تردیدی نیست که قرآنِ کریم مقامِ زن را، نه در قیاسِ محیط جاهلی که در قیاس با همۀ برداشتهای دنیای کهن، تعالی داده است، ولی بقایای تفکّر جاهلی و شاید هم بقایای فرهنگهای کهنهای که جامعۀ اسلامی بر ویرانههای آنها شالودۀ خود را استوار کرده، سبب شده است که در محیط اسلامی، زن پایگاه والای خویش را، جز در مواردی استثنایی، نتواند به دست آورد.
هرچه هست این روایات [یعنی روایاتی که در مذمّت زنان است]، بر سرِ زبانهای مردم بوده و آنها را گفتۀ رسول (ص) تلقّی میکردهاند و از رهگذر شیوع آنها در محیط اجتماعی ما فرهنگی شکل گرفته است که چهرۀ زن را به گونهای نه چنان که هست و نه چنان که شایستۀ نگاه انسانی است، تصویر کرده است.
ابوهِلال عسکری (وفات پس از ۳۹۵)، ادیب و ناقد بزرگ عربزبان، در در کتاب «دیوان المعانی» که سفینهای است از شاهکارهای نظم و نثر عرب، فصلی پرداخته است با عنوان «مَن أَحَبَّ لِبَناتِهِ المَوتَ» (دربارۀ کسانی که آرزوی مرگ دختر خود را داشتهاند)... .».
در میان آن همه برخوردهای منفی و شرمآور نسبت به زن و دختر، البته کسانی هم بودهاند که داشتن دختر را بر پسر ترجیح میدادهاند و رسالههای مفردی هم با عنوان «فَضلُ البَنات عَلَی البَنین» (برتری دختران بر پسران) تألیف میکردهاند».
در سراسر تاریخ شعر فارسی و شعر ملل اسلامی شاید حتی یک بیت نتوان یافت که مخاطبِ تربیتی آن دختران یا زنان باشند... و اگر قدری انصاف به کار بریم میتوانیم بگوییم مخاطبِ آن انسان است به طور کُلّ.
با چراغ و آینه، استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، ص ۸۱، ۸۳، ۸۵، ۱۰۱
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw
هرچه هست این روایات [یعنی روایاتی که در مذمّت زنان است]، بر سرِ زبانهای مردم بوده و آنها را گفتۀ رسول (ص) تلقّی میکردهاند و از رهگذر شیوع آنها در محیط اجتماعی ما فرهنگی شکل گرفته است که چهرۀ زن را به گونهای نه چنان که هست و نه چنان که شایستۀ نگاه انسانی است، تصویر کرده است.
ابوهِلال عسکری (وفات پس از ۳۹۵)، ادیب و ناقد بزرگ عربزبان، در در کتاب «دیوان المعانی» که سفینهای است از شاهکارهای نظم و نثر عرب، فصلی پرداخته است با عنوان «مَن أَحَبَّ لِبَناتِهِ المَوتَ» (دربارۀ کسانی که آرزوی مرگ دختر خود را داشتهاند)... .».
در میان آن همه برخوردهای منفی و شرمآور نسبت به زن و دختر، البته کسانی هم بودهاند که داشتن دختر را بر پسر ترجیح میدادهاند و رسالههای مفردی هم با عنوان «فَضلُ البَنات عَلَی البَنین» (برتری دختران بر پسران) تألیف میکردهاند».
در سراسر تاریخ شعر فارسی و شعر ملل اسلامی شاید حتی یک بیت نتوان یافت که مخاطبِ تربیتی آن دختران یا زنان باشند... و اگر قدری انصاف به کار بریم میتوانیم بگوییم مخاطبِ آن انسان است به طور کُلّ.
با چراغ و آینه، استاد محمدرضا شفیعی کدکنی، ص ۸۱، ۸۳، ۸۵، ۱۰۱
https://t.me/joinchat/AAAAAD7Fssu7AgJ7o97tgw