شناختن عبارت است از فراچنگ گرفتن امرِ خاص و منفرد كه بهتنهايى وجود دارد، آن هم نه از حيث خاص و منفرد بودنش، كه به حساب نمىآيد، بلكه از حيث كليت يا عموميتش... و در اينجاست كه هر قدرتى آغاز مىشود. تسليمكردن چيزهاى خارجى به اختيار انسانى از طريق كليت يا عموميتشان نهفقط... به معناى فراگرفتن آنهاست بلكه به معناى به دست گرفتن آنها، اهلى ساختنشان و تملک آنها نيز هست... عقل، كه ديگرى يا غير را تحويل مىكند، از آنِ خودسازى و قدرت است.
بدينقرار لويناس به مفهوم «هستىشناسى قدرت» راه مىبرد و مدعى مىشود كه قدرت، سلطه، بهرهكشى و تماميتخواهى سياسى در نهايت در همين تماميتخواهى هستىشناسانه و معرفتشناسانه سرچشمه دارد. «خود»ى كه بدينسان شكل مىگيرد، «طرح نظامهايى را مىريزد كه او را قادر مىسازند بدين نحو در خود فروبسته بماند».
از کتابِ «کشف دیگری همراه با لویناس»
مسعود علیا
شناختن عبارت است از فراچنگ گرفتن امرِ خاص و منفرد كه بهتنهايى وجود دارد، آن هم نه از حيث خاص و منفرد بودنش، كه به حساب نمىآيد، بلكه از حيث كليت يا عموميتش... و در اينجاست كه هر قدرتى آغاز مىشود. تسليمكردن چيزهاى خارجى به اختيار انسانى از طريق كليت يا عموميتشان نهفقط... به معناى فراگرفتن آنهاست بلكه به معناى به دست گرفتن آنها، اهلى ساختنشان و تملک آنها نيز هست... عقل، كه ديگرى يا غير را تحويل مىكند، از آنِ خودسازى و قدرت است.
بدينقرار لويناس به مفهوم «هستىشناسى قدرت» راه مىبرد و مدعى مىشود كه قدرت، سلطه، بهرهكشى و تماميتخواهى سياسى در نهايت در همين تماميتخواهى هستىشناسانه و معرفتشناسانه سرچشمه دارد. «خود»ى كه بدينسان شكل مىگيرد، «طرح نظامهايى را مىريزد كه او را قادر مىسازند بدين نحو در خود فروبسته بماند».
از کتابِ «کشف دیگری همراه با لویناس»
مسعود علیا