Forward from: با متمم | هایلایت | محمدرضا شعبانعلی
طبقهبندی کیفیت محتوای متنی
بخش ۲ از ۲
این سطحبندی رو همینطوری از خودم درآوردم. شاید روشهای بهتری هم باشه. اما من توی ذهن خودم معمولاً این پنج سطح رو تصور میکنم.
همه رو با C مینویسم که راحتتر یادتون بمونه:
🔸️ Correctness
به این معنا که جملهها درست باشه. جملهبندی درست باشه. منطق حمله درست باشه. و به عنوان یه جمله مستقل، کسی که میخونه درک کنه و بگه جملهٔ انسانیه.
🔸️ Consistency
به این معنا که جملات متن با هم سازگاری داشته باشن. اول متن یه چیزی نگید وسطش یه چیز دیگه.
🔸️ Coherence
سطح سوم رو میشه گفت انسجام.
گاهی جملههای شما درسته. سر و ته متنتون هم به هم میخوره. اما در لایههای عمیقتر، انسجام ساختاری و معنایی توی متن نیست.
این لایه رو خود آدمها هم گاهی مشکل دارن. یعنی گاهی سواد عمیقتر، نگاه نقاد و دقتنظر لازمه تا متوجه بشیم متن منسجم نیست.
لابد دیدید من وقتی از کسی شاکی میشم میگم داری "سالاد کلمات" تحویل من میدی. 😉
اونا - بر اساس درک و قضاوت من - مشکل coherence دارن.
🔸️ Cotextualization
یا Connectedness
متصل و مربوط بودن متن به فضای بیرون از LLM هست.
وقتی از زندگی خودتون، از تجربههاتون، از قضاوتها و حتی حب و بغضتون حرف میزنین، متن به کانتکست، به جهان بیرونی وصل میشه.
سطح آخر رو هم میشه گفت:
🔸️ Creativity
معیار من براش خیلی ساده است. متنی که وقتی نوشتید و کسی خوند بگه:
چقدر خوب که فلانی هست که این رو بگه. چقدر خوب که وقت کرد این رو نوشت.
چقدر خوب که من تونستم بخونمش.
اگر این آدم این رو نمینوشت، ممکن بود هیچوقت این متن نوشته نشه و این حرف گفته نشه.
سطح پنجم، ایدئال هر نویسنده است. اما معمولاً همهٔ ما در بین این پنج سطح معلق هستیم و دائم بالا و پایین میریم (کسی هم که به سطح پنج برسه، همهٔ کارهاش در سطح پنج نخواهد بود).
هوش مصنوعی مولد، اگر حواسمون نباشه، زمینِ بازیِ تولیدِ متن رو مسطح میکنه.
آدمهای ضعیف رو کمی میاره بالا و آدمهای قوی رو تنبل یا گمراه میکنه و کمی میبره پایین. و نهایتاً یک جهان مسطح میسازه از متوسطها.
ذات تکنولوژی در بسیاری از حوزهها همینه (مگر اینکه خیلی باهاش دوست بشیم، بهش مسلط بشیم و همزمان نگاه انتقادیمون رو بهش حفظ کنیم).
تکنولوژی رفیق منتقد میخواد و نه مومن معتقد.
حالا هر موقع فرصت پیدا کنم، همین رو تمیزتر و با مثالهای بیشتر توی متمم مینویسم.
#تولید_محتوا #هوش_مصنوعی_مولد
بخش ۲ از ۲
این سطحبندی رو همینطوری از خودم درآوردم. شاید روشهای بهتری هم باشه. اما من توی ذهن خودم معمولاً این پنج سطح رو تصور میکنم.
همه رو با C مینویسم که راحتتر یادتون بمونه:
🔸️ Correctness
به این معنا که جملهها درست باشه. جملهبندی درست باشه. منطق حمله درست باشه. و به عنوان یه جمله مستقل، کسی که میخونه درک کنه و بگه جملهٔ انسانیه.
🔸️ Consistency
به این معنا که جملات متن با هم سازگاری داشته باشن. اول متن یه چیزی نگید وسطش یه چیز دیگه.
🔸️ Coherence
سطح سوم رو میشه گفت انسجام.
گاهی جملههای شما درسته. سر و ته متنتون هم به هم میخوره. اما در لایههای عمیقتر، انسجام ساختاری و معنایی توی متن نیست.
این لایه رو خود آدمها هم گاهی مشکل دارن. یعنی گاهی سواد عمیقتر، نگاه نقاد و دقتنظر لازمه تا متوجه بشیم متن منسجم نیست.
لابد دیدید من وقتی از کسی شاکی میشم میگم داری "سالاد کلمات" تحویل من میدی. 😉
اونا - بر اساس درک و قضاوت من - مشکل coherence دارن.
🔸️ Cotextualization
یا Connectedness
متصل و مربوط بودن متن به فضای بیرون از LLM هست.
وقتی از زندگی خودتون، از تجربههاتون، از قضاوتها و حتی حب و بغضتون حرف میزنین، متن به کانتکست، به جهان بیرونی وصل میشه.
سطح آخر رو هم میشه گفت:
🔸️ Creativity
معیار من براش خیلی ساده است. متنی که وقتی نوشتید و کسی خوند بگه:
چقدر خوب که فلانی هست که این رو بگه. چقدر خوب که وقت کرد این رو نوشت.
چقدر خوب که من تونستم بخونمش.
اگر این آدم این رو نمینوشت، ممکن بود هیچوقت این متن نوشته نشه و این حرف گفته نشه.
سطح پنجم، ایدئال هر نویسنده است. اما معمولاً همهٔ ما در بین این پنج سطح معلق هستیم و دائم بالا و پایین میریم (کسی هم که به سطح پنج برسه، همهٔ کارهاش در سطح پنج نخواهد بود).
هوش مصنوعی مولد، اگر حواسمون نباشه، زمینِ بازیِ تولیدِ متن رو مسطح میکنه.
آدمهای ضعیف رو کمی میاره بالا و آدمهای قوی رو تنبل یا گمراه میکنه و کمی میبره پایین. و نهایتاً یک جهان مسطح میسازه از متوسطها.
ذات تکنولوژی در بسیاری از حوزهها همینه (مگر اینکه خیلی باهاش دوست بشیم، بهش مسلط بشیم و همزمان نگاه انتقادیمون رو بهش حفظ کنیم).
تکنولوژی رفیق منتقد میخواد و نه مومن معتقد.
حالا هر موقع فرصت پیدا کنم، همین رو تمیزتر و با مثالهای بیشتر توی متمم مینویسم.
#تولید_محتوا #هوش_مصنوعی_مولد