Posts filter




Forward from: حرفینو | پیام ناشناس
مهربان عزیزم. مدت هاست که توی چنل اصلیت هستم و از وقتی دیلیتو گذاشتی، کنارتم.
قلمت مانا باشه
خوشحال میشم پیشم باشی زیبارو

https://t.me/sakenezelejonobi


Forward from: حرفینو | پیام ناشناس
راستی مرسی که جویین دادی.
اینم‌ پلی لیستم با دوستمه.
فک می کنم سلیقه باشه.
دوست داشتی جویین شو
https://t.me/saaadasfuck




Forward from: حرفینو | پیام ناشناس
بفرمایید تو.
https://t.me/Meghen


Forward from: حرفینو | پیام ناشناس
https://t.me/fuck_it03

واقعا خوشحال میشم ببینم تو جمع ادمای این کلبه‌ای :)


Forward from: حرفینو | پیام ناشناس
@PurpleSoulOfMoon




چند سال پیش یه چنل داشتم که ادمین‌ش ممبر هارو جمع می‌بست به اسم چنل صداشون می‌کرد.
تایملس عزیز، فکر کنم تا الان متوجه فعالیت نیمه‌جون این‌جا شدید، خواستم قطره های اخر این بدن هم بمکم و بگم بابت همراهی تک‌تک‌تون توی این دوسال متشکرم اما این‌جا دیگه فعالیتی نداره. و به نقل از یه دوست ”نوشتن، مرضیِ که اگه بیوفته به جونت دیگه ازش خلاص نمی‌شی، فقط با ردیف کردن کلمات می‌تونی کنترلش کنی“ و خب من هم از این قاعده مستثنا نیستم‌و قرار هم نیست از نوشتن دست بکشم و بخاطر الطاف فراوانی که به بنده داشتید به عنوان یه خانواده کوچک‌تر چنل دیلی‌مو براتون می‌زارم و خوش‌حال می‌شم اگر دیلی‌هاتون رو برام بفرستید که فاصله چندانی بین اعضا این خانواده نباشه.


کاش فقط قبل از این‌که حرف بزنیم با خودمون فکر کنیم داریم چی می‌گیم.


بعضی وقتا دلم می‌خواد نباشم، نه فیزیکی، نه روحی، نه حتی اسمم، یادم، هیچی. نابود.
بعضی وقتا دلم می‌خواد کسی کاری به کار نداشته‌ام، نداشته باشه، کسی نگه ”چطوری، چی‌کار می‌کنی، چرا حالت بده، چرا انقدر خوش‌حالی‌، چرا نیستی، چیزی شده که به تنهایی نیاز داری، می‌خوای حرف بزنی، چیزی ناراحتت کرده“ من بیشتر اوقات هیچ جوابی برای اینا ندارم‌و فقط کلماتی رو تکرار می‌کنم که اکثریت می‌گن. برام چندان اهمیتی نداره که حالم خوب نباشه، گاهی اوقات دلیل نگرانی ها و حالات ناخوش احوالمم نمی‌دونم، من نمی‌دونم دارم با خودم ‌چی‌کار می‌کنم، نمی‌خوامم بدونم، نمی‌خوام چون تصمیم گرفتن برام سخت شده، ادامه دادن به زندگی هم همین‌طور، قبلا هرچقدر روزهایی که از سر می‌گذروندم تاریک‌تر می‌شدن، من بیشتر به این باور می‌رسیدم یا حداقل می‌تونستم خودم‌و گول بزنم‌و به خودم تلقین کنم ”این آخرش نیست، هنوز وقت داری“ اما الان حس‌ می‌کنم دقیقا مابین همون روزها و شب‌هایی که سرگرمِ سرگرم کردن خودم بودم، آخرش از راه رسیده و بعد هم بدون خداحافظی رفته، رفته من دیگه الان هیچ وقتی ندارم‌و کم‌کم تو سراشیبی تموم شدنم، الان شب‌ که می‌شه خاطرات گذشته، احوالات حال و افکار آینده بهم هجوم میارن و یه قسمت کوچیک از ‌روح‌مو می‌کَنن، نگه می‌دارن و فرداش روبه‌روی خودم تکه‌تکه‌اش می‌کنن و می‌ندازن بیرون‌و من هر روز بیشتر مجبور می‌شم با باقی‌مونده کمتری که از خودم دارم برم به استقبال فردایی که اونم باز اخر شب قراره یه تکه از وجودم‌و بگیرن‌و صبح روز بعد توی کیسه زباله بهم پس بدن.




Be yourself!










عمریست ندیده‌ایم گلزار ترا
وان نرگس پر خمار خمار ترا
پنهان شده‌ای ز خلق مانند وفا
دیریست ندیده‌ایم رخسار ترا
-مولانا


زیگموند فروید یه جایی اشاره کرده که قبل از زدن هر انگی به خودت، اول مطمئن شو توسط یه مشت عوضی محاصره نشدی. پس گاهی از خودت بپرس واقعا افسرده و ناتوان و ضعیفی یا اطرافیانی که بهشون اجازه‌ی نزدیک شدن دادی، نه با حرف، بلکه با رفتار و نحوه‌ی عملکردشون این‌و بهت القا کردن.

-گریُف


این ادما هستن که موزیک هارو برای هم می‌سازن، مثلا اولین بار که این موزیک رو شنیدم لبخند بزرگی داشتم‌و با خودم فکر می‌کردم که برای گرگ‌ومیش صبح هم می‌تونه جواب‌گو باشه یا نه اما الان با لحظه به لحظه‌اش، کلمه به کلمه‌اش یچیزی درون قلبم می‌شکنه، فرو می‌ریزه و ثانیه‌ی بعد من دارم تکه های کوچک و بزرگ‌ش رو خیره نگاه می‌کنم، حس کردن فروپاشیش دردناک بود اما اشک نریختم، نفسم بند اومد اما لب باز نکردم، سرم از سنگینی افکارم گیج رفت اما به نوشتن ادامه دادم. موزیک‌ش نابودم کرد، در اصل بعد از کلمات تو ریتم این موزیک توانایی از بین بردنم رو بدست اورد. و این آدما هستن که موزیک هارو برای هم می‌سازن.

20 last posts shown.

452

subscribers
Channel statistics