Forward from: M F
کودک، والد و بالغ در روابط اجتماعی
به اعتقاد اریک برن وقتی که ۲ تا آدم روبروی هم قرار می گیرند انگار ۲ شخصیت ۳ بخشی روبروی هم قرار گرفته اند. بطور كلی شش رابطه بين حالات نفسانی دو نفر وجود دارد كه عبارتند از رابطه:
۱. كودك - كودك،
۲. کودک - والد،
۳. کودک - بالغ،
۴. والد - والد،
۵. والد - بالغ
۶. و بالغ - بالغ
۱. کودک -کودک
وقتی که شما دارید با دوستان آب بازی می کنید وقتی که شروع می کنید به تعریف جوک و اس ام اس خواندن برای همدیگر و وقتی باهم شوخی می کنید، دارید وارد یک رابطه کودک-کودک می شوید.
۲. کودک - والد
در این رابطه یک طرف رابطه نقش پدر و مادر را بازی می کند و نفر دیگر می رود در لاک کودکی اش. در بدترین حالت (و متاسفانه رایج ترینش) والد جنبه سختگیرش را می آورد وسط و هی امر و نهی می کند و کودک بخش سازگارش را و هی می گوید: چشم چشم شما درست می فرمایید. اما رابطه والد-کودک همیشه اینقدر هم وحشتناک نیست کافی است که والد جنبه حمایت گرش را وارد کند و کودک طرف مقابل خودش را لوس کند. در این حالت چیزی شکل می گیرد که اریک برن اسمش را گذاشته نوازش و معتقد است که همه ما آدمها به نوازش کردن و نوازش شدن احتیاج داریم.
۳. کودک - بالغ
این هم وقتی است که یک طرف رابطه دارد با منطقش حرف می زند و می خواهد تصمیمات منطقی بگیرد اما طرف مقابل هی می خواهد قضیه را عاطفی کند و با گریه کردن و لوس بازی و ناز کشیدن بازی را به نفع خودش تمام کند. مثلاً تصور کنید که شوهر دارد یک قضیه را برای زنش توضیح می دهد و از او می خواهد که در این راه کمکش کند اما یک دفعه زن می زند زیر گریه و می گوید که تو اصلاً به فکر من نیستی و به توجه نمی کنی و الی آخر.
۴. والد - والد
در حالت والد- والد هر دو طرفمان می خواهیم ژست یک بزرگسال چیز فهم را بگیریم اگر والد حمایت کننده مان وسط باشد، مثالش می شود حرف زدن در مورد آب و هوا و تایید همدیگر و گفتن " به به ! به به!" به هم. اما خدا نکند والد کنترل کننده و انتقادگر بیاد وسط، آن وقت است که دعوا شروع می شود و هر کس می خواهد حرف های خودش را به کرسی بنشاند. همه می روند در نقش پدر و مادر سختگیر گذشته.
۵. والد - بالغ
این رابطه هم خیلی رایج است یعنی وقتی یک طرف دارد با منطق رفتار می کند یا حرف می زند اما طرف مقابل شروع می کند به انتقادهای سخت گیرانه خندیدن و مسخره کردن و هره بازی. مثلا تصور کنید یک نفر دارد سخنرانی می کند که یکدفعه یک نفر از وسط جمع شروع می کند به بلند بلند خندیدن و انتقاد کردن و مسخره کردن سخنران.
۶. بالغ - بالغ
در این رابطه هم ما و هم طرف مقابلمان منطقی هستیم و همه چیز مطابق منطق پیش می رود و عاطفه دخالتی در رابطه ندارد. مثلاً وقتی که ما با استادمان در مورد یک موضوع درسی حرف می زنیم احتمال دارد این بازی را راه انداخته باشیم.
بازیها عبارتند از یک سلسله مراوده ها که بین افراد و برای ارتباط برقرار کردن به کار میروند. تمام اعمال متقابل انسانها طبق بازیهای مرسوم و آدابی که از دل این بازیها بیرون آمده، انجام میشود و اصولاً میتوان گفت تمام رفتارهای اجتماعی و گاهی خصوصی انسانها، بازی است.
به اعتقاد اریک برن وقتی که ۲ تا آدم روبروی هم قرار می گیرند انگار ۲ شخصیت ۳ بخشی روبروی هم قرار گرفته اند. بطور كلی شش رابطه بين حالات نفسانی دو نفر وجود دارد كه عبارتند از رابطه:
۱. كودك - كودك،
۲. کودک - والد،
۳. کودک - بالغ،
۴. والد - والد،
۵. والد - بالغ
۶. و بالغ - بالغ
۱. کودک -کودک
وقتی که شما دارید با دوستان آب بازی می کنید وقتی که شروع می کنید به تعریف جوک و اس ام اس خواندن برای همدیگر و وقتی باهم شوخی می کنید، دارید وارد یک رابطه کودک-کودک می شوید.
۲. کودک - والد
در این رابطه یک طرف رابطه نقش پدر و مادر را بازی می کند و نفر دیگر می رود در لاک کودکی اش. در بدترین حالت (و متاسفانه رایج ترینش) والد جنبه سختگیرش را می آورد وسط و هی امر و نهی می کند و کودک بخش سازگارش را و هی می گوید: چشم چشم شما درست می فرمایید. اما رابطه والد-کودک همیشه اینقدر هم وحشتناک نیست کافی است که والد جنبه حمایت گرش را وارد کند و کودک طرف مقابل خودش را لوس کند. در این حالت چیزی شکل می گیرد که اریک برن اسمش را گذاشته نوازش و معتقد است که همه ما آدمها به نوازش کردن و نوازش شدن احتیاج داریم.
۳. کودک - بالغ
این هم وقتی است که یک طرف رابطه دارد با منطقش حرف می زند و می خواهد تصمیمات منطقی بگیرد اما طرف مقابل هی می خواهد قضیه را عاطفی کند و با گریه کردن و لوس بازی و ناز کشیدن بازی را به نفع خودش تمام کند. مثلاً تصور کنید که شوهر دارد یک قضیه را برای زنش توضیح می دهد و از او می خواهد که در این راه کمکش کند اما یک دفعه زن می زند زیر گریه و می گوید که تو اصلاً به فکر من نیستی و به توجه نمی کنی و الی آخر.
۴. والد - والد
در حالت والد- والد هر دو طرفمان می خواهیم ژست یک بزرگسال چیز فهم را بگیریم اگر والد حمایت کننده مان وسط باشد، مثالش می شود حرف زدن در مورد آب و هوا و تایید همدیگر و گفتن " به به ! به به!" به هم. اما خدا نکند والد کنترل کننده و انتقادگر بیاد وسط، آن وقت است که دعوا شروع می شود و هر کس می خواهد حرف های خودش را به کرسی بنشاند. همه می روند در نقش پدر و مادر سختگیر گذشته.
۵. والد - بالغ
این رابطه هم خیلی رایج است یعنی وقتی یک طرف دارد با منطق رفتار می کند یا حرف می زند اما طرف مقابل شروع می کند به انتقادهای سخت گیرانه خندیدن و مسخره کردن و هره بازی. مثلا تصور کنید یک نفر دارد سخنرانی می کند که یکدفعه یک نفر از وسط جمع شروع می کند به بلند بلند خندیدن و انتقاد کردن و مسخره کردن سخنران.
۶. بالغ - بالغ
در این رابطه هم ما و هم طرف مقابلمان منطقی هستیم و همه چیز مطابق منطق پیش می رود و عاطفه دخالتی در رابطه ندارد. مثلاً وقتی که ما با استادمان در مورد یک موضوع درسی حرف می زنیم احتمال دارد این بازی را راه انداخته باشیم.
بازیها عبارتند از یک سلسله مراوده ها که بین افراد و برای ارتباط برقرار کردن به کار میروند. تمام اعمال متقابل انسانها طبق بازیهای مرسوم و آدابی که از دل این بازیها بیرون آمده، انجام میشود و اصولاً میتوان گفت تمام رفتارهای اجتماعی و گاهی خصوصی انسانها، بازی است.