Epiphany of the faded blues


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Art


تکه ای از افکارم که از نشون دادنش به بقیه میترسم.
t.me/HidenChat_Bot?start=5964934055 ناشناس

Related channels  |  Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Art
Statistics
Posts filter


چنل پرایوت اگر خواستید بیاید








تصمیم گرفتم متنایی که اینجا مینویسمو وارد دفتر کنم


چقدر دلم می‌خواست آیدین رو از ته دل توی آغوشم بگیرم.


سمفونی مردگان اثر عباس معروفی


از آدمی که دنبال خودش می‌گردد و دیوانگی را پیدا می‌کند، بیش از این هم انتظار نمی‌رفت.


پدر پرسید: «دنبال چه می‌گردی؟»
آیدین گفت: « دنبال خودم.»


ناف رمان ایرانی را با سیاه‌بختی بریده اند.


به یاد میارم کودکی‌ام را
زمانی که از اجتماعی که زن در آن جایی نداشت بی‌زار بودم، گویی که خنده های زن تنها شیرینی مجالس خانوادگی بود.
از لودگی، بحث و جدال مردها خوشم نمی‌آمد و احساس غریبگی می‌کردم، انگار که از بچگی به جمع مردهایی که می‌شناختم تعلقی نداشتم.
خود را پسر بچه‌ای می‌دیدم که با زنها بیشتر خوش و بش می‌کردم، چون مردها می‌خواستند مردی چون خودشان شوم.
حال که مردی بیست ساله شده‌ام به مرد بودن خود تعلق خاطر دارم اما به دنیای مردانه‌ی مردهای خانواده، نه.
اما می‌دانم، مردی که درون من هنوز درحال رویش است، توسط زنان نوشته شده و به بلوغ رسیده.


هرچیزی که زن درش باشه زیباست.


من توده‌ای از افکارم،
نیمی از آنها مرا به باتلاقی عمیق فرو می‌برد که هرچه دست و پا می‌زنم نجات نمی‌یابم، اما نیمه‌ی دیگر به شمایل یک ناجی ظهور می‌کند و مرا از این منجلاب بیرون می‌کشد.


هوای بیرون یخبندان است، به رسم هر پاییز به زیرزمین می‌روم و در کنجی، زیر کُرسی‌ غرق می‌شوم.
«سمفونی مردگان» می‌خوانم، برای آیدین دلگیرم و دلم می‌خواهد آیدا را در آغوش بگیرم.
بین آشنایان ما کسی به هنر اهمیت نمی‌دهد، همه مردان به دنبال کاسبی هستند و من با این دو چشمانم مردی به جز خودم ندیده که اهل هنر و موسیقی باشد.
لابد عقیده‌شان این است که مرد را چه به این حرف ها! مرد باید به فکر نان درآوردن باشد،
اما که اهمیت می‌دهد؟
دنیای من و پدرم به بهشت و جهنم می‌ماند، اما با این تفاوت ناچارا باهم کنار می‌آییم.
به قدری وابستگی به تک فرزند خود دارد که نمی‌خواهد از دستم بدهد،
اما اگر روزی او را رها نکنم خودم را رها کرده‌ام.










“Self Portrait with Bandaged Ear and Pipe” by Vincent van Gogh.


سرمای شب را فقط می‌توان با سیگاری تحمل کرد.

20 last posts shown.