Forward from: کتابخانه
شاه که دلش براى داشتن یک رعیت غنج مىزد گفت:
- نرو! نرو! وزیرت مىکنیم.
- وزیر چى؟
- وزیر دادگسترى!
- آخر این جا کسى نیست که محاکمه بشود.
پادشاه گفت: معلوم نیست. ما که هنوز گشتى دور قلمرومان نزدهایم. خیلى پیر شدهایم، براى کالسکه جا نداریم. پیادهروى هم خستهمان مىکند.
شهریار کوچولو که خم شده بود تا نگاهى هم به آن طرف اخترک بیندازد گفت: بَه! من نگاه کردهام، آن طرف هم دیارالبشرى نیست.
پادشاه بهاش جواب داد: خب، پس خودت را محاکمه کن. این کار مشکلتر هم هست. محاکمه کردن خود از محاکمهکردن دیگران خیلى مشکل تر است. اگر توانستى در مورد خودت قضاوت درستى بکنى معلوم مىشود یک فرزانهى تمام عیارى.
📒 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@bookhapdf
- نرو! نرو! وزیرت مىکنیم.
- وزیر چى؟
- وزیر دادگسترى!
- آخر این جا کسى نیست که محاکمه بشود.
پادشاه گفت: معلوم نیست. ما که هنوز گشتى دور قلمرومان نزدهایم. خیلى پیر شدهایم، براى کالسکه جا نداریم. پیادهروى هم خستهمان مىکند.
شهریار کوچولو که خم شده بود تا نگاهى هم به آن طرف اخترک بیندازد گفت: بَه! من نگاه کردهام، آن طرف هم دیارالبشرى نیست.
پادشاه بهاش جواب داد: خب، پس خودت را محاکمه کن. این کار مشکلتر هم هست. محاکمه کردن خود از محاکمهکردن دیگران خیلى مشکل تر است. اگر توانستى در مورد خودت قضاوت درستى بکنى معلوم مىشود یک فرزانهى تمام عیارى.
📒 شازده کوچولو
#آنتوان_دوسنت_اگزوپری
@bookhapdf