Posts filter


من گره خویش شدم
از من بال میخواهند
گره را خویش نمیبیند
چرا بال بخواهد؟






Video is unavailable for watching
Show in Telegram


اگر فرضا؛
نوع و لحظه واکنش آدمارو به دو بخش تقسیم کنیم، یعنی "احساس و منطق". میتونه برای درک کافی باشه اما این دو کلمه دقیقا شامل چی میشن؟ دقیقا چه مسیری رو طی میکنن؟

احساس به سه واژه تجزیه بشه؛ نفس، طبع، خوی.
منطق همینطور؛ تأمل، تفکر، تدبیر.

اگر فرضا؛
مسیر طی شده بین این دو، به دو عامل تقسیم کنیم، عامل اول برای شناخت و تحلیل در لحظه که کدوم بهتره تا واکنش رو به اون بسپاریم، عامل دووم جهت مدیریت و تصمیم گیری نهایی که کدام از این دو انتخاب بشن.

عامل اول رو بگیم "اندیشه" و دووم باشه "خرد".

حالا یک فرد دارای "خرد و اندیشه" باید چه تعاریف و حالاتی داشته باشه؟


گیرم که هزار مصحف از بر داری
با آن، چه کنی که نفس کافر داری

سر را به زمین چه می‌نهی بهر نماز
آنرا به زمین بنه که بر سر داری


گفته بودم چو بیایی غم دل با تو بگویم
چه بگویم که غم از دل برود چون تو بیایی


چون خدای با تو است بیم از که داری و اگر خدای با تو نیست امید به که داری.




من از همیشه بدم می‌آید 
همیشه طولانی است
چیزهای طولانی بیهوده می‌شوند.
فرهاد نقش خویش به کوه کند، شیرین بهانه بود.


بارون شدم دونه‌دونه ریختم
چتر خریدی منو پس زدی




صبر زمانی معنا پیدا میکنه که توانی برای صبر نیست.


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
صبح بخیر.




خدا، هر آن کس را که بخواهد هدایت میکند.
خدا هر آن کس را که بخواهد، هدایت میکند.


کدوم حالت این جمله درسته؟


‏من که بوسیدمت گذاشتمت کنار، ولی می‌شه یه بوس دیگه؟


گور بابای غم
من میرسم به چیزی که لایقم


شاید شنبلیله یه مشکلی داره که یکشنبه ها نمیلیله


تا همه بجنبند
دعوت همه را بکن.

بعضی را پای نیست
بعضی را از پای خبر نیست
پایشان خفته است؛

چون همه بجنبند
آنها مشفع شوند
به حکم موافقت.

« شمس تبریزی »

20 last posts shown.