میخواهم هر صبح،
که پنجره را باز میکنی
آن درختِ روبهرو من باشم
فصل تازه من باشم
آفتاب من باشم
استکان چای من باشم!
و هر پرندهای که،
نان از انگشتان تو میگیرد!
❄️ صبح آخرین شنبه سال بخیر
که پنجره را باز میکنی
آن درختِ روبهرو من باشم
فصل تازه من باشم
آفتاب من باشم
استکان چای من باشم!
و هر پرندهای که،
نان از انگشتان تو میگیرد!
❄️ صبح آخرین شنبه سال بخیر