الفِ آرامش


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Books


اینجا، پرده‌ای به رنگ آرامش بین سکانس‌های خاکستریه
که با کتاب‌ها و نوشته‌ها متولدشده.
✨نگاهت موجب آرامش ایّام دلگیره🤍
در دست احداث: [ https://t.me/alef_seda ]
اگه یه تیکه کتاب بودی، کدومش تو بودی؟
https://t.me/harfmybot?start=887078037

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Books
Statistics
Posts filter


🤍دوبار عاشق می‌شیم، اگه...


Forward from: کلمات
در تعریف به آغوش کشیدن گفته‌اند🫂

چسباندن کسی یا چیزی به بغل یا سینه‌ خود.
@kalamat_k


برایت نمی نویسم که دلتنگم
اما به ترانه‌ای که تو را یادم می‌آورد
بارها تا صبح گوش می‌کنم.

📖مورات منتِش؛ ترجمه‌ سیامک تقی‌زاده


‌ندانمت که چه گویم، تو هر دو چشم منی
که بی‌وجود عزیزت جهان نمی‌بینم

سعدی




گنج و رنج. رنج و گنج. کدام یک اول به دست می‌آید؟

- صفحه ۴۹۸ -


شاید لازم باشد همۀ ما قبل از تغییر، شک کنیم، انتقاد کنیم و سؤال کنیم.

- صفحه ۴۹۴ -


می‌گوید: «شاید خوشبختی گاهی ‌وقت‌هاست.»

- صفحه ۴۹۳ -


به یاد من هستی؟

- صفحه ۴۸۹ -


نوشته بود که فکر نمی‌کند ما با مرگ ناپدید می‌شویم، بلکه چیزی در ما وجود دارد که ابدی است و به زندگی ادامه خواهد داد.

- صفحه ۴۸۹ -


آیا‌ بخشی از من در تو زنده خواهد ماند؟

- صفحه ۴۸۹ -


هر کس باید در زندگی‌اش یک داستان حماسی عاشقانه داشته باشد.

- صفحه ۴۸۸ -


همیشه در بهترین خداحافظی‌ها احساس می‌شود هنوز حرف برای گفتن وجود دارد.

- صفحه ۴۸۷ -


چطور خیلی از مردم برای به دست آورن چیزی که واقعاً در زندگی‌شان می‌خواهند تلاش نمی‌کنند

چون نزدیک شدن به هدف ولی نرسیدن به آن، سخت‌تر از این است که اصلاً برای آن تلاش نکنی.

- صفحه ۴۸۷ -


شکست خوردن ‌بخشی از وجود انسان است.

- صفحه ۴۸۳ -


می‌گویم: «شاید به‌جای نگرانی باید دوستشون داشته باشی. تنها کاری که می‌تونی بکنی اینه که به یه طریقی بهشون عشق بدی، حالا مسئله اینه که اون‌ها از تو چی می‌خوان نه اینکه تو از اون‌ها چی می‌خوای.»

- صفحه ۴۸۲ -


می‌گوید: «بعد از این‌همه ناراحتی، هر خنده و اتفاق خوبی که برایم پیش می‌آید، ده برابر بیشتر باعث خوشحالی‌ام می‌شود.»

- صفحه ۴۸۰ -


رابطه‌های زیادی را دیده‌ام که متلاشی شده‌اند،
فقط به‌خاطر اینکه یکی از طرفین، از ترس اینکه رها شود، هر کاری از دستش برمی‌آمده انجام داده تا دیگری را از خود براند.

- صفحه ۴۸۰ -


در تو عشق می‌جوشد، بی‌آنکه ردش را بشناسی.
بی‌آنکه بدانی از کجا در تو پیدا شده، روییده.

📖جای خالی سلوچ؛ محمود دولت آبادی


من رویای شبم تماشای تو بود
موسیقی من نفس‌های تو بود
تو چشماتو ببخش به شبگردی من
چشماتو ببخش

20 last posts shown.