🖊 تبارشناسی آذربایجان سرزمین آتش جاویدان
📚 آذربايجان سرزمين آتشکدهها📥 كاظم آذري سیسی
🖇نام هاي آتورپاتگان، آذرآبادگان، آذربايجان با آنكه شكل ظاهري شان در طول زمان عوض شده، اما معني و مفهوم آنها از سه هزار سال پيش هيچگونه تغييري نكرده است و در زمان حال از معني و مفهوم اين نام همان معنايي فهميده مي شود كه در سه هزار سال پيش فهميده مي شد. قبل از اينكه به معني و تعبير و تفسير اين نام ها بپردازيم لازم است درباره كلمات آتور، آذر و آتش كه كلمات متصل به اين نام ها هستند توضيحي داده شود. در اوستا كتاب ديني ايرانيان آتش به صورت Atere و Athure آمده و در زبان پهلوي به صورت Ature و در پارسي آذر و آتش آمده است.
🖇آذر يا آتش يكي از عناصر چهارگانه كه نزد ايرانيان باستان محترم و مقدس شمرده مي شد، تا آنجا كه آذر را پسر اهورا مزدا، آناهيتا ايزد آب را دختر اهورامزدا خوانده اند و روزي پنج بار در مقابل آتش، نيايش (نماز) بپا مي كردند. آتش در واقع مظهر و آيتي از خدا در روي زمين است كه از خودش نور و روشنايي مي دهد. بيشتر عارفان ايراني نور و روشنايي را مظهر حق مي دانند. عارفان و سخنوران، شاعران ايراني در عرفان و فرهنگ و ادبيات، از آتش و آذر تقديرها كردند و نمي توان آتش و آذر را در فرهنگ ايران از نام آذربايجان جدا يافت.
🖇آذربايجان يكي از سرزمين مقدس ايرانيان باستان و نمادي از تماميت ارضي و همبستگي خلل ناپذير ايران در تمام ادوار تاريخي بوده است. آذربايجان نخستين گاهوار انسانهاي انديشمند، آبشخور دين فرهنگ، عرفان و فلسفه ايراني بوده است. جاي جاي عوامل انساني و طبيعي آذربايجان اعم از رودها، كوه ها، درياچه ها، از نمادها و سنبل هاي مذهبي، اسطوره اي و تاريخي خبر مي دهد. طبق روايات اوستا و ادبيات پهلوي ايران ويج يا شهر آرماني ايرانيان يا به قول امروزي ها «ايرانشهر» را در آذربايجان دانسته اند. ايران ويج به ناحيت آذربايجان است. ايران ويج سرزمين ايرانيان در كنار رود دائي تيا (ارس) واقع شده است. وقتي زرتشت ياران خويش را ترك كمي كند به كنار رود دائي تيا (ارس) در ايران ويج كه خود در آنجا متولد شده مي رود .
🖇بنا به روايت ديني و پهلوي ايران ويج را در آذربايجان دانسته اند و بسياري از دانشمندان و مورخين و جغرافيا نويسان رود وانگوهي دائي تيا را همان رودخانه ارس شناسايي كردند. بنا به عقيده اشپيگل اوستاشناس، آلماني و دار مستتر، بار تولمه و جكسون با مشخصاتي كه از روايات اوستائي و پهلوي ذكر شده رودخانه دائي تيا (ارس) را در اران دانسته اند. بسياري از دانشمندان ديگر از قبيل يوستي، هرتسفيلد،گلدنر، رود دائي تيا را با رود كر يكي مي دانند. به موجب كتاب اوستا در يشت ها و گات ها و بندهش، ونديداد و تاكيد اشپيگل اوستا شناس ايرانويج را با اران فعلي يكي مي دانند و به موجب اسناد و مدارك بجا مانده از ادبيات پهلوي و پارسي، خانۀ زرتشت را در آذربايجان در كنار رود دائي تيا (ارس) معرفي مي كنند. علاوه بر مدارك و اسناد ذكر شده با توجه به اوضاع و احوال اقليمي و آب و هوايي ايرانويج كه در كتاب ها آمده و بنا به روايت جغرافيانويسان و مورخين، ايرانويج را همان اران مي دانند كه بين رود دائي تيا (ارس) و رود كر واقع شده است و امروز آن منطقه را به نام قره باغ (باغ بزرگ) مي شناسند.
🖇پروفسور هانري كربن تعبير ديگري از آذربايجان دارد. «جغرافياي اين سرزمين «سرزمين آتشكده ها» در نظر من همچون جغرافياي تمثيلي جلوه كرده است، يعني چشم اندازي كه معناي باطني آن را جز با چشم درون نمي توان دريافت. به خاطر اينكه مكان هاي زميني مقدس نيستند بلكه اين « نفس » است كه به مكان ها قداست مي بخشد و آنها را به مكان هاي مقدس تبديل مي كنند كه روياها و مكاشفات زمينه ي روايت هايي قرار مي گيرد كه نفس گذشته و آينده خود را در آن نمايان مي سازد.» سرزمين آذربايجان در سنت هاي ديني و ملي و آنچه به عنوان عوامل انساني و طبيعي در طول تاريخ در اين سرزمين بود، آذربايجان را به يك مكان الوهي مقدس تبديل كرده است.
🔹متن کامل این مقاله را میتوانید در شماره شانزدهم سیاستنامه مطالعه کنید.🦉
@goftemaann