«دموکراسی» خلاء «شاه» را پر نمیکند!
امانوئل مَکرون
این بخشی از مصاحبه اندیشهورزانه هفتهنامه Le Un با امانوئل مَکرون در تاریخ ۸م ژوئیه ۲۰۱۵ است. مکرون از خلاء همیشگی دموکراسی سخن میگوید:
«مردم اعتراض میکنند چون خلأ وجود دارد. دموکراسی همیشه در مقاطع تاریخی بهطریق ناقصی، به صورت کمابیش شدید و متخاصمی تجسم می یابد. جمهوری فرانسه شکلی از تجسّد دموکراتیک همراه با محتوایی، یک بازنمایی نمادین و خیالی است که حمایتی جمعی ایجاد میکند. حال میتوان به جمهوری پایبند بود. اما هیچکس به دموکراسی پایبند نیست؛ به جز کسانی که آن را ندارند! مشکل واقعی امروز این است که این مفهوم خالی است، و جای خود را به خارشهای هویتی قویتر میدهد: ... اینها جنبشهای هویّتی هستند.»
مصاحبهگر میپرسد:
آیا دموکراسی لزوماً فریبنده است؟
«دموکراسی همیشه شامل نوعی ناقصی است، زیرا به خودی خود کافی نیست. در روند دموکراتیک و عملکرد آن «غایب» وجود دارد. در سیاست فرانسه، این غایب «پیکر پادشاه» است که من اساساً معتقدم مردم فرانسه خواهان مرگ او نبودند. حکومت ترور، خلأی عاطفی، خیالی و جمعی حفر کرد: «پادشاه دیگر آنجا نیست!» سپس سعی کردیم این خلأ را بازگردانیم، تا شخصیتهای دیگری را در آنجا قرار دهیم: اینها به ویژه لحظات ناپلئونی و گولیستی هستند. بقیه زمانها، دموکراسی فرانسه فضا را پر نمیکند. این را به وضوح میتوان با طرح سوال دائمی از چهره ریاستجمهوری که از زمان خروج ژنرال دوگل معتبر است، مشاهده کرد. پس از او، عادیسازی چهره ریاستجمهوری دوباره یک صندلی خالی را در قلب زندگی سیاسی قرار داد. با این حال، آنچه از رئیسجمهور انتظار میرود این است که او این وظیفه را به عهده بگیرد. همه چیز بر اساس این سوءتفاهم ساخته شد.»
امانوئل مَکرون
این بخشی از مصاحبه اندیشهورزانه هفتهنامه Le Un با امانوئل مَکرون در تاریخ ۸م ژوئیه ۲۰۱۵ است. مکرون از خلاء همیشگی دموکراسی سخن میگوید:
«مردم اعتراض میکنند چون خلأ وجود دارد. دموکراسی همیشه در مقاطع تاریخی بهطریق ناقصی، به صورت کمابیش شدید و متخاصمی تجسم می یابد. جمهوری فرانسه شکلی از تجسّد دموکراتیک همراه با محتوایی، یک بازنمایی نمادین و خیالی است که حمایتی جمعی ایجاد میکند. حال میتوان به جمهوری پایبند بود. اما هیچکس به دموکراسی پایبند نیست؛ به جز کسانی که آن را ندارند! مشکل واقعی امروز این است که این مفهوم خالی است، و جای خود را به خارشهای هویتی قویتر میدهد: ... اینها جنبشهای هویّتی هستند.»
مصاحبهگر میپرسد:
آیا دموکراسی لزوماً فریبنده است؟
«دموکراسی همیشه شامل نوعی ناقصی است، زیرا به خودی خود کافی نیست. در روند دموکراتیک و عملکرد آن «غایب» وجود دارد. در سیاست فرانسه، این غایب «پیکر پادشاه» است که من اساساً معتقدم مردم فرانسه خواهان مرگ او نبودند. حکومت ترور، خلأی عاطفی، خیالی و جمعی حفر کرد: «پادشاه دیگر آنجا نیست!» سپس سعی کردیم این خلأ را بازگردانیم، تا شخصیتهای دیگری را در آنجا قرار دهیم: اینها به ویژه لحظات ناپلئونی و گولیستی هستند. بقیه زمانها، دموکراسی فرانسه فضا را پر نمیکند. این را به وضوح میتوان با طرح سوال دائمی از چهره ریاستجمهوری که از زمان خروج ژنرال دوگل معتبر است، مشاهده کرد. پس از او، عادیسازی چهره ریاستجمهوری دوباره یک صندلی خالی را در قلب زندگی سیاسی قرار داد. با این حال، آنچه از رئیسجمهور انتظار میرود این است که او این وظیفه را به عهده بگیرد. همه چیز بر اساس این سوءتفاهم ساخته شد.»