Investment With Madadi

ادامه رشد بازار سهام در گرو افزایش ارزش معاملات به بالای ۱۳ همت طی معاملات یکشنبه و دوشنبه آتی خواهد بود.

از نظر بنده ۷۰ درصد احتمال این افزایش و ادامه روند صعودی پرقدرت بازار وجود دارد.

اما اگر ارزش معاملات تا میانه‌های هفته زیر ۱۰ همت جا خوش کند باید منتظر روند اصلاحی طولانی مدت تری باشیم.

گفتگوی کامل امروز بنده در کیان کست..

ما در MyETF‌ دو هدف واضح و شفاف داریم:

۱- کسب بازده حداقل به میزان بنچ مارک‌ها در رالی های صعودی

۲- اصلاح و افت کمتر در اصلاحات بنچ مارک ها

حالا پا را فراتر گذاشتیم و در رالی های صعودی هم بازده فراتر از بنچ مارک ها یعنی شاخص کل و دلار توانستیم کسب کنیم.

تمام این دستاوردها با سبد دارایی بسیار متنوع که شامل ۱۳ دارایی از ۶ کلاس دارایی مختلف که تقریبا همگی صندوق هستند پدید آمده است که مدیریت ریسک و تنوع بخشی بسیار بالایی در آن شکل گرفته است.

بله.. خیلی زود رخ داد..
بیت وایز درخواست تاسیس ETF دوج کوین را ثبت کرده است!

دلیل جا ماندن آلت‌کوین‌ها و پیشی گرفتن بیت کوین در رالی اخیر تنها ۱ چیز است!

مردم در امریکا سرمایه فراوانی راهی ETFهای کریپتو کردند اما این صندوق‌ها فقط مجاز به خرید بیت‌کوین هستند!

بنابراین کل سرمایه جذب شده صرفا امکان خرید بیت‌کوین را داشت.

حال با آمدن ترامپ احتمال صدور مجوز صندوق‌هایی که امکان سرمایه‌گذاری روی آلت‌کوین‌ها را داشته باشند بسیار بالاست.

به نظر من طی یک تا دو سال آتی، آلت‌کوین‌ها بازده بسیار بالاتر و فراتر از بیت‌کوین خواهند داشت.

حمله میکنن جشن میگیرن و شیرینی پخش میکنن!

آتش بس رو هم جشن گرفتن و دارن تو تلویزیون به هم تبریک میگن!

اومدم بگم واقعا عجیبه دیدم دیگه عجیب نیست واقعا! عادی شده این داستان ها

اینفلوئنسر باشیم یا سلبریتی؟

شاید خود من تا چند هفته قبل خیلی عمیق تفاوت این دو را نمی‌دانستم تا اینکه در خلوت خودم چند ساعتی فکر کردم درباره این دو مسیر..

سلبریتی را می‌توان هر شخصیت معروفی دانست که به دلایل مختلف مردم یا یک جامعه خاص او را می‌شناسند. شناخته شدن توسط کل یا بخشی از جامعه ویژگی مهم یک سلبریتیست. اگر قرار باشد مثال بزنیم شاید آن بنده خدایی که میگفت 《عجب سوسیسیه، همش گوشته》 یا اونیکه میخوند《گل منو اذیت نکنید》 یا اونیکه بشکل‌های ماورالطبیعه به متولدین ماه‌های مختلف تبریک میگه همگی مثال‌های سلبریتی هستند. مردم آنها را دنبال می‌کنند و معروف هستند اما آنها تاثیر محسوسی روی مخاطب خود نمی‌گذارند. البته خودشان هم دنبال این نیستند. آنها می‌خواهند معروف شوند.

در سمت دیگر اما دسته دیگری هستند که دنبال دیده شدن نیستند. ماهیتا آنها بخاطر چیزی که ارائه می‌دهند توسط مردم کشف می‌شوند و مورد استقبال قرار می‌گیرند. اینفلوئنسرها ممکن است برای بخش بزرگی از جامعه معروف نباشند اما بر زندگی، افکار، روحیات و اندیشه بسیاری از آدم‌ها تاثیرات مثبتی می‌گذارند. اینفلوئنسرها معمولا ضریب نفوذ بالایی بر مخاطب خود دارند و هدفشان این است که دانسته‌های خود را به‌گونه‌ای در اختیار دیگران قرار دهند که موثر واقع شود. برای مثال، رشید کاکاوند کار خاص و عجیبی برای دیده شدن نمی‌کند اما تسلط و شیوایی بیانش در شعرخوانی مخاطبانش را بشدت درگیر می‌کند. مجتبی شکوری بدون هیچ‌گونه تبلیغی طرفدارانی دارد که پیش صحبت‌های او سراپاگوشند. علی دایی تلاشی برای دیده شدن نمی‌کند اما الگوی بسیاری از آدم‌هاست. فهیم عطار نه رسانه‌ای داشته و نه تبلیغاتی ولی متن‌هاش بر مخاطبانش بسیار تاثیرگذار است.

خلاصه اینکه تلاش برای دیده شدن و تلاش برای موثر واقع شدن در جامعه متفاوت است.

ما بعنوان مخاطب باید کمک کنیم تا اینفلوئنسرها بیشتر دیده شوند تا دانش جمعی جامعه بهبود یابد. تا فرهنگی که آسیب دیده بازیابی شود. تا لحظات و دقایق همه ما مفیدتر سپری شود. تا حرفه‌ای‌ها بهتر دیده شوند و انگیزه ها برای اینفلوئنسر بودن بیشتر از سلبریتی شدن باشد.

در خصوص بورس و وضعیت این روزها

شاخص ها و اندیکاتورهای اختصاصی ما فعلا بیانگر اصلاح جدی نیستند.

اندیکاتور نقدینگی هوشمند ما به شکل عجیبی نشان می دهد که طی دو ماه گذشته پیوسته پول هوشمند در حال ورود بوده و خروجی هم از سمت پول های هوشمند وارد شده هنوز رخ نداده است.

اصلاحات مقطعی به نظر لازم و ضروریست و مهم این است که بعد از چند سال میانه یک روند صعودی قوی پیاده نشویم!

بر خلاف انتظار کسب بازدهی هم اندازه شاخص در یک رالی چند ماهه صعودی اصلا کار ساده ای نیست! شک و تردیدهای ما مانع خواهند شد.

برگزاری این لیگ چالش‌های خاص خودش رو داشت ولی بسیار خوشحالم که از پسش بر اومدیم و دور دوم رو به شکل بسیار حرفه‌ای تر قرار هست برگزار کنیم!

شاید تمامی این مرزها برای رقابتی بی حاصل و تعصبی بیجا پدید آمده باشد!
برای فروش اسلحه و دریافت تعرفه و عوارض و هزار کوفت و زهر مار دیگر!
برای ارضای قدرت فرمانروایی و حکمرانی..

آیا نمی شود حس نوع دوستی که نسبت به یک هم وطن داری را نسبت به فردی با ملیت دیگر داشته باشی؟

اگر الان نمی شود اما قبل از تعیین مرزها می شده است!

امسال کریسمس و تحویل سال ۲۰۲۵ را وطن هستم و تحویل سال ۱۴۰۴ و نوروز را در فرنگ خواهم بود!
برعکس سال قبل که کریسمس را فرنگ بودم و نوروز را در وطن!

اما چیست وطن؟
قبل از تعیین مرز بین انسان ها معنای وطن چه بوده است؟
آیا زمین وطن همه نبوده است؟