🎶 نیوایج/بیکلام ❤️🩹
الآن ساعت ۲۳:۳۸ دقیقه هست و من به عنوان ادمین این کانال تا قبل از ساعت ۰۰:۰۰ فرصت دارم کپشنی مرتبط با این موسیقی روحنواز بنویسم. اسم این قطعه «شاید یک روز» هست. چشمها بسته، سکوت، دم، حبس، مکث، بازدم، چشمها باز.
شاید یک روز خودم را بخشیدم، به خاطر آسیبهایی که اجازه دادم آنهایی که مرا به بردگی عاطفی کشیدند، بر من روا دارند. شاید یک روز دست کشیدم از اهمیت دادن بیش از لیاقتشان، به این مترسکهای بیروح نقابدار. شاید یک روز دست در اعماق حلقم فرو کردم و قلبم را مچاله کرده و این یک تکه گوشت ملتهب لعنتی را از پشت دندههای سفتوسختم بیرون کشیدم، بعد آن را در ظرفی مملو از یخ قرار دادم. شاید یک روز خودم را در آغوش کشیدم، آنقدر محکم که دیگر هیچچیز و هیچکس نتواند مرا از اسارت دستهایم رها کند. حالا نوبت توست دوست من؛ آهنگ رو اجرا کن، چشمهاتو ببند، نفسی عمیق بگیر، کمی مکث کن و بعد از بازدمی آهسته به قسمت خستهی وجودت بگو که شاید یک روز...؟
P1 |
P2 |
P3 |
P4 P5 |
P6 |
P7 |
P8🚀 @Proxy_Station