Souvenirs D'un Autre Monde


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Art


( هنر ماندگار است و زندگی کوتاه )
- بقراط









t.me/HidenChat_Bot?start=5162420684
https://boxd.it/7ZFC7

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Art
Statistics
Posts filter


© "The Excommunication of Robert the Pious" by Jean-Paul Laurens - 1875


© Araquém Alcântara - 2008


Forward from: Bunker


© Francesca Woodman


© Mehdi Rouhbakhsh


النور پرووانس (حدود سال‌های 1223-1291) یک ملکه قرون وسطایی بود که نقش فعالی در دربار انگلستان ایفا کرد. او در سال 1236 با هنری سوم، پادشاه انگلستان (حکومت از 1216 تا 1272)، ازدواج کرد و به عنوان ملکه همسر انگلستان شناخته شد. النور در طول دوران خود با دوره‌ای پرتلاطم از تاریخ انگلستان در قرن سیزدهم روبه‌رو بود. زندگی او سرشار از چالش‌های شخصی و سیاسی بود، از جمله درگیری‌های مداوم با بارون‌های انگلیسی. با وجود این مشکلات، النور توانست از انتقادات فراتر رود، تأثیر خود را بر همسرش حفظ کند و همچنان از هنر در دربار انگلستان حمایت کند. او با پشتیبانی از موسیقیدانان و شاعران، نقشی برجسته در تقویت هنرهای درباری داشت.
پس از آنکه بارون‌های شورشی در سال 1264 کنترل حکومت را به دست گرفتند، النور به فرانسه تبعید شد. اما پس از شکست شورشیان در سال 1265، به انگلستان بازگشت. پس از مرگ هنری سوم، النور به صومعه‌ای در آمسبری بازنشسته شد و باقی عمر خود را در آنجا گذراند.

© "St. Eleonora" by Johann Michael Rottmayr
- 1716


© Kishin Shinoyama - 1998


Amadeus (1984)
dir. Miloš Forman


کاترین اهل سیه‌نا (1347-1380) یکی از شخصیت‌های برجسته در تاریخ کلیسای کاتولیک بود. او از کودکی به خداوند عمیقاً ایمان داشت و گفته می‌شود که تجربه رویاهای عرفانی داشته است. در سال 1363، کاترین به عنوان یک عضو دسته سوم کلیسایی فعالیت خود را آغاز کرد و به سرعت به خاطر پارسایی، ریاضت‌کشی و تعهدش به کمک به نیازمندان شهرت یافت. او برای ترویج اصلاحات کلیسایی به سفر می‌پرداخت و تلاش‌هایش از مرزهای جامعه محلی فراتر می‌رفت. کاترین در سال 1461 به مقام قدیسی رسید. این پایان مسیر او نبود، زیرا در سال 1970 به عنوان "دکتر کلیسا" معرفی شد و در سال 1991 به عنوان یکی از قدیسان حامی اروپا شناخته شد.

© "St. Catherine of Siena" by
Giovanni Battista Tiepolo - c. 1746


جشن پیروزی رومی.
© "A Roman Triumph" by Peter Paul Rubens - c. 1630


در دل صلح و جنگ، در مرز بین وجود و نیستی، فیلم "خط باریک سرخ" مثل آهسته‌ترین نغمه‌ای در میان یک طوفان می‌پیچد. تصویری که از دنیای تکه‌تکه و در حال نابودی انسان‌ها ترسیم می‌شود، چیزی بیش از خشونت و خون است. جنگ، در اینجا نه تنها میدان نبرد، بلکه خود مکانی است برای تنهایی‌های درونی، شکستن‌ها و جستجوهای بی‌پایان در پس‌زمینه‌های ذهنی و روحی انسان‌ها. روح‌هایی که همچنان در جستجوی معنایی هستند که در کشاکش نبرد گم شده‌اند.

و آن‌چه در این گریز و شکوه از جنگ بر جای می‌ماند، یک "سکوت" است. سکوتی که از درد و درگیری‌های درونی بر می‌خیزد، از خلأی عمیق که در هر قلبی نهفته است. در این تصویرها، همه چیز در حال حرکت است و هیچ چیزی ثابت نیست. نفس‌ها به تنهایی کشیده می‌شوند، گلوله‌ها در هوا و دشت‌ها در سحرگاه، بازتابی از جنون طبیعی است. جنگ تنها سرنوشت نیست، بلکه موجی است که به قلب‌ها برخورد می‌کند، هر ضربه‌اش ردی معنوی عمیقی به جای می‌گذارد.

در این فضای گسسته و مه‌آلود، انسان‌ها را می‌توان همچون برگ‌های خشک و معلق در یک نسیم شریر دید. هر کدام از آن‌ها به دنبال معنای خود هستند، به دنبال چیزی که در دل تیره‌تری از سایه‌ها و آتش‌ها گم شده است. هر نفسی که در هوای تلخ جنگ کشیده می‌شود، همان‌طور که به مرزهای وحشت نزدیک می‌شود، بیشتر به مرزهای معنوی خود می‌رسد. درون آن‌ها نیرویی از شک و سرگشتگی وجود دارد، چیزی که رها نمی‌کند و در هر لایه از وجودشان دوباره باز می‌شود.

تصاویر فضاهای طبیعی، زمین‌های سبز، درختان قدیمی و آسمان‌های ابری، مثل خاطراتی هستند که انسان‌ها در دل خود پنهان کرده‌اند. این طبیعت، بی‌گناه به نظر می‌آید، ولی در حقیقت همچون یک آینه عمل می‌کند. هر برگ درختی، هر پرتو نور، گویی در حال به یادآوری چیزی است که انسان‌ها فراموش کرده‌اند: از کجا آمده‌اند، چه چیزی را از دست داده‌اند، و چه معنایی در دل این جنگ‌های بی‌پایان دارند. درختان در تاریکی شب، مانند جان‌های زخمی که دنبال یک فریاد گم‌شده در دل جنگ می‌گردند، به راه‌های خود ادامه می‌دهند.

در این فضای پیچیده و مبهم، گویی جنگ تنها جزیی از تصویر است. چیزی که در پس آن پنهان است، چیزی عمیق‌تر، آن جایی که افکار و آرزوهای انسان‌ها در یک نقطه تلاقی می‌یابند. در اینجا، جنگ چیزی بیشتر از تنش است؛ یک دنیای روان‌شناختی است، که همه موجودات آن در تلاش‌اند تا حقیقتی را بیابند که در نهایت آن‌ها را به خودشان برگرداند.

انسان‌ها در این صحنه به چشم‌اندازهایی از وحشت و زیبایی می‌نگرند که در آن لحظاتی بی‌زمان، آغوش طبیعت و جنگ یکی می‌شوند. هر قدم که برداشته می‌شود، بیشتر به درون خود غرق می‌شوند، به جایی که هیچ چیز قطعی نیست. در نهایت، همه‌ی اینها ما را به این پرسش می‌رساند که آیا در دل این همه تلاطم، انسان‌ها واقعاً به چیزی جز خودشان می‌رسند؟

و شاید در انتهای این خطوط باریک سرخ، جواب در سکوت است؛ در پذیرش بی‌کلام یک تجربه که بیشتر از هر کلمه‌ای، حقیقت خود را آشکار می‌کند.


The Thin Red Line (1998)
dir. Terrence Malick




© "Black Cross, New Mexico" by Georgia O’Keeffe - 1929


© "Blue and Green Music" by Georgia O’Keeffe - 1919-21


Et si tu n'existais pas
Dis-moi pourquoi j'existerais
Pour traîner dans un monde sans toi
Sans espoir et sans regret

Et si tu n'existais pas
J'essaierais d'inventer l'amour
Comme un peintre qui voit sous ses doigts
Naître les couleurs du jour
Et qui n'en revient pas


و اگر تو وجود نداشتی...


کارل اپل، تصویری خشن و بی‌رحمی را به نمایش می‌گذارد که شخصیت مرکزی آن با حالتی شیطانی به بیننده خیره شده است. ضربات ضخیم و گسترده رنگ که با نیرویی خاص اعمال شده‌اند، حس خشونت را به تصویر افزوده‌اند، اما هم‌زمان طنز و کیفیتی کودکانه نیز در آن به چشم می‌خورد. اپل فرآیند نقاشی را تجربه‌ای رهایی‌بخش و تقریبا حسی توصیف می‌کند، جایی که انرژی خام از طریق رنگ‌های پرشور و ضرباتی وحشیانه با موضوعات چالش‌برانگیز ترکیب می‌شود.
این اثر نمونه‌ای شاخص از جنبش کبرا است که در سال 1948 توسط گروهی از هنرمندان از کپنهاگ، بروکسل و آمستردام بنیان گذاشته شد. این جنبش با رد انتزاع نقاشی‌های اروپای پس از جنگ که آن‌ها را بیش از حد منفعل و بی‌روح می‌دانست، به نقاشی‌های کودکان و داستان‌های اسطوره‌ای برای الهام‌گیری روی آورد. اپل تا زمان مرگش در سال 2006 در سوئیس به خلق آثاری پرشور با رنگ‌های زنده و خیره‌کننده ادامه داد.

© "Phantom With Mask" by Karel Appel - 1952


"سخت میشه فهمید دنیایی که توش زندگی می‌کنیم واقعیه یا یه رویاست"

3-Iron (2004)
dir. Kim Ki-duk

18 last posts shown.