Forward from: با متمم | هایلایت | محمدرضا شعبانعلی
تقریباً نیمی از محتوای کتاب گرین و مورفی، شبیه کتاب چرا به یاد میآوریم هست که قبلاً توی متمم معرفی کردیم و پیشنهاد کردیم ترجمه بشه و نشر نوین هم ترجمه کرد:
معرفی کتاب چرا به یاد میآوریم در متمم
تفاوتشون در اینه که راناگاث بیشتر به جنبههای فردی این مسئله اشاره میکنه (مثل همین خاطرات نادرستی که در دوستیها به یاد میاریم یا دردسرهای اعتماد بیشازحد به حافظه).
اما کیرا و مورفی مسئله رو بیشتر از جنبههای اجتماعی بررسی میکنن. مثلاً اینکه چی میشه سر ماجرای واکسن زدن، خاطراتی که موافقان و مخالفان واکسن نقل میکنن، دقیقاً همسو با باور اولیهشون به واکسنه! یعنی بدون اینکه بخوان به خودشون یا ما دروغ بگن، دو طرف یه چیزهایی رو تعریف میکنن که حتی «انتخاب گزینشی گذشته» نیست. گاهی صرفاً «گذشتهٔ تخیلیه».
خلاصه که به نظرم این کتاب هم مثل اون یکی کتاب ارزش ترجمه داره؛ اگر ناشری بپسنده و مترجمی حوصله داشته باشه. ارزش خوندن هم داره (البته خوندن یکی از این دو کتاب کافیه. یا راناگاث یا کیرا. چون خیلی شبیه هستن).
این بحث «یادآوری یعنی بازآفرینی گذشته» برای روانشناسهای شناختی سالهاست جا افتاده. اما توی فضای عمومی، کمتر بهش توجه شده. در سالهای اخیر که Generative AI رواج پیدا کرده، جذابیتش بیشتر شده.
چون برای کاربرها سوال میشه که چهجوری سیستمهایی که معماهای پیچیده رو حل میکنن، اینقدر در کارهای سادهای مثل اشاره به نقلقولها توهم (هالوسینیشن) دارن. و "بخشی از" جواب اینه که این سیستمها - تا امروز - نزدیکترین اختراع بشر به ساختار مغز هستن: دادهها رو ذخیره و بازیابی نمیکنن، بلکه «بازسازی و بازآفرینی» میکنن.
#هوش_مصنوعی #حافظه
معرفی کتاب چرا به یاد میآوریم در متمم
تفاوتشون در اینه که راناگاث بیشتر به جنبههای فردی این مسئله اشاره میکنه (مثل همین خاطرات نادرستی که در دوستیها به یاد میاریم یا دردسرهای اعتماد بیشازحد به حافظه).
اما کیرا و مورفی مسئله رو بیشتر از جنبههای اجتماعی بررسی میکنن. مثلاً اینکه چی میشه سر ماجرای واکسن زدن، خاطراتی که موافقان و مخالفان واکسن نقل میکنن، دقیقاً همسو با باور اولیهشون به واکسنه! یعنی بدون اینکه بخوان به خودشون یا ما دروغ بگن، دو طرف یه چیزهایی رو تعریف میکنن که حتی «انتخاب گزینشی گذشته» نیست. گاهی صرفاً «گذشتهٔ تخیلیه».
خلاصه که به نظرم این کتاب هم مثل اون یکی کتاب ارزش ترجمه داره؛ اگر ناشری بپسنده و مترجمی حوصله داشته باشه. ارزش خوندن هم داره (البته خوندن یکی از این دو کتاب کافیه. یا راناگاث یا کیرا. چون خیلی شبیه هستن).
این بحث «یادآوری یعنی بازآفرینی گذشته» برای روانشناسهای شناختی سالهاست جا افتاده. اما توی فضای عمومی، کمتر بهش توجه شده. در سالهای اخیر که Generative AI رواج پیدا کرده، جذابیتش بیشتر شده.
چون برای کاربرها سوال میشه که چهجوری سیستمهایی که معماهای پیچیده رو حل میکنن، اینقدر در کارهای سادهای مثل اشاره به نقلقولها توهم (هالوسینیشن) دارن. و "بخشی از" جواب اینه که این سیستمها - تا امروز - نزدیکترین اختراع بشر به ساختار مغز هستن: دادهها رو ذخیره و بازیابی نمیکنن، بلکه «بازسازی و بازآفرینی» میکنن.
#هوش_مصنوعی #حافظه