این است زندگی
عاشق شدهام. متنفر شدهام.شکست خوردهام. پیروز شدهام.
جایزه گرفتهام. نقد شدهام. اشتباه کردهام.
از پشت خنجر خوردهام.
انتقام گرفتهام. تحقیر شدهام.
دوست داشته شدهام.
به من عشق ورزیدهاند. زیرابم را زدهاند. از کار بیکار شدهام.
دستم را گرفتهاند. سفر کردهام.
در جاده ماندهام.
تعقیب و تهدید شدهام. وحشت کردهام.
از ته دل خندیدهام.
شهری را که دوست داشتم ببینم دیدهام.
در فقر غرق شدهام.
تصادف کردهام و مرگ را جلوی چشمم دیدهام.
آدمی در همین تهران خودمان و وسط خیابان به رویم اسلحه گرم کشیده
آدمهای زیادی وسط خیابان من را در آغوش کشیدهاند.
گم شدهای را پیدا کردهام.
به مرگ فکر کردهام، به شیوههای مختلف دیگر نبودن.
به زندگی فکر کردهام، مست از خوشی آهنگ گذاشتهام و دیوانهوار رقصیدهام.
میرقصم. راه میروم.
روزهایی شنواییام را از دست دادهام. روزهایی بلند و زیاد نفس کشیدهام.
خدا را گم کردهام. خدا را دوباره پیدا کردهام. دوستانی را از دست دادهام.
مرد عزیز زندگیام را زیر خاک گذاشتهام.
نفسم با بیماری سرطان عزیزترین فرد زندگیام حبس شد
سقوط کردهام. در منجلاب دست و پا زدهام. روی سکو ایستادهام و تشویق حضار را تماشا کردهام.
نفرت ورزیدهام. از خودم متنفر شدهام. خودم را دوست داشتهام.
برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شدهام. برای ادامهی یک زندگی جنگیدهام. از این زندگی به زندگی دیگری کوچ کردهام. نفرتهایم فروکش کردهاند.
کتاب خواندهام. فیلم دیدهام.
وسط تاریخ یک کشور دیگر ایستادهام. دوستی را بعد از ۱۷ سال در شهری خیلی دور در آغوش کشیدهام. فریاد زدهام.
گریه کردهام. دوست داشتهام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شدهاند.
کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کردهام. بدنم را به سبک خودم دوست داشتهام.
هورمونهای مادرانهام فعال شدهاند.
عقل و منطقم غالب شده است.
نگذاشتهام شکستم را ببینند.
یک روزهایی تسلیم بشر شدهام.
و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبودهام.همین کافی است که امشب ۳۵ ساله شدنم را دوست داشته باشم.
✍ #آلما_توکل
📚
@audiobo0ok