📚 بریم با هم یک سری کلمات مرتبط با بغل کردن و محبت رو یاد بگیریم.
Hug (بغل، در آغوش گرفتن)
🔸 She gave her friend a tight hug before leaving.
🖊 او قبل از رفتن، دوستش را محکم بغل کرد.
Embrace (در آغوش گرفتن به شکل محکمتر)
🔸 They embraced each other warmly after the long separation.
🖊 بعد از جدایی طولانی، آنها با گرمی یکدیگر را در آغوش گرفتند.
Warmth (گرما، محبت)
🔸 I could feel the warmth of her hug as she held me close.
🖊 وقتی او من را نزدیک به خودش گرفت، گرمی بغلش را حس کردم.
Affection (محبت، عاطفه)
🔸 He showed his affection by giving her a gentle hug.
🖊 او با یک بغل آرام محبتش را نشان داد.
Comfort (آرامش)
🔸 A hug can give a lot of comfort during tough times.
🖊 یک بغل میتواند در زمانهای سخت آرامش زیادی بدهد.
Emotional connection (ارتباط عاطفی)
🔸 Hugging helps build a stronger emotional connection between people.
🖊 بغل کردن به ایجاد یک ارتباط عاطفی قویتر بین افراد کمک میکند.
Cuddle (نوازش و بغل کردن)
🔸 They cuddled on the couch while watching a movie.
🖊 آنها در حالی که فیلم تماشا میکردند، روی مبل به هم چسبیده بودند.
Squeeze (فشار دادن - به خصوص برای بغل محکم)
🔸 She gave me a big squeeze to show her love.
🖊 او من را محکم فشار داد تا عشقش را نشان بدهد.
Closeness (نزدیکی)
🔸 Hugging creates a sense of closeness that words often can't express.
🖊 بغل کردن حس نزدیکیای ایجاد میکند که گاهی با کلمات نمیتوان بیان کرد.
Oxytocin (اکسیتوسین - هورمون محبت)
🔸 Hugging releases oxytocin, which is known as the "love hormone."
🖊 بغل کردن باعث ترشح اکسیتوسین میشود که به عنوان "هورمون عشق" شناخته میشود.
Hug (بغل، در آغوش گرفتن)
🔸 She gave her friend a tight hug before leaving.
🖊 او قبل از رفتن، دوستش را محکم بغل کرد.
Embrace (در آغوش گرفتن به شکل محکمتر)
🔸 They embraced each other warmly after the long separation.
🖊 بعد از جدایی طولانی، آنها با گرمی یکدیگر را در آغوش گرفتند.
Warmth (گرما، محبت)
🔸 I could feel the warmth of her hug as she held me close.
🖊 وقتی او من را نزدیک به خودش گرفت، گرمی بغلش را حس کردم.
Affection (محبت، عاطفه)
🔸 He showed his affection by giving her a gentle hug.
🖊 او با یک بغل آرام محبتش را نشان داد.
Comfort (آرامش)
🔸 A hug can give a lot of comfort during tough times.
🖊 یک بغل میتواند در زمانهای سخت آرامش زیادی بدهد.
Emotional connection (ارتباط عاطفی)
🔸 Hugging helps build a stronger emotional connection between people.
🖊 بغل کردن به ایجاد یک ارتباط عاطفی قویتر بین افراد کمک میکند.
Cuddle (نوازش و بغل کردن)
🔸 They cuddled on the couch while watching a movie.
🖊 آنها در حالی که فیلم تماشا میکردند، روی مبل به هم چسبیده بودند.
Squeeze (فشار دادن - به خصوص برای بغل محکم)
🔸 She gave me a big squeeze to show her love.
🖊 او من را محکم فشار داد تا عشقش را نشان بدهد.
Closeness (نزدیکی)
🔸 Hugging creates a sense of closeness that words often can't express.
🖊 بغل کردن حس نزدیکیای ایجاد میکند که گاهی با کلمات نمیتوان بیان کرد.
Oxytocin (اکسیتوسین - هورمون محبت)
🔸 Hugging releases oxytocin, which is known as the "love hormone."
🖊 بغل کردن باعث ترشح اکسیتوسین میشود که به عنوان "هورمون عشق" شناخته میشود.