Posts filter




انقدر غرق فکر بودم به خودم اومدم دیدم هسته‌های سیب رو در آوردم دارم میجوم.




به این فکر میکردم که عشقی که در قبالش انتظار عشق و دوست داشته شدن باشه مثل قرارداد می‌مونه و خیلی غیرواقعیه. دوست داشتن واقعی یعنی تو در قبال اون عشقی که میورزی انتظاری نداشته باشی و اون عشق رو فقط و فقط چون درونت پر از احساسات و عشقه بورزی. من عشق میورزم چون دوس دارم عشق بورزم. نه اینکه انتظار داشته باشم یه چیزی بدم و در مقابل یه چیزی دریافت کنم. آیا شما حق داری دوست داشته باشی همون عشقی که میدی رو دریافت کنی؟ بله. آیا شما حق داری توقعی داشته باشی؟ خیر‌. آیا حق داری چون عشق متقابل دریافت نمیکنی سعی کنی از دوست داشتن شخصی دست بکشی؟ بله. اما عشقی که قراردادی باشه چیزی به جز سعی در پر کردن یک خلاء نیست.


جدیدا متوجه شدم که نیازی نیست آدم فقط یه دایره دوستی داشته باشه. میشه دایره‌های دوستی مختلفی داشت. و نیازی نیست آدم‌های زیادی رو توی دایره‌ دوستی صمیمیت جا بدی. حجم دایره‌ دوستی صمیمی قادر به نگه داشتن تعداد خیلی زیادی آدم توی خودش نیست. یه سری آدم‌ها رو باید توی دایره‌ دوستی نه چندان صمیمی و بلکه سطحی نگه داشت و باهاشون هر از گاهی معاشرت کرد و این اصلا چیز بدی نیست. وقتی سعی میکنی با همه صمیمی باشی و همه رو کاملا از خودت راضی نگه داری ممکنه حتی همون چندتا دوست صمیمی هم که داری از بین بره و از دست دادن دوست صمیمی مثل پوشیدن یه جفت کفش نو میمونه که پاهاتو میزنه و اذیتت میکنه هرچند این حس برای اوایله و بعدا به اون درد عادت میکنی.


چهار صبح بلند شدم و یک تانکر اشک ریختم. هودی رو انداختم روی صورتم تا کسی توی اتوبوس نفهمه ولی احتمالا صدای فین فین دماغم اون چندتا هندی یا پاکستانی روی صندلی پشتم رو متوجه کرد. نه این که مهم باشه ولی خب در عین حال خجالت آور بود هرچند باعث نشد اشکام بند بیاد.




Forward from: Mmdinjanist
از تایمایی که نمیدونم چمه خیلی بدم میاد


a new chapter has begun i guess.


دونالد ترامپ برای اداره‌ کردن آمریکا از پکیج‌های آموزشی بنده استفاده میکنه.


حاضرم این لطف بزرگ رو به خانواده اوباما بکنم و میشل اوباما رو بگیرم.


کاش آیسان اسلامی هزاران تیکه شده بود ولی دیوید لینچ یه روز بیشتر زندگی میکرد.




لیست کارایی که تو ۲۰۲۵ میخوام امتحان کنم رو بالاخره نوشتم. مسواک زدن.


god i'm so in love with jazz what happend to us as a society that we stopped listening to it on a daily basis?!


Forward from: Mmdinjanist
اقا نمیدونم چیشد انقدر کم حرف شدم


Forward from: مزاح کردم
برای یک کوپن برنج بچه رو از آغوش مادرش جدا میکنم


کندن موهای بینی و جمع شدن اشک تو چشمت یه نوع تراپیه چون تو رو واسه کیرهایی که قراره زندگی بهت بزنه آماده میکنه.


تولد پدربزرگم ضدیخ خریدم برای ویلچرش


چرا باید یکی بیاد ۱۵۸۰ بده به یه کت که هم زیپش خرابه هم زدگی داره هم دست دومه. این آنلاین شاپا هم ملتو کسخل گیر آوردنا. سیکتیر مادرقحبه‌ها. البته ملت کسخلی هم داریم.

20 last posts shown.