🖌 عصر اینترنت
شگفتیهای بسیاری در مورد تفاوتهای عظیم عصر اینترنت و نسل اینترنت با نمونههای عصری و نسلی پیش از آن شنیدهایم؛ و هم شکایات فراوانی از اینکه آنچه بر بشر خصوصاً کودکان و نوجوانان در این دوره میرود، اصلاً چیز خوب و خوشایندی نیست و باید به حال آن فکری کرد.
من خودم هم از اینکه گاهی کسانی را میبینم که در مواقعی مثل سر میز غذا یا در یک جلسۀ گفتگو هم حتی در گوشی خود فرورفتهاند، احساس خوبی ندارم. حتی شاید بتوانم اعتراف کنم که از غرقگی خودم هم در موجهای متصل ریلز یا هر چیز سرگرمکنندۀ دیگری در نِت گاهی شرمنده میشوم. هر آن چیزی که ما را از اتصال و صمیمیت کافی با طبیعت، با جامعه، با نزدیکان، و با شخص خودمان مانع شود، لابد چیز خوبی نیست و بسا که ضایعاتی به بار آورد. با این حال دو پرسش در اینجا سر بلند میکند: یکی اینکه این چقدر بد است و دوم اینکه چقدر امکان تغییر و پرهیز دارد.
نخست به این توجه کنیم که آنچه در تفاوت عصر اینترنت و دورههای دیگر گفته میشود دچار اغراق است. به گمانم بدیهی است که تغییراتی که از یک قرن قبل از ظهور شبکههای وب در جهان روی داد، از جهات بسیاری بسیار مهمتر بود. تصور کنید جامعه و انسان را در قبل و بعد از تلگراف و تلفن و تلویزیون، اتومبیل و هواپیما و قطار، لودر و بولدوزر و جرثقیل، سینما و شهربازی و پارک، اتوبان و آسمانخراش و کلانشهر، آموزش الزامی و دانشگاه انبوه و شیوع مطبوعات، کارخانهها و شرکتهای صنعتی و بانک و بیمۀ بینالمللی، و چیزهایی از این دست که از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم پیدا و تکمیل شدند. به نظر میرسد آنها، حتی در روابط اجتماعی و احوال فرهنگی، تغییراتی پرمایهتر و اثرگذارتر داشتند تا اینترنت.
اما، فارغ از تفاوت بر سر کوچکی و بزرگی تحولات مربوطه، در مورد جنبههای بد و زیانمند دنیای صنعتی هم کمتر از اینترنت هشدار داده نشد. بهعنوان یک نمونه کوچک خوب است به این توجه کنیم که برج ایفل، همچون نمادی از صنعت مدرن، ابتدا به قصد برپا کردن نمادی برای نمایشگاه بینالمللی ۱۸۸۹ و سپس برچیدن آن طراحی شد، و حتی در همین حد هم مورد انتقاد شدید جمعی از نویسندگان و روشنفکران آن زمان قرار گرفت. درحالیکه اینک یکی از دیدنیترین سازههای جهان است.
@mardihamorteza
(ادامه👇🏻)
شگفتیهای بسیاری در مورد تفاوتهای عظیم عصر اینترنت و نسل اینترنت با نمونههای عصری و نسلی پیش از آن شنیدهایم؛ و هم شکایات فراوانی از اینکه آنچه بر بشر خصوصاً کودکان و نوجوانان در این دوره میرود، اصلاً چیز خوب و خوشایندی نیست و باید به حال آن فکری کرد.
من خودم هم از اینکه گاهی کسانی را میبینم که در مواقعی مثل سر میز غذا یا در یک جلسۀ گفتگو هم حتی در گوشی خود فرورفتهاند، احساس خوبی ندارم. حتی شاید بتوانم اعتراف کنم که از غرقگی خودم هم در موجهای متصل ریلز یا هر چیز سرگرمکنندۀ دیگری در نِت گاهی شرمنده میشوم. هر آن چیزی که ما را از اتصال و صمیمیت کافی با طبیعت، با جامعه، با نزدیکان، و با شخص خودمان مانع شود، لابد چیز خوبی نیست و بسا که ضایعاتی به بار آورد. با این حال دو پرسش در اینجا سر بلند میکند: یکی اینکه این چقدر بد است و دوم اینکه چقدر امکان تغییر و پرهیز دارد.
نخست به این توجه کنیم که آنچه در تفاوت عصر اینترنت و دورههای دیگر گفته میشود دچار اغراق است. به گمانم بدیهی است که تغییراتی که از یک قرن قبل از ظهور شبکههای وب در جهان روی داد، از جهات بسیاری بسیار مهمتر بود. تصور کنید جامعه و انسان را در قبل و بعد از تلگراف و تلفن و تلویزیون، اتومبیل و هواپیما و قطار، لودر و بولدوزر و جرثقیل، سینما و شهربازی و پارک، اتوبان و آسمانخراش و کلانشهر، آموزش الزامی و دانشگاه انبوه و شیوع مطبوعات، کارخانهها و شرکتهای صنعتی و بانک و بیمۀ بینالمللی، و چیزهایی از این دست که از اواخر قرن نوزدهم تا اواخر قرن بیستم پیدا و تکمیل شدند. به نظر میرسد آنها، حتی در روابط اجتماعی و احوال فرهنگی، تغییراتی پرمایهتر و اثرگذارتر داشتند تا اینترنت.
اما، فارغ از تفاوت بر سر کوچکی و بزرگی تحولات مربوطه، در مورد جنبههای بد و زیانمند دنیای صنعتی هم کمتر از اینترنت هشدار داده نشد. بهعنوان یک نمونه کوچک خوب است به این توجه کنیم که برج ایفل، همچون نمادی از صنعت مدرن، ابتدا به قصد برپا کردن نمادی برای نمایشگاه بینالمللی ۱۸۸۹ و سپس برچیدن آن طراحی شد، و حتی در همین حد هم مورد انتقاد شدید جمعی از نویسندگان و روشنفکران آن زمان قرار گرفت. درحالیکه اینک یکی از دیدنیترین سازههای جهان است.
@mardihamorteza
(ادامه👇🏻)