#شرح_مثنوی_معنوی_کریم_زمانی
#مغرور_شدن_مريدان_محتاج_به_مدعيان_مزور
@molaviname
(۲۲۷۳) دیو ننموده وَرا همْنقشِ خویش
او همی گوید: ز اَبدالیم۲ و بیش
در حالی که شیطان، او را لایق این ندانسته که خود را به او نشان دهد. یعنی حتی دیو و اهریمن نیز ننگ دارند از اینکه او را همراز و همراه خود کنند، ولی او مدعی است که مقامش از اولیاء الله و اَبدال نیز بالاتر است.
(۲۲۷۴) حرفِ درویشان بدزدیده بسی
تا گمان آید که هست او خود کسی
این مرشد دروغین، سخنان و کلمات مخصوص اولیاءالله و درویشان بیخویش را که براستی مرتبهٔ فقر و حقیقت را دریافتهاند میدزدد، تا مردم گمان کنند که او حقیقتاً مقامی در عرفان دارد. [یعنی او کارش این است که فقط اصطلاحات درویشان و صوفیان را حفظ کند و در مجالس بدان تفوّه نماید تا دیگران را مفتون و شیفته خود سازد. حرف درویشان را میدزدد تا ساده دلان را به دام خودبینیهای خود افکند.]
(۲۲۷۵) خُرده گیرد در سخن بر بایزید
ننگ دارد از وجودِ او یزید
در مقام حرف و سخن حتی به مقام والای بایزید هم ایراد وارد میکند، در حالی که یزید بن معاویه با آن همه دنائتِ روح از باطن تیره و پلید او ننگ دارد و از او بیزاری میجوید. [بایزد بسطامی، از اکابر صوفیه سدهٔ سوّم هجری، نیای او گبر بود و سپس مسلمان شد. وی از اقران احمد خضرویه و ابو حَفْص و يَحْیٰ مَعاذ است و شقیقِ بلخی را نیز دیده است۲. وی با زبان خاص خود عقیده به وحدت وجود را بیان میداشته است.]
(۲۲۷۶) بینوا از نان و خوانِ۴ آسمان
پیشِ او ننداخت حق، یک استخوان
این مدّعیِ نادرست که این همه دم از مقامات عرفانی میزند، هیچ نصیب و حصّهای از معانی غیبی و حقایق آسمانی ندارد، به طوری که حق تعالی او را به اندازه سگ درگاهش نیز به رسمیت نشناخته که پاره استخوانی جلویش بیندازد.
۲. اَبْدال: ر. ک. بیت شماره (۲۶۴) همین دفتر.
٣. ر. ک. نفحات الانس، ص ۵۴.
۴. نان و خوان: کنایه از معانی غیبی و حقایق الهی.
@molaviname
🌸🌸🌸
#مغرور_شدن_مريدان_محتاج_به_مدعيان_مزور
@molaviname
(۲۲۷۳) دیو ننموده وَرا همْنقشِ خویش
او همی گوید: ز اَبدالیم۲ و بیش
در حالی که شیطان، او را لایق این ندانسته که خود را به او نشان دهد. یعنی حتی دیو و اهریمن نیز ننگ دارند از اینکه او را همراز و همراه خود کنند، ولی او مدعی است که مقامش از اولیاء الله و اَبدال نیز بالاتر است.
(۲۲۷۴) حرفِ درویشان بدزدیده بسی
تا گمان آید که هست او خود کسی
این مرشد دروغین، سخنان و کلمات مخصوص اولیاءالله و درویشان بیخویش را که براستی مرتبهٔ فقر و حقیقت را دریافتهاند میدزدد، تا مردم گمان کنند که او حقیقتاً مقامی در عرفان دارد. [یعنی او کارش این است که فقط اصطلاحات درویشان و صوفیان را حفظ کند و در مجالس بدان تفوّه نماید تا دیگران را مفتون و شیفته خود سازد. حرف درویشان را میدزدد تا ساده دلان را به دام خودبینیهای خود افکند.]
(۲۲۷۵) خُرده گیرد در سخن بر بایزید
ننگ دارد از وجودِ او یزید
در مقام حرف و سخن حتی به مقام والای بایزید هم ایراد وارد میکند، در حالی که یزید بن معاویه با آن همه دنائتِ روح از باطن تیره و پلید او ننگ دارد و از او بیزاری میجوید. [بایزد بسطامی، از اکابر صوفیه سدهٔ سوّم هجری، نیای او گبر بود و سپس مسلمان شد. وی از اقران احمد خضرویه و ابو حَفْص و يَحْیٰ مَعاذ است و شقیقِ بلخی را نیز دیده است۲. وی با زبان خاص خود عقیده به وحدت وجود را بیان میداشته است.]
(۲۲۷۶) بینوا از نان و خوانِ۴ آسمان
پیشِ او ننداخت حق، یک استخوان
این مدّعیِ نادرست که این همه دم از مقامات عرفانی میزند، هیچ نصیب و حصّهای از معانی غیبی و حقایق آسمانی ندارد، به طوری که حق تعالی او را به اندازه سگ درگاهش نیز به رسمیت نشناخته که پاره استخوانی جلویش بیندازد.
۲. اَبْدال: ر. ک. بیت شماره (۲۶۴) همین دفتر.
٣. ر. ک. نفحات الانس، ص ۵۴.
۴. نان و خوان: کنایه از معانی غیبی و حقایق الهی.
@molaviname
🌸🌸🌸