اندیشکده تهران | Tehran Institute


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


اندیشکده تهران
در تهران پیرامون سیاست و اقتصاد و جامعه گفت‌وگو می‌کنیم.
ارتباط با ما:
@InstituteTehranAdmin
آدرس سایت اندیشکده تهران:
https://institutetehran.com

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter


Forward from: مطالعات عراق
🔺 مشارکت هیئت عراقی در تشییع پیکر شهید نصرالله

به گفته یک پژوهشگر لبنانی، یک هیئت رسمی از عراق در تشییع پیکر شهید سید حسن نصرالله دبیرکل سابق حزب الله لبنان مشارکت خواهد کرد.

#مطالعات_عراق
@iraqstudy


🌐 ایران محور رویکرد ترامپ در قبال عراق

#تحلیل_کوتاه

🔹در سیاست خارجه خاورمیانه‌ای ترامپ، عراق موضوع اساسی محسوب می‌شود. این کشور از چندین جهت برای آمریکا حائز اهمیت است: مهار محور مقاومت در منطقه، معافیت تحریمی صادرات گاز ایران و نیرو‌های آمریکایی حاضر در عراق. مشخص نیست که ترامپ در خصوص این مسائل درهم‌تنیده چه تصمیماتی را خواهد گرفت. با این حال در هر کدام از این مسائل، ترامپ می‌تواند متأثر از دو جناح در جمهوری‌خواهان باشد: تندورهای وفادار و انزواگرایان. در حالی گروه نخست باور به افزایش حضور در خاورمیانه برای حمایت از اسرائیل دارند، گروه دوم می‌خواهند آمریکا خود را از درگیری‌های موجود فاصله دهد.

🔸پس از سقوط بشار اسد و آسیب‌های نظامی و سیاسی واردشده به حزب‌الله در لبنان، این تحلیل در میان نخبگان آمریکایی قوت گرفته است که ایران و محور مقاومت در ضعیف‌ترین وضعیت خود هستند؛ بنابراین فرصت مناسبی برای از کار انداختن ستون دیگری از محور فراهم شده است. مطابق برخی گزارش‌ها، آمریکا فشار بسیار زیادی بر دولت السودانی وارد می‌کند تا حشدالشعبی منحل یا حداقل در دولت ادغام شود. هرچند اشخاص برجسته‌ای همچون آیت‌الله سیستانی با این موضوع مخالفت کرده‌اند. با این حال، چنین تلاش‌هایی به این معنی است که اگرچه ترامپ به اسرائیل برای پایان جنگ غزه فشار آورد، اما پرونده تضعیف محور مقاومت همچنان در دستورکار قرار دارد. تندروهای حامی اسرائیل در کابینه ترامپ به شدت بر این موضوع تأکید دارند تا ایران را منزوی کنند.

🔸مسئله دیگر، تحریم ایران است. تصمیم ترامپ در لغو معافیت تحریمی صادرات گاز ایران به عراق کاملاً نشان‌دهنده این است که آمریکا می‌خواهد مجددا فشار حداکثری را برای مذاکره بازگرداند. در این رویکرد مارکو روبیو، مایک والتز و پیت هگزت قطعاٌ تلاش کرده‌اند ترامپ را برای بازگشت فشار حداکثری تشویق کنند. ترامپ در دوره نخست چنین اقدامی را انجام نداد؛ اما این بار این گزینه را برای فشار به ایران انتخاب کرد که نشان می‌دهد مسئله هسته‌ای ایران نسبت به چهارسال گذشته برای او بسیار مهم‌تر و جدی‌تر شده است.

🔸البته بخش مهم درآمدهای ارزی کشور از طریق درهم امارات بدست می‌آید و اگر ترامپ بخواهد ضربه سنگینی به اقتصاد ایران وارد کند، این مسیر را هدف قرار خواهد داد. با این وجود، با توجه به تجارت ۱۰ تا ۱۲ میلیارد دلاری ایران با عراق، محدود کردن دسترسی به این کانال صرافی‌های سلیمانیه و بانک‌های عراقی که با ایران فعالیت می‌کنند قطعاً باعث نوسان قابل توجه نرخ ارز در کشور خواهد شد.

🔸شاید بتوان گفت حضور نظامی آمریکا در عراق مهم‌ترین موضوع محل نزاع میان انزواگرایان و تندروها باشد. در یک طرف، انزواگرایان معقتدند حضور نظامی آمریکا در کشورهایی همچون سوریه و عراق تنها باعث کشته‌شدن سربازان آمریکایی می‌‎شود و هیچ سودی ندارد. در سمت دیگر تندروها استدلال می‌کنند که حضور نظامی آمریکا باعث می‌شود تهدیدها پیش از بزرگ‌ترشدن سرکوب شوند. اسرائیل نیز در این موضوع نگران امنیت خود است. خروج ارتش آمریکا از عراق و سوریه می‌تواند فضای مناسبی را برای ترمیم محور مقاومت بدهد؛ بنابراین تلاش خود را می‌کند تا این تصمیم گرفته نشود.

🔸هم‌اکنون آمریکا و عراق بایکدیگر بر سر خروج نیروها به توافق دومرحله‌ای رسیده‌اند که مرحله نخست آن تا سپتامبر ۲۰۲۵ و مرحله دوم آن در سال ۲۰۲۶ خواهد بود. این موضوع همچون تصمیم به خروج آمریکا از افغانستان در سال ۲۰۱۷، نمایانگر غلبه دیدهگاه‌های انزواگرایانه در دولت ترامپ است. البته مشخص نیست تحولات منطقه چه اثری بر خواست آمریکا داشته باشند. طبق اخبار و گزارش‌ها، پس از سقوط اسد و خطر فعالیت مجدد داعش در عراق برخی از مقامات و جریان‌های عراقی (همچون کردها یا حزب سیاده) در حال فشار به آمریکا هستند تا فرایند خروج را به تعویق بیاندازد.

✅این موارد نشان می‌دهند سیاست خارجی ترامپ در قبال عراق تابعی از پرونده‌ها و مسائل بزرگ‌تر دولت جدید آمریکا هستند. از یک سو مسئله عراق با تحریم ایران و رویارویی آمریکا و اسرائیل با محور مقاومت گره خورده و از سوی دیگر یکی از عوامل تعیین‌کننده در وضعیت عراق، انتخاب‌های ترامپ در میان دو گروه انزواگرا و تندرو است.

🔁مطالب مرتبط
▫️رویکرد ترامپ در قبال چین و پیامدها برای ایران
▫️سیاست ترامپ در قبال ونزوئلا و تأثیر آن بر ایران


✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/248
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️تجربه پیشین پاکسازی در بوروکراسی فدرال
◼️پولیتیکو
📝کِلِی رایزن

#تهران_ریویو

🔹در توجیه تعطیل شدن دفاتر و ادارات فدرال در ایالات متحده، به زیاده‌روی‌های صورت گرفته در برنامه‌های تنوع، برابری و شمول (DEI، چارچوب‌های سازمانی که در پی ترویج رفتار منصفانه و مشارکت کامل همه مردم، به‌ویژه گروه‌هایی در معرض تبعیض بوده‌اند) تاکید شده است. بنابراین عاقلانه است که عواقب دوره قبلی پاکسازی‌ها در دهه ۱۹۵۰ را در نظر بگیریم، پاکسازی که به «ترس سرخ» معروف شد.

🔸جان فاستر دالاس در اولین روز کاری‌اش به‌عنوان وزیر امور خارجه (۲۲ ژوئن ۱۹۵۳) برای گروهی از دیپلمات‌ها در ساختمان اصلی وزارت واقع در منطقه فاگی باتم واشنگتن سخنرانی کرد. سال‌ها بود که وزارت امور خارجه به عنوان پناهگاه جاسوسان و جانبداران کمونیسم زیر آتش حملات جمهوری‌خواهان و محافظه‌کاران قرار داشت. دالاس در نطق آغازین خود خیلی واضح گفت که رئیس آنهاست؛ اما طرف آنها نیست. او گفت انتظارش از دیپلمات‌ها نه فقط وفاداری، بلکه وفاداری مثبت است و قصد دارد هرکسی را که تعهدش نسبت به مبارزه با کمونیسم کمتر از غیرتش باشد اخراج کند.

🔸وضعیت مشابهی در سراسر دولت فدرال در زمان کابینه دوایت آیزنهاور (اولین رئیس جمهور جمهوری‌خواه پس از دو دهه) حاکم بود. وزارت امور خارجه مرحله اول از پاکسازی‌های ضدکمونیستی بود؛ چراکه مأموران اف‌بی‌آی شروع به جستجوی پرونده‌‌های هزاران کارمند دولت کردند. در آوریل ۱۹۵۳، آیزنهاور با امضاء فرمان اجرایی ۱۰۴۵۰ کارزاری برای تحقیق و تفحص از هزاران تهدید امنیتی در سرتاسر دولت به راه انداخت.

🔸ظرف مدت چهار ماه، ۱۴۵۶ کارمند فدرال بدون هیچ مدرکی دال بر جاسوسی اخراج شدند. پاکسازی‌های سیاسی گسترده در اوایل ۱۹۵۰ تا امروز بازتاب داشته است. هفتاد سال پیش، بهانه دستگیری مأموران شوروی راه را برای کارزار بیمارگونه‌ای باز کرد که توسط نظریه‌های توطئه مطرح شده بودند. این کارزار نه تنها مشاغل بی‌شماری را نابود کرد، بلکه نتوانست امنیت آمریکا را افزایش دهد.

🔸هدف دیگر؛ به اصطلاح دست‌های چین (مجموعه کوچک از افسران سیاست خارجی و دانشگاهی با تجربه بالا در امور چین) بود. زمانی که ملی‌گرایان طرفدار غرب، در جریان جنگ داخلی چین از کمونیست‌هایِ تحت رهبری مائو شکست خوردند، دست‌های چین توصیه به احتیاط کردند. استدلال آن‌ها این بود که پیروزی مائو اجتناب ناپذیر بوده و سیاست آمریکا باید استفاده از شکاف میان مسکو و مائو باشد. اما متعاقب پیروزی مائو در ۱۹۴۹، دست‌های چین متهم به نرمش در برابر کمونیسم و عوامل توطئه‌های حامی کمونیسم در وزارت امور خارجه شدند.

🔸عاقلانه است که برخی از عواقب مورد پیشین پاکسازی را که به "وحشت سرخ" معروف بود بررسی کنیم. طی اجرای برنامه پاکسازی، حتی یک جاسوس هم کشف نشد. استدلال مدافعان این بود که برنامه موفقیت‌آمیز بوده؛ چراکه از خائنان بالقوه جلوگیری کرده است. اما این برنامه همچنین درخواست بسیاری از افراد بااستعداد و آینده‌دار را برای اشتغال رد کرد، مخصوصاً آن‌هایی که فعال سیاسی ترقی‌خواه در دانشگاه‌ها بودند. این فرمان اجرایی تسلیم را ارزشمند ساخت و بهای بیان فردی را افزایش داد.

🔸هزینه این سیاست ضدکمونیستی در دهه ۱۹۵۰ به وضوح بالا بود و نقش اساسی نه تنها در سال‌های بعد بلکه دهه‌ها بعد بازی کرد. به عنوان مثال، اگر در اوایل این دهه، متخصصان اخراج و مخالفان در سراسر دولت مجازات نشده بودند، خردمندان با سیاست‌های کوته‌بینانه آمریکا در جنوب شرق آسیا و مداخله در ویتنام مخالفت می‌کردند. اما سوال اینجاست که آیا ترامپ نیز خطر این کوته‌نظری را به جان می‌خرد؟

🔸سوای از این وقایع تاریخی مشابه، موضوع دیگری نیز گذشته و حال را به یکدیگر متصل می‌کند. ترس قرمز سرانجام خاتمه یافت. دیوان عالی در ۱۹۵۶ فرمان اجرایی آیزنهاور را محدود کرد. در نیمه دوم این دهه، رأی‌دهندگان خوشحال از این ثبات محافظه‌کارانه، دیگر از نامزدهای تندرو و شکارچی مأموران شوروی حمایت نکردند. جوزف مک‌کارتی که چهره سیاسی آمریکا را برای سال‌ها تصاحب کرده بود، در سال ۱۹۵۴ شاهد فروپاشی پایگاه رأی خود بود. آیزنهاور علی‌رغم تلاش‌های اولیه‌اش اکنون قادر بود که نظریه‌پردازان توطئه تندرو و ضدکمونیستی را بیرون کند.

✅وسوسه‌انگیز است که بگوییم همان‌طور که وحشت سرخ به تدریج فروکش کرد، جست‌وجوی کنونی برای عناصر «خائن» نیز به پایان خواهد رسید. اما با وجود تمام شباهت‌ها، یک تفاوت مهم وجود دارد: در آن زمان، وفاداری به معنای وفاداری به ایالات متحده بود؛ اما امروز ترامپ وفاداری به خود و دستور کارش را مطالبه می‌کند.

🔁مطالب مرتبط
▫️ترامپ در برابر ارتش

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/247
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 کابینه سلام چه تفاوتی با کابینه میقاتی دارد؟

#تحلیل_کوتاه

🔹بالاخره بعد از ۴ سال که دولت نجیب میقاتی بر سرکار بود، کابینه لبنان به ریاست رئیس الوزرا نواف سلام، قاضی دادگاه بین المللی کار خود را آغاز کرد. اما تفاوت های کابینه نواف سلام و نجیب میقاتی در چیست؟ آیا آنگونه که عنوان می شود، نیروهای شیعه و حزب الله از کابینه نواف سلام حذف شدند؟ ترکیب این دو کابینه چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟

🔸در کابینه نجیب میقاتی احزابی مانند قوات البنانیه، کتائب، برخی گروه های دست راست مسیحی حضور نداشتند. میقاتی با توجه به معرفی از سوی جریان ۸ مارس در دولت خود از نیروهای آزاد مسیحی(به رهبری میشل عون و جبران باسیل)، حزب الله(دو وزیر)، جریان امل(۵وزیر)، جنبش المرده(سلیمان فرنجیه دو وزیر) و جریان سوسیالیست ترقی خواه(رهبری جنبلاط سه وزیر) استفاده کرده بود.

🔸نواف سلام از ابتدا اعلام کرده بود که دولتی تکنوکرات می بندد. در جریان مذاکرات برای تشکیل کابینه فراز و نشیب های زیادی پیش آمد. جریان شیعی شامل جنبش امل و حزب الله مدیریت جریان سیاسی را به نبیه بری رئیس مجلس سپردند. او در جریان انتخاب رئیس جمهور طوری برنامه ریزی کرد که در دور نخست جوزف عون به عنوان رئیس جمهور انتخاب نشود. در یک فرصت طلایی دو ساعته بری توانست با رایزنی و تحت فشار قرار دادن عون و جریان حامی وی سه خواسته را از او برای رای دادن مطالبه کند.

🔸خواسته نخست، انتخاب نخست وزیر با هدایت جریان شیعی بود که این موضوع توسط جوزف عون برآورده نشد. بری هم در اقدامی قاطع چند روز تماس خود با عون را قطع کرد. رئیس جمهور هم برای دلجویی رئیس مجلس کارهای را صورت و وعده داد در جریان چینش کابینه قطعا به خواسته های شیعیان عمل کند. اصلی ترین خواسته شیعیان انتخاب یک فرد برای وزارت دارایی و همچنین ۵ وزیر شیعه بود. آمریکایی ها در جریان این موضوع ورود کردند و در اقدامی غیردیپلماتیک معاون نماینده رئیس جمهور آمریکا در امور خاورمیانه شخصا به بیروت رفته و بعد از دیدار با رئیس جمهور لبنان اعلام کرد حزب الله نباید در کابینه باشد.

🔸بعد از این اتفاقات جریان شیعه تصمیم گرفت اعضای رسمی حزب الله و جنبش امل را برای کابینه معرفی نکند و از افراد وابسته شیعه دارای سبقه تکنوکرات دارند در کابینه سلام استفاده کند. اکنون ۵ وزیر شیعه شامل وزرای توسعه اداری، وزیر دارایی، وزارت بهداشت، وزارت کار و وزیر محیط زیست در کابینه حضور دارند.

🔸یکی از نکات مهم این کابینه انتخاب وزیر امور خارجه از حزب قوات البنانیه (جریان به شدت ضد مقاومت جعجع) به نام «يوسف رجي» عضو حزب قوات و سفیر سابق لبنان در اردن است که کار ایران در عرصه دیپلماسی را سخت تر می کند. فرد دوم که شاید تنش ها را ماه های بعدی در لبنان افزایش دهد، سرتیپ بازنشسته أحمد الحجار به عنون وزیر کشور است. اکنون لبنان وارد عرصه تنش داخلی شده و حزب الله و برخی گروه های دیگر بنظر قصد دارد خیابان را عرصه قدرت نمایی خود کنند بنابراین انتخاب الحجار به عنوان وزیر کشور نوعی با چراغ سبز عربستان همراه بوده است. او در گذشته فرمانده عمومی نیروهای امنیت داخلی (لقوي الأمن الداخلي) بوده است که مسئولیت امنیت موضوعات داخلی را برعهده دارد و با برخی نیروهای دیگر مانند سرلشکر عثمان اختلافات جدی دارد.

🔸گزینه اختلاف برانگیز دیگر که چند روز اعلام کابینه را به تاخیر انداخت وزیر مالی لبنان بود که شیعیان از ابتدا اعلام کردند باید از طیف آنها باشد. حتی کار به حدی رسید که آمریکایی ها وارد عمل شدند و خواستار عدم انتخاب وزیر مالی از طرف شیعیان شدند که بنظر می رسد با جلسه نبیه بری با فرستاده آمریکا برطرف شد. «یاسین جابر» از اعضای سابق جنبش امل به این سمت انتخاب شد.

🔸وزارت دفاع هم به جوزف عون رئیس جمهور رسیده است. اللواء ميشال منسى سرتیپ بازنشسته خلبان به عنوان وزیر جدید دفاع ملی لبنان انتخاب شد که در دوران آتش بس نقش مهمی خواهد داشت. فرماندهی پایگاه هوایی بیروت، بازرس کل در وزارت دفاع ملی از جمله مهم ترین پست‌های منسی بوده است.

🔸فرق دیگر این کابینه با قبلی عدم حضور دو جریان آزاد مسیحی به رهبری باسیل و جریان المرده با هدایت سلیمان فرنجیه است. در ازای آن کتائب با ریاست جمیل یک وزیر و قوات البنانیه به رهبری جعجع چهار وزیر دارند.

✅ترکیب کابینه لبنان به گونه ای است که سکانداری آن برای نواف سلام بسیار سخت بنظر می رسد و احتمالا این دولت تنها تا انتخابات بتواند دوام بیاورد.

🔁مطالب مرتبط
▫️نجیب میقاتی یا نواف سلام؛ برنده دوئل نخست‌وزیری لبنان کیست؟
▫️انتخاب جوزف عون به عنوان رئیس‌جمهور لبنان؛ پیشران‌ها و پیامدها
▫️پرونده انتخاب رئیس‌جمهور لبنان زیر سایه تحولات منطقه

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/246
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🔵 کریدور اقتصادی چین-پاکستان به کدام سو می‌رود؟

#اکوتهران

🔸بیش از یک دهه از آغاز رسمی برنامه توسعه کریدور اقتصادی چین-پاکستان (سی‌پک) گذشته است و این کریدور مدتی است که وارد فاز دوم (میان مدت) شده است. با این‌حال، به نظر می‌رسد مجموعه‌ای از عوامل و متغیرها ورود به فاز دوم توسعه سی‌پک را نیز همچون تکمیل برخی از پروژه‌های فاز اول با تعلل و ابهام مواجه نموده است.

🔹بیش از یک دهه قبل، چین متعهد به سرمایه‌گذاری ۶۲ میلیارد دلاری در پاکستان ذیل این ابتکار شد. براساس گزارش پیشرفتی که در میانه سال ۲۰۲۳ و به مناسبت ده سالگی این ابتکار ارائه شد، ۲۶ پروژه به ارزش مجموعا ۱۷ میلیارد دلار تکمیل شده و ۳۰ پروژه به ارزش ۸.۵ میلیارد دلار در حال اجراست. ۳۶ پروژه نیز به ارزش در مجموع ۲۸.۴ میلیارد دلار در دست بررسی هستند.

🔹پروژه‌های تکمیل شده تا این تاریخ حدود ۶ هزار مگاوات ظرفیت نیروگاهی به شبکه ملی پاکستان اضافه کرده‌ و حدود ۸۸۶ کیلومتر خط انتقال احداث نموده‌اند. زیرساخت جاده‌ای احداث شده در طول یک دهه در مجموع ۸۰۹ کیلومتر بوده است. پروژه‌های ریلی مانند خط کراچی-پیشاور (ML1) با پیشرفت ناچیزی همراه بوده است. مهم‌تر اینکه مناطق ویژه اقتصادی طرح شده به عنوان ارکان کلیدی فاز دوم توسعه سی‌پک پیشرفتی نداشته و چین در آغاز عملیات اجرایی پروژه‌های پیشین (تکمیل فاز اول) یا انتخاب پروژه‌های جدید (آغاز فاز دوم) تعلل می‌کند.

🔹در ماه‌های گذشته مقرر گردید که وزارت برنامه‌ریزی پاکستان و کمیسیون ملی توسعه و اصلاح چین (NDRC) بر روی تنظیم اسناد مفهومی فاز دوم سی‌پک تمرکز کنند و جزئیات فاز دوم توسعه سی‌پک را در نشست آتی کمیته همکاری مشترک ارائه نمایند. منابع موجود از توسعه همزمان کریدورهای پنج‌گانه اقتصادی در فاز دوم سی‌پک سخن گفته‌اند. برای موفقیت هر چه بیشتر در مناطق ویژه اقتصادی مُدل «یک بعلاوه چهار» توسط پاکستان پیشنهاد شده است.

🔹در این الگو هر منطقه ویژه اقتصادی در پاکستان در کنار: ۱-یک استان چین، ۲-یک گروه صنعتی برای متمرکز ساختن گروهی از واحدهای تخصصی درون آن، ۳-یک منطقه ویژه چینی برای ارائه کمک و حمایت فنی و ۴-یک شرکت یا نهاد دولتی برای هدایت توسعه مناطق ویژه قرار می‌گیرد. توسعه مناطق ویژه اقتصادی در فاز دوم، بحث بهبود اتصالات جاده‌ای و ریلی را نیز واجد اهمیتی دو چندان نموده است.

🔹مهم‌ترین مولفه در تعلل چین تحرکات تروریستی و حملات هدفمندی است که علیه متخصصان چینی یا اهداف مرتبط با سی‌پک در پاکستان انجام پذیرد. ارتش آزادی‎بخش بلوچستان (BLA) و تحریک طالبان پاکستان (TTP) تاکنون دستکم ۱۹ متخصص چینی را در حملات و عملیات‌های انتحاری خود ترور و چین را با پرسش‌های جدی درباره امنیت این پروژه عظیم مواجه کرده‎اند. این نگرانی تا حدی است که مقامات چینی ضمن اعلام عدم آغاز به کار فاز دوم پروژه، احتمال محدودتر کردن دامنه پروژه‌های پیشین را نیز مطرح نمودند.

🔹دولت پاکستان در مهار این گروه‌ها ناکام بوده و در حال حاضر، تردد چینی‌ها در گوادر تنها به مدد برقراری شکلی از حکومت نظامی امکان‌پذیر است. این مسئله محور تمامی گفتگوهای اخیر چین و پاکستان بوده است. در ژوئن ۲۰۲۴، شهباز شریف سفری پنج روزه به شنزن داشت و در هفته‌ای که گذشت نیز آصف علی زرداری برای پنج روز به پکن سفر کرد. محسن نقوی وزیر داخله پاکستان نیز زرداری را در این سفر همراهی می‌کرد و به نظر می‌رسد هدف اصلی این سفر، در کنار مذاکره درباره بدهی‌های دولت پاکستان به چین، تامین امنیت و متعاقبا خارج نمودن سی‌پک از انسداد بوده است. دولت در پاکستان که اکنون بیش از یکصد میلیارد دلار بدهکار است و دستکم یک سوم این مطالبات متعلق به چین است.

🔹از یک طرف، ورود سی‌پک به فاز دوم پیش از مهار ناامنی‌ها در پاکستان، بعید به نظر می‌رسد و از طرف دیگر، دور از ذهن خواهد بود که چین به یکباره تعامل خود با پاکستان را –آنهم در اوج تنش و منازعه ژئوپولتیک با آمریکا- کاهش دهد. گزارش‌های غیررسمی حاکی از آن است که زرداری در سفر خود توانسته با تاکید بر «دوستی در تمام فصول» موافقت ضمنی چین برای تکمیل بزرگراه قره قروم و بندر گوادر را جلب نماید. در نهایت و با مفروض گرفتن شرایط کنونی، تنها با چرخش شدیدتر به سوی چین در منازعه ژئوپولتیک آن با آمریکا است که پاکستان می‌تواند امتیازی چشمگیر در سمت و سوی آینده سی‌پک دریافت نماید.

🔁مطالب مرتبط
▫️ آیا گوادر یک پروژه گران و کم‌بازده است؟
▫️همکاری فضایی؛ جلوه‌ای از تعمیق شراکت راهبردی میان چین و پاکستان
▫️ ارتش آزادی‌بخش بلوچ (BLA): ماهیت و اهداف

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/245
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️جنگنده‌های نسل ششم چین؛ تغییر در موازنه قدرت نظامی جهانی
◼️مرکز الدولی للدراسات الاستراتیجیه- امارات

#رویة_العربیة

🔹پیشرفت‌های سریع فناوری جنگنده‌ها، به‌ویژه با ظهور جنگنده‌های نسل 6 تحولات چشمگیری در نبردهای هوایی و توازن قوا بین قدرت‌های جهانی ایجاد کرده است. کشورها در رقابتی شدید برای تقویت توان نظامی خود، از جدیدترین فناوری‌ها استفاده می‌کنند. چین با نمایش عمومی جنگنده‌های نسل 6 واکنش‌های گسترده‌ای در میان کارشناسان نظامی جهان برانگیخته است. این نوآوری‌ها آینده منازعات نظامی و جنگ‌های هوایی را به‌طور کلی دگرگون خواهند کرد.

💢سیر تکاملی هواپیماهای جنگنده

🔹اولین جنگنده‌ها تحت عنوان «Me 262» در جنگ جهانی دوم در ارتش آلمان ظهور کردند. در جنگ سرد، پیشرفت‌های چشمگیری در سرعت و آیرودینامیک ایجاد شد و جنگنده‌های مافوق‌صوت مانند «اف-۱۴ تام‌کت» و «میگ-۲۹» با قابلیت‌های مانور و رادار پیشرفته توسعه یافتند. در دهه ۱۹۹۰، جنگنده‌های نسل پنجم مانند «اف-۲۲ رپتور» و «اف-۳۵ لایتنینگ» با فناوری پنهان‌کاری و الکترونیک پیشرفته، تحول بزرگی در نبرد هوایی ایجاد کردند. امروزه، جنگنده‌های نسل ششم با تمرکز بر خودکنترلی، جنگ شبکه‌محور و استفاده از پهپادها، آینده نبرد هوایی را شکل می‌دهند. این تحولات، ترکیبی از مزایای نسل‌های قبلی و فناوری‌های نوین است.

💢ویژگی‌های جنگنده‌های نسل ششم

🔹جنگنده‌های نسل پنجم مانند «اف-۳۵» و «جی-۲۰» بر پنهان‌کاری، پرواز مافوق‌صوت و مانورهای استثنایی تمرکز دارند. جنگنده‌های نسل ششم نسخه‌های پیشرفته‌تری از این ویژگی‌ها را خواهند داشت. تفاوت‌های اصلی بین جنگنده‌های نسل پنجم و ششم به ویژگی‌های پیشرفته و قابلیت‌های نوآورانه مانند استقلال عمل بالا در عملیات، فناوری کنترل گروه پهپادی، جنگ شبکه‌ای، پنهان‌کاری پیشرفته و سرعت و هوش مصنوعی در نسل ششم مربوط می‌شود.

💢نسل جدید جنگنده‌های چینی


🔹صنایع هوایی نظامی چین در سال‌های اخیر پیشرفت‌های چشمگیری داشته است، به‌ویژه با ظهور جنگنده‌های نسل ششم مانند «جی-۳۶» و «جی-۵۰». «جی-۳۶» که یک هواپیمای بدون سرنشین با قابلیت‌های پنهان‌کاری و پرواز مافوق‌صوت است، برای حملات عمیق و پرتاب موشک‌های دوربرد طراحی شده است. این جنگنده احتمالاً مجهز به رادار پیشرفته و سیستم‌های هوش مصنوعی خواهد بود و می‌تواند به‌عنوان گره فرماندهی و کنترل عمل کند. از سوی دیگر، «جی-۵۰» به‌عنوان یک جنگنده سبک‌وزن توسعه‌یافته و انتظار می‌رود قابلیت‌هایی مشابه یا برتر از جنگنده آمریکایی «اف-۳۵» داشته باشد.

💢چالش‌های اصلی برتری هوایی ایالات متحده

🔹واکنش عمومی آمریکا به ظهور جنگنده‌های نسل 6 چین آرام بوده است، اما این مسئله نگرانی‌هایی در جامعه دفاعی آمریکا ایجاد کرده است. کارشناسان معتقدند که این هواپیماها ممکن است تهدیدی برای برتری هوایی ایالات متحده باشند. تحلیلگران اشاره می‌کنند که جنگنده «جی-۳۶» چین می‌تواند هواپیمای «اف-۳۵»  آمریکا را در درگیری‌های آینده آسیب‌پذیر کند. این جنگنده‌های مافوق‌صوت و قابلیت‌های پیشرفته خود می‌توانند مزیت‌های قابل‌توجهی در پاسخ سریع به حملات هوایی ایجاد کنند.

💢برنامه‌های جنگنده نسل ششم دیگر کشورها

🔹چین با هواپیماهای «جی-۳۶» و «جی-۵۰» در توسعه جنگنده‌های نسل ششم پیشرو است. ایالات متحده نیز برنامه توسعه جنگنده نسل ششم تحت عنوان «نسل بعدی برتری هوایی» را دنبال می‌کند که بر قابلیت‌هایی مانند پنهان‌کاری، استقلال عملیاتی و کنترل پهپادها متمرکز است آزمایش‌های اولیه این برنامه آغاز شده و احتمالاً تا دهه ۲۰۳۰ عملیاتی خواهد شد. در اروپا، کشورهایی مانند بریتانیا، فرانسه و آلمان در پروژه سیستم جنگ هوایی آینده (FCAS) همکاری می‌کنند تا جایگزینی برای جنگنده‌های فعلی خود ایجاد کنند. ژاپن نیز با برنامه «اف-۳» شرکت میتسوبیشی در رقابت جنگنده‌های نسل ششم حضور دارد.

💢آینده نبرد هوایی
🔹ورود جنگنده‌های نسل ششم تحولی اساسی در جنگ‌های هوایی ایجاد می‌کند. این فناوری‌ها مزیت‌های استراتژیک و تاکتیکی قدرتمندی به کشورها داده و توازن قوا را تغییر می‌دهند.

✅ رقابت چین و آمریکا برای توسعه این جنگنده‌ها، باعث بازتعریف دکترین نظامی دیگر کشورها می‌شود. با افزایش درآمیختگی هوش مصنوعی و سیستم‌های خودکار، تغییرات بزرگی در جنگ‌های هوایی، دفاعی و سایبری رخ خواهد داد. این تحولات فصل جدیدی در فناوری‌های نظامی و نمایش قدرت کشورها ایجاد می‌کند.

🔁مطالب مرتبط
▫️پرواز بر فراز گوانگدونگ: تازه‌های نمایشگاه هوافضای چین 2024

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/244
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🗳 انتخابات‌های سرنوشت‌ساز اروپا در سال ۲۰۲۵

#تحلیل_کوتاه

🔹 اروپا در سال ۲۰۲۵ شاهد برگزاری ۱۴ انتخابات خواهد بود که برخی از آن‌ها قابل پیش‌بینی و برخی دیگر بسیار مهم و متحول‌کننده خواهند بود. انتخابات‌هایی مانند پارلمان اتحادیه اروپا و فرانسه در سال ۲۰۲۴، رشد چشمگیر راست‌گرایان افراطی را به نمایش گذاشتند که منجر به تغییرات در گرایش‌های سیاسی این مناطق شد. پیش‌بینی دقیق از روندهای احتمالی سیاسی-اجتماعی کشورهای اروپایی نیازمند نگاهی دقیق‌تر به انتخابات‌های آینده این کشورهاست.

💢آلمان و نروژ؛ چرخش به سوی راست‌گرایی و دوری از اتحادیه اروپا

🔸انتخابات پارلمانی آلمان به دلیل فروپاشی ائتلاف حاکم در تاریخ ۲۳ فوریه/۵ اسفند برگزار خواهد شد. انتظار می‌رود حزب راست‌گرای افراطی «آلترناتیو برای آلمان» (AfD) در این انتخابات رشد آراء چشمگیری نسبت گذشته داشته باشد و با محبوبیت فعلی ۲۱ درصدی‌اش، قدرت مناسبی برای مقابله با قوانین حمایت‌کننده از اوکراین و قوانین ضدمهاجرتی پیدا کند. یکی از عوامل دیگر اهمیت این انتخابات، احتمال تغییر حزب تشکیل‌دهنده دولت و در نتیجه صدراعظم آلمان از حزب سوسیال دموکرات به دموکرات مسیحی است که می‌تواند تغییرات قابل توجهی در سیاست داخلی و خارجی کشور به همراه داشته باشد.

🔸انتخابات پارلمانی نروژ نیز در تاریخ ۸ سپتامبر/۱۷ شهریور برگزار خواهد شد. ائتلاف حاکم بر این کشور غیرعضو اتحادیه اروپا به دلیل اختلافات بر سر زیرساخت‌های انرژی در تاریخ ۱۲ بهمن امسال فروپاشید و زمینه‌ی رقابت بیشتر در انتخابات پیش‌رو را فراهم کرده است. با افزایش بی‌سابقه محبوبیت حزب ترقی (FrP) از ۱۲ درصد در ۲۰۲۱ به ۲۵ درصد در سال جاری، انتظار می‌رود دولت بعدی نروژ یکی از راست‌گراترین دولت‌های تاریخ این کشور باشد. با توجه به محبوبیت کنونی احزاب، حزب ترقی که اکنون محبوب‌ترین حزب نروژ است، می‌تواند جزوی از ائتلاف حاکم شود و به بخشی از بلوک دولت‌های راست‌گرای و ضدارزش‌های اتحادیه اروپا تبدیل شود.

💢 لهستان؛ سقوط یا تداوم دولت، مسئله این است

🔸انتخابات ریاست‌جمهوری لهستان در تاریخ ۱۸ مه/۲۸ اردیبهشت برگزار خواهد شد. اگرچه قدرت رئیس‌جمهور در لهستان نمادین است، اما او می‌تواند مصوبه‌های مختلف پارلمان را وتو کند. این موضوع باعث شده که در طول ریاست دونالد توسک بر سمت نخست‌وزیری از سال ۲۰۲۳، تنش‌های متعددی بین او و حزب رقیب که منصب ریاست‌جمهوری را دارد به وجود آید. اگر نامزد حزب متمایل به رئیس‌جمهور کنونی (کارول ناوْروکی) پیروز شود، به احتمال زیاد ائتلاف حاکم بر دولت فرو خواهد پاشید و کشور نیازمند برگزاری انتخابات پارلمانی یا تشکیل ائتلاف جدیدی برای اداره دولت خواهد بود. بنابراین، این انتخابات عملاً حکم تایید یا رد دولت توسک را خواهد داشت.

💢 رومانی و جمهوری‌چک؛ دوری از اتحادیه اروپا و محبوبیت پوپولیسم

🔸نتایج دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری رومانی که در تاریخ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۴/۴ آذر برگزار شد، به دلیل پیروزی غیرمنتظره نامزد متمایل به روسیه و ادعای مداخله اپلیکیشن تیک‌تاک در انتخابات ملغی گردید. به همین دلیل، انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور به نیمه اول سال ۲۰۲۵ موکول شد. این انتخابات اهمیت بالایی دارد زیرا رئیس‌جمهور در رومانی جایگاه بسیار مهمی دارد و موقعیت ژئوپلیتیک این کشور نیز نقش تعیین‌کننده‌ای در حمایت از اوکراین ایفا می‌کند. در صورت پیروزی نامزد متمایل به روسیه، شرایط برای حمایت از اوکراین و ایجاد سد دفاعی علیه روسیه بسیار دشوارتر خواهد شد.

🔸انتخابات پارلمانی جمهوری چک که در ماه اکتبر/مهر ۱۴۰۴ برگزار خواهد شد، تعیین‌کننده تقویت یا تضعیف محور راست‌گرایان پوپولیست در اروپای شرقی خواهد بود. همچنین این انتخابات مشخص خواهد کرد که آیا جمهوری چک به عنوان متحدی نزدیک به اتحادیه اروپا باقی می‌ماند یا مسیر سیاسی این کشور به سمت روسیه تغییر خواهد کرد. با توجه به پیشتازی محبوبیت ائتلاف نزدیک به روسیه (ANO) در نظرسنجی‌ها، احتمالاً این کشور نیز به بلوک پوپولیست‌های ضد اتحادیه اروپا ملحق خواهد شد.

💢 ایتالیا و بریتانیا؛ معیاری برای سنجش مقبولیت ائتلاف حاکم

🔸اگرچه انتخابات‌های محلی پیش‌روی ایتالیا و بریتانیا ارتباط مستقیمی با دولت حاکم بر این کشورها ندارند، اما پیروزی یا شکست احزاب حاکم محکی برای سنجش میزان مقبولیت آن‌ها خواهد بود. اگر حزب جورجیا ملونی نتواند در مناطق مهمی مانند ونتو (Veneto) پیروز شود، پایداری ائتلافش به خطر خواهد افتاد. همچنین نتایج این انتخابات در بریتانیا نیز نشان خواهد داد که آیا استارمر و حزب کارگر، که حدود یک سال از روی کار آمدنشان می‌گذرد، قادر به حفظ قدرت هستند یا خیر.

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/243
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️ضرورت تداوم ارسال سلاح به اوکراین برای دستیابی به یک پیمان صلح خوب
◼️
بنیاد دفاع از دموکراسی‌ها
📝مارک مونتگمری، جان هاردی


#تهران_ریویو

🔹کاخ سفید ترامپ برای مدت کوتاهی ارسال تسلیحات به اوکراین را متوقف کرد و سپس به‌طور بی‌سر و صدا آن را از سر گرفت؛ چرا که درون دولت بر سر کمک به کی‌یف اختلاف نظر وجود داشت. دولت نهایتا تصمیم درستی گرفت؛ اما همچنان درباره اینکه آیا این کمک‌ها ادامه خواهد یافت یا نه، موضعی مبهم اتخاذ کرده است. اگر دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، می‌خواهد به توافق صلحی برسد که منافع آمریکا را حفظ کند، باید بر افزایش اهرم فشار بر روسیه تمرکز کند. این امر نه‌تنها به تحریم‌های اقتصادی سخت‌تر نیاز دارد، بلکه به حمایت نظامی مستمر از اوکراین نیز وابسته است.

🔸در واقع مشکل اصلی، ولادیمیر پوتین است. منظور رهبر روسیه از تلاش برای فریب ترامپ درباره آمادگی برای مذاکره این است که آماده پذیرش تسلیم اوکراین است. این جنگ برای پوتین فقط درباره تصرف سرزمین‌های بیشتر در شرق اوکراین نیست، بلکه بخشی از هدف دیرینه‌اش برای تبدیل اوکراین به کشوری تابع است. این مسئله‌ محور تقابل گسترده‌تر او با غرب را شکل می‌دهد. پوتین تلاش خواهد کرد تا از مذاکرات صلح احتمالی برای تحقق جاه‌طلبی‌های خود استفاده کند.

🔸خواسته‌های کرملین جسورانه و بی‌پرده است. روسیه اصرار دارد که کی‌یف باید بخش‌هایی از سرزمین خود را واگذار کند، از امید پیوستن به ناتو دست بکشد و برخی محدودیت‌ها از جمله کاهش توانایی‌های نظامی خود را بپذیرد. به نظر می‌رسد مسکو حتی که امیدوار است بتواند رئیس‌جمهور اوکراین، ولادیمیر زلنسکی، را با فردی سازگارتر جایگزین کند. روسیه همچنین اصرار دارد که توافق صلح باید بخشی از چارچوبی وسیع‌تر باشد که به اصطلاح "دلایل ریشه‌ای" درگیری را برطرف کند، از جمله محدود کردن حضور نظامی ناتو در اروپای شرقی.

🔸شرایط روسیه منافع مهم ایالات متحده را نیز به خطر می‌اندازد. رها کردن اوکراین در برابر تجاوز بیشتر روسیه احتمال وقوع جنگی دیگر را افزایش می‌دهد، چیزی که در حال حاضر نیز احتمال آن قوی است. اگر پوتین احساس کند که در یک نبرد اراده‌ها بر سر اوکراین پیروز شده، آن هم با وجود تمام فشارهایی که غرب به او وارد کرده است، این امر به هیچ وجه بازدارندگی ناتو را تقویت نخواهد کرد. چین نیز با مشاهده این ضعف آمریکا، ممکن است بیشتر به سمت اقدام نظامی علیه تایوان متمایل شود.

🔸ترامپ برای به حداکثر رساندن شانس یک توافق مطلوب، نیاز به اهرم فشار دارد. او باید در نظر داشته باشد که تحریم‌های اقتصادی علیه درآمدهای نفتی روسیه را از هم‌اکنون تشدید کند، نه اینکه منتظر سیاست‌های سخت‌گیرانه‌تر پوتین بماند. مشکلات اقتصادی روسیه در حال افزایش است، اما با روند کنونی، ممکن است این جنگ تا سال ۲۰۲۶ یا بعد از آن از نظر اقتصادی برای مسکو غیرقابل تحمل نشود. تحریم‌های سخت‌تر که بلافاصله اعمال شوند، می‌توانند این بازه زمانی را کوتاه‌تر کنند و به دستیابی سریع‌تر به یک توافق کمک کنند. با این حال، ابزارهای اقتصادی به‌تنهایی کافی نخواهند بود.

🔸نیروهای اوکراینی در حال حاضر در وضعیت دفاعی هستند؛ زیرا روسیه همچنان به پیشروی‌های آرام و پیوسته خود ادامه می‌دهد. در حالی که این پیشروی‌های آهسته روسیه با تلفات سنگین انسانی و تجهیزات همراه است، که در نهایت مسکو قادر به تحمل آن نخواهد بود؛ اما خطر این وجود دارد که توان دفاعی اوکراین سریع‌تر تضعیف شود.

🔸برای کمک به اوکراین در تثبیت خطوط دفاعی خود و نشان دادن اینکه روسیه نمی‌تواند ایالات متحده را فرسوده کند، ترامپ باید به‌طور علنی تعهد کند که کمک‌های نظامی به کی‌یف ادامه خواهد یافت. بخش عمده‌ای از این کمک‌ها، به‌ویژه در کوتاه‌مدت، صرفاً شامل تحویل تجهیزاتی است که در دولت بایدن وعده داده شده است. ترامپ همچنین باید از کنگره بخواهد که لایحه‌ای تحت عنوان "اهرم فشار برای اوکراین" تصویب کند که از اتمام اختیارات و بودجه کمک‌هایش جلوگیری کند. این کمک‌ها می‌تواند از راه‌هایی تأمین مالی شود که بار مالی را از دوش مالیات‌دهندگان آمریکایی بردارد، مانند وام‌ها یا استفاده از دارایی‌های مسدود شده روسیه.

✅در همین حال، مقامات آمریکایی باید به فشار بر کی‌یف برای بسیج مردان جوان‌تر به‌منظور رفع کمبود نیروی انسانی ادامه دهند. همچنین، واشنگتن و متحدانش باید برای ارائه تضمین‌های امنیتی معتبر به اوکراین برنامه‌ریزی کنند تا از وقوع جنگی دیگر جلوگیری شود. همان‌طور که ترامپ اشاره کرده، "تنها راه" برای رسیدن به یک توافق مطلوب "رها نکردن" اوکراین است. اکنون، باید پوتین را متقاعد کنیم که ادامه جنگ چیزی نصیبش نخواهد کرد.

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/242
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 پایان عصر صلح تکنولوژیک
◾️فارن پالیسی
📝اولنا ترگاب و مارک دیور

#روندهای_استراتژیک

🔸تحریم‌های بین‌المللی با هدف محدود کردن دسترسی کشورهای ضد سیستمیک مانند روسیه، ایران و کره شمالی به فناوری‌های پیشرفته، در عمل با شکست مواجه شده‌اند. بررسی بقایای موشک‌ها و پهپادهای ساخت این کشورها در جنگ اوکراین نشان می‌دهد که اکثر قطعات الکترونیکی به کار رفته در این سلاح‌‌ها از کشورهای غربی/حامی نظم لیبرال مانند آمریکا، اروپا، ژاپن و تایوان تأمین شده است. این مسئله نه تنها نقض تحریم‌ها است، بلکه بیانگر ضعف ساختاری در نظام کنترلی صادرات فناوری‌های دو منظوره است. 

💢تئوری «صلح تکنولوژیک» و واقعیت های امروز

🔹در سال ۲۰۰۷، استفان جی. بروکس در کتاب «تولید امنیت» استدلال کرد که وابستگی کشورها به زنجیره تأمین جهانی فناوری‌های پیشرفته ساخت دموکراسی‌های غربی، بروز جنگ‌های تهاجمی را غیرممکن می‌‌کند، زیرا کشورهای مهاجم بدون دسترسی به قطعات حیاتی (مانند نیمه رساناها) قادر به ساخت سلاح‌های پیشرفته نخواهند بود. این ایده که به «صلح تکنولوژیک» معروف شد، در دوران جنگ سرد تا حدی موفق بود؛ اتحاد جماهیر شوروی به دلیل تحریم‌های هماهنگ کمیته ملی کنترل صادرات چندجانبه (CoCom)، نتوانست به فناوری‌های الکترونیکی روز دست یابد و در نهایت در رقابت تسلیحاتی عقب ماند.

🔹اما امروز، داده‌های میدانی از جنگ اوکراین خلاف این نظریه را ثابت می‌کند. روسیه، علیرغم تحریم‌های شدید، همچنان از قطعات الکترونیکی غربی در موشک‌ها و پهپادهای خود استفاده می‌کند. بر اساس گزارش‌های مؤسسه علم و امنیت بین‌المللی و نهادهای اوکراینی، بیش از ۶۰ قطعه از قطعات موجود در سلاح‌های روسیه (مانند موشکهای Kh-101 و Kalibr) ساخت آمریکا هستند. حتی ایران و کره شمالی نیز ترجیح می‌دهند به جای استفاده از فناوری چینی، از قطعات باکیفیت غربی در سلاح‌های خود بهره ببرند.

💢نقش کشورهای واسطه و ضعف اجرای تحریم‌ها

🔹شواهد نشان می‌دهد روسیه و متحدانش از شبکه پیچیده‌ای از شرکت‌های واسطه و کشورهای ثالث (مانند قزاقستان، ارمنستان، امارات و ترکیه) برای دور زدن تحریم‌ها استفاده می‌کنند. برای مثال، یک شرکت سوئیسی فعال در تولید قطعات خودرو، به طور ناخواسته منبع تأمین قطعات برای سیستم‌های هدف گیری موشک‌های روسی شده است. اگرچه این شرکت استفاده نظامی از محصولاتش را ممنوع کرده، اما روس‌ها با مهندسی معکوس، این قطعات را در سلاحها به کار می‌برند.

💢به طور کلی، ضعف اصلی نظام تحریمها به سه عامل کلیدی باز می‌گردد

1️⃣فقدان نهاد هماهنگ کننده: پس از انحلال CoCom در ۱۹۹۴، توافق ونسانار جایگزین آن شد، اما این توافق فاقد مکانیسم‌‌های اجرایی قوی و هماهنگی بین کشورها است.

2️⃣عدم مجازات شرکتها و کشورهای نقض کننده: بسیاری از دولتها تمایلی به پیگرد قانونی شرکتهای داخلی شان که در تحریم شکنی نقش دارند، نشان نمی دهند. برای مثال، بریتانیا تا سپتامبر ۲۰۲۴ تنها یک جریمه ناچیز ۱۵٬۰۰۰ پوندی برای نقض تحریمها علیه یک شرکت داخلی صادر کرده است.

3️⃣ سوءاستفاده کشورهای ثالث: کشورهایی مانند امارات و ترکیه با ایجاد شرکت های صوری، به مراکز اصلی دور زدن تحریم ها تبدیل شده‌اند، اما فشار بین‌المللی چندانی بر آنها اعمال نمی‌شود.

💢درس‌های تاریخی و راهکارهای پیشرو

🔸تجربیات تاریخی نشان می‌دهد هماهنگی و سخت گیری می تواند تحریم ها را مؤثر کند. در جنگ جهانی اول، متفقین با اعمال سهمیه واردات بر هلند بی طرف، مانع از انتقال فناوری به آلمان شدند. در جنگ سرد نیز کشورهای غیر عضو CoCom (مانند سوئیس) مجبور به رعایت تحریم‌ها برای دسترسی به فناوری‌های دو منظوره بودند.

💢راهکارهای اساسی برای تحکیم انحصار تکنولوژیک و تقویت نظام تحریم‌ها


1️⃣ ایجاد یک نهاد بین‌المللی شبیه به CoCom با اختیارات اجرایی قوی‌تر
2️⃣ اعمال مجازات‌های سنگین بر شرکت‌های متخلف داخلی و کشورهای واسطه
3️⃣ شفاف سازی زنجیره تأمین و نظارت دقیق بر صادرات فناوری‌های حساس

✅در پایان، این هشدار اساسی برای آینده مطرح است که اگر اصلاحات انجام نشود، نه تنها جنگ اوکراین، بلکه تهدیدات دیگر نیز تشدید خواهند شد. کره شمالی اخیراً یک موشک بالستیک قاره‌پیما با برد بیشتر آزمایش کرده و ایران نیز با تقویت قدرت موشکی یمن، امنیت دریایی را تهدید می‌کند. هر دوی این پروژه‌‌ها وابسته به قطعات غربی هستند. در نتیجه، احیای «صلح فنی» نیازمند اراده سیاسی و همکاری چندجانبه است تا فناوری‌های دموکراسیها علیه خودشان به کار گرفته نشود. این در حالی است که نظام کنونی تحریم‌ها ناکارآمد است و تنها با ایجاد ساختارهای نظارتی قوی، هماهنگی بین‌المللی و اعمال پیامدهای واقعی برای نقض کنندگان میتوان از تبدیل فناوری به ابزار جنگ جلوگیری کرد.

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/241
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐 یادداشت ریاست‌جمهوری ترامپ علیه ایران؛ ابعاد و دلالت‌ها

#تحلیل_کوتاه

🔹سیاست فشار حداکثری ترامپ بر ضد ایران در دوران ریاست جمهوری‌اش، سبب شد، که بازگشت مجدد وی به ‏کاخ سفید، سبب ایجاد نگرانی ایران گردد، این نگرانی با سفر بنیامین نتانیاهو به واشنگتن افزایش پیدا کرد و ‏واکنش‌های متفاوتی ایجاد نمود. همزمان با این سفر، ترامپ یک یادداشت ریاست‌جمهوری را امضا کرد، ‏که سیاست فشار حداکثری را دوباره بر ضد ایران اعمال می‌کند. با این وجود در زمان امضای این یادداشت، ‏ترامپ اظهار امیدواری کرد که این یادداشت اجرایی نشود و از امضای آن خوشحال نیست؛ برای توافق با ایران ‏هر کاری از امکان‌پذیر باشد، انجام خواهد داد؛ ولی اجازه نخواهد داد که ایران به سلاح ‏هسته‌ای دست یابد.

🔸امضای یادداشت ریاست‌جمهوری و اعمال سیاست‌های فشار حداکثری با اظهارنظرهای به ظاهر دلسوزانه همزمان ‏با سفر نتانیاهو به واشنگتن پیام‌ها و دلالت‌های دوگانه و متضادی را در بردارد. در درجه نخست ترامپ اقدام به ‏اتخاذ سیاست چماق و هویج در قبال ایران کرده است و با اظهارات خود فعلاً توپ را به زمین بازی ایران منتقل نمود و اکنون منتظر پاسخ ‏ایران است.‏

🔸این یادداشت فراتر از صنعت هسته‌ای ایران بسیاری از بخش‌های اقتصادی ایران را را هدف قرار داده که نشان از ‏رویکرد سختگیرانه ترامپ در قبال ایران دارد. در واقع فشار حداکثری بر ضد ایران در ابعاد مختلف بازگردانده ‏می‌شود و صنایع هسته‌ای و موشکی، اقتصاد، و سیاست‌های منطقه‌ای را هدف قرار می‌دهد و با در نظر گرفتن ‏مجازات‌هایی برای نقض‌کنندگان تحریم‌ها، هدف عمده آن به صفر رساندن صادرات نفت ایران در کنار محدود ‏کردن دسترسی ایران به اقلام دارای کاربرد در صنایع هسته‌ای و موشکی است. از سوی دیگر، ترامپ در زمان ‏امضای این یادداشت بیان کرد که از امضای آن راضی نیست و امیدوار است بتواند با رئیس‌جمهور ایران دیدار ‏کند و به توافق دست یابد. اتخاذ چنین سیاستی می تواند دلالت‌های مختلفی داشته باشد که با توجه به متغیرهای ‏داخلی و خارجی می توان شناخت بهتری از آن به دست آورد.

🔸ترامپ در دوران رقابت‌های انتخاباتی به عنوان یکی از دستاوردهای خود در دوره قبلی خود اظهار می‌داشت که ‏در دوران ریاست‌جمهوری وی ایران بسیار ضعیف شده بود و ‏اگر در سال ۲۰۲۰ انتخاب می‌شد به یک توافق جدید با ایران دست می‌یافت. ترامپ اکنون با دنبال تکمیل کار ‏نیمه تمام خود از طریق تداوم همان سیاست فشار حداکثری است. اگرچه تحریم‌هایی که او در دوره قبلی علیه ‏ایران بازگردانده یا وضع کرده بود در دولت بایدن هم ادامه یافتند و عملاً فشار دفعی آنها تخلیه آنها شده است ‏اما از دیدگاه ترامپ و تیم او امضای چنین یادداشتی به لحاظ روانی می‌تواند اثرگذار باشد و ضمناً با واگذار ‏کردن تشخیص شرایط اجرای آنها به مقامات اجرایی و ابراز امیدواری به عدم نیاز به اجرا ا به نوعی ملایمت به ‏خرج داده است تا ایران را تشویق به آمدن به پای میز مذاکره کند. لذا ترامپ با این اقدام استارت دیپلماسی با ‏ایران را زده است.

🔸ترامپ سعی نمود با احیای فشار حداکثری تا حدودی همراهی خود را با اسرائیل نشان دهد. با این وجود ولی ‏ترامپ یادداشت را قبل از دیدار با نتانیاهو امضا کرد تا هم نمایش قدرت خود باشد و هم نشان دهد که تصمیم ‏گیرنده اوست و این گمانی زنی به وجود نیاید که این امضاء تحت تاثیر نتانیاهو شکل گرفته است.‏ در واقع ترامپ تمایل ندارد، که سیاست خارجی آمریکا در منطقه غرب آسیا تحت تاثیر تنش اسرائیل و ایران ‏قرار گیرد و در مقابل می‌خواهد نشان دهد در ارتباط با ایران و اسرائیل محور اصلی و تعیین کننده ‏آمریکاست و او تمایلی به تعریف سیاست خارجی ایالات متحده در چارچوب سیاست‌های اسرائیل ‏ندارد.

🔸ماه‎هاست که گمانه‌زنی‎هایی در مورد احتمال حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران وجود دارد و برخی از ‏کارشناسان معتقد بوده‌اند که سفر نتانیاهو می‌تواند برای جلب حمایت آمریکا باشد؛ ولی ترامپ در پاسخ یه ‏سوال خبرنگاری مبتنی بر ضعف ایران و احتمال حمله به تاسیسات هسته‌ای، بر خلاف اظهارات نتانیاهو، بیان کرد ‏که ایران نه تنها ضعیف نیست بلکه بسیار قوی است.

✅این اظهارات متفاوت درباره قدرت ایران را باید در چارچوب روایت‌سازی‌های آمریکا و رژیم با کارکردهای متفاوت درک کرد. در واقع نتانیاهو با ضعیف نشان دادن ایران می‌خواهد دستاوردهای خود در یک و نیم سال گذشته را برجسته کند و ترامپ با قوی نشان دادن ایران می‌خواهد اقدامات آتی خود را برجسته کند. به علاوه، ترامپ با این اظهارت و همچنین امضای ‏یادداشت مذکور پیش از دیدار با نتانیاهو اعلام می‌کند اعتماد کامل به وی ندارد و با اسرائیل همراهی کامل ‏نخواهد داشت.‏

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/240
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🔵 سرمایه‌گذاری خارجی در سنگاپور: نگاهی به نقش «هیئت توسعه اقتصادی»

#اکوتهران

🔸سنگاپور با مساحتی معادل 700 کیلومتر مربع ( دو هزار برابر کوچک‌تر از ایران) و بیش از 6 میلیون نفر جمعیت، یکی از موفق‌ترین اقتصادهای آسیایی در جذب سرمایه‌گذاری خارجی بوده است. تا سال 2023 مجموع سرمایه‌گذاری خارجی در سنگاپور به رقم 2.89 تریلیون دلار رسید و در سال 2022 این کشور پس از چین و آمریکا، سومین دریافت کننده بزرگ سرمایه‌گذاری خارجی در جهان بود.

🔹از سال 1990 بدین سو سنگاپور در عموم سال‌ها بیش از 10 درصد سرمایه‌گذاری خارجی وارده به آسیا را به خود جذب نموده است. عمده کارشناسان متفق‌القول‌اند که علاوه بر متغیرهای جغرافیایی، ثبات اقتصاد کلان و نرخ‌های کلیدی، عملکرد موفق «هیئت توسعه اقتصادی» در ساختار نهادی این کشور متغیری قابل توجه است.

💢تحول راهبردی هیئت توسعه اقتصادی

🔹سنگاپور در سال 1961 مطالعه‌ای را با هدایت سازمان ملل متحد درباره برنامه صنعتی شدن تحت نظارت آلبرت وینسمیوس، اقتصاددان هلندی، به انجام رساند و از دل این مطالعه، «هیئت توسعه اقتصادی» سنگاپور به عنوان نهاد اصلی توسعه‌ای همراه با اولین راهبرد مدون در این حوزه متولد گردید. اولین مسئولیت این نهاد، توسعه زیرساخت‌های مساعد و ضروری برای فعالیت صنعتی بود و راهبرد بنیادین آن ابتدا جایگزینی واردات و توسعه صنایع کاربر (عمدتا صنایع سبک) بود.

🔹با استقلال سنگاپور در سال 1965، راهبرد توسعه‌ای سنگاپور نیز با چرخشی جدی بر توسعه صادرات در صنایع تولیدی، بین‌المللی‌سازی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی متمرکز گردید. اولین دفاتر خارجی این هیئت به ترتیب در سال‌های 1966 و 1968 در هنگ‌کنگ و نیویورک تاسیس شد و یکی از مشهورترین اقدامات عملی دفتر نیویورک این هیئت در دهه شصت میلادی، نامه‌نگاری مستقیم با 500 شرکت برتر آمریکایی برای معرفی ظرفیت‌های بالقوه سنگاپور بوده است.

🔹تامین نیروی انسانی مورد نیاز صنایع نوظهور از طریق برگزاری دوره‌های خارجی، تاسیس مراکز آموزشی مشترک دولتی-صنعتی، ایجاد صندوق توسعه مهارت‌ها و اعطای بورسیه‌های صنعتی محلی از جمله اقداماتی است که این موسسه از دهه هفتاد میلادی آغاز نمود. علاوه بر این، برنامه‌های کمک به تامین سرمایه و توسعه محصولات جدید یکی از جنبه‌های فعالیت این نهاد در پنج دهه گذشته بدین‌سو بوده است.

🔹هیئت توسعه اقتصادی سنگاپور در دهه هشتاد میلادی به تولید فناورانه روی آورد و در این مسیر از ظرفیت ژاپن، آلمان و فرانسه بیش از سایر کشورها بهره برد. در این دوره زمانی سه صنعت الکترونیک، پتروشیمی و خدمات فنی-مهندسی از جمله مهم‌ترین حوزه‌های تمرکز در سنگاپور بودند. موسسات کوچک و متوسط نیز (SMEs) از سال 1986 مورد توجه این نهاد قرار گرفتند. تا پایان دهه نود میلادی سرمایه‌گذاری گسترده‌ای در تاسیس و راه اندازی پارک‌های صنعتی همچون پارک پتروشیمی جورنگ و پارک فناوری سنگاپور توسط این نهاد ترتیب داده شد.

🔹با آغاز قرن جدید، هیئت توسعه اقتصادی سنگاپور تمرکز ویژه‌ای بر اقتصاد دانش‌بنیان، فعالیت‌های مشترک تحقیق و توسعه و تامین زیرساخت اقتصاد دیجیتالی نشان داد و اکنون نیز در عرصه‌های نوظهور اقتصاد دیجیتال، جذب سرمایه‌گذاری خطرپذیر و توسعه انرژی‌های سبز و پایدار رهبری نظام‌مند توسعه صنایع بر عهده این هیئت است.

💢ساز و کارهای جذب سرمایه‌گذاری خارجی

🔹ارائه محرک‌های مالی یکی از مهم‌ترین ساز و کارهای جذب سرمایه‌گذاری خارجی توسط سنگاپور بوده است. در این چارچوب علاوه بر اعطای معافیت‌های مالیاتی، طرح کمک‌هزینه سرمایه‌گذاری (IA) توسط این هیئت اجرا شد که به موجب آن هزینه‌های سرمایه‌گذاری با کسر از مالیات جبران می‌شد. برنامه سرمایه‌گذار جهانی (GIP) برای اعطای اقامت دائم در قبال سرمایه‌گذاری و انعقاد موافقتنامه‌های مالیاتی متعدد با سایر کشورها برای پرهیز از مالیات‌ستانی مضاعف، از دیگر روش‌های سنگاپور برای جذب سرمایه‌گذاری بود. این نهاد همچنین مبدع اعطای تخفیفات مالیاتی به شرکت‌های چندملیتی شد که دفاتر منطقه‌ای خود را در سنگاپور دایر یا به این کشور منتقل کنند و بدین ترتیب، سنگاپور به هاب منطقه‌ای این شرکت‌ها مبدل گردید.

✅دست آخر، یکی از کارکردهای نهادی مهم این هیئت در سنگاپور، ایفای نقش پکپارچه‌ساز و نمایندگی کل دولت در مواجهه با سرمایه‌گذار بوده است؛ بدین معنی که هماهنگی مسائل بین‌بخشی و دستگاهی سنگاپور با پشتیبانی قابل ملاحظه‌ای توسط این هیئت انجام می‌شود و بدین ترتیب نیازهای سرمایه‌گذار به صورت متمرکز و همه‌جانبه پاسخ داده می‌شود.

🔁 مطالب مرتبط
▫️توسعه فناورانه در تایوان: نگاهی به نقش «موسسه تحقیقات فناوری صنعتی»
▫️خزانه ناسیونال: فعالیت‌های توسعه‌ای صندوق ثروت ملی در مالزی

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/239
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️۵ دلیل اطمینان ترامپ از طرح انتقال اجباری مردم غزه به مصر و اردن
◼️ الجزیره- قطر
📝محمد المنشاوي

#رویة_العربیة

🔹دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، اخیراً پیشنهاد انتقال موقت و یا دائمی یک تا یک و نیم میلیون نفر از مردم نوار غزه به مصر و اردن، و بازگشت پس از بازسازی که ممکن است ۱۰ تا ۱۵ سال طول بکشد، را مطرح کرده است. این پیشنهاد با مخالفت شدید مصر و اردن روبرو شده و در جلسه اخیر وزیران شش کشور عربی، شامل مصر، اردن، فلسطین، قطر، عربستان و امارات، به‌طور قاطع رد و تأکید شد هرگونه انتقال جمعیت فلسطینی‌ها از غزه غیرقابل‌قبول است.

🔹این سخنان که نخستین بار هفته گذشته در کنار هواپیمای ریاست‌جمهوری و سپس در دو نشست خبری در کاخ سفید تکرار شد، ابهاماتی را درباره اهداف واقعی او ایجاد کرده است. بررسی‌ها نشان می‌دهد پنج عامل ممکن است ترامپ را به تکرار درخواست‌هایش از مصر و اردن ترغیب کرده باشد.

💢فشار برای دستیابی به توافق

🔹دولت بایدن، در ماه مه گذشته طرحی برای توافق آتش‌بس در غزه ارائه داد که شامل آزادی زندانیان، ورود کمک‌های بشردوستانه و آغاز مذاکرات برای خروج نیروهای اسرائیلی از این منطقه بود. حماس این توافق را پذیرفت، اما نتانیاهو از پذیرش آن خودداری کرد و بایدن نیز نتوانست بر اسرائیل فشار وارد کند.

🔹در سوی دیگر، دونالد ترامپ در دوران کارزار انتخاباتی و پس از پیروزی، تهدید کرد که اگر طرفین درگیری‌ها را قبل از ورود او به کاخ سفید در ۲۰ ژانویه متوقف نکنند، با عواقب جدی مواجه خواهند شد. استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ، در مذاکرات لحظه آخر حضور یافت و فشار آورد که نتانیاهو توافق را یک روز قبل از آغاز ریاست‌جمهوری ترامپ بپذیرد. این اقدامات به تیم جدید کاخ سفید اعتمادبه‌نفس بیشتری داد تا خواسته‌های بیشتری از طرفین داشته باشند.

💢تجربه کلمبیا

🔹بسیاری در واشنگتن در حال بحث درباره پیامدهای عقب‌نشینی کلمبیا از تقابل با ترامپ هستند. کلمبیا ابتدا با بازگرداندن شهروندان خود که از جمله مهاجران غیرقانونی بودند، مخالف بود، اما پس‌ از آنکه ترامپ تعرفه‌ها و تحریم‌هایی علیه این کشور از جمله ممنوعیت سفر مقامات کلمبیایی به آمریکا اعمال کرد، کلمبیا موضع خود را تغییر داد و با بازگشت اتباع خود موافقت کرد. این تغییر موضع به دلیل فشارهای ترامپ بود. ایالات‌متحده اکنون گمان می‌کند خواهد توانست بر مخالفت کشورهای دیگری مانند مصر و اردن نیز غلبه کند، همان‌طور که در مورد کلمبیا این اتفاق افتاد.

💢کمک‌های عظیم

🔹کمک‌های اقتصادی که آمریکا سالانه به کشورهای مصر و اردن ارائه می‌دهد، می‌تواند به‌عنوان یک اهرم فشار عمل کند. مصر سالانه از کمک ۱.۳ میلیارد دلاری آمریکا بهره می‌برد و همچنین وابستگی شدیدی به صندوق بین‌المللی پول دارد که آمریکا یکی از تاثیرگذارترین اعضاء آن است. گفتنی است کمک‌های آمریکا به مصر از زمان امضای پیمان صلح با اسرائیل در سال ۱۹۷۹ بیش از ۷۵ میلیارد دلار بوده است.

🔹اردن نیز از دهه ۱۹۵۰ از کمک‌های اقتصادی و نظامی آمریکا برخوردار بوده، به‌طوری‌که تا سال ۲۰۲۰ مجموع کمک‌های آمریکا به این کشور به ۲۶.۴ میلیارد دلار رسیده است. همچنین میزان بودجه درخواستی رئیس‌جمهور آمریکا برای اردن در سال ۲۰۲۵، ۱.۴ میلیارد دلار بوده است.

💢 سابقه عقب‌نشینی مصر

🔹موفقیت ترامپ در فشار بر مصر در دسامبر ۲۰۱۶، زمانی که مصر قصد داشت طرحی را در شورای امنیت ارائه دهد که ساخت‌وساز شهرک‌های اسرائیلی در کرانه باختری را محکوم می‌کرد، یکی دیگر از عوامل اعتماد به نفس ترامپ است. ترامپ با مداخله و تماس با رئیس‌جمهور مصر، باعث شد این کشور طرح خود را پس بگیرد. مصر حتی از آمریکا به خاطر فشارهای وارده عذرخواهی کرد. این واقعه نشان‌دهنده نقش کلیدی فشارهای دیپلماتیک در تغییر مواضع کشورهاست که امکان تکرار آن وجود دارد.

💢تجربه انتقال سفارت

🔹ترامپ در دسامبر ۲۰۱۷ و در اولین دوره ریاست‌جمهوری‌اش، اورشلیم را به‌عنوان پایتخت اسرائیل به رسمیت شناخت و دستور انتقال سفارت آمریکا از تل‌آویو را صادر کرد. ترامپ ادعا کرد که از خطرات قدامی که پنج رئیس‌جمهور پیشین آمریکا از انجام آن خودداری کرده بودند تا از واکنش‌های منفی کشورهای عربی جلوگیری کنند، آگاه بود. بااین‌حال، علی‌رغم مغایرت این تصمیم با قوانین بین‌المللی و قطعنامه‌های شورای امنیت، کشورهای عربی هیچ اقدام عملی یا دیپلماتیکی برای مقابله با این تصمیم انجام ندادند.

✅مجموعه این عوامل باعث شده ترامپ برای عملی نمودن طرح کوچ اجباری مردم نوار غزه اعتماد به‌نفس بالایی پیدا کند و در جلسات و دیدارهای مختلف به طرح و بازگویی آن بپردازد.


🔁 مطالب مرتبط
▫️محدودیت‌های تئوری «مرد دیوانه»؛ چگونه پیش‌بینی‌ناپذیری ترامپ می‌تواند به سیاست خارجی‌اش صدمه بزند؟

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/238
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐نامزدهای صدراعظمی آلمان؛ فردریش مرتس شانس اول

#تحلیل_کوتاه

🔹کمتر از یک ماه مانده به انتخابات پارلمانی در آلمان، رقابت میان احزاب این کشور برای کسب بیشترین کرسی‌ها به شدت ادامه دارد. در این میان، بازار نامزدی برای مقام صدراعظمی (Bundeskanzler) نیز داغ شده و تا کنون هفت نفر برای این پست مهم اعلام نامزدی کرده‌اند که چهار نفر از آنها وزن سیاسی بیشتری دارند.

💢 اولاف شولتس از حزب سوسیال دموکرات (SPD)

🔸اولاف شولتس صدراعظم فعلی که پیش‌تر شهردار هامبورگ و وزیر کار و مالی بوده، از سال ۲۰۲۱ تاکنون در این سمت قرار داشته است. او خود را فردی عمل‌گرا معرفی می‌کند و حزبش قبل از جنگ اوکراین به رویکرد سیاست خارجی متوازن اعتقاد داشت. با این حال، از زمان آغاز جنگ اوکراین، شولتس نتوانست عمل‌گرایی و تعادل در سیاست خارجی و بهبود در اقتصاد را رقم بزند. این ناکارآمدی منجر به کاهش چشمگیر محبوبیت او و حزبش شده است. برآوردها نشان می‌دهد که حزب شولتس تنها ۱۶ درصد آرا را خواهد داشت و بنابراین شانس چندانی برای حفظ مقام صدراعظمی ندارد؛ اما احتمال دارد که در ائتلاف حاکم آتی بتواند نقش مهمی مانند تصدی وزارت امور خارجه برعهده بگیرد.

💢 فردریش مرتس از حزب دموکرات/سوسیال مسیحی (CDU)

🔸مرتس، نماینده حزب قدیمی دموکرات مسیحی، فردی محافظه‌کار و اهل کسب‌وکار است که از سال ۲۰۲۱ به دنبال جلب حمایت مالی و مردمی برای حزبش بوده است. او موفق شده با کسب حمایت ۳۰ درصدی این حزب را دوباره محبوب‌ترین حزب آلمان کند. مرتس اخیراً به دلیل همکاری با حزب راست‌افراطی برای تصویب لایحه‌ای علیه مهاجران مورد انتقاد قرار گرفته است با این حال برخی نیز این همکاری را تنها نشان‌دهنده یک رویکرد استوار مبتنی بر محافظه‌کاری می‌دانند. او اکنون بیشترین شانس را برای دستیابی به مقام صدراعظمی دارد و احتمالاً مسئولیت دشوار تشکیل ائتلاف را بر عهده خواهد گرفت.

💢آلیس وایدل از حزب آلترناتیو برای آلمان (AfD)

🔸حزب آلترناتیو برای آلمان برای نخستین بار نامزدی از حزب خود را برای مقام صدراعظمی معرفی کرده است. وایدل که اخیراً به خاطر گفت‌وگوهای مجازی‌اش با ایلان ماسک خبرساز شده، متخصص اقتصاد و دارای دیدگاه‌های ضد ناتو و اتحادیه اروپا است. او به خاطر خطابه‌های تندش علیه مهاجران شناخته شده و به دنبال نزدیکی آلمان به روسیه و چین است. اگرچه احتمال دستیابی او به مقام صدراعظمی بسیار ضعیف است، اما اعلام نامزدی‌اش نشان‌دهنده رشد بی‌سابقه محبوبیت او و کاهش شدید محبوبیت احزاب اصلی در سیاست آلمان است.

💢رابرت هابک از حزب سبزها (Grüne)

🔸حزب سبزها با گرایش‌های ترقی‌خواهانه و محیط‌زیستی خود، در سیاست‌های اقتصادی، داخلی و خارجی تفاوت‌های چشمگیری با سایر احزاب دارد. تجربه حضور سبزها در ائتلاف پیشین نشان داد که آن‌ها در سیاست خارجی بسیار ترقی‌خواهانه عمل می‌کنند و مسائل محیط‌زیستی را در اولویت قرار می‌دهند. کاهش محبوبیت این حزب موجب شده تا احتمال عدم حضور آن در ائتلاف دولتی مطرح شود؛ بنابراین، اعلام آمادگی نامزدی هابک بیشتر به منظور ایجاد اهرم چانه‌زنی برای کسب امتیاز بیشتر از سایر احزاب ائتلاف احتمالی دولت باشد.

💢جمع‌بندی و محتمل‌ترین سناریو

🔸گرچه به جز این موارد، نامزدها و احزاب دیگری نیز اعلام نامزدی کرده‌اند اما این چهار نفر مهم‌ترین اشخاص و از محبوب‌ترین احزاب بودند. بر اساس نظرسنجی‌ها، پیروزی و پیشتازی حزب دموکرات مسیحی برای کسب جایگاه صدراعظمی روشن است؛ اما چالش‌های تشکیل ائتلاف دولت ممکن است مشکلاتی را ایجاد کند.

✅حزب دموکرات مسیحی می‌تواند بین ۳۰ تا ۳۵ درصد آرا را کسب کند، اما برای دست‌یابی به اکثریت نیازمند ائتلاف با سوسیال دموکرات‌ها و دموکرات آزادها یا با سبزها و ائتلاف واگن‌کنشت خواهد بود. همچنین، احتمالاً حزب آلترناتیو برای آلمان طرد شده و دور از ائتلاف دولت باقی خواهد ماند؛ اما همکاری غیرمستقیم مرتس با این حزب در پارلمان تأثیرگذاری این حزب بر دولت را افزایش می‌دهد.

🔁 مطالب مرتبط
▫️ فروپاشی دولت آلمان، دلایل و پیامدها

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/237
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️اهداف ترامپ برای ساخت گنبد آهنین آمریکایی
◼️
اکونومیست

#تهران_ریویو

🔹در اواخر دهه ۱۹۸۰، «ادوارد تلر»، پدر بمب هیدروژنی و «لاول وود» که اخترفیزیک‌دان بود، طرحی به ظاهر عجیب برای دفاع از آمریکا در برابر حملات موشکی پیشنهاد کردند. سامانه «سنگ‌ریزه‌های درخشان» (Brilliant Pebbles) متشکل از هزاران ماهوارۀ کوچک در مدار پایینی زمین است که هر کدام دارای موشک‌های حساس به گرما هستند تا موشک‌های هسته‌ای شوروی را پیش از جدایش کلاهک منهدم کنند. این ایده که به دلیل نبود فناوری پیشرفته‌ در آن زمان کمرنگ شد توسط دونالد ترامپ در حال احیاء است.

🔸ترامپ در کارزار انتخاباتی خود وعده ساخت گنبد آهنین آمریکایی را داد. نامی که ترامپ برای سامانه دفاع موشکی آمریکا پیشنهاد داده نامسمی است؛ زیرا گنبد آهنین اسرائیل راکت‌های کوتاه‌برد را منهدم می‌کند؛ اما آنچه ترامپ مدنظر دارد و در فرمان اجرایی‌ ۲۷ ژانویه بیان شد تلاش جاه‌طلبانه‌ای برای رهگیری و مقابله با موشک‌های بالستیک قاره‌پیماست. آمریکا هم‌اکنون یک سامانه برای انجام چنین کاری طراحی کرده است که دفاع زمینی در مرحله میانی (GMD) نام دارد [به معنای رهگیری موشک در فاز میانی است که کلاهک از بوستر جدا و از اتمسفر خارج می‌شود]. این سامانه بر موشک‌های رهگیر مستقر در آلاسکا و کالیفرنیا متکی است.

🔸طرح پیشنهادی ترامپ از ابعاد مهمی تفاوت دارد. نخست مقیاس این سامانه است. سامانه دفاعی موجود می‌تواند با حملاتی که تعداد موشک محدودی دارند مقابله کند؛ همچون حمله موشکی احتمالی کره شمالی. سامانه مدنظر ترامپ قرار است هر گونه حمله هوایی خارجی را دفع کند که این نه تنها بر موشک‌های کروز و بالستیک دلالت دارد، بلکه همچنین شامل حمله راهبردی همه‌جانبه با پرتاب همزمان صدها موشک توسط روسیه و چین می‌شود.

🔸منتقدان دفاع موشکی می‌گویند چنین ایده‌ای احمقانه‌ است؛ زیرا ساخت سامانه‌های موشکی تهاجمی مضاعف ارزان‌تر از رهگیری آنهاست. روسیه و چین که در حال ساخت سپر دفاعی خود هستند، استدلال می‌کنند که سامانه دفاعی آمریکا خطر تضعیف بازدارندگی آن‌ها را در پی دارد، چراکه ممکن است یک روز به آمریکا اجازه حمله به دشمنانش را بدهد بدون اینکه بتوان آن را تلافی کرد. طرفداران سامانه دفاعی جواب می‌دهند که تهدیدهای موشکی تغییر کرده‌اند. موشک‌های برد بلند غیرهسته‌ای اکنون می‌توانند تأسیسات نظامی ایالات متحده را به گونه‌ای از کار بیاندازند که آمریکا به ناچار از جنگ از فاصله دور عقب‌نشینی نماید.

🔸جدای از این نکات، طراحی مطلوب شخص ترامپ نیز حائز اهمیت است. سامانۀ موجود در آمریکا موشک‌ها را در مرحله میانی هدف قرار می‌دهد. به لحاظ نظری، انهدام موشک‌ها در مرحله قبل یعنی مرحله اوج‌گیری (Boost phase) که سرعت پایین‌تری دارند راحت‌تر است. مشکل این است که این مرحله زمان بسیار کوتاهی (سه الی پنج دقیقه برای موشک‌های بالستیک قاره‌پیما) دارد. فرمان جدید ترامپ خواستار «تکثیر موشک‌های منهدم کننده فضاپایه» است که "می‌تواند رهگیری را در مرحله اوج‌گیری انجام دهد." این سامانه‌ای همچون سنگ‌ریزه‌های درخشان است که در آن تعداد زیادی از ماهواره‌های کوچک و مسلح به طور همزمان بر فراز روسیه، چین و دیگر دشمنان قرار دارند.

🔸به لطف ایلان ماسک هزینه ساخت هزاران کامپیوتر کوچک و استقرار آنها در مدار زمین کمتر از زمان ادوارد تلر است. اما هنوز هم رقم سرسام‌آوری است و باید حجم قابل توجهی از بودجه را به آن اختصاص داد. بلِیدن بوئن از دانشگاه دورهام تخمین می‌زند که آمریکا مجموعا به ۵۰۰ ماهواره نیاز خواهد داشت تا فقط سه یا چهار رهگیر در مقیاس پرتاب‌کننده‌های کره شمالی داشته باشد. او گفت که احتمالاً به صدها ماهواره بیشتر هم نیاز خواهد بود.

🔸چالش فنی اصلی، ساخت حسگر‌های فضایی با قابلیت رهگیری دقیق با هدایت آتش (Fire-Control-Quality Traking) است که به قدر کافی برای شناسایی و رهگیری موشک‌های دشمن و هدایت موشک پدافند خوب باشند. اما اگر فناوری اکنون به بلوغ رسیده باشد، الزامات آن فراتر از موشک دفاعی خواهد بود. یعنی ما شاهد ظهور، درک تدریجی و درنهایت پذیرش جنگ فضایی خواهیم بود که شامل حملات ماهواره‌ای با ابزارهای الکترونیک و انفجاری به اهداف زمینی می‌شود.

✅ دونالد ترامپ در دوره نخست خود نیز ایده‌های مشابه را مطرح کرده بود؛ اما نتوانست از آنها پشتیبانی مالی کند. هزینه‌ گنبد آهنین آمریکایی با اولویت‌های دیگر از جمله نیروی دریایی بزرگ‌تر و افزایش سلاح‌های هسته‌ای در تضاد خواهد بود. به قول «تام کاراکو» "بودجه‌تان را برای دفاع موشکی به من نشان دهید تا من به شما بگویم گنبد آهنین‌تان برای آمریکا چه خواهد بود."

✅اندیشکده تهران✅
🌐https://institutetehran.com/art/236
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐تعلیق کمک‌های خارجی آمریکا؛ فاندگیت و آینده اپوزیسیون ایران

#تحلیل_کوتاه

🔹دستور ترامپ مبنی بر تعلیق ۹۰ روزه کمک‌های خارجی ایالات متحده، تداوم فعالیت برخی بازیگران سیاسی ملی (دولت‌های خارجی)، فراملی (سازمان‌های بین‌المللی) یا فروملی (گروه‌ها و جریان‌های سیاسی) متعددی را با چالش مواجه ساخته است.

🔸آمریکا که از دوران جنگ سرد، ناظر به هژمونی بلوک غرب، عهده‌دار هدایت به اصطلاح نظام جهان آزاد شد، کمک‌های مالی فراوانی برای متحدانش در نظر گرفت. قبل از انقلاب اسلامی، ایران در دو بُعد نظامی و اقتصادی کمک‌هایی دریافت می‌کرد. کمک‌های مربوط به ایران، با پیروزی انقلاب متوقف شد تا اینکه با حادثه یازدهم سپتامبر و تمرکز توجهات دستگاه سیاست خارجی آمریکا به خاورمیانه تحت عنوان «نبرد جهانی با تروریسم» بار دیگر، موضوع کمک‌ها در رابطه با ایران در دستور کار قرار گرفت و موضوع «تغییر حکومت» هدفی مهم و جدی در این سیاست بوده است.

🔸از جمله بازیگرانی که متأثر از تعلیق اخیر کمک‌های آمریکا دچار تفرقه شده و وجهه آنها نزد مخاطبان در فضای مجازی و افکار عمومی مخدوش شده است، گروه‌های اپوزیسیون جمهوری اسلامی ایران بوده‌اند که در چارچوب سیاست‌های مداخله‌جویانه آمریکا، مبالغی را از نهادهای مختلف مانند وزارت خارجه و آژانس کمک‌های خارجی دریافت کرده‌اند. هدف‌گذاری آژانس کمک‌های خارجی، کمک‌های بشردوستانه به کشورهای شریک و تلاش برای دستیابی به سلامت و رفاه جمعی و دموکراسی و توسعه پایدار در دیگر کشورهاست و بخشی از اپوزیسیون، هدف این کمک‌ها بوده‌اند. گرچه حجم کمک‌های دریافتی از این آژانس، کمتر از وزارت خارجه بوده است.

🔸آمار کمک‌های وزارت خارجه آمریکا از چهار روند مهم حکایت دارد. ابتدا یک روند افزایشی از ۲۰۰۱ تا ۲۰۰۸ که با استقرار اوباما در کاخ سفید، موقتاً کاهش یافت ولی از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱ و ناظر به پیامدهای حوادث ۸۸ بار دیگر روندی افزایشی داشت و پس از آن کمابیش ثابت ماند. با پیروزی ترامپ و تصدی پمپئو بر وزارت خارجه که روابط قوی و مؤثری با شخصیت‌های برانداز و معاند برقرار نمود، بار دیگر روند اعطای کمک‌های مالی تا پایان دوره ترامپ افزایشی بود که با پیروزی بایدن، متوقف شد.

🔸فعالیت وزارت خارجه متمرکز بر هدایت و فعال‌سازی هسته‌های مخالفان در زمینه قدرت نرم به‌ویژه رسانه‌های فارسی‌زبان بوده است. البته این به جز «صدای آمریکا»ست که مستقیم از کنگره بودجه دریافت می‌کند و فعالیتش تداوم خواهد داشت. جزییات کمک‌های مالی وزارت خارجه در رابطه با ایران نشان می‌دهد مهم‌ترین مؤسسه‌ای که از زمان بوش تا ترامپ، اغلب مبالغ را دریافت و هزینه کرده «موقوفه ملی برای دمکراسی» است. این نهاد، یک سازمان مرتبط با قدرت نرم آمریکایی است که ۱۹۸۳ برای ترویج دموکراسی پایه‌گذاری شد. قابل ذکر است که این موقوفه قبل از وزارت خارجه، از سیا بودجه دریافت می‌کرد که به دلایلی از جمله بهبود وجهه عمومی و ارتقای دیپلماسی عمومی آمریکا، منبع بودجه به وزارت خارجه تغییر کرد.

🔸برخلاف انتظارات اپوزیسیون، پیروزی ترامپ ناظر به گردشی که در سیاست خارجی آمریکا معطوف به اولویت مهار چین پدید آمده، دولت آمریکا را به سمت کاهش هزینه‌های خارجی در دیگر عرصه‌ها رهنمون شده است. این موضوع، هزینه حیثیتی زیادی برای اپوزیسیون داشته است:

1️⃣تحلیل غلط اپوزیسیون از ترامپ را برای مخاطبان و افکار عمومی داخلی آشکار ساخته و طبعا وقتی در این سطح از تحلیل دچار خطای محاسباتی شده باشند، به طریق اولی، صلاحیت سکان‌داری اعتراضات و نارضایتی از آنان در سطح عمومی، سلب می‌شود.

2️⃣شفافیت آمار بودجه‌های دریافتی برخی سازمان‌های برانداز و معاند، هم موج اعتراض کاربران فضای مجازی را علیه آنها برانگیخته و موجب تشدید اختلافات درونی آنها خواهد شد. آنها که تا پیش از این برای دریافت فاندهای خارجی در رقابت بودند، اکنون یکدیگر را متهم به رانت‌خواری و استفاده شخصی از کمک‌های خارجی می‌کنند. علاوه بر اینکه زمینه دریافت کمک از دیگر بازیگران خارجی مانند اتحادیه اروپا، اسرائیل یا برخی کشورهای منطقه را نیز متزلزل می‌کند.

3️⃣در پایان به نظر می‌رسد این موضوع «اشتغال» به براندازی را با مشکل مواجه ساخته و اپوزیسیونی که صرفاً لفاظی می‌کرده را از دور خارج سازد. بازیگران دیگری که ممکن است درصدد حمایت مالی برآیند، طبعاً مزیت نسبی اپوزیسیونی که امکان فعالیت ضدامنیتی و عملیاتی علیه امنیت ملی ایران را داشته باشد در نظر می‌گیرند و در این خصوص، گروهک‌های تروریستی بر احزاب سیاسی برتری خواهند داشت. به همین دلیل احتمالاً شاهد حمایت مالی رژیم صهیونیستی از برخی گروهک‌های تجزیه‌طلب و تروریستی باشیم و سازمان‌هایی مانند سلطنت‌طلبان و جمهوری‌خواهان بیشتر به حاشیه بروند.

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/235
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1

8k 1 39 1 10

🌐 مسیریابی بلوک ضداخوان در سوریه جدید

#مقاله_تحلیلی

🔹حضور «اسلام‌گرایان» در قدرت در سوریه جدید، برخی از حاکمان خلیج‌فارس و مصر را نگران می‌کند. نزدیک دو ماه پس از استقرار سیاسی دمشق‌نشینان جدید، با سفر تدریجی هیئت‌های دیپلماتیک و تماس‌های ‏پشت پرده و قول و وعده‌های اقتصادی از سوی شیخ‌نشین‌های خلیج فارس و در چارچوب راهبری سیاسی ‏آمریکا و ترکیه، ملاحظات و خطوط قرمز دولت‌های عرب خلیج فارس به حاکمان جدید سوریه انتقال داده شده و آنها شرط شناسایی و ارسال کمک‌ها را رعایت مصالح و منافع عربستان و امارات اعلام کردند.

🔸در تبیین چرایی رویکرد ضد اخوان عربستان و بویژه امارات متحده عربی باید به دو متغیر داخلی معطوف به ‏حضور جریانات و چهره‌های اخوانی در این دو کشور و همچنین پویایی‌های سیاسی در منطقه ناظر بر رقابت ‏گفتمان‌های سیاسی تاکید مضاعفی مبذول داشت.‏ چهار جریان سلفی‌گری در طول تاریخ سیاسی این مکتب یعنی سلفیه علمی، سلفیه تقلیدی، سلفیه سروری و ‏سلفیه جهادی توحید را به محور اصلی تفکر خود مرکزیت داده‌اند. اما اختلاف زمانی آغاز می‌شود که مصادیق ‏حاکمیت محور تفاسیر متفاوت قرار می‌گیرد. برآیند چنین وضعیتی نشان می‌دهد که عربستان، امارات، بحرین، مصر و تا حدی اردن نسبت به خطر جریانات ‏سیاسی اسلام‌گرا بویژه اخوان‌المسلمین و سلفی‌های جهادی حساسیت قابل‌توجه داشته و آن را از زاویه مخالفت ‏سیاسی، تشکل، تهییج افکار عمومی و در نهایت براندازی تفسیر می‌کنند.

🔸پان اسلامیسم سعودي که با هدف غلبه بر تفاوت‌هاي سرزمینی ملی و اتحاد موجودیت‌هاي مختلف در منطقه بروز ‏یافت، به عنوان یک ایدئولوژي کلان، به محل مناقشه با هویت‌هاي رقیبی همچون پان اسلامیسم شیعه و پان ‏اسلامیسم اخوانی تبدیل گردید. در واقع این تحول، زمینه را برای تغییر جهت ‏سیاست خارجی اسلامی عربستان به سمت تمایزسازی با دیگر رقبای گفتمانی و ایدئولوژیک فراهم کرد. ‏در این میان، عربستان برای ایجاد این تمایز، از گروه‌های سلفی با قرائت‌های مختلف حمایت‌های ویژه‌ای بعمل ‏آورد. روندی که از اوایل دهه 90 میلادی شروع و در اواخر دهه نود به اوج خود رسید، منجر به دو تغییر مهم در راهبرد ‏حمایت‌گرایانه عربستان از سلفی‌گری شد: اول، مشارکت عربستان در ائتلاف بین‌المللی ضد تروریسم به رهبری ‏آمریکا و دوم، تغییر جهت حمایت عربستان از گروه‌های سلفی به سمت غربالگری.

🔸در حال حاضر برای ریاض و ابوظبی که اولویت خود را توسعه اقتصادی در سطح خاورمیانه تعریف کرده‌اند، ‏بی‌ثباتی سیاسی، خلاء قدرت در کشورها، هرج و مرج سیاسی و چرخه آشوب نمی‌تواند دربردارنده محیط ‏موردنظر برای تحقق و پیشبرد پروژه کلان اقتصاد سیاسی باشد که بنا دارد گذار به پسانفت را به دستاوردهای ‏ملموس تبدیل کند.‏

🔸تجربه یک دهه خیزش‌های جهان عرب موسوم به بهار عربی نیز که سرمایه‌های قابل‌توجه مادی و انسانی را بر ‏بازیگران درگیر در کانون‌های بحران تحمیل کرد، پدیدآورنده یک ادراک واقع‌بینانه نزد تصمیم‌گیرندگان خلیج ‏فارس و بویژه عربستان سعودی شده مبتنی بر این گزاره که برنده نهایی برای این درگیریها وجود ندارد.

✅از منظر چنین دیدگاهی است که سوریه جدید می‌تواند بعنوان پاشنه آشیل این کلان پروژه عمل کند و باید برای ‏آن تدبیری اندیشید، قبل از آنکه شراره‌های بحران به بیرون سرایت کند. چارچوبی که شورای همکاری و در ‏راس آن عربستان و امارات برای مواجهه با حاکمان جدید دمشق در پیش گرفته‌اند، کمک‌های مشروط اقتصادی ‏است که بصورت مرحله‌ای و تدریجی ناظر بر گام‌های متوازنی صورت خواهد گرفت که باید برداشته شود.‏

🔗متن کامل مقاله را در سایت اندیشکده تهران بخوانید!🔗

🔁 مطالب مرتبط
▫️پروژه اقتصاد سیاسی عربستان و امارات در شام

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/234
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️سفر احمد الشرع به ریاض و پیامدهای آن
◼️ ترک پرس-ترکیه
📝مصطفى حامد أوغلو

#رویة_العربیة

🔹سقوط دولت اسد و تغییر نظام سیاسی سوریه یک زلزله سیاسی بود که کل منطقه را متأثر کرد. این تغییر ناگهانی و بزرگ باعث شد بسیاری از کشورها برای شناخت رهبران جدید سوریه، درک ماهیت تغییرات و پی بردن به اهداف آن‌ها آماده شوند. عربستان سعودی که معمولاً در سیاست خارجی محتاط و صبور است، این بار در مورد سوریه تعلل نکرد و سریعاً اقدام به برقراری ارتباط با رهبری جدیدی کرد که از میان گروه مخالف سوری ظهور کرده بود. این اقدام نشان‌دهنده تغییر رویکرد عربستان در قبال تحولات سوریه است.

🔹این اقدام سریع نشان‌دهنده اهمیت سوریه برای عربستان سعودی و درک نقش کلیدی آن در آینده منطقه است. همچنین، این حرکت بیانگر احساس همبستگی با مردم سوریه است که از نظام پیشین خسته شده‌اند و بیش از ۸۰ درصد آنان زیرخط فقر زندگی می‌کنند. نظام پیشین با ظلم و فساد همراه بود و نهادهای ورشکسته‌ی حاکم بر آن که بر رشوه و دزدی استوار بودند، شرایط را وخیم‌تر کردند.

🔹با انتخاب احمد الشرع به‌عنوان رئیس‌جمهور سوریه توسط گروه‌هایی که علیه نظام قبلی جنگیدند و ارائه نقشه‌ راه برای آینده، ضروری است که بازدیدهای رسمی در سطح ریاست‌جمهوری آغاز شود. این اقدامات می‌تواند به ایجاد روابط جدید، لغو تحریم‌ها، جلب حمایت بین‌المللی و بهبود اقتصاد سوریه کمک کند تا این کشور بتواند از این مرحله حساس عبور کند.

🔹سفر آقای شرع به عربستان سعودی که پیش‌تر در مصاحبه‌اش با العربیه از اشتیاقش برای بازدید از دیار کودکی سخن گفته بود حاوی تمایل به همکاری و درخواست کمک از برادر بزرگ‌تر بود تا سوریه را در این مرحله حساس رها نکند.

🔹هوشمندی رهبری عربستان سعودی موجب شد تا این پیام به‌سرعت دریافت و بدون تأخیر پاسخ داده شود. این پاسخ شامل سفر سریع وزیر خارجه سعودی به سوریه و فعال‌سازی ناوگان کمک‌های امدادی از طریق هلال‌احمر عربستان و مرکز ملک سلمان برای کمک‌های بشردوستانه و اعزام تیم‌های پزشکی به این کشور بود.

اما سفر احمد الشرع به عربستان سعودی حاوی چندین پیام مهم است ازجمله:

1️⃣ تأکید بر هویت عربی این کشور و اهمیت پیوندهای عمیق عربی برای سوریه که بخشی جدایی‌ناپذیر از جهان عرب است.

2️⃣ اعلام بازگشت سوریه به دامان امت عربی که به آن تعلق دارد و رهایی از محور نزدیک به ایران که برای دهه‌ها با این کشور رابطه نزدیکی داشت. همچنین ارسال این پیام که سوریه دیگر اجازه نخواهد داد ایران در این منطقه نفوذ کند.

3️⃣ اطمینان‌بخشی به همه کشورهای عربی، به‌ویژه کشورهای خلیج‌فارس که دولت جدید سوریه قصد دارد با برادران عربی خود همکاری کند و هیچ قصدی برای صدور انقلاب یا ایجاد تهدید برای هیچ کشور عربی یا غیرعربی ندارد.

4️⃣ دعوت از سرمایه‌گذاران عربی، به‌ویژه سرمایه‌گذاران کشورهای حاشیه خلیج فارس و سعودی، برای سرمایه‌گذاری در سوریه، کشوری که به‌عنوان یک فرصت سرمایه‌گذاری جدید و امیدوارکننده در تمام زمینه‌ها شناخته می‌شود.

5️⃣ نیاز سوریه به کمک کشورهای عربی در حفظ یکپارچگی سرزمینی آن و مشارکت در بازسازی و ساخت دوباره کشور و نیز لغو تحریم‌های ناعادلانه‌ای که بر این کشور تحمیل‌شده است.

6️⃣ ارسال پیام به دیگر کشورهای عربی که هنوز در حمایت از سوریه مردد هستند، با این تأکید که سوریه به همراه عربستان سعودی در حال پیشروی است و آن‌ها نباید این فرصت را از دست بدهند.

7️⃣ اطمینان‌بخشی به عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی قبل از سفر به ترکیه، مبنی بر اینکه سوریه جدید قصد دارد به‌عنوان پل ارتباطی بین خلیج‌فارس و ترکیه عمل کند و مسیری برای پروژه‌های فراملی به سمت ترکیه و اروپا باشد.

✅ سفر شرع به عربستان در کانون توجه جهان قرار خواهد داشت و بسیاری منتظر نتایج آن هستند چرا که این سفر می‌تواند کلید طلایی سوریه به سوی شروعی جدید باشد.

🔁 مطالب مرتبط
▫️پروژه اقتصاد سیاسی عربستان و امارات در شام
▫️ سوریه جدید: مسیری از ویرانه
▫️سوریه پسا اسد و نظم جدید منطقه‌ای

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/233
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🌐سیاست ترامپ در قبال ونزوئلا و تأثیر آن بر ایران

#تحلیل_کوتاه

🔹از زمان به قدرت رسیدن هوگو چاوز از حزب سوسیالیستی و ضدامپریالیستی جنبش جمهوری پنجم در ونزوئلا (۱۹۹۹) روابط این کشور با آمریکا در تنش فزاینده بوده است. سیاست خارجه آمریکا در قبال ونزوئلا در دوران جرج بوش و باراک اوباما به صورت تحریم‌های متعدد به دلایل مختلف (قاچاق، حقوق بشر و...) جلوه‌گر شد. با این حال این ترامپ بود که از سال ۲۰۱۷، تحریم‌های گسترده‌ای علیه شرکت‌ها و کشتی‌های نفتی و همچنین سیستم‌های مالی ونزوئلا اعمال کرد و تاکنون تداوم یافته‌اند. اکنون نیز برخی پیش‌بینی می‌کنند این سیاست‌ها با ورود مجدد ترامپ به کاخ سفید بازگردند.

🔸به طور کل چندین علت را می‌توان علت تیرگی روابط میان دو کشور دانست. نخست مهاجرین لاتین است که از مرزهای جنوبی وارد آمریکا می‌شوند و یکی از اصلی‌ترین دغدغه‌های رأی‌دهندگان آمریکایی هستند. رقم بالایی از مهاجرین غیرقانونی، ونزوئلایی هستند. دوم، معادلات قدرت در آمریکای جنوبی است. هرچه کشورهای سوسیالیست و ضدآمریکایی در نیمکره غربی بیشتر باشند، امنیت آمریکا در این منطقه بیشتر به خطر می‌افتد. کشورهای سوسیالیستی آمریکای لاتین در پازلی بزرگ‌تر، بستر مناسبی برای ورود چین به حیاط خلوت آمریکا محسوب می‌شوند.

🔸با این حال چین تنها کشوری نیست که آمریکا نگران اتحاد ونزوئلا با آن است. سیاست‌های چماقی آمریکا باعث نزدیک‌ترشدن کشورهای باشگاه تحریمی‌ها به یکدیگر شده است که ایران از همه آنها مهم‌تر است. با افزایش تحریم‌ها دو کشور روابط خود را افزایش دادند که این شامل افزایش صادرات نفت ایران به ونزوئلا، تولید خودرو در این کشور، رزمایش‌های نظامی مشترک و... می‌شود. اگرچه روابط مساعد دو کشور پیش از تشدید تحریم‌ها و از زمان چاوز وجود داشت؛ اما نمی‌توان منکر شد که تحریم‌ها می‌توانند این روابط را تقویت کنند.

🔸در میان اعضای تیم سیاست خارجه ترامپ، کسانی همچون مارکو روبیو، اولین وزیر امور خارجه لاتین‌تبار تاریخ آمریکا، حضور دارند که طرفدار فشار حداکثری علیه مادورو و لغو تمامی مجوزهای نفتی اعطاشده به ونزوئلا توسط بایدن هستند. این افراد به طور کلی معتقدند که تنها راه شکست دشمنان آمریکا اتخاذ رویکرد سختگیرانه و وادارکردن آنها به تسلیم است. با این حال مشخص نیست ترامپ تا چه حد به سخنان آنان گوش دهد. اخیراً ترامپ ریچارد گرنل، فرستاده ویژه خود را به ونزوئلا فرستاد تا در مورد آزادی ۶ زندانی آمریکایی با مادورو مذاکره کند که موفقیت‌آمیز بود. ممکن است ترامپ به دلیل دو تجربه شکست‌‎خورده از فشار حداکثری (ونزوئلا و ایران) تصمیم بگیرد این بار، نخست روش تعامل محدود را امتحان کند.

🔸برای فهم اثر کاهش تحریم بر روابط میان ایران و ونزوئلا باید منازعه این دو کشور با آمریکا را با یکدیگر مقایسه کرد. هر دو کشور تا حدی متأثر از عوامل هویتی در روابطشان با آمریکا هستند. اما تفاوت مهمی که ونزوئلا با ایران دارد این است که موضوعات مورد مناقشه‌اش با آمریکا به پیچیدگی و حساسیت ایران (مسئله هسته‌ای، تنش با اسرائیل، سابقه طولانی‌تر منازعه و...) نیستند. همچنین روابط کنونی ایران و ونزوئلا آنچنان عمیق و محکم نیست که بتواند مانع جدی برای چرخش سیاست خارجه مادورو باشد. علاوه‌براین، ترامپ تمایلی به اشاعه دموکراسی ندارد و بنابراین راحت‌تر از بایدن می‌تواند با دولت مادورو کنار بیاید و اپوزوسیون ونزوئلا را کنار بگذارد که این در جلب نظر مادورو مؤثر است. در این صورت احتمال فاصله‌گیری از ایران را افزایش می‌دهد و حداقل انگیزه مادورو برای گسترش روابط را کاهش می‌دهد.

🔸البته نباید الگوی اثر تحریم را ساده‌سازی کرد. کاهش تحریم‌های ونزوئلا می‌تواند این کشور را به لحاظ سیاسی از ما دور کند؛ اما افزایش تحریم می‌تواند وضعیت این کشور را به حدی برساند که در روابط اقتصادی منفعتی برای ایران نداشته باشد. ونزوئلای تحت تحریم محیط مناسبی برای سرمایه‌گذاری یا فعالیت اقتصادی نیست و در پرداخت هزینه واردات خود با مشکل جدی مواجه است.

✅تاکنون روزهای نخستین دولت ترامپ به ارسال سیگنال‌های مثبت یا حداقل عدم سیگنال منفی به ایران و ونزوئلا سپری شده است. روابط میان آمریکا با دشمنانش از الگوی مشخصی پیروی می‌کند: چماق دشمنان را به یکدیگر نزدیک می‌کند و هویج نتیجه معکوس دارد. با این حال این سیگنال‌های مثبت را نباید به معنای کنارگذاشتن همیشگی سیاست فشار حداکثری ترامپ دانست. به نظر نمی‌رسد ترامپ شخصی باشد که در ناکامی در استفاده از هویج، خواستار استفاده مجدد از آن باشد. اطرافیان تندرو او نیز می‌توانند فرمان سیاست خارجه او را دوباره به سمت دوره نخست بچرخانند.

🔁مطالب مرتبط
▫️رویکرد ترامپ در قبال چین و پیامدها برای ایران

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/232
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


🔵 ردپای روسیه در اقتصاد قاره آفریقا

#اکوتهران

🔸حضور اقتصادی روسیه در آفریقا، علیرغم اینکه محدودتر از چین و اروپا است، از حیث نفوذ در بخش‌های کلیدی و همچنین رشد فزاینده در سایه تحریم‌های جنگ اوکراین واجد اهمیت است. باید توجه داشت که علیرغم سهم کمتر از بازارهای اقتصادی آفریقا، روسیه به عنوان میراث‌دار اتحاد جماهیر شوروی قدرت نرم قابل‌توجهی میان کشورهای استعمارزده در این قاره دارد و بسیاری از این ملل، از کمک‌های توسعه‌ای شوروی در سال‌های جنگ سرد خاطره خوشی دارند.

💢حوزه‌های همکاری

🔹حضور روسیه در آفریقا پس از فروپاشی شوروی تا سال ۲۰۱۰ محدود بود و اولین نمودهای بازگشت روسیه به آفریقا در این زمان مشاهده شد. با این‌حال، برگزاری اولین نشست روسیه-آفریقا در سال ۲۰۱۹ به عنوان نقطه عطف همکاری‌های اقتصادی دو طرف عنوان می‌شود. این اجلاس که دومین دوره آن نیز در سال ۲۰۲۳ برگزار گردید، اولین گردهمایی جدی رهبران آفریقایی با روسیه پس از فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱ به شمار می‌رفت و به انعقاد توافقات گسترده‌ای نیز انجامید.

🔹در دهه‌های اخیر روابط دو طرف در دو حوزه انرژی و صنایع استخراجی رو به گسترش بوده و شرکت‌های روسی قراردادهای متعددی را در حوزه استخراج، پالایش و فروش نفت در آفریقا منعقد نموده‌اند. لوک‌اویل، گازپروم و روس‌نفت در الجزایر، آنگولا، غنا، مصر، کامرون، ساحل عاج، کنگو، سیرالئون و موزامبیک حضور دارند. شرکت‌های آل‌روسا، روس‌جئو و روس‌آل در حوزه طلا، الماس و اورانیوم در کشورهای آنگولا، زیمباوه، گینه و کنگو سرمایه‌گذاری کرده‌اند. در مقابل، روسیه ضلع سومی برای طرف‌های آفریقایی در رقابت فزاینده چین و آمریکا بر سر منابع به شمار می‌رود.

🔹روسیه مهم‌ترین تامین‌کننده تجهیزات نظامی در آفریقاست و بنابر برآوردهای موجود، ۴۰ تا ۵۰ درصد تجهیزات نظامی در آفریقا توسط روسیه تامین می‌شود. برخلاف کشورهای غربی، روسیه کمتر در تامین تجهیزات نظامی شرط و شروط سیاسی مطرح می‌کند و همین مسئله بر جذابیت صنایع دفاعی روسیه در آفریقا افزوده است. براساس گزارش SIPRI روسیه در سال گذشته موفق شد که جای چین را در بازار تسلیحات جنوب صحرای آفریقا پر کند و بدین ترتیب سیطره خود بر بازار تسلیحات آفریقا را گسترش دهد.

🔹علاوه بر تامین تسلیحات، روسیه بازیگری مهم در عرصه خدمات خصوصی امنیتی در آفریقاست و پیمانکاران نظامی خصوصی (PMCs) نزدیک به روسیه –بالاخص گروه واگنر- در آفریقا علاوه بر تامین امنیت سرمایه‌گذاری‌های استخراجی روسیه، در ارائه خدمات مشابه به حاکمان آفریقایی در مناطقی همچون لیبی، جمهوری آفریقای مرکزی و مالی نقش داشته‌اند.

🔹تجارت روسیه و آفریقا از ۱.۶ میلیارد دلار در سال ۲۰۰۱ به بیش از ۲۴.۵ میلیارد دلار در سال ۲۰۲۳ رسیده که در این میان، سهم محصولاتی همچون غلات، کود و فرآورده‌های نفتی از سایر کالاها بیشتر است. در سال ۲۰۲۳ بیش از ۳۰% صادرات محصولات کشاورزی روسیه به آفریقا بوده است. بالاخص پس از جنگ اوکراین، بازار غلات تا اندازه زیادی دچار بحران شد و امنیت غذایی کشورهای آفریقایی با تهدید جدی مواجه شد. در این میان، روسیه از ظرفیت و جایگاه ویژه خود در بازار غلات به نفع افزایش نفوذ در قاره آفریقا استفاده و در مواردی، محصولات کشاورزی را در قالب کمک‌های غذایی به کشورهای آفریقایی ارسال نمود.

🔹روسیه به مراتب کمتر از چین، اروپا و آمریکا امکان ارائه پیشنهادهای تامین مالی و سرمایه‌گذاری سخاوتمندانه در پروژه‌های زیرساختی و توسعه‌ای آفریقا دارد و سهم آن در سرمایه‌گذاری خارجی آفریقا کمتر از یک درصد از کل است. با این‌حال، حضور روسیه در حوزه زیرساخت به سبب خودکفایی نسبی و انتقال فناوری مورد توجه بوده است. به عنوان مثال، شرکت برق‌آبی روس‌هیدرو دستکم ۳۳ پروژه در ۱۲ کشور آفریقایی در دست احداث دارد و بزرگترین نیروگاه برق هسته‌ای آفریقا با ظرفیت ۴۸۰۰ مگاوات در مصر توسط روسیه ساخته می‌شود.

💢 ویژگی‌های کلیدی

✅به طور کلی چند ویژگی شاخص در روابط اقتصادی روسیه و آفریقا وجود دارد. اولین ویژگی این روابط وجود نوعی ساختار تجاری نامتقارن است که در آن روسیه در ازای کالاهای مصرفی و نهایی، مواد اولیه و خام از آفریقا دریافت می‌کند. کالاهای محوری تامین شده توسط روسیه در یک تعریف موسع ماهیت امنیتی و راهبردی برای آفریقا دارند –تسلیحات، انرژی، غلات و خدمات امنیتی- و در مقابل روسیه نیز منابعی با اهمیت راهبردی از آفریقا به سرزمین خود باز می‌گرداند. همین مسئله به ظهور دومین خصیصه مهم در روابط روسیه و آفریقا یعنی دولت محوری و برقراری معادله منابع در مقابل امنیت انجامیده است.

🔁مطالب مرتبط
▫️برندگان و بازندگان رشد اقتصادی در آفریقا
▫️آسمان کشورهای ساحل؛ بازار داغ پهپادهای ترک و هواگردهای روس

✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/230
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1


♦️جوانان آمریکا و بیان نظراتشان راجع به اسرائیل
◼️امریکن انترپرایز
📝ساموئل جی.آبرامز


#تهران_ریویو

🔹داده‌های پیمایشی اخیر نشان می‌دهند که در مقایسه با مدت کوتاهی پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، جوانان آمریکایی دیدگاه خود را نسبت به اسرائیل تغییر اساسی داده‌اند. اگر پیروزی شگفت‌آور دونالد ترامپ در انتخابات نبود، نگاه جوانان آمریکایی به این سرعت تغییر نمی‌کرد؛ زیرا دانشجویان را در بیان حمایتشان از اسرائیل بدون ترس از طردشدن توسط جامعه جسورتر کرده است.

🔸در آغاز عملیات ۷ اکتبر و تنها چند روز بعد از حمله به اسرائیل توسط حماس، داده‌های پیمایشی از نظرسنجی هریس-هاروارد نشان می‌دادند که جوانان در مقایسه با نسل‌های پیشین، کمتر از اسرائیل حمایت می‌کنند. در حالی که جامعه آمریکا به طور گسترده‌ای (۸۴٪ به ۱۶٪) از اسرائیل در مقابل حماس حمایت می‌کرد، پس از ۷ اکتبر، تنها نیمی از افراد بین ۱۸ تا ۲۴ سال حامی اسرائیل بودند. در همین حال، ۹۵٪ از آمریکایی‌های بالای ۶۵ سال طرفدار اسرائیل بودند.

🔸یک سال بعد، در اکتبر ۲۰۲۴، دیدگاه جوانان آمریکایی باز هم تغییری نکرد. داده‌های نظرسنجی در دو هفته پیش از انتخابات ریاست جمهوری نشان داد که ۸۱٪ آمریکایی‌ها حامی اسرائیل و تنها ۱۹٪ آنها حامی حماس هستند. نسل‌های بزرگ‌تر با فاصله بسیار زیادی از جوانان، حامی اسرائیل بودند. در هر صورت، چهار ماه پیش، تنها ۵۷٪ از آمریکایی‌های ۱۸ تا ۲۴ ساله از اسرائیل حمایت می‌کردند که درصدی پایین‌تر از ۲۵ تا ۳۴ ساله‌ها (با ۶۵٪ طرفداری از اسرائیل) بود. مسن‌ترین قشر جامعه، یعنی ۶۵ ساله‌ها به بالا مجدداً قوی‌ترین حامیان اسرائیل (۹۴ درصد) بودند. این آمار بحث‌هایی را در مورد مسئله شکاف نسلی مطرح کرد که طبق آن جوانان آمریکایی دیدگاه مثبت‌تری نسبت به فلسطینیان در مقایسه با مردم اسرائیل دارند.

🔸با این وجود، داده‌‌های پیمایش ژانویه امسال از هاروارد-هریس این شکاف نسلی را رد کرد و به نظر می‌رسد جوانان آمریکایی به طور اساسی نگاه خود را نسبت به اسرائیل تغییر داده‌اند. این تغییر بسیار پرسش‌برانگیز است. آخرین داده‌ها نشان می‌دهد که نه تنها جامعه به جای حماس، بیشتر از اسرائیل حمایت می‌کند (۷۹٪ برای اسرائیل در مقابل ۲۱٪ برای حماس)؛ بلکه همچنین ۷۹٪ جوانان ۱۸ تا ۲۴ ساله حامی اسرائیل هستند. این سطح از تغییر حتی بیش از حمایت ۲۵ تا ۳۴ ساله‌هاست که ۶۸٪ از آنها از اسرائیل طرفداری می‌کنند. البته همچنان پایین‌تر از حمایت بیش از ۹۰ درصدی افراد بالای ۶۵ سال از اسرائیل است.

🔸داده‌های جدید نشان‌دهنده این است که جامعه فرهنگ طرد [یا همان cancel culture به معنای منزوی‌کردن و حمله رسانه‌ای-اجتماعی به دیدگاه‌ها علیه گروه‌‎ دینی، قومی، جنسی] و گروه‌های فکری و اجباری خطرناک را رد کرده است. افکار عمومی به ندرت دچار تغییرات ناگهانی می‌شود. به عنوان یک استاد دانشگاه، من با بسیاری از دانشجویان مواجه بوده‌ام که به هیج وجه ترقی‌خواه محسوب نمی‌شوند؛ اما در فضای عمومی خود را چپ میانه‌رو نشان می‌دهند. تقریباً تمامی آنها به طور خصوصی به من گفته‌اند که خودشان و دوستانشان ترقی‌خواه افراطی نیستند و از اسرائیل حمایت می‌کنند. اما آنها بیمناک هستند که توسط جامعه طرد شوند.

🔸تغییر در داده‌های اخیر به این دلیل است که پیروزی دونالد ترامپ نشانۀ چرخش از فرهنگ سکوت بود و آشکار کرد که دانشجویان در حلقه‌های دانشگاهی خود نماینده ارزش‌ها و دیدگاه‌های جامعه نیستند. به عنوان مثال، پیروزی ترامپ نشان داد که حمایت از تنوع، برابری و شمولیت [در میان به اصطلاح گرایش‌های جنسی] به طور چشم‌گیری کاهش پیدا کرده است. فرمان اجرایی او برای پایان‌دادن به برنامه برابری جنسی در استخدام‌های فدرال و جایگزینی شایستگی با آن، مهر تأییدی بر این نکته است.

🔸یک مشاور دانشگاهی در نیویورک تایمز این بحث را مطرح کرد که دانشجویان اکنون معتقدند که «... این چیزی است که به آن باور دارم و می‌خواهم در مورد آن صحبت کنم. اگر مسئول پذیرش کاملاً با من مخالف است و من را رد می‌کند، مشکلی نیست؛ زیرا من چنین کسی هستم...» اکنون دانشجویان احساس می‌کنند که برای صحبت کردن و زیرسوال بردن آزاد و صادقانه راحت‌تر هستند. این رفتاری است که ماهیت آموزش عالی را می‌سازد.

✅گمان نمی‌کنم که وضعیت جدید حمایت از اسرائیل در میان جوانان تغییر واقعی در دیدگاه‌ها نسبت به اسرائیل باشد. جواب معتبرتر این است که با پیروزی دونالد ترامپ، جوانان سرانجام باورهای حقیقی خود را بروز و ظهور می‌دهند. ایده‌آل‌ها و ارزش‌های کاخ سفید در حال آزادکردن جوانان آمریکایی از هنجارهای تقلید، سانسور و فرهنگ طرد است. در نهایت، گوناگونی نظرگاه‌ها مجددا پیروز شده است.

🔁مطالب مرتبط
▫️انتخابات آمریکا؛ ترامپ چگونه پیروز شد؟


✅اندیشکده تهران✅

🌐https://institutetehran.com/art/229
🌐@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1

20 last posts shown.