست‌گذاری‌های صدسال اخیر ایران، توسعه ناموزون است تا آنجا که بسیاری از تحلیل‌گران جنبش‌های اجتماعی، یکی از دلایل سقوط شاه را از همین منظر مورد مطالعه قرار داده‌اند. توسعه ناموزون زمانی رخ می‌دهد که وقتی دولت‌ها اقدام به برنامه‌ریزی برای رشد می‌کنند، در کشورهایی شبیه به کشور ما (جهان سومی‌هایی که بعداً موسوم به کشورهای در حال توسعه شدند) صنعتی کردن و دستیابی به رشد از این طریق، به سرعت مد‌نظر قرار می‌گیرد. کشورهای دارای منابع انرژی نیز رشد خود را بر پایه فروش انرژی استوار می‌سازند.

در این میان، دولت‌های تمامیت‌خواه حاضر به توسعه سیاسی نمی‌شوند و در عین حال جامعه‌ که به مرحله نوینی ورود کرده، مشارکت خواهی را در درون خود پرورش داده و مطالبه می‌کند و این چنین است که پایه‌های نارضایتی شکل گرفته و زمینه‌های شورش پدید می‌آید.
این اولین اثر توسعه ناموزون است.

در ادامه، با مهاجرت‌های داخلی، شهرهای ناموزون پدید آمده، نهادهای اجتماعی و فرهنگی دچار دگرگونی شده و سبب پدید آمدن تعارضات جدید می‌شود. به علاوه، رشد دستوری و توسعه یکجانبه در ذات خود درصدد حذف و هضم  هویت‌های محلی نیز برمی‌آید. این امر هم نوعی اختلال اجتماعی و سیاسی دیگر را در پی دارد. 

علاوه بر  این آثار ویرانگر؛ ناتوانی در سیاست‌گذاری، عدم توزیع درست منابع و همچنین قدرت گرفتن نخبگان مرکزی پدیده نابرابری و بی‌عدالتی منطقه‌ای را به شدت دامن می‌زند.

هرچه فاصله مناطق از مرکز بیشتر می‌شود خصوصا شهرهای مرزی که در همسایگی کشورهای عقب مانده قرار دارند، عقب ماندگی مزمن شدیدتر شده و جبران عقب ماندگی به منابع و زمان بیشتر نیازمند می‌شود.

یکی از استان‌هایی که به طور شدید دچار این معضل بوده و همچنین  در اثر  همپوشانی‌های مذهبی، قومی و مرزی دچار  پیچیدگی‌ نیز  می‌شود استان سیستان  و بلوچستان است. این امر سبب شده که نگاه مرکز به این خطه، با امنیت‌زدگی همراه شود.

این استان از نظر شاخص‌های بهداشت و  آموزش دچار وضعیت نامناسب است. خصوصیات جغرافیایی منطقه نیز امکان سرمایه‌گذاری‌های زیرساختی را دشوار کرده و حتی دسترسی به حیاتی‌ترین ملزومات زندگی از جمله آب آشامیدنی را با مشکل روبرو می‌کند. به علت ضعف‌های آموزشی و ارتباطاتی، مردم این مناطق در استفاده از فرصت‌ها دچار عقب‌ماندگی شده و پدیده نابرابری در استفاده از فرصت‌ها، سبب عمیق‌تر شدن این پدیده می‌شود.

بنابراین برای تحقق عدالت و انصاف؛ سیاست‌گذاری، برنامه‌ریزی هوشمندانه حتی تبعیض مثبت، ضرورتی اجتناب‌ناپذیر است. درگام اول، باید امنیت‌زدایی از نگاه به این منطقه صورت گیرد. 

با همین دیدگاه است که رئیس‌جمهور پزشکیان برای نخستین بار در تاریخ یکی از آرزوهای دیرینه مردم سیستان و بلوچستان را محقق و برای این استان یک استاندار بلوچ و اهل سنت انتخاب کرد، این در حالی است که پیش از این، حتی معاون سیاسی استاندار هم از این استان نداشتیم.
با انتخاب استاندار بلوچ برای سیستان و بلوچستان نگاه‌های امنیتی برداشته شده؛ و این نتیجه  اقدام مهمی است که پزشکیان انجام داده است.

من بر همین اساس و با همین تحلیل، چندسالی است فعالیت خود را در این استان  به صورت متمرکز و مستمر ادامه می‌دهم. معتقدم بعد از امنیت‌زدایی و تفکیک تروریسم از جامعه محلی، تلاش در جهت تقویت وفاق ملی ضمن توجه ویژه مرکز نسبت به پیرامون می‌تواند گام موثر بعدی باشد.

مطالعات میدانی من نشانگر آن است که آموزش و ارتقای ظرفیت‌های محلی، تسهیل‌گری و  گسترش کانونهای توسعه در جوامع محلی مسیری است که می‌تواند سرعت بیشتری در ترمیم شکاف‌ها ایجاد کند. به کارگیری نخبگان بومی در  مسئولیت‌های استانی و ملی، علاوه بر ایجاد خودباوری‌ها، در فهم صحیح مسائل منطقه کمک نموده و سیاست‌گذاری اثربخش را تسهیل می‌نماید.  بر همین اساس، در سفر اخیرم به منطقه مکران، پیشنهاد تشکیل کانون توسعه محلی با کمیته‌های مختلف را دادم که خوشبختانه مورد استقبال قرار گرفت.

بی تردید استفاده از ظرفیت‌های نیروی انسانی، بهره‌بردن از توانمندی‌های قشرهای مختلف و طیف‌های فکری، ترمیم شکاف‌ها از اولویت های مهم دولت در این منطقه است.

بر همین اساس، یکی از مهم‌ترین برنامه‌هایی که رییس‌جمهور پزشکیان دنبال می‌کند ترمیم شکاف‌هایی است که در گذشته رخ داده است.

شکستن حصرهای ذهنی، گسترش حوزه عمومی و عدم مداخله در حوزه خصوصی از کارهای مهم رئیس جمهور بوده که با اندیشه کاستن از مشکلات و محدودیت‌ها دنبال شده است.
@alirabiei_ir


🔻به بهانه تولد شهریار؛
روزهایی که دزدیده شدند


علی ربیعی

یازدهم دی ماه سالروز تولد «شهریار» بود.

هر کسی با فرهنگ و شعر مانوس است و با آن حال خوب دارد، با شهریار هم الفتی دارد. من، شهریار را بیشتر با حیدربابا درونی کرده‌ام. هربار که قسمتی از حیدربابا را می‌خوانم بغضی سنگین گلویم را می‌فشارد. حیدربابا، روایت زندگی و سالهای عمری است که به تعبیر شهریار، انگار دزدیده می‌شوند.

وقتی حیدربابا می‌خوانم، بی‌اختیار در یک همزادپنداری با ابیاتش، سفری ذهنی به وادی کودکی دارم. محله و همسایه‌ها در ذهنم مرور می‌شود. خانه‌های بی‌یخچالی که یخ‌ مورد نیازشان از فروشندگان دوره‌گرد که با الاغ در کوچه‌ها می‌گشتند فراهم می‌شد؛ چوبک‌ و نمک‌فروش‌هایی که کالایشان را با نان خشک معاوضه می‌کردند؛ بزاز یهودی که همیشه متر فلزیش را در دست داشت و کارگرش که «جهود گولی به معنای غلام جهود» خوانده می‌شد در پشت سر، پارچه ها را بر دوش می‌کشید، در ذهنم رژه می‌روند. انگار هنوز صدای فروشندگان صفحه‌های گرامافون‌ و تصنیف‌فروشانی که هرکدام با آوازی خاص، ترانه‌ای را می‌خواندند و آوای دست فروشان که «پنج عدد سوزن چرخ خیاطی یک قرون...» را به گوش می‌شنوم. صدای روضه‌خوان‌های محلی که با مراجعه به در خانه‌ها سفارش روضه خوانی می‌گرفتند، برایم تداعی می‌شود. هزاران خاطره در ذهنم رژه می‌رود از گاری‌های میوه‌فروشی که در دهه‌ پنجاه به موتور وسپاهای سه چرخ تبدیل شدند تا چهارشنبه‌سوری‌های پر از شادی که با دوستانم به بیابان‌های اطراف قلعه مرغی می‌رفتیم تا بوته برای فروش و سوزاندن جمع‌آوری کنیم، چه ولوله‌ای بود. بوی عید می‌آمد. گاهی لباسهای بزرگترها برای بچه‌های کوچکتر اندازه می‌شد. یادم هست یک سال عید،پدرم کفشی برایم خرید که دو سایز بزرگتر بود و چند سال آن را با گذاشتن پنبه در جلوی کفش، اندازه می‌کردم و می‌پوشیدم. یواشکی شیرینی خوردن‌ها زمان بدرقه مهمان‌ها از سوی مادر، چه لذتی داشت. تابستان‌هایی که از میدان تره‌بار طاهری در گمرک بلال می‌خریدم تا درآمدی برای سینما رفتن به دست آورم،....

چه با حسرت به آن روزها می اندیشم. چقدر دوست داشتیم جای آرتیست آن فیلمها باشیم. محله ما که پر از مهاجرین نسل اولی بودند که برای کار به شهر آمده بودند همچنان تعلق خاطر به روستا شدند. در هر محله، چند هیئت و حسینیه و مسجد مربوط به روستای مهاجرفرست بود. تابستان‌های پرماجرایی که در روستا، زندگی به سبکی دیگر را تجربه می‌کردیم. الاغ سواری، نشستن پشت خرمن کوبی که به گاو بسته می‌شد و آب‌تنی در رودخانه‌های پرآب در روستایی که گویی همه عمه و خاله و دایی و عموی همدیگر هستند و مهرشان را با بوسیدن گونه‌های کودکانه‌مان بر صورتمان مهر می‌زدند.
یادش به خیر، پانزده ساله شده بود، «صغری خاله» دختر خاله مادرم خواست مرا ببوسد و گفتم شما نامحرمید! چه غوغایی به پا کرد. هنوز هم از واکنش خودم شرمسارم....

حیدربابا را می‌خوانم. دخترانی که شادمانه در مسیر مدرسه دسته‌جمعی حرکت می‌کنند و پسرانی که با موهای شانه‌زده سعی در خودنمایی برای آنها دارند و چه بزن بزن‌هایی در می‌گرفت.
حیدربابا مرثیه‌ای است برای سالهای از دست رفته و گذر عمری که سال‌‌ها را از ما دزدید.

حیدربابا فقط یک شعر نیست، بلکه روایت‌گر یک زندگی است. روایتی که همه ما می‌توانیم شباهت‌هایی از زندگی خودمان با آن بیابیم. بازتابی از کودکی‌ها و خاطرات آن تا جوانی و میانسالی و پیری و آرزوهای بی‌شماری شاید به اندازه عمق اقیانوسها که با آنها عمر گذرانده و زیست کردیم را در حیدربابا می‌توان دید. حیدربابا به نوعی روایت زندگی همه ماست. در کنار روستای خشگناب، کوه حیدربابا سر برافراشته است که شهریار در شعرش با آن کوه سخن گفته ، اما حیدربابای شهریار نه به وسعت یک روستا بلکه یک جهان خاطره برای هر فرد است که می‌تواند در همه ‌جا و در مورد هر انسانی تداعی کننده باشد. حیدربابا نه فقط یک کوه بلکه مخاطب خاموشی است که همه ما کمابیش در برهه‌هایی از زندگی تجربه صحبت با آن را داریم. خیلی وقتها در خود فرو رفته و با خودتبعیدی به درون‌مان با حیدر بابا‌های درونی خود سخن می‌گوییم و این چنین است که من هربار با حیدربابا، دوباره بغض می‌کنم.

@alirabiei_ir


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
🔻باید تاااا بشیم تا بشه!

دوشنبه دهم دی ماه در پنجاه و پنجمین سالگرد اکران فیلم «قیصر» و بزرگداشت «کیمیایی» در خانه سینما حضور یافتم.
ساعت‌ها نشستم و سخنرانی‌های متعدد، از ابعاد مختلف در مورد کیمیایی را شنیدم. همچنین به سخنان خود کیمیایی نیز گوش فرا دادم.
از من هم خواسته شد صحبت کنم. در حدود ده دقیقه در خصوص چهار نسبت سینما با جامعه و اثر گذاری آن، سینمای متاثر از جامعه، سینما به  عنوان سخنگوی جامعه و سینمای میانجی سخن گفتم.
به نظرم کیمیایی هر چهار نسبت را با خود به همراه دارد..

در بخش دیگری از این سخنرانی، سیر تحول موج‌های سینمای ایران و نسبت آنها با مسایل اجتماعی را مورد بحث قرار دادم.

همچنین با اشاره به برخی  دیالوگ‌های برجسته و ماندگار از آثار «کیمیایی» که همچنان در زندگی روزمره ما جاری است به اثرگذاری قابل تامل فیلم‌های او بر جامعه پرداختم.
«تااا شویم» یکی از دیالوگ‌های کیمیایی است که فکر می‌کنم این روزها، آموزه‌ای است برای همه آنها که دستی بر قدرت دارند. مراد از «تااا» در اینجا، «خم» است. تااا نشویم، نمی‌شود.

در ویدیوی این پست، این سخنرانی را با شما به اشتراک می‌گذارم.

@alirabiei_ir


صبح شنبه بخیر آقای رئیس‌جمهور

فرسودگی اجتماعی را دریابید / به محصولان ناامیدی جمعی مردم توجه نکنید / دشمنان ایدئولوژیک وفاق را بشناسید


✍️علی ربیعی

«قسمت دوم»

به یاد دارم در پایان دولت دوازدهم، بحث بر این بود که برای تولید بیشتر در سال‌های نه چندان دور، نیازمند حدود سیصد میلیارد دلار سرمایه‌گذاری فقط در حوزه انرژی به خصوص نفت و گاز هستیم.

شما به خوبی به این امر واقف هستید که کنترل یک درصد تورم با این ساختارهای اقتصادی چقدر دشوار است. شما به درستی می‌دانید که برای ایجاد یک درصد رشد به چه میزان سرمایه‌گذاری نیاز است. اما من می‌خواهم از پدیده دیگری برای شما رونمایی کنم که شاید کمتر به آن پرداخته شده باشد و آن فرسودگی اجتماعی است. مردم ایران بسیار خسته‌اند. نسل‌های جدید نوعی عصیان را تجربه می‌کنند. ترمیم این فرسودگی اجتماعی نیازمند بازسازی اجتماعی است. در اینجا نیاز به سرمایه‌گذاری خارجی نیست هرچند معتقدم بخشی از ناامیدی ناشی از زیست درازمدت در شرایط تحریم است که آثاری مستقیم بر مسائل اجتماعی و سیاسی داخلی داشته است اما بازسازی اجتماعی و ایجاد امید برای آینده مسیری دشوار است که برای طی این مسیر با موانع بسیاری روبرو خواهید شد.

آن‌هایی که امروز بر سر قانون عفاف و حجاب و مسائلی مثل فیلترینگ و FATF کماکان بر عقاید نادرست خود پافشاری می‌کنند مفهوم فرسودگی اجتماعی را نمی‌دانند و حتی اگر هم ناگزیر از فهم آن شوند باز هم احاله به دشمنی فرضی می‌کنند و همه را به جز خود و سیاست‌های خود مقصر می‌دانند.

دیدم در نقدهای خود از عدم رشد هشت درصد با شما سخن می‌گویند. حتی یک دانشجوی غیررانتی که با هوش و استعداد خود در رشته اقتصاد یا رشته‌های مرتبط در دانشگاه پذیرفته شده و چند واحد اقتصاد خرد و کلان و سیاست‌گذاری مالی را گذرانده باشد به خوبی می‌داند که یک درصد رشد به چه میزان سرمایه‌گذاری، هماهنگی‌های ساختاری، افزایش بهره‌وری، دستیابی به تکنولوژی‌های نوین و دانش روز (که در اختیار ما نیست) نیازمند است. 
این‌ها حتی مفهوم رشد را هم نمی‌فهمند!

هرچند با اساس توسعه نیز مخالفند که جای بحث آن در این نامه نیست. به نظر من، این افراد چنان با توسعه مخالفند که هم الزامات توسعه را دشمن فلسفه وجودی خود می‌دانند و هم نتایج توسعه را که باعث امید اجتماعی است، دشمن فرض می‌کنند.

جناب آقای پزشکیان
این افراد مردم را روزبه‌روز بیشتر ناامید کرده‌اند و شرایطی را ایجاد کرده‌اند که در آن، برای هرکسی که بخواهد در ایران تأثیرگذاری منفی داشته باشد زمینه فراهم شده است. 
من قصد نیت‌خوانی ندارم، اما با اندیشیدن بسیار به این موضوع که این‌ها چگونه مسائلی به این وضوح از قبیل ضرورت‌های الزام رشد، یا روحیه و دیدگاه مردم و همچنین وضع اجتماعی را نمی‌بینند و نمی‌فهمند؛ به یک نتیجه رسیدم: یک دسته از این‌ها واقعا افراد صادقی هستند که در صداقت آن‌ها تردیدی نیست و سطح اندیشه‌شان در این اندازه است. 

دسته دیگر تلاش برای حضور ریاکارانه و ماندن در ساخت قدرت دارند. تجربه‌ای که از زیست دوگانه‌ای که در چند دهه اخیر آرام آرام در ایران شکل گرفته این افراد را هم درگیر خود کرده است. برای این افراد فرقی نمی‌کند؛ وقتی مردم ناامید شدند در دولت حضور می‌یابند، وقتی مردم قدری امیدوار می‌شوند و این افراد سهم چندانی در دولت نمی‌یابند آنچنان نهادهای متعددی آن‌ها را در دل خود جای می‌دهند که همواره بر سر کار می‌مانند و مردم را هم سر کار می‌گذارند!

اما در بین این افراد دسته سومی هم وجود دارد؛ که به نظر من نوعی تفکر با فلسفه وجودی‌شان گره خورده است که این نوع تفکر را به یک ایدئولوژی تبدیل کرده‌اند و چنانچه مجال سخن از این‌گونه تفکر یا توجیه این نوع تفکر را نداشته باشند فلسفه وجودی‌شان تهدید شده و از بین می‌رود.

این افراد با گروه دوم متفاوت هستند. منظورم این است که اساسا اگر کشور و مسائل اقتصادی آن به سامانی برسد، اگر رابطه با خارج و FATF حل شود، اگر مردم امیدوار و بانشاط باشند، این گروه دیگر توجیهی برای حضور در مناصب قدرت ندارند. به تعبیر من، محملی که این افراد به نام انقلابی‌گری ساخته‌اند اساسا توجیهی برای فلسفه وجودی خودشان بیش نیست؛ با باورهای عمیق دینی و حتی دیدگاه‌های اصیل انقلابی و رضایت مردم هم سازگاری ندارد.

می‌خواهم بگویم بی‌تردید حضور، مقاومت و فعالیت‌های شما بیشترین خدمت به اسلام، دین خدا، اخلاق، انسانیت و ایران است. ایران نیازمند گذار از شرایطی رو به افول است. 
خسته نشوید آقای رئیس‌جمهور! بحران‌های بیشتری پیش‌روی شما خواهد بود.
@alirabiei_ir


صبح شنبه بخیر آقای رئیس‌جمهور

فرسودگی اجتماعی را دریابید / به محصولان ناامیدی جمعی مردم توجه نکنید / دشمنان ایدئولوژیک وفاق را بشناسید


✍️علی ربیعی

«قسمت اول»

سلام
صبح شنبه بخیر آقای رئیس‌جمهور

هفته خوبی در پیش‌رو داشته باشید. در این صبح شنبه برایتان آرزو می‌کنم که در طول هفته، هر گامی که برمی‌دارید، موفقیت‌آمیز باشد حتی اگر یک گام کوچک رو به جلو هم باشد برای ملت ایران مغتنم است.

با توجه به تجربه زیسته بیش از چهل سال و همچنین مطالعات پیرامون سایر جوامع، اعتقاد من و بسیاری از افراد بر آن است که ایران امروز، هیچ مسیری به جز اصلاح آرام و حرکت‌های گام به گام برای بهبود اوضاع ندارد. آنان که به دنبال تغییرات ساختاری و همه‌جانبه هستند، یا تحت تاثیر بدخواهان ایران و در بازی‌های آن‌ها گرفتارند و یا از نظر تفکرات مبنایی دچار تحلیل‌های شناختی نادرست نسبت به جامعه ایران و مصالح ملی و فضای بین‌المللی و شرایط ژئوپلتیکی هستند. من معتقدم این ساختار سیاسی - اجتماعی که دستاورد یک جنبش عظیم در دهه ۵۰ است به رغم همه نارسایی‌ها و رفتارهای ناروایی که به نام انقلاب رقم خورد، کماکان ظرفیت آن را دارد که در درون خود نوعی بازگشت به ارزش‌های آرمانی جامعه با نیازها و خواسته‌های جدید داشته و با آرمان‌های پیش‌رو و نسل‌های جدید همزیستی ایجاد کند.

بر این اساس معتقدم، هیچ مسیر و راه دیگری که خوشبختی ایران و فرزندان‌مان را تامین کند وجود ندارد به جز ایده‌ای که در قالب باهم‌بودگی و اصلاحات تدریجی و همراهی با رهبری انقلاب شکل گرفته است.

این روزها، شاهدیم افرادی که تاکنون ثمره نظرات، دیدگاه‌ها وسیاست‌هایشان کشور را به وضعیتی رسانده که همه مطلعین اوضاع و دلسوزان ایران را نگران کرده است، فشارهای زیادی در قالب‌های مختلف از جمله نامه‌نگاری بر شما وارد می‌کنند. در این مورد می‌خواهم دیدگاه خود را با شما در میان بگذارم:
من این افراد را می‌شناسم. این جریان وقتی مردم از هرگونه اصلاح و روزنه نویدبخشی ناامید می‌شوند و در پی ناامیدی، سر در گریبان فرو می‌برند و به تعبیری دچار نوعی مهاجرت به درون می‌شوند و به خودتبعیدی در درون می‌روند، امکان می‌یابند تا با حداقل آرا، کرسی‌هایی را در مراکز تصمیم‌گیری به دست بیاورند. موفقیت آن‌ها در رقابت‌ها، فقط از مسیر عقب کشیدن مردم از کنش سیاسی و اجتماعی و از ناامیدی مردم به دست می‌آید.

این‌ها محصول آرای وجدان جمعی جامعه ایران نیستند بلکه صرفا محصول ناامیدی جمعی مردم ایران هستند.

یک خصوصیت بارز این افراد آن است که در زمان قدرت اجرایی داشتن و بر سر کار بودن، چون توان اداره نه تنها کشور بلکه حتی یک مجموعه کوچک را ندارند به شدت دچار بحران دستاورد می‌شوند. بر اساس مطالعات، افراد و جریان‌هایی که دچار بحران دستاورد می‌شوند، به سرعت سراغ ساختن دشمن فرضی می‌روند. به یاد داریم در همین چند سال گذشته، چگونه با واژه‌سازی «مسببین وضع موجود» دشمن‌سازی کردند. بخشی از بی‌تجربگی و ناکارآمدی خود را به دشمنان مفروض «مسبب وضع موجود» نسبت داده و بخشی را هم محصول توطئه دشمنان خواندند. در بحران دستاورد، وجود یک دشمن، برای توجیه ناکامی‌ها و ناکارآمدی‌ها ضروری است.

اقدام دیگری که این افراد در مواجهه با بحران دستاورد انجام می‌دهند، ساختن آمارهای غیرواقعی یا به عبارت شفاف‌تر، دروغ‌پردازی‌های سیاسی، اقتصادی و فرهنگی است و با این ترفند، آن‌چنان شرایط را مطلوب نشان می‌دهند که خود نیز در دام باور آن می‌افتند. 
البته، نکته سومی هم در بحران دستاورد وجود دارد:

سیستم‌هایی که یکدست‌سازی همدستانه را دنبال می‌کنند در زمان مواجهه با بحران دستاورد به مرور دستخوش انشعاب‌های داخلی می‌شوند که در سه سال گذشته و همچنین در دوره‌های مشابه گذشته نیز شاهد انشعابات متعدد این افراد بوده‌ایم.

این گروه و جریان با ایجاد اندکی امید در مردم و مشارکت آن‌ها در انتخابات، به پس رانده می‌شوند و این نقطه، آغاز حرکت‌های تخریبی از سوی آنان است.

نیک می‌دانستم که فضای ایجاد شده پس از انتخابات ریاست‌جمهوری چهاردهم، پایدار نیست و این افراد نه‌تنها به وفاق اعتقادی ندارند بلکه وفاق را دشمن ایدئولوژیک خود می‌پندارند. این‌ها با وفاق دشمنی دیرینه دارند. این افراد باید به صورت مداوم خالص‌سازی کرده و ایرانیان را به گروه‌ها تقسیم نمایند. حتی خود را نیز خالص‌سازی کرده و انشعاب به وجود می‌آورند.

جناب آقای پزشکیان
در این مدت که بر مسند ریاست‌جمهوری نشسته‌اید، به بسیاری از نارسایی‌های اقتصادی و لزوم سرمایه‌گذاری بیشتر پی برده‌اید. به فرسودگی‌ها و منفی شدن نرخ سرمایه‌گذاری در ایران به خوبی واقف شده‌اید. فرسودگی فراگیر در کارخانه‌ها و مراکز تولیدی تا تکنولوژی‌ها و مراکز اقتصادی که به آن متکی است به خصوص حوزه انرژی قابل مشاهده است.

@alirabiei_ir


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
با کاهش تنها دو درجه، می‌توان چند درجه از بحران ناترازی انرژی و بحران‌های سیاسی احتمالی کاسته و چندین درجه بر سرمایه اجتماعی و باهم بودگی برای حل مسائل ایران بیفزاییم.

در کنار هم برای ایران 🇮🇷

@alirabiei_ir


در شب کریسمس، با هموطنان سالمند مسیحی، میلاد حضرت مسیح را به جشن نشستیم.. در بازدید از مرکز خیریه گئورگ مقدس، پای درددل تک تک آنها نیز نشستم و حرفهایشان را شنیدم.

از خدای مهربان، برای همه انسانها به خصوص تمام ایرانیان و هموطنان مسیحی‌مان طلب مهر و خیر و آسایش دارم.

@alirabiei_ir


ای کسانی که نمی‌دانم با چه استدلال و نیتی تاکنون جلوی رفع فیلترینگ را گرفته‌اید، بدون اینکه هیچ پاسخی برای فایده این امر داشته باشید! آیا فیلمی بود که دیده نشد، آیا پیامی هست که خوانده نشده باشد؟!!! چه دستاوردی تاکنون به جز عصبانیت و هزینه اضافه بر زندگی مردم و گسترش بدبینی به دست آورده‌اید؟!
برای این تصمیم هم مانند برخی تصمیماتی که فقط هزینه‌زا بودند و نهایتا هم با گذر زمان حل شدند،به ناچار به رفع قطره‌چکانی فیلترینگ تن می‌دهید. زحمت نکشید کل این مشکل با تکنولوژی‌های جدید در حال حل شدن است. خیالتان راحت، فیلترشکن فروش‌ها هم به سراغ کاسبی دیگری خواهند رفت.
  به مقاومت کماکان ادامه دهید...

@alirabiei_ir


🔻 فهم زن ایرانی در قرن پانزدهم

علی ربیعی و لیلا فلاحتی

🔹 توجه به نقش زنان از منظر حقوقی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در یکصدسال گذشته در جهان همواره مورد توجه بوده و با تاخیر زمانی این مباحث در داخل ایران نیز در گفتمان های سیاسی و اجتماعی جای گرفته است. تاکید بر گفتمان در این جا ناشی از آن است که در چهار دهه گذشته دو گفتمان قدرتمند که یکی زن را در چارچوب خانواده و دیگری زن را در چارچوب اجتماع تعریف می‌کند؛ در سپهر سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری کشور ما در حال منازعه بوده و اگرچه در یک دهه گذشته گفتمان میانه‌ای که توازن هر دو حوزه را در نظر دارد، برآمده اما همچنان کشاکش‌ها بر سر موقعیت زن در میان سیاستگذاران ایران باقی مانده است. از همین روست که نگاهی به وضعیت زنان در کشور نشان می‌دهد که عدم توازن جدی در بسیاری از شاخص‌های حوزه زنان بویژه در موضوعات حقوقی و قضایی، اقتصادی و سیاسی وجود دارد.

🔹 سهم ۱۴ درصدی زنان در مشارکت اقتصادی و سهم کمتر از ۶ درصد در پارلمان نتیجه‌ای جز رتبه‌بندی ایران در مجموع ۳ کشور دنیا با بیشترین شکاف جنسیتی در حوزه مشارکت اقتصادی و سیاسی  در سال ۲۰۲۴ میلادی، نداشته است. به تبع همین فاصله می‌توان از نابرابری در دسترسی به فرصت‌هایی مثل حضور در موقعیت‌های مدیریتی و عضویت در هیات مدیره‌ها و ساختارهای ارشد نیز سخن گفت. در کنار این شاخص‌ها، می توان به بخش دیگری از نابرابری‌های حقوقی و قضایی که سرنوشت شومی را برای بسیاری از زنان رقم زده که مورد اخیر آن قتل خبرنگار ایرنا بود، اشاره کرد. شاید در یک نگاه کلی این تصویر ترسیم شده، تاریک و ناامید کننده به نظر برسد، اما بخش روشن و امیدبخش آن وجود پتانسیل عظیم زنان ایرانی است که با تکیه بر ظرفیت‌های فردی و اجتماعی خود، مسیر تحولات عمیق و اثربخش را در دست گرفته و هر روز بالنده تر در عرصه‌های جدید رخ می نماید.

🔹 ظرفیت زنان ایرانی در عرصه خیرجمعی یکی از مهمترین نمودهای این عاملیت است که در بسیاری از حوزه‌ها همچون مدرسه‌سازی و محرومیت زدایی به عنوان پیشرانان این حوزه حضور دارند. حضور معنادار زنان در آموزش عالی کشور و تغییر بافت جمعیت تحصیل‌کرده دانشگاهی به سوی زنان در دهه آتی نشان می‌دهد، مسیر حرکت زنان در ایران بسیار فراتر از این مباحث در حال تغییرات بنیادین است. رشد آگاهی و در عین حال مطالبه‌گری زنان در کنار تحولات اجتماعی عمیق در لایه‌های زیرین همچون سبک زندگی، بیانگر این است که تحولات پیش‌روی جامعه ما غالبا «زن‌پایه و زن‌محور» هستند.

🔹 از همین منظر، در سپهر سیاستگذاری نباید زنان را به عنوان ابژه و جمعیتی نیازمند مدیریت و برنامه‌ریزی در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خوانش کرد، بلکه باید آنها را در مقام ظرفیت جریان‌ساز و تحول‌آفرین خوانش کرد. اگر معتقدیم که تحولات آینده ایران باید در یک بستر فرهنگی به نحوی باشد که توسعه زیست مسالمت آمیز و همکاری با هم به یک فرهنگ عمومی و مسلط تبدیل شود، بدانیم که در واقع این زنان هستند که در کانون آن نقش‌آفرینی خواهند کرد.

🔹 در این چارچوب، در نظر داشته باشیم که در منظومه فرهنگی جامعه ایرانی خانواده کانون اجتماعی شدن و زنان به عنوان محور آن ادراک می شوند و از همین رو اگر طرحواره زن در نقش‌های مختلف (مادر، دختر، همسر) در جامعه، تصویری شکست خورده، محروم، منزوی، مورد تبعیض و تحقیر باشد، نمی‌توان انتظار داشت که برونداد فرایند اجتماعی شدن نسلی سازگار و هم‌آوا با ارزش‌های مورد تبلیغی که همین نابرابری‌ها را تولید می‌کند؛ باشد.

🔹 تجربه و نیازهای جامعه امروز و فردا نشان می‌دهد که باید از فرایندهای تک بعدی و یکجانبه‌گرایی پیرامون زنان گذر کرد و با نگاهی چندبعدی و با تکیه بر ظرفیت و عاملیت‌های گوناگون زنان در مسیر فهم زنان ایرانی قرن پانزدهم حرکت کرد.

@alirabiei_ir



این روزها مطلبی راجع به استعفا، هرچند کم اثر و محدود در فضای مجازی دیدم. چنین مواضعی در داخل و انتشار آن به این سرعت برایم غریب بود.

در صحبتی که با چند کارشناس فضای مجازی داشتم با پیگیری اولین توییت دریافتیم سرنخ اولیه موضوع استعفای رییس جمهور و دولت از سوی گروههای خارج‌نشین منتشر شده و با یک هدف عملیات روانی در داخل دنبال شده است. متاسفم که چقدر با سرعت مخالفان کینه‌ای دولت همسو با این افراد می‌شوند.

به نظر می‌رسد این، روزها جریان‌سازی‌هایی از این نوع در اشکال مختلف را می‌توان شاهد بود.

@alirabiei_ir


🔻 تفالی به حافظ برای بچه‌های سرزمین مان

✍. علی ربیعی

آنچه ایران را در کش‌و‌قوس‌های تاریخی و ناکامی‌ها و شکست‌ها، نهایتا پیروز و ماندگار نگه داشته، ریشه‌های قوی فرهنگی و  تمدنی است که سبب تمایز ایران از دیگر اقوام و ملل شده است.

حکمت نهفته در هر آیین باستانی تمدن ایرانی، تامل برانگیز است. یلدا، آیین نویددهنده نور و روشنایی از پس تیرگی بلندمدت شبی سرد و طولانی است که مسیر برون رفت از تیرگی را با همدلی، با هم‌بودگی و به جشن نشستن در کنار یاران و خانواده  نشان می‌دهد.

در پی این شب فردا روز، با طلوع آفتاب تولدی دیگر رقم می‌خورد و روشنایی هایی بلندتری را به تماشا می‌نشینیم. از دل این کهن فرهنگ، یلدا نمادی است بر امید به آینده و گشودن افق‌های تازه برای ایران و ایرانیان.

بی‌تردید، آنچه که در این برهه از زمان _که شاهد شکاف‌های نگران کننده‌ در جامعه هستیم _ نیازمند استفاده از هر فرصتی برای نزدیک کردن ایرانیان، عمق دادن به پیوندهای تاریخی و تقویت عناصر هویتی هستیم. با دست کشیدن از مهندسی کردن مناسبت‌های فرهنگی و تقویت سنت‌های موجود، می‌توان در روزهایی که نظرسنجی‌ها، عموما حاکی از کاهش شادی و نشاط است، این ضعف دیگر جامعه ایران امروز را نیز پوشش داده و ایرانی شاداب بسازیم.

نمی دانم چرا عده‌ای تاب تحمل شادی جامعه را ندارندچرا. دست از سر فیلترینگ و طرح‌های عجیب نگران کننده بر نمی دارند؟!!! همین پارسال، پیرارسال بود که در تلاش برای تهی کردن یلدا از هویت و ماهیت خود با نوعی لجبازی و  کج‌سلیقگی، می‌خواستند نام «روز ترویج میهمانی و پیوند با خویشان» را به جای یلدا بنشانند!

یلدا از آن دسته آیبن‌های هویت ساز فرهنگی است که در عین مقوم کردن پیوندهای خویشاوندی و دوستانه، ترویج دهنده خیرجمعی و یاری‌رسانی نیکوکارانه نیز هست. شبی که می‌توان با شاد کردن آنها که سرپناهی گرم و یا توانی برای فراهم کردن بساط شادی ندارند، می‌توان حال خود و جامعه را خوب کرد.

در آستانه‌ی بلدا، تفالی به نیت فرزندان سرزمین‌مان به حافظ زدم. ویدیوی این پست، همان فال موصوف است.

@alirabiei_ir

20 last posts shown.