تو جلسه روضه خانومها،خانم روضه خون
رو به بقیه کرد و گفت:
به شوهراتون حق ازدواج مجدد بدین تا به گناه آلوده نشن...!
همین نصیحت کافی بود که یه خانومی
بلند بشه و بره در گوش خانم جلسه ای بگه:
خدا اموات شما رو بیامرزه که با این حرفت راحتم کردی،
مونده بودم چجوری بهتون بگم...
من زن دوم شوهرتون هستم..
خانم جلسه ای با شنیدن این جمله
از حال رفت و بیهـوش شد...!
خلاصه با کلی آب پاشیدن رو صورتش
و ماساژ قلبی به هوش اومد...!
خانومه بهش گفت؛
وقتی شما در جایگاهی هستی که میتونی مردم رو دعوت به کار خوب بکنی
اول خودت باید از هر گناهی
مبرا و پاکیزه باشی،اگر خودت به حرفات پایبند نیستی الکی مردم رو نصیحت نکن...
من خودم شوهر دارم فقط میخواستم ببینم خودت به حرفهایی که میزنی ایمان داری و عمل میکنی یا نه؟!
🔸🔹
رو به بقیه کرد و گفت:
به شوهراتون حق ازدواج مجدد بدین تا به گناه آلوده نشن...!
همین نصیحت کافی بود که یه خانومی
بلند بشه و بره در گوش خانم جلسه ای بگه:
خدا اموات شما رو بیامرزه که با این حرفت راحتم کردی،
مونده بودم چجوری بهتون بگم...
من زن دوم شوهرتون هستم..
خانم جلسه ای با شنیدن این جمله
از حال رفت و بیهـوش شد...!
خلاصه با کلی آب پاشیدن رو صورتش
و ماساژ قلبی به هوش اومد...!
خانومه بهش گفت؛
وقتی شما در جایگاهی هستی که میتونی مردم رو دعوت به کار خوب بکنی
اول خودت باید از هر گناهی
مبرا و پاکیزه باشی،اگر خودت به حرفات پایبند نیستی الکی مردم رو نصیحت نکن...
من خودم شوهر دارم فقط میخواستم ببینم خودت به حرفهایی که میزنی ایمان داری و عمل میکنی یا نه؟!
🔸🔹