مردان مریخی♡زنان ونوسی


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


کپی آزاد
بفرستین تا همه استفاده کنن🌷
.
.
برگفته از کتاب
📚مردان مریخی زنان ونوسی
✏نویسنده کتاب: جان گری
پرفروشترین در ایران که به پنجاه زبان ترجمه شده.
«روانشناسی روابط عاشقانه»

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Statistics
Posts filter


Forward from: 2Khati
#تحلیل_کوتاه

بنیامین نتانیاهو، روز چهارشنبه به جمهوری باکو سفر می‌کند و تا پایان هفته در باکو خواهد ماند. بازگشت گفته می‌شود وی روز یک شنبه به سرزمین های اشغالی باز می‌گردد.

ایران در گذشته بارها هشدار داده بود که روابط باکو با اسرائیل را تحمل نخواهد کرد.
بعد از سفر مسعود پزشکیان به باکو و صحبت هایی که رئیس جمهور ایران در باکو مبنی بر یکی بودن مردم باکو با ایران و اشتراک فرهنگ و تمدنی که این جامعه با هم دارند، بیان کرده بود،بسیاری از رسانه ها به این صحبت ها بپرداختند و آن را نوعی هنجار شکنی نامیدند چراکه پیش از این علیف و خانواده فاسدش بارها در مقابل موارد بسیار کم رنگتر هم جبهه گیری می‌کردند.
اما الآن به نظر می آید که باکو می‌خواهد از این سفر رئیس جمهور ایران بیشترین امتیاز را بگیرد و به بهانه اینکه روابط دو کشور در سطح بالایی قرار گرفته است و ایران دیگر نمی تواند در این شرایط علیه صحبت های رئیس جمهور خودش موضع بگیرد، سریعا با اسرائیل عادی سازی علنی داشته باشد و یک مرحله ارتباط این دو کشور را بالاتر ببرد و رسمی کند.
من بعید می‌دانم آقای پزشکیان اصلا در جریان چنین اتفاقاتی قرار دارد و هنوز سرخوش از صحبت های زیبایی که در باکو کرده است، قرار دارد اما این وظیفه سران نظامی و حاکمیتی است که به شدت به این سفر اعتراض بکنند و به صورت جدی با آن برخورد کنند.
اگر پای اسرائیل به صورت علنی در باکو باز شود آنگاه باید شاهد سناریو حزب الله سازی در باکو علیه ایران باشیم.
گروهی که به بهانه های قومیتی با ایران اعلان جنگ کرده و تحت حمایت خاندان علیف و صد البته شبکه فاسد رسانه های حامی علیف در ایران قرار دارند و وظیفه آنان این است که با هر روشی از جمله اینکه شیعیان در باکو ممکن است دچار آزار و اذیت شوند جلوی اقدامات جدی ایران علیه باکو را بگیرند.
این مسئله سفر نتانیاهو بعد از سفر مسعود پزشکیان بسیار جدی است مدت زمان حضور نتانياهو در باکو بسیار مشکوک است و امیدوارم بزودی دستگاه های اطلاعاتی ایران اطلاع رسانی های لازم را بکنند.
امیدوارم مقامات ایرانی خصوصا در وزارت خارجه در دام باکو برای سو استفاده از سفر مسعود پزشکیان نیفتند و به شدت عکس‌العمل نشان دهند .
فراموش نکنید رئیس جمهور عزیز ایران شهید رئیسی در سفر از مرز باکو دچار سانحه مشکوک هوایی شده است و چه بسا پاسخ این سانحه لازم باشد الان داده شود و با توجه به مذاکراتی که بین ایران و آمریکا قرار دارد هیچ اتفاق خاصی هم نمی افتد.
امیدوارم ایران از این فرصت که موش کثیف از پناهگاه خود خارج شده نهایت استفاده را ببرد در غیر این صورت پیام خوبی در رسانه ها ارسال نمی‌شود.



Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
استفاده پاکستان از طنز به عنوان ابزار قدرت نرم در فضای مجازی

#تحلیل_اختصاصی

در سال‌های اخیر، طنز به یکی از ابزارهای مؤثر قدرت نرم در فضای مجازی تبدیل شده و حاکمیت پاکستان نمونه موفقی از به‌ کارگیری هدفمند این روش بوده است.
اما چرا؟

پاکستان تنها مجبور است با تکیه بر سلاح هسته‌ای هند را تهدید کند و جز تهدید هسته‌ای، ابزار جنگی متعارفی برای جنگ لفظی یا تهدید واقعی هند ندارد.

این باعث می‌شود که از منظر دنیا پاکستانی‌ها به عنوان مردمانی بسیار خطرناک معرفی شوند که وجهه بسیار بدی هم در ذهن مردمان دنیا خصوصا در بخش توریسم، سرمایه گذاری بین المللی و دیدگاه مردمان دنیا می‌گذارد. دقیقا آنها از سرنوشت کره شمالی می‌ترسند.

برای حل این مشکل پاکستانی‌ها با بهره‌گیری از تولیدات رسانه‌ای طنز ، حتی گاهی خود تحقیرآمیز و عجیب از نظر ما سعی می‌کنند که تصویری متفاوت از خود را در افکار عمومی جهان ترسیم کنند.

این استراتژی باعث می‌شود که به جای دیده شدن به عنوان یک «تهدید» برای کشور میزبان صنایع غربی، به عنوان «افرادی مظلوم و بی‌خطر» شناخته شوند، حتی با اینکه سلاح هسته‌ای دارند.

در این فرآیند، میم‌ها به‌مثابه کمپین‌های روابط عمومی پنهان عمل می‌کنند که توجه بین‌المللی را از مسائل جدی نظیر تروریسم دولتی، افراط‌گرایی و نقض حقوق بشر منحرف می‌سازند.

نتیجه آن است که در چشم جهانیان، چهره پاکستان از «خطرناک» به «بامزه» تغییر می‌یابد، بی‌آنکه تغییر معناداری در واقعیت‌های میدانی رخ داده باشد.

از منظر روانشناسی اجتماعی، این رویکرد به خوبی با خصوصیات مخاطبان امروز اینترنت که عمدتاً جوان، هیجانی و دارای دامنه توجه کوتاه هستند، هماهنگ است.

میم‌ها به ابزاری آسان و جذاب برای ساده‌سازی مسائل پیچیده جهانی تبدیل شده‌اند؛ مسائلی که در قالب تصاویر طنزآمیز و پیام‌های کوتاه، جایگزین تحلیل‌های عمیق می‌شوند.

به این ترتیب، حافظه مخاطبان به جای حقایق، با تصاویری سطحی و طنزآمیز شکل می‌گیرد. برای نمونه، هنگامی که پاکستانی‌ها به شوخی درباره بحران آب خود مطالبی منتشر می‌کنند، عموم مردم ریشه‌های واقعی این بحران، یعنی حمایت دولت امنیتی پاکستان از گروه های تروریستی و امتناع از پذیرش صلح و آتش‌بس با هند را نادیده می‌گیرند.

در کنار این راهبردها، مظلوم‌نمایی در قالب طنز نیز نقش مهمی ایفا می‌کند. بسیاری از میم‌های پاکستانی زیرمتنی حاکی از بیچارگی و مظلومیت دارند. این تکنیک، ترکیبی از طنز و «مظلوم‌نمایی استراتژیک» است که به شکلی زیرکانه این تصور را به مخاطب القا می‌کند که قربانیان واقعی‌اند، حتی در مواردی که آغازگر بحران‌ها بوده‌اند.

در مجموع، پاکستان از طنز به عنوان ابزاری مؤثر برای مدیریت افکار عمومی جهانی بهره می‌برد؛ ابزاری که ضمن تضعیف بار انتقادات بین‌المللی، چهره‌ای انسانی‌تر و جذاب‌تر از خود در فضای رسانه‌ای به نمایش می‌گذارد.

یاعلی

میلاد رضایی/ اردیبهشت ١۴٠۴


Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
سلاح های کشتار جمعی نمیاد بین آقایان سیاسی، انقلابی، ضد انقلاب و مردم عادی فرق نمی‌گذارد. یا حتی بین بقیه با جاسوس های کد دار سرویس های اطلاعاتی دشمن همی فرق قائل نیست .
وقتی حمله رخ بدهد همگی دچار فرایند تصعید می‌شوند (تغییر حالت از جامد به گاز را تصعید می‌گویند ) .
صحبت امروز و بحران منطقه ای فردا نیست. صحبت درباره ساعت صفر پیش از آغاز جنگ های جهانی و در دوره جنگ های جهانی است.
این یک واقعیت است که امروز دشمن توانایی مبارزه نظامی با ایران را ندارد چون هزینه زیاد غیر قابل جبران برایش می تراشد اما این روند در آینده تغییر می‌کند و دشمنی که در جنگ های منطقه یا یا جهانی موجودیتش به خطر بیفتد اولین کاری که می‌کند اطمینان حاصل می‌کند از تمامی تسلیحات خود استفاده کند.
در پخش زنده تلویزیونی یک سال و نیم بیش از 100 هزار فلسطینی از جمله زن و کودک را به معنای واقعی قربانی کردند چرا فکر می‌کنید اگر فرصت پیدا کنند با شما برخورد دیگری می‌کنند.
قدم اول این ها هم است است که اورانیوم غنی سازی شده را از ایران خارج کنند تا خیالشان راحت شود ایران نمی‌تواند در کوتاه مدت به این سمت حرکت کند.
پیش از وقوع حادثه فکر علاج آن باشید.

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
واقعا دیگه نمیدونم به چه زبانی بگم بدست آوردن بازدانگی هسته ای ربطی به سیاست و حکومت و فقه و دین ... ندارد برای موجودیت ایران حیاتی و لازم است.
برای رعایت تمام اصول قبلی باید شما وجود خارجی داشته باشید یا نه.
وقتی مردم بخاطر حمله با سلاح هسته ای بخار می‌شوند بعدش این حرف ها چه معنایی دارد.
اگر هنوز کسی هست که فکر می‌کند دشمن در آینده از سلاح هسته ای هرگز استفاده نمی‌کند این فرد اصلا دچار بلوغ فکری نیست.
اهمیت بازدارندگی هسته ای همان است که پیش از اینکه یک سری منافق و بعد خائنی در مجلس 6 بیایند اسرار ایران را لو بدهند، ایران تا مرحله تست سرد یا تست چاشنی  هم رفته بود و شهید فخری زاده به دستور رهبری به دنبال آماده سازی مقدمات بازدانگی هسته ای بود.
امروز مطالبه بازدارندگی هسته ای برای ایران بسیار با اهمیت است. اگر مردم ایران مطالبه نکنند آن وقت یک عده غربگدا برای تسلیم کردن صنعت هسته ای روز به روز به رهبری بیشتر فشار می آورند و شاهد عقب نشینی هایی هم هستیم وابزار دست آنها هم معیشت مردم است.
چطور از زمان روی کار آمدن دولت آقای پزشکیان ما قطعی برق داشتیم تا زمانیکه جلسه مذاکرات در عمان برگزار شد و یک دفعه کل شبکه برق شفا گرفت؟
چطور بازارهای مالی ایران بدون هیچ اتفاقی اعم از برداشتن تحریم ها یا اجازه های فروش نفت و ... فقط با خبر مذاکره به یکباره مثبت شد.
کمی تامل کنید.


Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
ایران را باید غیراتمی نگه داشت تا اسرائیل در صورت نیاز بتواند به آن حمله اتمی کند و آن را نابود کند.

ایمیل محرمانه وزیر سابق امور خارجه آمریکا (درز یافته توسط ویکی لیکس)

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
فراموش نکنید که در حالی که بشار اسد تحت فشار اقتصادی و سیاسی قرار گرفته بود، موجی از عادی‌سازی روابط در خلیج فارس و تلاش برای کودتای نرم، موازنه قدرت در سوریه را تغییر داد. غرب تلاش دارد اینکار را در یمن رقم بزند اما تاکنون شکست خورده است.

یمن، همچنان ایستاده است. کشوری که زیر بمباران بمب افکن ها و جنگنده های عربستانی و آمریکایی ، در محاصره مطلق و با گرسنگی مفرط،نزدیک به ده درصد از جمعیتش را از دست داد و باز هم زنده ماند؛ نه‌تنها برای نجات خود، بلکه برای زنده‌ نگه‌داشتن امید جهانیان، در حال قدم برداشتن است.

حوثی‌ها اگر می‌خواستند، می‌توانستند ده‌ها بار با آمریکا و کشورهای عربی نزدیک به آمریکا صلح کنند و میلیاردها دلار وارد یمن کنند، اما در این صورت، دیگر چیزی از مقاومت مردمی باقی نمی‌ماند. مقاومت یمن، پدیده‌ای بی‌نظیر است که شاید حتی دیگر تکرار نشود و از این به بعد ملت های مقاوم از یمن الگو خواهند گرفت.

فراموش نکنید اگر غزه، سنگر آخر اسلام در قامت یک شهر محاصره‌شده است، اما یمن، سپر یک امت است. روندی که انقلاب ایران در یمن آغاز کرد باعث شده امروز یمن با جمعیتی ده‌ها میلیونی به چنین سطحی از بیداری و فرهنگ مقاومت برسد،این یک پیروزی در نبرد ایدئولوژیک نیست بلکه فراتر از و یک معجزه است.
آمریکا از همین می ترسد. ملتی که به این بیداری رسیده است و برای اولین بار در آن حضور فرهنگ غرب‌گرایی و یا تحصیل کرده های فرنگی دیده نمی‌شود. ملتی که آزمایش خود را بارها پس داده است و امروز نفوذی ها هم در دسترس نیستند که غربی ها از داخل به آن ضربه بزنند.
این وحشتی بسیار عظیم برای غرب به همراه دارد و به همین دلیل اگر بتوانند تا آخرین نفر از یمنی ها را از صحنه روزگار حذف می‌کنند چراکه می‌دانند اگر اینجا شکست بخورند اینبار یک انقلاب ایدئولوژیک خالص در سایر ملت های فقیر و تحت ظلم و استعمار غرب در منطقه و نقاط دیگر دنیا از جمله آفریقا و آمریکای جنوبی رخ خواهد داد و این اتفاق دور نیست.
امروز ایران باید از این دستاورد عظیم تمدنی خود محافظت کند آن هم با هر هزینه ای که وجود داشته باشد چرا که در صورت پیروزی پاداش بسیار عظیمی برای هژمون جدید ایران و یارانش در محور مقاومت وجود دارد که به احیای یک امپراطوری ختم می‌شود.

یاعلی
فروردین ١۴٠۴
میلاد رضایی
انتشار تحلیل تنها با ذکر منبع و نام نویسنده مجاز میباشد
2/2
Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
یمن، سنگر آخر مقاومت در برابر امپریالیسم جهانی

#تحلیل_اختصاصی

ایالات متحده در تلاش است با ایجاد یک اتحاد جدید از کشورهای منطقه، کشورهای عضو ناتو و تروریست های اجاره ای به همراه مزدوران خریداری شده یک جنگ علیه انصار الله یمن براه بیاندازد.
هدف آمریکا اشغال استان‌های حدیده و حجه است تا انصار الله یمن را از دسترسی به دریا محروم سازد. این اقدام نه‌تنها راه‌های ارتباطی انصار الله یمن با آفریقا و مسیرهای احتمالی ارسال تجهیزات از سوی ایران را قطع می‌کند، بلکه در صورت موفقیت، آمریکا را قادر می‌سازد تا پایگاهی نظامی در این منطقه مستقر کرده، بر تنگه راهبردی باب‌المندب مسلط شود و مانع حملات نیروهای انصارالله به کشتی‌های غربی و اسرائیلی شود.

بین سال‌های ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۸، عربستان سعودی دو بار از شمال و جنوب تلاش کرد حدیده را به کنترل خود درآورد، اما با شکست مواجه شد. در سال ۲۰۱۸ مزدوران تحت استخدام امارات ابتکار عمل را در دست گرفتنو، تا نزدیکی شهر حدیده پیشروی کرد و آن را از جنوب و شرق به محاصره درآورد. با این حال، در سال ۲۰۲۱، تحت فشار جنگ فرسایشی سنگین و تحمل خسارات بالا، مجبور به عقب‌نشینی شدند .

اکنون امارات مجددا با گردآوری دست‌کم ۸۰ هزار مزدور داخلی و خارجی از جنوب و عربستان با بسیج نیروهای تازه‌نفس از شمال، و با پشتیبانی کامل آمریکا و بریتانیا، خود را برای حمله‌ای گسترده با هدف تصرف محور حدیده آماده می‌کنند. در عین حال، سعودی‌ها تلاش دارند تا منابع نفتی یمن را در خطوط مأرب و شبوه حفظ کنند؛ خطوطی که تاکنون طی دو سال آتش‌بس از آسیب مصون مانده‌اند.

پیش‌تر، تلاش‌ها برای رسیدن به صنعاء از شمال و شرق و همچنین کودتاهای پنهانی، با مقاومت شدید انصارالله خنثی شد. هزاران مزدور، شبه‌نظامی و نیروی ائتلاف عربی در این مسیر نابود شدند. در محور تعز–ابین، مبارزه‌ای کوهستانی و سرسختانه جریان دارد که تنها به لطف مقاومت محلی، خط عدن–تعز که در سال ۲۰۱۵ فتح شده بود، از کنترل کامل دشمن خارج شد.

مناطق روستایی حضرموت و شبوه، با وجود جمعیت کم، بستر عملیات‌های تروریستی داعش و القاعده هستند. این مناطق اکنون به پناهگاه سازمان‌یافته‌ای برای شبکه‌های نفوذ آمریکا، اسرائیل، بریتانیا و کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس تبدیل شده‌اند.

یمن جمعیتی بیش از 35 میلیون نفر دارد که حدود ۲۵ میلیون نفر از آنان در مناطق تحت کنترل انصارالله زندگی می‌کنند. این مناطق اگرچه فاقد منابع نفتی هستند، اما عمده نیروی انسانی، ظرفیت تولید داخلی و اقتصاد غیرنفتی کشور را در اختیار دارند. به همین دلیل، دشمنان طی یک دهه گذشته با محاصره و بمباران گسترده کوشیدند این مناطق را از بین ببرند؛ در نتیجه، بیش از دو میلیون نفر جان خود را از دست دادند. با این وجود، یمن تسلیم نشد.

یمنی‌ها با اتکا به حمایت ایران، و با تکیه بر استعداد بومی، عزم راسخ، رهبری خردمندانه و ظرفیت سازماندهی بی‌نظیر، توانستند در مدت بسیار کوتاهی به یک قدرت موشکی راهبردی با بردی فراتر از ۳۰۰۰ کیلومتر تبدیل شوند. کشوری که زمانی مزارع و حتی گله‌هایش بمباران می‌شد، امروز بیمارستان می‌سازد، فناوری های هایتک تولید می‌کند و قدرت دفاعی‌اش را از زیر خاک‌های کوهستان های استوارش بر دل ناوگان هواپیمابر ابرقدرت دنیا ترس و وحشت وارد می‌کند.

در مناطق جنوبی عربستان، انصارالله بیش از دو دهه است که بر شهرک‌ها و مناطق کوهستانی تسلط دارد. این نفوذ عمیق در خاک دشمن، نماد دیگری از پایداری و صبر استراتژیک حوثی‌هاست.
آمریکا، اسرائیل، انگلستان ، عربستان سعودی و امارات به‌زودی با تمام ظرفیت ممکن تلاش خواهند کرد ضربه‌ای سهمگین بر یمن وارد کنند؛ حتی در صورت لزوم، استفاده از تسلیحات هسته‌ای نیز از سوی برخی از این کشورها دور از ذهن نیست.

آنچه آنان را به وحشت انداخته، نه تنها توان موشکی یا پهپادی یمن است، بلکه الگویی از مقاومت است که ملت‌های جهان را به امید واداشته است. چطور ممکن است مردمانی از فقیرترین کشور جهان در برابر زرادخانه ثروتمندترین کشورهای جهان بایستند؟ آن هم نه یکبار و یک سال بلکه به طور مستمر بیش از یک دهه ایستادگی کرده اند.
چگونه ممکن است از دل یک روستای کوهستانی ، مردمانی برخیزند که ظرف کمتر از دو دهه به تهدیدی واقعی برای نظم تحقیرآمیز آمریکایی جهان تبدیل شوند؟

مردم و ارتش یمن به‌درستی خود را برای طوفانی قریب‌الوقوع آماده می‌کنند. یمن، همانند ویتنام، این بار در قلب جهان اسلام، می‌تواند به نماد پیروزی مقاومت بر امپریالیسم تبدیل شود.
زمین‌های کوهستانی، ساختارهای نظامی زیرزمینی و ارتشی که جز از خدا نمی‌ترسد، تمام امیدهای دشمنان را نقش بر آب خواهد کرد.
(1/2)
Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
مطالبه ایران هسته ای باید به یک اصل تبدیل شود.
وقتی مارک روبیو یکی از سرسخت ترین مخالفان جمهوری اسلامی با این گارد باز از مذاکره استقبال میکنه و به همین یک خواسته که جمهوری اسلامی نباید سلاح اتمی داشته باشه بسنده میکنه خودش یک هشدار جدی برای این است که آمریکا و نوچه هایش می‌دانند اگر ایران هسته ای شود دیگر هرگز نمی‌توانند به سمتش حتی اشاره ای داشته باشند و نه تنها ایران بلکه متحدان ایران در محور مقاومت هم به یک قدرت برتر منطقه ای تبدیل می‌شوند.
اگر بحث خروج اورانیوم 60 درصد غنی سازی شده ایران مطرح شود مطمئن باشید که تهدید حمله هسته ای آمریکا و اسرائیل در حد بسیار بالایی وجود خواهد داشت و در آینده در زمانیکه این جنگ موجودیتی کنونی بین ایران و یارانش در محور مقاومت با اسرائیل و متحدانش رخ بدهد، آنها برای هدف قرار دادن ایران با سلاح هسته ای لحظه ای درنگ نمی‌کنند.

مذاکره شود یا نشود، مطالبه هسته ای شدن ایران باید با قدرت تمام ادامه یابد.
امروز مردم ایران فقط خودشان می‌توانند آینده فرزندانشان را تا حد زیادی بیمه کنند.

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
#تحلیل_مهم

یک نکته مهم هم این وسط بود که طرفین نمی‌خواستند رسانه شود و با تاکید دفتر رهبری و بخش رسانه ای دفتر ایشان به رسانه ها درز پیدا کرده این است که رهبر ایران اجازه مذاکره غیر مستقیم را به افرادی که به شدت خواستار مذاکره بودند، تنها با این شرط داده است که مذاکرات تنها در چارچوب مباحث هسته ای باشد.
سیاسیون ایرانی و آمریکایی به شدت تلاش کرده بودند این موضوع رسانه نشود.
شاید یکی باید توضیح دهد که چرا حتی افرادی مثل سردار باقری هم به این موضوع بسیار مهم ورود نکرده اند؟
خب این موضوع خیلی از مسائل را تغییر می‌دهد.
همانطور که رهبری اشاره کردند (به نقل از اکانت های مرتبط با دفتر ایشان) این امر باعث می‌شود ایران دست برتر را داشته باشد و از طرف دیگر دست سیاسیون غرب‌گرا داخلی را بابت شیطنت در مذاکره و هزینه کردن از بخش های دیگر کاملا بسته شود و عملا این مذاکرات صرفا برای دولت آمریکا برای مقابله با ایران فقط کارایی رسانه ای دارد هرچند که در بخش محور مقاومت بازهم برای ما هزینه زا هست و آمریکا می‌تواند در صورت اطمینان از این که ایران واکنشی نشان نمی‌دهد به فکر حمله مستقیم زمینی به یمن و تغییرات ساختار حشد شعبی عراق باشد.
هرچند که بعید میدونم رهبر انقلاب اجازه چنین کاری را بدهند ولی فراموش نکنید همان افرادی که به اصرار سراغ رهبری رفتند و اجازه مذاکره را برخلاف میل ایشان گرفتند، بیکار نخواهند نشست.
کاهش نمایشی قیمت دلار نشان می‌دهد این افراد برای اینکه مذاکرات انجام شود دست به هر کاری از جمله افزایش قیمت دلار زده بودند.
ما امیدواریم که با ورود دستگاه قضایی و پلیس امنیت اقتصادی تیغ این ابزار قدرت سیاسیون غربگدا به شدت کند شود.
اخیرا مرعشی دوباره صحبت هایی را در بحث حل شدن همه مشکلات در مذاکره با آمریکا مطرح کرده است که بسیار خطرناک است.
فراموش نکنید امثال حسن روحانی و مابقی افرادی که برجام را رقم زدند و مدعی بودند همه مسولیت بر عهده من است وقتی گند کارشان در آمد می‌گفتند مگر برجام را ما آورده ایم؟ برجام را خدا آورده است.
این جماعت لیبرال مسلک که در هر حزب و جایگاهی ممکن است حضور داشته باشند به خدای خود رحم نکردند و نمی‌کنند چطور انتظار دارید به مردم رحم کنند؟
اینجاست که خود مردم باید از ابتدا مواظب تحرکات این دسته از سیاسیون باشند که البته به لطف خدا و آگاهی مردم در این دوره به شدت تحت فشار هستند.
وظیفه ما مردم این است که این آگاهی را در جامعه افزایش دهیم و در فضای مجازی یادآوری کنیم که سرنوشت مذاکرات قبلی به چه سمتی رفت و امروز هم اگر افراد خود را خارج از چارچوب تعیین شده رهبری ببینند و فکر کنند که هر غلطی کنند کسی به آنها کاری ندارد، ما با یک برجام مانند دیگری و تصویب 20 دقیقه آن روبرو خواهیم شد.
پس اینبار باید از همین ابتدا حواسمان به این موضوع جمع باشد و در این امر مطالبه گر باشیم.
2 ماه آمریکا سرگرم شود کافی است و بعد از آن خواهید دید که چگونه همین آمریکا بخاطر اینکه نتوانسته از ایران امتیاز بگیرد چطور پرونده های اطلاعاتی نوکرانش را برملا می‌کند.
تاکید دفتر رهبری مبنی بر اینکه این مذاکرات با این شرط آغاز شده که فقط در چارچوب مباحث هسته ای و رفع تحریم باشد نشان دهنده زیرکی و نظارت کامل ایشان بر مذاکرات است و این پیام را به ما می‌دهد که لازم نیست مانند برجام نگران باشیم.
پس نگذارید در فضای رسانه ای با طرح مباحثی که شما را از نظر فکری از همین الان شکست خورده معرفی می‌کند، اراده شما عزیزان را سست کنند. چرا که این بخش از سیاسیون غربگدا زمانی می‌توانند یک برجام دیگر را 20 دقیقه ای در مجلس تصویب کنند که مردم ناامید شده باشند و دنبال کنشگری نروند.
با قدرت وارد شوید و این هم نظر خودم هست که امید زیادی دارم که بعد از این که این مذاکرات شکست خورد ایران به سمت تثبیت بازدارندگی هسته ای خودش حرکت می‌کند. پس تا آن زمان مطالبه هسته ای شدن ایران را باید با تمام قدرت انجام دهیم.

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
عراقچی:
از طرف آمریکا استیو ویتکاف و از طرف ایران من، به عنوان نماینده های دو کشور مذاکره خواهیم کرد.


سطح نمایندگان مذاکرات و پیامدهای دیپلماتیک آن

#تحلیل_اختصاصی

در عرف دیپلماتیک، سطح نمایندگانی که در مذاکرات شرکت می‌کنند، پیام‌های مهمی درباره میزان اهمیت و جدیت آن مذاکره از منظر دولت‌ها مخابره می‌کند. در مورد اخیر، معرفی استیو ویتکاف – یک فعال حوزه املاک و از نزدیکان دونالد ترامپ – به عنوان نماینده ایالات متحده در مذاکرات با ایران، بدون آنکه سمتی رسمی در دولت یا وزارت خارجه آمریکا داشته باشد، از منظر تشریفات دیپلماتیک قابل تأمل است.

حضور فردی فاقد سابقه دیپلماتیک در مذاکرات حساس با ایران می‌تواند نشان‌دهنده یکی از این دو پیام باشد: یا ایالات متحده این مذاکرات را در سطحی پایین و غیررسمی می‌بیند و بنابراین تمایلی به اعطای اعتبار سیاسی به آن ندارد؛ یا آنکه در شرایطی خاص، ترجیح داده از یک کانال غیررسمی برای ارسال پیام‌هایی مشخص و سنجش واکنش طرف مقابل استفاده کند، بدون آنکه مسئولیت رسمی بپذیرد.

در مقابل، ایران فردی چون سید عباس عراقچی را به میدان مذاکره فرستاده که وزیرخارجه است. این عدم توازن در سطح نمایندگان می‌تواند به‌نوعی پیام ضعف یا نابرابری در چارچوب مذاکره منتقل کند و موضع ایران را تضعیف نماید.

ایران می‌توانست برای حفظ توازن، به‌جای اعزام یک مقام عالی‌رتبه مانند عراقچی، فردی با سطح غیررسمی‌تر و در موقعیتی مشابه با ویتکاف را انتخاب کند؛ به عنوان مثال علی لاریجانی

این کار ضمن حفظ کانال مذاکره، تعادل سطحی را نیز رعایت می‌کرد.

رویکرد دیگر، اعلام رسمی این نکته بود که جمهوری اسلامی ایران تنها در صورت حضور نماینده‌ای رسمی از سوی دولت ایالات متحده، وارد گفت‌وگویی جدی خواهد شد. این پیام می‌توانست از طریق رسانه‌ها یا کانال‌های دیپلماتیک منتقل شود تا نشان دهد ایران مذاکره در سطوح غیررسمی را فاقد مشروعیت و اعتبار لازم می‌داند.

از منظر افکار عمومی نیز لازم بود مقامات ایرانی با شفاف‌سازی سطح مذاکرات، مانع از برداشت‌های تحقیرآمیز یا سوءتفاهم نسبت به جایگاه ایران در گفت‌وگوها شوند. در غیر این صورت، روایت غالب می‌توانست این باشد که آمریکا با فرستادن یک چهره غیررسمی، عملاً ایران را در موقعیتی پایین‌تر نشانده و این کشور بدون اعتراض، آن را پذیرفته است.

در دیپلماسی، ظاهر ماجرا به‌اندازه باطن اهمیت دارد. ناهماهنگی در سطح نمایندگان مذاکره، هرچند در عمل ممکن است بر محتوای مذاکرات تأثیر نگذارد، اما در تحلیل‌های سیاسی و رسانه‌ای می‌تواند نشانه‌ای از بی‌اعتباری یا بی‌اهمیتی تلقی شود. ایران باید با دقت بیشتری در انتخاب نماینده، تنظیم سطح مذاکرات و مدیریت افکار عمومی عمل می‌کرد تا شأن سیاسی خود را در معادلات بین‌المللی حفظ کند.

🖋️ مصطفی سلگی

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
بنابراین، سعی دارد قبل از آنکه بازی جهانی با اجبار آمریکا را وارد چرخه تغییر کند، با بهره‌گیری از بحران سازی ، ساختار جدید را به نفع ایالات متحده مجدداً طراحی کند.
اینجاست که وی به سراغ مدل استعمار اقتصادی و جذب جغرافیای منابع دیگر کشورها رفته است .
گرینلند، کانادا، پاناما و امثال آن، تنها آغاز راه هستند.

در این شرایط، ایالات متحده وارد مرحله‌ای شده که می‌توان آن را «نئومرکانتالیسم» نام نهاد؛ تکرار مدل‌های تاریخی قدرت‌یابی بر پایه انباشت منابع، کنترل بازار مصرف و تصاحب نیروی کار ارزان.
در 500 سال گذشته ، انگلستان و فرانسه با استفاده از همین رویکرد، از طریق غارت منابع هلند، پرتغال، امپراتوری عثمانی و جغرافیای تمدنی ایران بزرگ ، جایگاه خود را در جهان تثبیت کردند. آمریکا اکنون با نسخه مدرن این الگو در حال حرکت است.

اما طی این مسیر مرکانتیلیسم به صورت سابق امکان پذیر نمی‌باشد و باید به سراغ گزاره ها و تعریف جدید یا همان نئومرکانتیلیسم برود
مسیر نئومرکانتالیستی ایالات متحده، هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت مزایایی به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت تهدیدی برای کل ساختار اقتصادی جهان، و حتی برای ثبات درونی خود آمریکاست. این راهبرد شباهت زیادی به یک «دوئل روسی» دارد؛ که هر بار ماشه کشیده می‌شود، خطر شلیک به سر خود آمریکا نیز افزایش می‌یابد. اگر آمریکا نتواند هژمونی اقتصادی و نظامی خویش را از طریق این مسیر به دست آورد، فروپاشی‌اش قطعی است.
یک فروپاشی داخلی بزرگ که خودساخته و برگرفته از همین سیاست‌ها خواهد بود و حتی اگر سریع رخ دهد ممکن است روی ابعاد جنگ جهانی آینده نیز تاثیر زیادی بگذارد.

همچنین تاریخ نشان داده که پس از افول نظم جهانی، دوره‌ای از جنگ‌های منطقه‌ای پیش از جنگ‌های جهانی در پیش است . ایالات متحده به‌خوبی می‌داند که این مسیر جنگ های منطقه ای و استفاده از دشمن نیابتی شاید تنها راه حفظ جایگاه جهانی‌اش باشد؛ اما در این بازی پرمخاطره، تضمینی برای پیروزی وجود ندارد.
دقت بفرمایید که دیگر در دنیای تک قطبی زندگی نمی‌کنیم و اینکه آمریکا تنها نیست و قطعا کشورهای دیگر در این مسیر نقش آفرینی های زیادی خواهند داشت که باعث می‌شود ریسک طراحی های آمریکا بیشتر از پیش شود و جهان شاهد یک دوئل روسی هیجان انگیز بین هژمون های خود خواهد بود.

یاعلی
فروردین‌ ١۴٠۴
🖋️ میلاد رضایی

انتشار بخشی یا تمام مقاله تنها با ذکر نام

(2/2)
Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
بازگشت آمریکا به نئو مرکانتالیسم : ایالات متحده و نظم جهانی در حال زوال و اقتصاد جنگ‌محور»


#تحلیل_اختصاصی

در سال‌های اخیر، سیاست‌های اقتصادی آمریکا به‌ویژه تحت مدیریت حلقه قدرت اطراف دونالد ترامپ، نشان از تغییر بنیادین در رویکرد این کشور به تجارت جهانی، تولید داخلی و نظم اقتصادی بین‌المللی داشته است.
اما در دوره دوم ریاست جمهوری ترامپ و با توجه به وخامت بیشتر وضعیت اقتصادی آمریکا سرعت خروج نظام اقتصادی آمریکا از ساختارهای تجاری سنتی، اعمال تعرفه‌های گسترده و ورود به جنگ‌های اقتصادی با چین و دیگر کشورها به سرعت افزایش یافته است و این نشان‌دهنده بازگشتی آشکار به الگوهای تاریخی چون مرکانتالیسم است؛ اما این‌بار آمریکا سعی می‌کند در قالبی نوین و با اهدافی ژئوپلیتیکی جدید .
در این تحلیل سعی داریم با بررسی تبعات سیاست‌های اخیر آمریکا، به ویژه در حوزه جنگ تعرفه‌ها که ترامپ اخیرا آن را آغاز کرده است ، روند حرکت نئومرکانتالیستی این کشور را بررسی کرده و آن را در چارچوب چرخه تاریخی چهارگانه‌ی زایش، تثبیت، افول و بازآفرینی نظم جهانی بررسی کنیم.
چرخه تاریخی چهارگانه عبارت است از آغاز جنگ های جهانی _رقابت کشورهای پیروز در جنگ جهانی برای تشکیل نظم جدید و بدست آوردن سهم بیشتری از کیک دنیا _تثبیت نظم جدید از سوی هژمون یا هژمون های پیروز _تضعیف نظم جهانی موجود با ظهور رقبای هژمونیک جدید.
امروز جهان در دوره چهارم این چرخه قرار دارد و شاهد افول نظم آمریکایی دنیا هستیم که بزودی با قدرت گرفتن بیشتر رقبای هژمونیک جدید که شامل محور شرق یعنی ایران چین و روسیه هست چرخه دوباره تکرار می‌شود و ما وارد جنگ های جهانی خواهیم شد.
رهبران نظامی و سیاسی آمریکا خصوصا شخص ترامپ به خوبی از پایان نظم آمریکایی خود باخبر هستند و می‌دانند برای آنکه شانسی جهت پیروزی در جنگ های جهانی بدست بیاورند باید هرچه سریعتر برای آن آماده شوند که یک دوره دو ساله زمانی تعریف شده است تا اقتصاد جنگی آمریکا بر پایه غارت ثروت کشورهای به اصطلاح متحد آمریکا بازسازی شود. برای این منظور دولت آمریکا ناچار است که به اجبار باید ساختار مالی نظم قبلی دنیا را به چالش بکشد. تحرکات اخیر ترامپ در وضع تعرفه ها نیز در همین چارچوب است اما این کار مانند یک دوئل روسی است که ممکن هر لحظه تیر به سر خود آمریکا شلیک شود و اقتصاد آمریکا دچار ورشکستگی شود و حتی قبل از آن آثار سنگین و وحشتناکی روی اقتصاد داخلی آمریکا و فشار زیادی روی مردم آمریکا می‌گذارد.

به عنوان مثال بر طبق گزارش‌های اقتصادی معتبر، در نتیجه‌ی تصمیمات اخیر آمریکا در زمینه اعمال تعرفه‌های سنگین بر واردات، و واکنش متقابل چین، بیش از ۱۱ تریلیون دلار از ظرفیت اقتصادی ایالات متحده از بین رفته است. این رقم قابل توجه، نشانه‌ای از ناکارآمدی رویکردهای سنتی-حمایتی نظم آمریکایی است که طبق تعاریف اولیه آن وابستگی متقابل اقتصادی، یکی از اصول بنیادین این نظم محسوب می شود.

در حال حاضر تنها در همین روزهای اول آغاز وضع تعرفه های جدید توسط دولت آمریکا و سایر سیاست‌های تجاری ترامپ نه‌تنها شاهد برانگیخته شدن واکنش‌هایی در سطح بین‌المللی هستیم ، بلکه در داخل آمریکا نیز با اعتراضات گسترده‌ای مواجه شده ایم.
تظاهرات زودهنگام ضد ترامپ در شهرهای مختلف ایالات متحده و حتی در لندن، نشان‌دهنده شکاف عمیق اجتماعی پیرامون ماهیت و جهت‌گیری این سیاست‌هاست.

ایالات متحده سال‌هاست با چرخه‌ای از بدهی فزاینده و کاهش تولید داخلی دست به گریبان است. خروج صنایع از خاک آمریکا، وابستگی به واردات ارزان‌قیمت، و تغییرات فرهنگی در ساختار مصرف، سبب شده‌اند تا بازسازی تولید به یکی از اولویت‌های راهبردی کاخ سفید تبدیل شود. در این راستا، دولت ترامپ با افزایش موانع تجاری، در پی احیای تولید و کاهش وابستگی به زنجیره‌های جهانی است؛ اما همانطور که عرض کردم این مسیر، با درد و فشار شدید بر طبقه متوسط آمریکا همراه خواهد بود.

ترامپ معتقد است که سیستم تجارت جهانی کنونی منافع نامتناسبی را برای چین، روسیه و دیگر قدرت‌های نوظهور فراهم کرده و سهم آمریکا از این ساختار کمتر از میزان واقعی قدرت اقتصادی‌ آمریکا تعریف شده است.
با چنین استدلالی، او به صورت سیستماتیک در حال تخریب ساختار اقتصاد آزاد آمریکایی و بازتعریف نظم مالی بر اساس منافع ملی محدودشده است؛ نظمی که خود آمریکا آن را طی دهه‌ها بنا کرده بود و عامل اصلی شکست آن نظم مالی هم محسوب می‌شد.
یکی از دلایل نابودی ساختار نظم اقتصادی کنونی این است ترامپ به خوبی آگاه است که تداوم این ساختار جهانی به معنای نقد شدن بدهی‌های آمریکا و نابودی دلار خواهد بود.

(1/2)
Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
یمن می‌تواند با یک حمله سنگین به ناوگان آمریکا، به‌ویژه با شلیک تنها یک موشک به پایگاه «دیگو گارسیا» و انهدام یک بمب‌افکن مستقر روی باند، این پایگاه راهبردی را برای ماه‌ها از کار بیندازد و طرح‌های ترامپ را نابود کند.

همان‌گونه که پیش‌تر پیشنهاد ما در مورد بستن تنگه باب‌المندب عملیاتی شد و آمریکا در تله یمن گرفتار شد، این‌بار نیز امید داریم ضربه‌ای به پایگاه دیگو گارسیا وارد شود.
در غیر این صورت، احتمال استفاده آمریکا از بمب‌های اتمی تاکتیکی علیه یمن بسیار جدی است.

یکی از دلایل اساسی ما برای تسریع در مطالبه هسته‌ای شدن ایران نیز همین است: برای جلوگیری از قتل عام هزاران انسان بی‌گناه.

یا علی
فروردین ۱۴۰۴
🖋️ میلاد رضایی
انتشار تنها با ذکر نام نویسنده
2/2
Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
شکست استراتژی حمله آمریکا علیه نیروی نظامی یمن علیه انصار الله

#تحلیل_اختصاصی

نیروی دریایی یمن به رهبری انصارالله، ناوگان هواپیمابر "یو‌اس‌اس هری اس. ترومن" را تنها در یک روز سه بار و طی چند هفته گذشته نزدیک به سی بار هدف قرار داده است.
پس از کاهش مهمات پدافند هوایی این ناوگان و افزایش احتمال حملات سنگین‌تر، اکنون این ناوگان دیگر نمی‌تواند به شعاعی کمتر از هزار کیلومتر از سواحل یمن نزدیک شود. چرا که در این صورت، به «حلقه مرگ» انصارالله وارد می‌شود؛ حلقه‌ای که به معنای افزایش چشمگیر خطر اصابت دقیق موشک‌هاست.

دکترین حملات هوایی مبتنی بر ناوهای هواپیمابر، ستون فقرات اعمال زور ایالات متحده در سراسر جهان طی هشتاد سال گذشته بوده است. حتی پس از حمله به افغانستان و عراق و استقرار پایگاه‌های زمینی در آن مناطق، همچنان قلب پشتیبانی هوایی آمریکا بر محور ناوهای هواپیمابر متمرکز مانده است.

ساختار ناوگان‌های هواپیمابر و محوریت آن در دکترین تهاجمی آمریکا، عنصری بنیادین در نمایش سلطه جهانی این کشور بوده است. ایالات متحده تا پیش از این، قادر بود ظرف چند هفته، ناوگان‌های عظیمی را به هر نقطه‌ای از جهان اعزام کرده و ویرانی گسترده‌ای به بار آورد.

اکنون، برای نخستین‌بار، آمریکا نتوانسته از این برگ برنده‌ی راهبردی‌اش بهره ببرد؛ حتی با وجود اعلام رسمی ورود به جنگ. این ناتوانی، خشم آمریکا را برانگیخته و تمرکز تصمیم‌سازان این کشور را بر آخرین و خطرناک‌ترین گزینه‌شان، یعنی استفاده از سلاح‌های هسته‌ای علیه یمن، معطوف کرده است.

آمریکا به‌خوبی می‌داند که ادامه حملات انصارالله و افزایش ریسک اصابت به ناو هواپیمابر، می‌تواند کل عملکرد ناوگان را مختل کند. حتی اگر ناو سالم بماند، جنگنده‌ها یا قادر به پرواز نخواهند بود، یا در صورت پرواز، مجبور خواهند شد به مأموریت‌های پدافندی و جنگ الکترونیک محدود شوند.

اکنون با عقب‌نشینی اجباری ناوگان از شعاع هزار کیلومتری، جنگنده‌های آمریکایی ناچارند مأموریت‌های خود را با سوخت‌رسانی هوایی انجام دهند و به دلیل محدودیت بار، مهمات کمتری حمل کنند. همچنین الزام به استفاده از غلاف‌های جنگ الکترونیک، میزان مهمات قابل‌حمل را باز هم کاهش می‌دهد.

همه این عوامل باعث شده‌اند آمریکا نتواند سطح آسیبی را که فرماندهان نظامی‌اش مدنظر دارند، به یمن وارد کند. به همین دلیل، واشینگتن طی یک‌سال‌ونیم گذشته، به ناچار از ذخایر محدود و گران‌قیمت موشک‌های تاماهاوک برای هدف قرار دادن اهدافی ساده نظیر ورودی تونل‌ها و غارهای انصارالله استفاده کرده است؛ اقدامی که نتایج آن معکوس بوده.

نه‌تنها آسیب قابل‌توجهی به برنامه‌های موشکی یا نظامی انصارالله وارد نشده، بلکه این گروه روز به روز اعتبار بیشتری برای خود و رسوایی بیشتری برای صنعت نظامی آمریکا رقم زده است.
به عنوان نمونه، تنها دیروز، یک فروند پهپاد پیشرفته MQ-9 Reaper در آسمان یمن ساقط شد، آن هم بدون کوچک‌ترین تأخیر؛ این پهپاد یکی از ده‌ها پهپاد سرنگون‌شده آمریکایی در منطقه است که ظرفیت شناسایی ایالات متحده را، چه در لحظه و چه در بلندمدت، به‌شدت تضعیف کرده است.

در چنین شرایطی، ترامپ قصد دارد پیش از آنکه شکست‌های نظامی موجب سقوط جایگاه سیاسی‌اش شود، دست به دو اقدام بزند:
نخست، افزایش فشار داخلی بر ایران از طریق عملیات روانی و رسانه‌ای برای وادارسازی حاکمیت به مذاکره؛ به این ترتیب، وانمود خواهد کرد که فشار نظامی آمریکا بر یمن به‌قدری موفق بوده که حتی ایران نیز تسلیم شده است.
دوم، اعزام ناوگان‌های جدید به منطقه برای افزایش تعداد سورتی‌پروازها و تلاش برای تسلط بر آسمان یمن، با این امید که پهپادهای آمریکایی بتوانند بدون تهدید، عملیات شناسایی گسترده‌ای انجام دهند و سپس با ورود بمب‌افکن‌های B-2 و استفاده از بمب‌های سنگرشکن اتمی، رهبران انصارالله و تأسیسات زیرزمینی این گروه را هدف قرار دهند.

در صورتی‌که این طرح نیز ناکام بماند، گام بعدی ممکن است ورود کشورهای عربی خلیج فارس به جنگ مستقیم علیه حوثی‌ها باشد؛ رخدادی که به‌طور قطع با حملات انصارالله به پایگاه‌های آمریکا و تبدیل شدن بحران به یک جنگ منطقه‌ای تمام‌عیار همراه خواهد بود.

در این صورت، خطر حمله انصارالله به پالایشگاه‌های نفتی خلیج فارس، سوزاندن ثروت شیوخ خائن عرب و هدف قرار دادن پرسنل آمریکایی، یکی از نگرانی‌های جدی غرب خواهد بود.

بار دیگر تأکید می‌کنم: تنها امید آمریکا، نفوذ به لایه تصمیم‌گیری جمهوری اسلامی ایران و تحت فشار قرار دادن آن از طریق مهره‌هایی است که دارایی، اسناد یا فرزندان‌شان در گروگان سازمان‌های اطلاعاتی غرب هستند.
به همین دلیل، در روزهای آتی، شاهد خواهیم بود که برخی چهره‌های سیاسی داخلی، نقاب انقلابی‌گری را کنار گذاشته و آشکارا علیه رهبر انقلاب موضع‌گیری کنند.

ادامه 👇
1/2
Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
یعنی میزان تشعشع ناشی از کلاهک اتمی تاکتیکی اسرائیل، حتی چهار ماه پس از انفجار، بیشتر از فاجعه فوکوشیما است.

امروز دیگر تردیدی باقی نمانده که این حمله، هسته‌ای بوده است؛ اما هیچ‌کس در جهان رسماً به آن اشاره نمی‌کند.
در این میان، دستگاه دیپلماسی ایران که باید گوش جهانیان را با فریاد حقیقت پُر کند، مشغول طراحی برنامه‌هایی برای گفت‌وگوهای غیرمستقیم، هوایی، ذهنی، و خلاصه هر نوع گفت‌وگویی هستند که در نهایت این پیام را به مردم منتقل کند که آمریکا ناجی شماست!

مقامات ارشد نظامی ایران باید بدانند که سوریه، دست‌کم سه بار هدف حملات با کلاهک هسته‌ای قرار گرفته است.
برآوردها نشان می‌دهد یمن نیز چندین‌بار مورد حملات مشکوک واقع شده و حتی خاک روسیه حداقل دو بار هدف مهمات ناشناخته و مشکوک قرار گرفته است.

یکی از ابلهانه‌ترین جملاتی که بارها در تاریخ معاصر تکرار شده، این است که «بمب اتمی فقط برای بازدارندگی است و کاربرد تهاجمی ندارد.»
این دروغ را نخستین‌بار آمریکایی‌ها گفتند، همان‌ها که اولین بمب اتم را بر سر مردم ژاپن انداختند.

اگر ایران به سراغ ساخت بمب اتم نرود، دیر یا زود در صف کشورهایی قرار خواهد گرفت که مورد هدف کلاهک‌های اتمی قرار می‌گیرند.
فقط مسئله زمان است؛ یا قبل از آن، ما نیز باید سلاح هسته‌ای خود را داشته باشیم.

فراموش نکنید اسرائیل یک‌ونیم سال تمام، در پخش زنده تلویزیونی، هر جنایتی که توانست در غزه انجام داد و ده‌ها هزار نفر را به خاک و خون کشید.
رهبر ایران امروز به‌صراحت تأیید کرد که این جنایت واقعاً رخ داده است؛ اما جهان، بی‌تفاوت ماند.
چرا فکر می‌کنید اگر در یکی از کشورهای جهان سوم، چند صد هزار نفر با بمب اتمی به بخار تبدیل شوند، کسی اهمیتی خواهد داد؟

بارها تأکید کرده‌ام که در حال حاضر، آمریکا توان حمله به ایران را ندارد و نمی‌تواند هزینه‌های جنگ را تأمین کند.
اما این محدود به «اکنون» است.
با نزدیک‌شدن به جنگ جهانی سوم، زمانی که آمریکایی‌ها بدانند به‌زودی باید در جبهه غرب با اتحاد شرق وارد جنگ شوند، بدون تردید از سلاح هسته‌ای برای حمله به ایران استفاده خواهند کرد تا پایگاه‌های نظامی و هسته‌ای ما را نابود کنند.

حتی اگر در آن زمان، تمام پایگاه‌های آمریکا در منطقه را به آتش بکشیم، باز هم برای آن‌ها صرفه دارد که ایران را از یک جبهه بالقوه، به رقیبی خنثی و منجمد تبدیل کنند تا بقای اسرائیل تضمین شود.

مطالبه ساخت سلاح هسته‌ای به معنای ضعف ایران نیست؛ بلکه نشان‌دهنده رهبری آینده‌نگر و عاقبت‌اندیش است که اکنون ابزارهای قدرتمند برای تأثیرگذاری بر تحولات جهانی در اختیار دارد.

اگر همچنان بخواهیم با تکیه بر داستان‌های تخیلی درباره سلاح‌هایی که وجود ندارند، خود را گول بزنیم، به نقطه‌ای می‌رسیم که جبران گذشته ممکن نباشد و شاید میلیون‌ها ایرانی قربانی تصمیمات امروز شوند.

دوستان گرامی، بحث ضرورت دستیابی به سلاح هسته‌ای، بسیار پیچیده‌تر و تخصصی‌تر از آن است که بتوان به‌طور علنی درباره‌اش سخن گفت؛ زیرا دشمنان قسم‌خورده این سرزمین از هر جمله سوء‌استفاده خواهند کرد.

فراموش نکنید، حتی داشتن بمب اتمی بدون آن‌که آن را نمایش دهید، بازدارندگی ایجاد نمی‌کند.
حداقل مانند اسرائیل باید به‌صورت غیرمستقیم و هوشمندانه، تهدیدات خود را به رخ بکشیم.

یاعلی
فروردين ١۴٠۴
🖋️ میلاد رضایی

انتشار با ذکر نام نویسنده

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
یک قدم تا رسیدن به قله قدرت؛ و در مقابل، اگر فرصت‌سوزی کنیم، به‌سوی سقوط هژمونیک حرکت خواهیم کرد.

#تحلیل_اختصاصی

پس از سقوط دولت بشار اسد، اسرائیل حملاتی غیرمتعارف به برخی پایگاه‌های موشکی سوریه انجام داد که همان زمان با ارائه شواهدی مشخص شد این حملات با بمب‌های هسته‌ای تاکتیکی صورت گرفته است.
در آن مقطع، برخی کارشناسان غرب‌گرا سعی کردند ادعا کنند که اسرائیل هرگز از سلاح هسته‌ای استفاده نمی‌کند.

امروز، سه ماه از حمله اتمی اسرائیل به یکی از سنگرهای زیرزمینی ارتش سوریه در طرطوس در تاریخ ۱۵ دسامبر ۲۰۲۴ می‌گذرد، و هنوز میزان تشعشعات رادیواکتیو در منطقه، ۶۰ برابر حد نرمال است.

مقامات دولت تروریستی سوریه تا همین چند هفته پیش، یعنی حدود چهار ماه پس از حادثه، برای کاهش سطح آلودگی اقدامی نکرده بودند، و تازه‌ترین اندازه‌گیری‌ها نیز شدت بحران را بار دیگر تأیید کرده است.
برای درک بهتر، کافی‌ست یادآوری کنیم که نرخ تابش در این منطقه اکنون ۱۸ میلی‌سیورت (mSv) است؛ در حالی‌که پس از حادثه نیروگاه فوکوشیما که بر اثر زلزله دچار ذوب هسته‌ای شد، این نرخ تنها ۱۴ میلی‌سیورت بود.

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
#تحلیل_کوتاه

لطفا مثل استونی نباشید.

استونی 1 میلیون و 350 هزار نفر جمعیت دارد و حدود 400 هزار روس در این کشور زندگی می کنند.

مقامات این کشور اقدامات زیادی از ممنوعیت صحبت به زبان روسی گرفته تا محدود کردن حقوق اجتماعی روس تبار ها را به عنوان بخشی از اقدامات ضد روسی انجام داده اند و اکنون می خواهند فرصت رای دادن در انتخابات را از آنها بگیرند و آنها را به عنوان افراد نامطلوب جامعه معرفی کنند.
این تلاش برای وارد کردن این میزان فشار ما را به یاد اقدامات اوکراین پیش از حمله روسیه به این کشور می اندازد.
ادامه این اقدامات خطر مداخله روسیه را به همراه دارد و البته انتظار دارند بعد از حمله روسیه ماده 5 ناتو فعال شده و آمریکا یا بریتانیا یا کانادا شهروندانش را برای دفاع از مردم استونی به جبهه جنگ بفرستند و کشته شوند.
همین قدر احمق...
تازه جالب اینجاست که آنها فکر می‌کنند این اقدام منجر به درگیری بزرگ بین ناتو و روسیه می شود اما فراموش کردند اون اوکراینی که 40 میلیون جمعیت داشته به 18 میلیون نفر رسیده دیگه خودتون حساب کنید چه بلایی قرار است سر استونی بیاد. و قطعا در دراز مدت درگیری در بالتیک را اجتناب ناپذیر می شود و این یکی از مهمترین خواسته های آمریکا است چراکه کل اروپا به صورت کامل محتاج انرژی آمریکا خواهد شد و آمریکا صاحب یا مالک اصلی کشورهای باقی مانده اروپایی که سرشون به تنشون می ارزد، می‌شود .
دقت بفرمایید کشورهایی که سرشون به تنشون می ارزد وگرنه کشورهایی مانند استونی که بعد از جنگ وجود خارجی نخواهند داشت.
این بلایی است که وقتی کشوری مستقل نباشد یا مقاماتش به امید حمایت کدخدا هستند سرشون می آید.
لطفا شبیه مقامات استونی نباشید.

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
کدام علی؟


ظهور اسلام و متحد‌شدن قبایل پراکندهٔ شبه جزیرهٔ عربستان زیر نام یک کتاب و دین و پرچم واحد در اندک زمانی اتفاقاتی را رقم زد که چیزی شبیه معجزه است.
زیر این پرچم واحد قبایل پراکندهٔ سرزمین حجاز که مدام به جان هم می‌افتادند و هیچ‌گاه هم از سوی دو همسایهٔ قدرتمند (امپراطوری ساسانی و روم شرقی) جدی گرفته نمی‌شدند به چنان قدرتی دست یافتند که در کمتر از ربع قرن هم سرزمین‌های حاصلخیز امپراطوری روم شرقی و هم سرزمین‌های امپراطوری ساسانی در ایران را ضمیمهٔ قلمرو خویش کرده و خود به امپراطوری گسترده‌ای بدل شدند که مرزهای آن از مصر و شمال آفریقا تا نزدیکی هندوستان را شامل می‌شد.
در چنین شرایطی است که امام علی به خلافت می‌رسد و زمامداری این سرزمین بزرگ و گسترده را بر عهده می‌گیرد.

۱- مبارزه با رانت و اختلاس:
امام علی به‌جای گسترش قلمرو تمام تلاش خود را وقف مبارزه با اشرافیتی شکل‌گرفته در جامعهٔ نوبنیاد اسلامی کرد. اعراب مسلمان به‌واسطهٔ غلبه بر سرزمین‌های ثروتمند همسایه به‌آنی به غنائم و ثروت گسترده دست یافته بودند و بسیاری از آنها دیگر به آن زندگی ساده و آمیخته با فقر و ریاضت قانع نبودند و داشتن زندگی اشرافی و تجملاتی را حق خویش می‌دانستند.
امام علی در طول پنج سال خلافت خویش به هیچ‌وجه حاضر به پذیرش چنین الگویی از زندگی اسلامی نشدند و حتی با علم به ایجاد انشقاق در جامعهٔ نوبنیاد اسلامی و به قیمت جنگیدن با دوستان و یاران سابق در مقابل این اشرافیت نوظهور تمام‌قد ایستادگی کردند.

۲-بودجهٔ عمومی:
پس از گسترش مرزهای قلمرو اسلامی و به دست آمدن غنائم عظیم و انباشت ثروت در جامعهٔ نوبنیان اسلامی، شبکهٔ طبقاتی‌ای از توزیع غنائم شکل گرفته بود که در آن همسران و نزدیکان پیامبر و انصار و مهاجرین تا تازه مسلمانان به‌ترتیبِ سابقهٔ اسلامی سهم بیشتری از غنائم می‌بردند. امام علی با علم به اینکه برهم‌زدن چنین ساختاری بسیاری را به دشمن ایشان بدل خواهد کرد، چنین نظم طبقاتی را برنتافته و سهم مساوی تمام مسلمانان از بیت‌المال را به اجرا گذاشت.

۳- زندگی ساده:
امام علی در عصری به خلافت این قلمرو پر از ثروت و پهناور رسیده بود که زندگی پراز تجمل حاکمان امری کاملاً عادی محسوب می‌شد اما طبق روایات و سخنان به‌جا‌مانده ایشان نه تنها به چنین امری مبادرت نورزیدند بلکه هزینهٔ زندگی شخصی خویش را نیز از راه کار و فعالیت اقتصادی به دست می‌آوردند.

۴- آقازادگی:
امام علی بیش از هزاروچهارصد سال پیش در مقابل آقازادگی و زیاده‌خواهی آشنایان الگویی ارائه کردند که هنوز که هنوز است شناخت درست آن از توان ذهنی بسیاری از مدعیان خارج است.

۵- کیفیت به جای کمیت:
امام علی به دنبال کشورگشایی و گسترش قلمرو اسلام نرفت. برای ایشان کیفیت مسلمانی اهمیت بسیار بیشتری از گستردگی قلمرو و کمیت مسلمانان داشت. جامعهٔ مسلمان برای ایشان صرفاً یک «عدد» نبود که دغدغهٔ کاهش یا افزایش این عدد را داشته باشد.

۶- آزادی بیان:
در حکومت امام علی که یک قلمرو وسیع و گسترده از اقوام و ملت‌های گوناگون را شامل می‌شد خبری از محافظان و خدم و حشم فراوان نبود و شهروندان به تندترین زبان‌ها به انتقاد از ایشان می‌پرداختند. امام علی در نهایت بدون هیچ محافظی در مسجد توسط یکی از همین مخالفان سرسخت به شهادت رسید که خود نشان از نگاه متفاوت ایشان به زمامداری و نقش حاکم در جامعهٔ دینی است.

۷- تساهل و مدارا:
منطق امام علی منطق مدارا و تساهل است. ایشان به خوبی به رنگارنگی اقوام و ملت‌ها و فرهنگ‌های تحت امر خویش آگاه‌اند و شنیدن برخی تهمت‌ها و توهین‌ها را امر طبیعی و بدیهی برای یک نظام سیاسی تلقی می‌کنند و در واکنش به درشت‌گویی‌ها و بدزبانی‌ها، به حبس و حصر و بستن دهان‌ها متوسل نمی‌شوند.

رفتار و گفتار و منش امام علی در حکومت‌داری آن هم در جهان خشن و پر از ظلم و جهل و تعصب هزاروچهارصد سال پیش حقیقتاً الگو و مدلی شگرف و بی‌همتاست.

🖋️ فرهاد قنبری

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
عرب نمی‌پرستیم

"ما در دنیا آمده ایم تا به وسیله آن آزمایش شویم، خداوند مرا به تو و تو را به وسیله من در معرض امتحان در آورده و هر کدام ما را حجت بر دیگری ساخته است"
(نامه علی ابن ابی‌طالب به معاویه ابن ابی سفیان)


بنیادگرایی دینی که امروز از سوریه و اردن تا عربستان و قطر و و امارات و...، تبلیغ و تقویت می‌شود ادامه و وارث همان پان‌عربیسمی است که پس از گسترش مرزهای اسلام به خارج از شبه جزیره عربستان آغاز شد و پس از شهادت امام علی و با به قدرت رسیدن بنی امیه با سرعت و حدت بیشتری اشاعه و گسترش یافت.

در پان‌عربیسم، «قبیله» بر «عقیده» ارجحیت دارد و به اسلام هم به چشم ابزاری برای استیلای قوم عرب بر دو امپراطوری ایران و روم نگاه می‌شود. در نگاه آنها علی ابن ابی‌طالب خلیفه سیاستمدار و کاربلدی نیست، چرا که به مانند خلفای پیشین به جای اینکه دنبال گسترش قلمرو اسلامی-عربی و فتح سرزمین‌های جدید باشد، جنگ را به داخل جامعه عربی-اسلامی کشاند و زمینه تضعیف امپراطوری نوپای اسلامی را بنا نهاد.
آنها معتقدند اگر خلیفه چهارم انعطاف بیشتری از خود نشان می‌داد و از همان ابتدای خلافت به جای درافتادن با بخشی از صحابه و معاویه و عمروعاص و دیگران، نیرو و توان خود را برای فتح سرزمین‌های جدید به کار می‌گرفت، هم قلمرو امپراطوری عربی- اسلامی گسترش می‌یافت، هم غنیمت بیشتری نصیب جامعه نوپای اسلامی (البته با محوریت عربستان، چرا که سیستم توزیع غنایم و سهم از بیت الملل کاملا طبقاتی و با محوریت مهاجرین- انصار- ساکنان شبه جزیره عربستان- بود) می‌شد و هم تضاد و انشقاقی در جامعه نوپای اسلامی پدید نمی‌آمد.

در واقع هزینه‌ای که امام علی در پنج سال خلافت پرداخت و هنوز هم می‌پردازد، مقابله با قبیله‌گرایی و نژادپرستی و عرب‌پرستی بخشی از جامعه نوپای اسلامی بود که به اسلام به چشم ابزاری برای ثروت اندوزی و کشورگشایی اعراب و تحقیر سایر ملل و اقوام می‌نگریست
امام علی در پنج سال خلافت خود با چنین خوانش قبیله‌محوری از اسلام مبارزه کرده و در نهایت جان خود را نیز در این راه فدا کرد.

آنکه امروز شعار می‌دهد «عرب نمی‌پرستیم» و  از بغض حکومت ایران وکیل مدافع معاویه و خاندان بنی امیه شده است، نمی‌داند که آنکه اولین بار شعار «عرب نمی‌پرستیم بلکه فقط خدا را می‌پرستیم» سر داد امام علی بود و آنکه اتفاقا از مردم ملل دیگر انتظار عرب‌پرستی داشت، بخشی از صحابه، معاویه و خاندان بنی امیه بود.

🖋️ فرهاد قنبری

Join : @twokhati


Forward from: 2Khati
"تا وقتی که یک نهضت به نظام تبدیل نشده پویا است. آزادی خواه و گشاده رو است و همیشه برای شنیدن حقیقت گوش، حوصله و حتی لبخند دارد. نهضت اگر از خود انتقاد نکند، انتقاد را می پذیرد.
اما به مجرد آن که میخ های قدرت خود را کوبید و تبدیل به یک نظام شد، تمام آن  ویژگی ها را از دست می دهد. در حصار دست نیافتنی تعصب خود مسلحانه می ایستد و پشت باروهای دگماتیسم خود سنگر می گیرد، آنگاه به هر صدای مخالفی، هر چند اتفاقی تیر شلیک می کند. دیگر از آن تبسم شادمانه و چهره صاف و دلگشا خبری نیست. آن موجود گذشته اینک عصبی و بی قرار شده است. هر چند رویین تن است اما جانش پر از سوظن و چشمانش لبریز از زهرخند است. همه وحشتش به خاطر از دست دادن قدرتی است که نیروی فاشیستی دیگری بیاید و آن را قبضه کند"

(از مقدمه کتاب نان و شراب اثر اینیاتسیو سیلونه)

پ.ن: تروریست‌های سوری که حالا قدرت را قبضه کرده‌اند، حتی قبل از به قدرت رسیدن هم پوپایی و گشاده‌رویی از خود نشان نمی‌دانند، وای به حال امروز که قدرت را هم به دست گرفته‌اند.
بنشینیم و نظاره کنیم. جامعه و ارتش سوریه از بغض خانواده اسد دست به خودکشی‌ای زد که عبرت تاریخ خواهد شد...

Join : @twokhati

20 last posts shown.