ناهماهنگی شناختی کسایی که رای میدن و اصرار دارن که بگن این یه تصمیم شخصیه و به خودمون ربط داره و کسیم حق نداره هیچی بهمون بگه در نوع خودش جالبه. ببینید یا شما معتقدید کاری که دارید میکنید تاثیرگذاره و بین «بد» و «بدتر» فرق هست، یا معتقدید که فرقی نداره که خب در اون صورت رای نمیدید. اگه معتقدید روی جامعه تاثیرگذاره این تصمیمتون خب دیگه نمیتونید یک انتخاب شخصی ساده تلقیش کنید و از وارد دیالوگ شدن با اکثریت مخالف فرار کنید، مگر اینکه به دنبال یک راه میانبر و با زحمت حداقلی برای ایجاد تغییر و تجربه احساس خودمختاری باشید، که بله در اون صورت چه لزومی به توجیه و دفاع از تصمیماتتون دارید؟ شما بلاخره یا به فردگرایی تمایل دارید و دنبال پیشرفت تو زندگی شخصیتون هستید یا دنبال بهبود جمعی.
رای دادن یک «انتخاب شخصی» نیست. انتخاب چیپس سرکهنمکی به جای ساده نیست. یک کنش سیاسیه. دلسرد شدن آدمها ازتون و قطع ارتباط کردنشون باهاتون و بحث کردناشون هم یک واکنش سیاسیه. این سر تکون دادنها و افسوس خوردنها بنابراین عجیبه.
البته یک حالت هست که در اون ممکنه رای دادن برای شما یک «انتخاب شخصی» باشه. اونم در حالتی که شغل یا سرمایهی خانوادهتون یا منافع شخصیِ دیگر وابسته باشه به رای آوردن کاندیدای خاصی یا بطور کلی به «تجدید بیعت»ی که رایگیری تلقی میشه.
که در اون صورت بهتره حداقل با خودتون صادق باشید.
#ادمین_ثانی
رای دادن یک «انتخاب شخصی» نیست. انتخاب چیپس سرکهنمکی به جای ساده نیست. یک کنش سیاسیه. دلسرد شدن آدمها ازتون و قطع ارتباط کردنشون باهاتون و بحث کردناشون هم یک واکنش سیاسیه. این سر تکون دادنها و افسوس خوردنها بنابراین عجیبه.
البته یک حالت هست که در اون ممکنه رای دادن برای شما یک «انتخاب شخصی» باشه. اونم در حالتی که شغل یا سرمایهی خانوادهتون یا منافع شخصیِ دیگر وابسته باشه به رای آوردن کاندیدای خاصی یا بطور کلی به «تجدید بیعت»ی که رایگیری تلقی میشه.
که در اون صورت بهتره حداقل با خودتون صادق باشید.
#ادمین_ثانی