داستان از زنان نمونه در اسلام...........................
ادامه داستان سی و چهارم📚
✍ عایشه وعبدالله بن زبیر...🌺
در حالیکه عایشه پشت پرده قرار داشت ،آن دو در طرف دیگر پرده گفتگو آغاز کردند.
در حالیکه گفتگو جریان داشت، عبدالله با سرعت
تمام در آن سوی پرده رفت، و خود را نزد خاله جان رسانید و بسیار گریه کرد ومعذرت خواست.
در ضمن آن دو سفارش را ادامه دادن و رهنمایی های پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم ) را در مورد ترک گفتگو با مسلمانان یاد آور شدند ،
واحادیث مربوطه را برای عایشه تلاوت می کردند.
بالاخره عایشه خواهرزاده اش عبدالله بن زبیر را مورد عفو قرار داد و گفتگو را با وی شروع کرد و برای کفاره سوگندش همواره غلام آزاد می کرد.
می گویند:
در همین ارتباط چهل غلام آزاد کرد ، هر گاه به یادش می آمد که در سوگند حانث شده است ، به حدی گریه می کرد که روسری مبارکش خیس می شد.
🌸ما صبح و شام چندین بار سوگند یاد کرده و حرمت آنرا رعایت نمی کنیم،
خود مان در این زمینه باید فکر کنیم تا کی دیگران نزد ما نشسته اند که اشتباهات را به ما تذکر بدهند .
کسانی که عظمت و حرمت نام الله را در دل دارند اگر سوگند بخورند حرمت آنرا در حد توان خود رعایت می کنند .
آنها می دانند که در صورت رعایت نکردن عهد و حرمت نام الله چه بر سر آنان می گذرد.
به همین خاطر هر گاه نقض سوگند به یاد عایشه می آمد، به کثرت گریه می کرد.
❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد ❤️
تمام
التماس دعا برای نویسنده داستان.
نشر داستان صدقه جاریه است.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
ادامه داستان سی و چهارم📚
✍ عایشه وعبدالله بن زبیر...🌺
در حالیکه عایشه پشت پرده قرار داشت ،آن دو در طرف دیگر پرده گفتگو آغاز کردند.
در حالیکه گفتگو جریان داشت، عبدالله با سرعت
تمام در آن سوی پرده رفت، و خود را نزد خاله جان رسانید و بسیار گریه کرد ومعذرت خواست.
در ضمن آن دو سفارش را ادامه دادن و رهنمایی های پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلم ) را در مورد ترک گفتگو با مسلمانان یاد آور شدند ،
واحادیث مربوطه را برای عایشه تلاوت می کردند.
بالاخره عایشه خواهرزاده اش عبدالله بن زبیر را مورد عفو قرار داد و گفتگو را با وی شروع کرد و برای کفاره سوگندش همواره غلام آزاد می کرد.
می گویند:
در همین ارتباط چهل غلام آزاد کرد ، هر گاه به یادش می آمد که در سوگند حانث شده است ، به حدی گریه می کرد که روسری مبارکش خیس می شد.
🌸ما صبح و شام چندین بار سوگند یاد کرده و حرمت آنرا رعایت نمی کنیم،
خود مان در این زمینه باید فکر کنیم تا کی دیگران نزد ما نشسته اند که اشتباهات را به ما تذکر بدهند .
کسانی که عظمت و حرمت نام الله را در دل دارند اگر سوگند بخورند حرمت آنرا در حد توان خود رعایت می کنند .
آنها می دانند که در صورت رعایت نکردن عهد و حرمت نام الله چه بر سر آنان می گذرد.
به همین خاطر هر گاه نقض سوگند به یاد عایشه می آمد، به کثرت گریه می کرد.
❤️اللهم صل علی محمد وآل محمد ❤️
تمام
التماس دعا برای نویسنده داستان.
نشر داستان صدقه جاریه است.
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺