اما همین کافی بود.
همین که میدانستم که تنم درد تنت را دارد نه میل تنت را
که با تو انگار در چاه فرو میرفتم و به مرکز زمین میرسیدم.
همین که با تو انگار میمُردم و از شکل میافتادم.
همین برایم کافی بود ..
✍🏼 از میان نامههای فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان
همین که میدانستم که تنم درد تنت را دارد نه میل تنت را
که با تو انگار در چاه فرو میرفتم و به مرکز زمین میرسیدم.
همین که با تو انگار میمُردم و از شکل میافتادم.
همین برایم کافی بود ..
✍🏼 از میان نامههای فروغ فرخزاد به ابراهیم گلستان