"از دایره روابط"
به بهانه جمع کارشناسی مردانه درباره اثر فروغ فرخزاد
نرگس کارخانهای
عکس فروغ بکگراند پوستر است و نام چهار مرد مترجم و شاعر و ... روی آن آمده است. قرار است چند هفتهای آموزش بدهند و از فروغ بگویند، با محوریت فیلماش "خانه سیاه است".
.
فروغ را شاعر پیشتاز در سنتستیزی و ساختار شکنی میدانند که زن بودنش، رنگ و بویی است که آثارش دارد و حتی علت وجود برخی آثارش همین جنسیت اوست، اصلا بسیاری از این ساختارشکنیها در ادبیات با فروغ بود که شروع شد.
.
میتوانم فروغ را با آن صدای ظریفاش که انگار دنیا را به هیچ گرفته، تصور کنم وقتی این پوستر را میدید. در توضیح، گفتهاند هدف حذف زنان نیست و به کارهای تخصصی کارشناسان اشاره میکنند، به اینکه پایان سال و شلوغی برنامهها بوده و دایره ارتباطات موسسه در این تصمیم و انتخاب موثر بوده است. به بهانه همین چالش پیش آمده بگویم: همیشه همین است.
.
"هدف حذف زن نیست" اما با انتخاب کارشناسانی که در یک فضای برابر شاید شاید میتوانستند تنها گوشهای از نظر و صحبت را داشته باشند، برنامهها پیش میروند. اتفاقا همه با همین "دایره ارتباطی" که از آن حرف میزنید انتخاب میشوند.
.
همین دایره ارتباطی مردانه که دور هم جمع میشوند و مثلا از سالهای دانشجویی و خوابگاه کنار هم درس خواندهاند و استخر رفتهاند و حالا به سر هم قسم میخورند و این طرف و آن طرف همدیگر را معرفی میکنند. نتیجهاش همین صفحات مجازی "مدرسهها" و "موسسات" و "خانه"هاست که هر چه میگردی و بالا و پایین میروی مردانی میبینی که انگار در همه چیز تخصص دارند و همه چیز را میدانند، حتی با همان حرفهای تکراری و همیشگی. نتیجه همین مناصب دولتی و هیئت علمیهای علوم انسانی و علوم اجتماعی منتقد و مدعی دانش و برابری است که خواهران و زنان خودشان هم بدون راهی به دانشگاه و بدون شغل و درآمدی ثابت زندگی میکنند. میبینند، چیزی نمیگویند و به اسم و رسم و اعتبارشان و پروژههای کوچک و بزرگ دولتی و غیردولتیشان مشغولند، کاری به "حذف زنان" ندارند. یا همان مردانی که اصلا "حوزه تخصصیشان ربطی به زنان و مسائلش ندارد" و در رسانهها و مراکز و موسسات چپ تا راست هستند. اصلا کِی دایره روابط شما زنان را به رسمیت شناخته؟
.
در این دوره و در این زمان، عدم حضور زنان، کمرنگ شدن حضورشان یا حضورشان با اجبار حجاب هیچ وقت عادی یا اتفاقی نیست.
منبع و درباره این رخداد آشنای تکراری
به بهانه جمع کارشناسی مردانه درباره اثر فروغ فرخزاد
نرگس کارخانهای
عکس فروغ بکگراند پوستر است و نام چهار مرد مترجم و شاعر و ... روی آن آمده است. قرار است چند هفتهای آموزش بدهند و از فروغ بگویند، با محوریت فیلماش "خانه سیاه است".
.
فروغ را شاعر پیشتاز در سنتستیزی و ساختار شکنی میدانند که زن بودنش، رنگ و بویی است که آثارش دارد و حتی علت وجود برخی آثارش همین جنسیت اوست، اصلا بسیاری از این ساختارشکنیها در ادبیات با فروغ بود که شروع شد.
.
میتوانم فروغ را با آن صدای ظریفاش که انگار دنیا را به هیچ گرفته، تصور کنم وقتی این پوستر را میدید. در توضیح، گفتهاند هدف حذف زنان نیست و به کارهای تخصصی کارشناسان اشاره میکنند، به اینکه پایان سال و شلوغی برنامهها بوده و دایره ارتباطات موسسه در این تصمیم و انتخاب موثر بوده است. به بهانه همین چالش پیش آمده بگویم: همیشه همین است.
.
"هدف حذف زن نیست" اما با انتخاب کارشناسانی که در یک فضای برابر شاید شاید میتوانستند تنها گوشهای از نظر و صحبت را داشته باشند، برنامهها پیش میروند. اتفاقا همه با همین "دایره ارتباطی" که از آن حرف میزنید انتخاب میشوند.
.
همین دایره ارتباطی مردانه که دور هم جمع میشوند و مثلا از سالهای دانشجویی و خوابگاه کنار هم درس خواندهاند و استخر رفتهاند و حالا به سر هم قسم میخورند و این طرف و آن طرف همدیگر را معرفی میکنند. نتیجهاش همین صفحات مجازی "مدرسهها" و "موسسات" و "خانه"هاست که هر چه میگردی و بالا و پایین میروی مردانی میبینی که انگار در همه چیز تخصص دارند و همه چیز را میدانند، حتی با همان حرفهای تکراری و همیشگی. نتیجه همین مناصب دولتی و هیئت علمیهای علوم انسانی و علوم اجتماعی منتقد و مدعی دانش و برابری است که خواهران و زنان خودشان هم بدون راهی به دانشگاه و بدون شغل و درآمدی ثابت زندگی میکنند. میبینند، چیزی نمیگویند و به اسم و رسم و اعتبارشان و پروژههای کوچک و بزرگ دولتی و غیردولتیشان مشغولند، کاری به "حذف زنان" ندارند. یا همان مردانی که اصلا "حوزه تخصصیشان ربطی به زنان و مسائلش ندارد" و در رسانهها و مراکز و موسسات چپ تا راست هستند. اصلا کِی دایره روابط شما زنان را به رسمیت شناخته؟
.
در این دوره و در این زمان، عدم حضور زنان، کمرنگ شدن حضورشان یا حضورشان با اجبار حجاب هیچ وقت عادی یا اتفاقی نیست.
منبع و درباره این رخداد آشنای تکراری