🔴سلام
الان ۲۱ سالمه و ساکن کرج هستم
تو پادگانی که من سربازش بودم ، تعداد اتفاقای ماورایی که برام افتاد خیلی زیاد بود
برجک شماره ۱۳ آخرین برجک پادگان بود که انتهای پادگان بین دوتا تپه خیلی بزرگ تقریبا شبیه کوه ، قرار داشت چندین سال قبل یه سرباز اونجا خودکشی کرده بوده و سقفشم سوراخ بوده بخاطر تیری که اون سرباز زده ، شیشههاش شکسته و کثیف و پر از تارعنکبوت و .... در کل ؛ اون برجک متروکه شده بود ، بخاطر اون جریان هیچکسو نمیزاشتن بره اونجا که سربازا احساس بدی بهشون دست نده .از قضا ، یه شب پست ساعت ۲ شب تا ۴ صبح ؛ افتاد برای من ، اونم کجا ؟ برجک ۱۲ ! دقیقا یکی مونده به برجک متروکه !
رفتم بالا ۱۵ دقیقه ای از پستم گذشته بود که مشغول فکر کردن بودم... بعد از یک ربع بیس دیقه ، یهو چشمم افتاد به برجک ۱۳ ...
ادامه داستان