امام رضا علیه السلام روایت شده است كه: خدا اسم اعظم را به بلعم بن باعورا داد و با آن دعا می كرد و دعایش اجابت می‌شد. پس به طرف فرعون متمایل شد. هنگامی كه فرعون به هنگام تعقیب موسی علیه السلام و یارانش از مقابل وی گذر كرد، فرعون به بلعم گفت: خدا را بخوان تا موسی و یارانش را به دست ما بسپارد. بلعم سوار الاغش شد تا به دنبال موسی و یارانش بیفتد، اما الاغش سرباز زد و بلعم شروع به زدن الاغ كرد. خدای عز و جل آن الاغ را به سخن وا داشت و گفت: وای بر تو، چرا مرا می‌زنی؟ آیا می‌خواهی با تو بیایم تا پیامبر خدا موسی و گروهی از مؤمنان را به چنگ بیاوری؟! پس آن قدر آن را زد تا از پای درآمد. در نتیجه، آن اسم از زبانش جدا شد و این ‌فرموده خداوند به همین موضوع اشاره دارد: «فَانسَلَخَ مِنْهَا فَأَتْبَعَهُ الشَّیْطَانُ فَكَانَ مِنَ الْغَاوِینَ * وَلَوْ شِئْنَا لَرَفَعْنَاهُ بِهَا وَلَـكِنَّهُ أَخْلَدَ إِلَی الأَرْضِ وَاتَّبَعَ هَوَاهُ فَمَثَلُهُ كَمَثَلِ الْكَلْبِ إِن تَحْمِلْ عَلَیْهِ یَلْهَثْ» و این مثلی است كه خدا آن را زده است.

سپس امام رضا علیه السلام فرمودند: از میان حیوانات، فقط سه حیوان وارد بهشت می‌شوند: الاغ بلعم، سگ اصحاب كهف، و گرگ. دلیل ورود گرگ به این جمع این است كه پادشاهی ستمگر مردی داروغه را فرستاد تا گروهی از مؤمنان را جمع كرده و آنان را شكنجه دهد. این مرد داروغه، پسری داشت كه سخت مورد علاقه‌اش بود و آن گرگ آمد و پسرش را خورد. مرد داروغه، سخت ناراحت شد. خدا گرگ را وارد بهشت كرد، چون آن مرد داروغه را غمگین

📙تفسیر قمی ، ج ۱ ، ص ۲۴۹


@raz_Nahjolbalagheh