..
مازیار لرستانی با انتشار این ویدیو نوشت:
صبح زود با زنگ تلفن خانمی بنام عرب حسینی بیدار شدم که از شرکتی بنام آیسین عرش تماس میگرفت.. هنوز گیج خواب بودم و کمی زمان برد تا متوجه شدم یکی از چند شرکت بزرگی است که رزومه ودر خواست کار مرا خوانده اند.. آدرس را داد و گفت؛
#مهندس_شبانکاره (مدیر شرکت)، ساعت 3 بعد از ظهر، بشما وقت ملاقات داده اند....
بسرعت برق از جا پریدم، مثل روزهای فیلمبرداری 🎬(یادش بخیر)...
داشتم گیج می زدم که مدارک ام را ردیف کنم که تلفنم دوباره زنگ خورد و نام #محمود_شهریاری را دیدم.. شاید بیست سال پیش با هم گفتگوی کوتاهی داشتیم ودیگر هیچ... صدای گرم و اشنا وپر مهرش ارامم کرد گفت: می داندکه برای مصاحبه شغلی می روم و خودش قبلا با این شرکت کار کرده
و ریاست این شرکت مهندسی بسیار محترم و دقیق است و تاکید کرد، با لباس رسمی برو.. فهمیدم در مورد مسوولیت پذیری کاری من، رییس شرکت قبلا ازایشان استعلام گرفته .. اخر مکالمه با مهربانی بمن گفت: در زندگی هر آدمی ممکن است سالهای سختی پیش بیاید
.. اما سختی ها می گذرند و خدا درهای رحمتش را خودش برای تو می گشاید قوی و مطمئن به توانایی هات برو برای مصاحبه...
... تلفن که قطع شد خودم را توی آینه دیدم.. نیاز به اصلاح داشتم.. فورا به آقا محسن آرایشگر، که سالهاست از زمره رفیقان من است زنگ زدم ، گفت ساعت یک اینجا باش، احتمالا وقت نهار و استراحتش بود...زنده باد رفاقت... بعد بسرعت سراغ کمد لباسهام رفتم.. کت تک زیاد دارم اما کت و شلوار هماهنگ نه... انشالله که مهم نیست کمی اسپرت باشم... رنگها را ست میکنم..
تلفنم دوباره زنگ می خورد این بار #هومن_حاجی_عبداللهی پشت خط است. گفت؛ شماره ات را محمود از من گرفت، برو توکل به خدا درست میشه.... اینجور نمی مونه..
بیاد #شبنم_طلوعی عزیز و پست مهربانانه اش افتادم...و تک تک همکارانی که مدام احوالپرسی می کنند و نگران بیکاری منند.
خدایا..ممنونم که هنوز همکارانم مرا ازیاد نبرده اند، هنوز دوستی ها،جدای از تلفن و دیدار برقرار است
اسمها از ذهنم می گذرند،معدود عزیزانی که در این سه سال سخت، نگرانم بودند و مراوداتشان را با من قطع نکردند.
خدایا پس هنوز در دل همکارانم جایی برای
من هست، هنوز دوستم دارند.. ؟؟
#دنیای_ستاره_ها
#بازیگران
#هنرمندان
.
.
⭐️⭐️
@iraniansuperstars ⭐️⭐️