آبانـــــــــ 🍃


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


لینک پیام امن:
@nazAbanbot
ناشناس:
https://t.me/HarfBeManBOT?start=NTc3Njk2MDU

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


هنوز همین طرف کره‌ی زمینم، ولی مجبورم بگم شب من و صبح شما به‌خیر.


اگه تا اینجا خوندید، هروقت، یه پیامی بهم بدید که شما رو یادم بیاره، بی که خودتونو معرفی کنید.
https://t.me/HarfBeManBOT?start=NTc3Njk2MDU


فردا. فردا کارای مهمی دارم. چون بمیری هم این مسیریه که توش می‌میری. حالا با این قدمای سخت و سنگین و مردد میخوای بگذرونی؟ انتخاب تو. چطور گذروندنش با توئه اما انتخاب مسیر دیگه نه.
به‌هرحال توو دادن حق انتخاب و اختیار، ما بنده‌ی همون باری‌تعالاییم.


امروز ورزش نکردم چون مهمونی بازی داشتیم. به جاش خوشگل بودم. آدم‌های عزیزی‌م رو با خودم توی این مسیر همراه کردم. یه عااالمه خندیدم با گروه مورد علاقه‌م به چیزایی که شب قبلش براشون گریه کرده بودم. یادم اومد آدم تا وقتی میتونه بخنده زنده‌ست. تا وقتی بلده دوست پیدا کنه زنده‌ست. تا وقتی سرشو بلند میکنه به ماه و ستاره‌ها خیره میشه زنده‌ست. احتمالا به خیال خوش‌تره آدمی. چه بدونم. ولی واقعیت اونقدرا قدرت نداره که بتونه خیالِ خوشِ خنده و خاطره رو کدر کنه. امروز تا توی مویرگام احساسات جریان داشت. انقدر دلتنگ بودم که میخواستم سرمو بکوبم به دیوار، بلکه هوشمندی ازش کم شه و بفهمه یه احساسی داره بهش میرسه، اما نتونه نوعشو بده.
ولی یاد گرفتم که هجوم احساسات هم تموم میشه. باید بپذیریش. میانبری نداره. شبیه زخم، به جادو بسته نمیشه. باید ترمیم شه. چندروز دیگه حتما همه چی راحت‌تره.
امروز داره وصل میشه به صبح بعدی، و صبح بعدی، همه‌ی صبحای بعدی، امیدوارم. گاهی به شیش و نیم صبح تاریک زمستون فکر میکنم که سر خیابون منتظر مینی‌بوس مدرسه می‌ایستادم، چشام از خواب می‌سوخت و امتحان مهمی داشتم و یه تکلیف نصفه کاره. فکر میکنم هنوز زندگی اونقدر ناگوار نشده.


سمانه‌ی قشنگم
دختر پر شورِ دورم.. انقدر لای قصه‌ت بودم سال‌ها که گاهی حس میکنم جزئی از کتابتم‌. خواننده‌ش نه، جزئش. یه شخصیت فرعی که منتظره قهرمان قصه برنده شه تا به سرانجام برسه. همینقدر منتظر برنده شدنتم. منتظر خوشی‌تم. شریکم به شادی‌ت. امیدوارم سال‌ها رو انقدر خوش و روشن بگذرونی که چیزی از تاریکی توی ذهنت نمونه. تولدت مبارک ❤️


اشتباه کردم. نباید میگفتم. نتونسته بودم بپذیرم اما تونسته بودم به گوشه‌ای دورتر توی ذهنم بفرستمش. حالا دوباره همین جلوی چشممه و دوباره نمیتونم بخوابم.


کاش مثلا میشد بدون اینکه آدم‌های عزیزت بفهمن مُرد. اما نمیشه که. زور زندگی، زورکی هم شده بیشتره.


امروز برای اولین بار به یکی سلسله مراتب اشتباهامو توو این چندماه گفتم. غریبه بود، داشتم نصیحت میکردم. هرچی بیشتر میگفتم هردو شگفت‌زده‌تر میشدیم و احمقانگیش خنده‌دارتر میشد.
هرچند الان ته چشام هنوز اشک فعاله، ولی همین که تونستم به زبون بیارمش و بعد دوماه گریه بلاخره بهش بخندم، یه نقطه‌ی کوچولوی پذیرش بود برام چون، جز پذیرفتن و ادامه دادن و جنگیدن، دیگه چیکار میشه کرد؟




این‌روزها اینجوری‌ام که آدما وقتی ناراحت یا عصبانی‌م میکنن باخودم میگم همه‌ی اینا قراره نهایتا یه سال دیگه آزارت بده.
رها کن. لذت ببر. عمیق نشو.


یک سال دیگه گذشت و آقا ماشالا هنوز بی هیچ دلیلی توو زندانه.. رضا رو اعدام کردن.. مجاهد کورکور با اینکه حکمش متوقف شد دوباره توی خطر اعدامه..
هنوز چشای مظلوم محمد و مهدی از جلو چشمامون کنار نمیره. هنوز غم هیچ صبحی با اون صبحی که پاشدیم گفتن هواپیما رو خودشون زدن برابری نمیکنه. و هنوز کثافت جمهوری اسلامی در جریانه و جون بچه‌هامونو میگیره.
ولی پایانت شبیه یه تلنگر نزدیک به نظر میرسه دیکتاتور. هرچند که «سرنوشت ملتی تغییر نمی‌کند مگر به دست خودشان». منزوی و فروخورده و بیچاره به نظر میای و امیدوارم به حرمت خون این بچه‌ها، بچه‌هایی بمونن که روی گور شما برقصن. زود. خیلی زود.




شبیه چت جی پی تی باهام حرف میزنی:))

بیین حقیقتا من خودم الان با هیچی ترغیب نمیشم سریال ۱۱فصلی ببینم.:))
بعد چیزی که درباره‌ی شیملس وجود داره اینه که این سریال ۲۲تا ۲۵ سالگیمه. میترسم خیلی ازش تعریف کنم بعد الان نظرم اون نباشه. بهترین راه اینه که پنج قسمت بهش زمان بدی ببینی دوسش داری یا نه. همینقدر کافیه به نظرم، اگه دوسش نداشتی (که بعید میدونم)، سریال تو نیست.

و در پایان، تد لاسوی عزیزمو با بقیه سریال‌ها مقایسه نکنید دیگه. مرسی.


#پیام_ناشناس
اگه بخوای یه جمله بگی که ترغیب شم ببینمش چی میگی
مث اون جملت راجب تو لاسو که میگفتی میتونم دو سه سال دیگه تد لاسو ببینم خوشحال شم باز
یه جمله دریاد ها بمان


برای این ازش زیاد حرف نزدم چون توو دورانی میدیدمش که دوست نداشتم چیزهای مورد علاقمو با بقیه شر کنم :))


شیملس یکی از سریالای خییلی مورد علاقمه.
اولش که شروعش میکنی فکر میکنی که Eww واقعا این چیه من دارم میبینم؟ احتمالا از شلوغی و پرحرفیشون سرسام میگیری. ولی یه درام کمدی فوق العاده‌ست. هم تلخیِ خنده ‌دارِ زندگی واقعی رو داره و هم طنزِ گریه‌دارشو. با شخصیتا بزرگ میشی، اشتباه میکنی، تغییر میکنی. مثل اسمش، یه زندگی کامل بدون شرم و سانسوره. با دیالوگای عمیق.
و اینکه من عاشقِ عاشق فیونام. هنوز بعد این همه سال کرکتر زن خلق شده‌ای ندیدم که بتونم اندازه فیونا دوسش داشته باشم.


#پیام_ناشناس
راستی نازنین الان چک،کردم خیلی کم راجب شیملس نوشتیا
من میخواستم شروعش کنم اومدم چک کردم متوجه شدم
اگه بخوای به یکی راجب این سریال که میدونم خیلی مورد علاقته توضیح بدی و معرفیش کنی
چی میگی

@HarfBeManBot


«در نهایت، این نکته بسیار حیاتی است که خودتان را در فرآیند درمان و رشد متوقف نکنید. زندگی به ما فرصت‌هایی برای یادگیری می‌دهد و هر اتفاقی که تجربه می‌کنیم، بخشی از این سفر است.»


دوستون دارم :*


بچه ها واقعا اینو میشه برید و log in شید؟ میتونم بقیشو بذارم فردا ولی واقعا نیاز دارم اون مکالمه رو تموم کنم، فردا پاک میشه.

20 last posts shown.