همسر بهشتی...!


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: not specified


Similar channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
not specified
Statistics
Posts filter




_واسم نوار می خری؟ پریودم.
کرواتش را بست و با کج خلقی گفت:
_به من چه؟ پریودیت رو من باید حل کنم؟
برو پارچه ای چیزی بذار.
پوزخندی زدم.
_وقتایی ک پریود نیستم که خوب منو میکنیو حالا...
گردنم رو گرفت که لال شدم. توی صورتم غرید.
_الانم میکنمت. اون قدر که حامله شی و دیگه این چسان فیسان پریودی رو نیاری.
روی میز خمم کرد و...
https://t.me/+OTRl839633IzZjVk
دختر ۱۴ ساله ای که خون بس مردی ۳۵ ساله میشه و هرشب زیرش جون میده تا پریود شه و بتونه حاملش کنه ولی...


- چند راند باید بکنمت که بفهمی مال منی؟
ملافه رو روی سینه هام کشیدم.
- خیلی اشغالی دست از سرم بردار من نمیخوامت.
نیشخندی زد و پارچه ب قرمز رو جلوی صورتم گرفت.
- مهم نیست، این خون توئه. قبولش کن.
با گریه نوچی کردم که دوباره پاهامو باز کرد و دست کشید روی رون لزجم.
- پس باز میکنمت تا قبول کنی.
https://t.me/+4243dcpHC_NhMjZk
❌قرار بود فقط پسر عموش باشه ولی شد زیر خواب و تخت گرم کنش🙂


شلوارمو پایین کشید و پاهامو باز کرد
دست و پامو به چهار طرف تخت بست و ویبراتورو بین پام گرفت و با خشم گفت:
_اینو میزارم رو تپلت
وای به حالت اگه خیس بشی

از ترس سرمو تند تند بالا پایین کردم که دستگارو روشن کرد

چند دقیقه بعد فریاد زد:
چرا خیسی هرزه
مگه نگفتم حق نداری لذت ببری

برم گردوند و دسته ویبراتورو محکم تو باسنم فرو کرد که از درد جیغ زدم
ولی اون سوزنو برداشت و...
https://t.me/+XmPlTxKMC-JjMTIx
#دختر‌سیزده‌ساله‌اسیر‌ارباب‌روانی‌بیمار‌جنسی
❌❌❌❌🔞🔞🔞


­✨
#سیاست_رفتاری

ﯾﮏ ﺭﺍﺑﻄﻪ ﺧﻮﺏ ﻭ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﯽ ﺳﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﺩﺳت ﻧﻤﯽ آﯾﺪ؛ ﺑﻠﮑﻪ ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﺯﻣﺎﻥ ﻭ ﺍﻧﺮﮊﯼ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺩﺍﺭﺩ
ﻧﯿﺎﺯ ﺑﻪ ﻓﺪﺍﮐﺎﺭﯼ ، ﻣﺤﺒﺖ، ﮔﺬﺷﺖ ﻭ ﺩﺭﮎ ﺩﻭ ﺟﺎﻧﺒﻪ ﺩﺍﺭﺩ
پس ﺭﻭﯼ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﻭ ﻣﻨﺶ ﺧﻮﺩ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﯿﺪ



‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌


♨️💸 ذکر دو خطی ثروتمند شدن

✨ذکری معتبر از پیامبر(ص) برای ثروت فقط کافیست تا ۷ روز بخوانید و عنایت خدا را ببینید

💗برای بازگشت عشق ۳ روز بخوانید قطعا زبانش بسته میشود و همچنان مثل پروانه دورتان میچرخد

😱بخدا قسم معجزه میکنه👇🏻👇🏾👇
https://t.me/joinchat/AAAAAE23EnEvD1o37BDiXg
https://t.me/+TbcScS8PWjfsEOJe
https://t.me/+TbcScS8PWjfsEOJe
حاجت روایی تضمینی در ۳ روز💯


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
💣 آخرین کنسرت سال ۱۴۰۳ در تهران 💥

🎉 یک شب پرانرژی و تکرار نشدنی
در کنسرت محسن ابراهیم زاده ✌️

📍۱۳ اسفند ۱۴۰۳ | رویال هال اسپیناس پالاس

🔻 تهیه ی بلیت از سایت هنر تیکت :

www.honarticket.com/m.ebr23

🫰🏻بفرست برای کسی که باید باهات بیاد


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
اخطار وضعیت قرمز 🛑آثار مخرب گرانی و فشار مالی خانواده ها بر کودکان🛑


مادر عزیز،پدر گرامی،بیشتر مراقب فرزندت باش🙏🏻
اگر بچت پرخاشگر شده یا به حرفت گوش نمیده😏
یا گوشه گیر شده و علایم افسردگی از خودش بروز میده😐

و یا هر مشکلی با بچتون دارید ،میتونید به راحتی وتلفنی با مشاورای متخصص تربیت فرزند همکده حرف بزنید و با چندتا تکنیک ساده مشکلتون رو حل کنید 😍
https://hamkadeh.com/landings/pI4cP
🤳🏻برای صحبت با مشاور متخصص باید بری توسایتشون و شمارتو وارد کنی تا باهات تماس بگیرن
https://hamkadeh.com/landings/pI4cP



ارزش هر کس
در من به اندازه ایست
که خودش ایجاد کرده است...
چه کسانی که به ذهنم آمده،
لبخند میزنم و در حقشان دعا میکنم!
و چه کسانی که به ذهنم آمده،
به عهده خدا میسپارمشان...

🌸


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
❌واسه جای خالی دندونت ایمپلنت نکن!
❌واسه نامرتبی دندونات ارتودنسی نکن!
❌واسه زردی دندونات کامپوزیت نکن!


واسه حل کردن تموم مشکلاتت بیا واست اسنپ اسمایل بسازیم! فقط با پوله نصفِ ایمپلنت کل دندوناتو درست کن!!!✅😍

برای دیدن نتیجه کار و اطلاع از قیمت بزن اینجا👇🏽
https://t.me/+yRCHokRbepk3ZDE0


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
⭕️این پودر گیاهی سریعا باعث چربی سوزی میشود😱😳

اگه میخوای مثل آب خوردن چربی هاتو از بین ببری حتما این کلیپ رو ببین و این پودر گیاهی رو که وزارت بهداشتم تاییدش کرده استفاده کن👌🏻
الانم تخفیف عیدانه دارن


⏳سریع بزنید روی لینک زیر و شمارتونو وارد کنید و سفارشتون رو ثبت کنید و تا عید کلی لاغر بشید 😍👇🏻👇🏻

https://landing.saamim.com/bP8u3
https://landing.saamim.com/bP8u3


#عاشقانه
هیچ زنی را نباید کم دوس داشت،
یک زن را یا باید دیوانه وار دوست داشت یا اصلا دوست نداشت ،
کم دوست داشته شدن برای زنها مرگ بار
است.


‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
اخذ مدارک دانشگاه آزاد‌ واحدهای معتبر تهران
کارشناسی، کارشناسی ارشد، دکترا با استعلام

Telegram :
👇👇👇👇
@irantahsilat_iau

Instagram :
👇👇👇👇 H 4
Https://instagram.com/irantahsilat.uni




Forward from: .
Video is unavailable for watching
Show in Telegram
خداحافظی محترمانه با چروک های صورت در خانه ‼️


یعنی هنوز کسی هست بوتاکس کنه؟
✅ترفند ویژه جوانسازی پوست که محبوب تر از بوتاکس شد
✅با این کرم بوتاکس به راحتی تموم خطوط اخم،لبخند،پیشونی،دورچشم و... رو از بین ببر و پوستت رو سفت کن

دریافت اطلاعات بیشتر و سفارش با 40درصد تخفیف ویژه فقط تا پایان
امشب👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.saamim.com/HCPUm
https://landing.saamim.com/HCPUm




#پارت172❌❌🔞

+تنبیه یعنی فیزیکی، شما با دوتا حرف و داد چیزی‌یاد نمیگیری!
هر چند تا الان حتی فیزیکی هم بهت آسون گرفتم.
شاید باید یکم‌ بیشتر مارکام و تو دید میزاشتم، که علاوه بر خودت، بقیه هم‌بفهمن تو کی!

بد تر از موج گرما و برانگیختگی که جس میگرد، حس های خودش هم هی بهم می‌ریخت.

منظورش از مارکا هم وحشی گری خودش و گرگش بود که هنوز جای ردشان روی رانش مانده بود!

تقلای بیشتری کرد و صورت سرخ شده اش به اطراف چرخاند

_خیل...خیلی بی حیا و پرویی!
ولم کن.
اصن هر کاری‌ میخوای برو بکن،.
بزار برم.

جوری باسنش را داخل دستش چلانده که دردش زانویش را سست کرد:

+منتظر دستور تو بودم بچه!
من هر کاری که بخوام‌میکنم، حتی هر کی رو که دوست داشته باشم!

بدجنسانه‌گفت و نفسش را فوت کرد

خلاصی از دستش نداشت.

عین زنجیر احاطه اش کرده بود و جوری به دیوار چسباندش که حتی راه نفسش بسته شد و....


https://t.me/+Za0g2ojMgUw4ODY8
گرگینه ی دورگه ای که جفت کوچولویش و هر شب با تنبیه....🔞


- آماده‌ای ببرمت تو اوج؟

از آخرین رابطه‌م تا الان چند سال می‌گذشت و آماده نبودم... اما نمی‌توانستم بگویم نه...
مگر چشمان خشمگینش امانم می‌داد؟

- من راستش... چیزه...

گره ابروهایش بیشتر شد و نگاهش روی تنم به حرکت درآمد. نزدیک شد و با دستش چونه‌م رو محکم گرفت.

- چیه باز؟ پریودی یا عفونت کردی؟ بهونه امشبت چیه... بگو...

دهانم مثل ماهی باز و بسته میشد. جوری مشکوک نگاهم می‌کرد انگار منتظر شنیدن بزرگ‌ترین دروغ دنیاست. و با همون جدیت دستش به سمت پایین تنه‌م حرکت کرد.

- تو که سه سال فقط زیر خواب اون شوهر عوضیت بودی... حالا واسه من شدی مریم مقدس؟ اون ازت بچه می‌خواست من که نمی‌خوام... دیگه دردت چیه؟

کنترل اشک‌هایم دست خودم نبود اما چه جوری منکر لذتی میشد که داشتم؟ با انگشتی که از روی لباس‌زیرم به بهشتم برخورد می‌کرد. مگر کوره آتش داشت درونش که اینگونه می‌سوختم هربار از لمس!؟
نگاهش به چشمانم بود و هنوز اخم داشت... حرکت انگشتا‌نش ناله‌ام را درآورد...

چه حرفی برای گفتن داشتم؟! هیچ... فقط دلم بیشتر می‌خواست و صدایم ناله...
چشم بستم و سرم رو در گردنش فرو بردم. از خجالت خودش به آغوش خودش پناه بردم. پچ‌پچ‌وار حرف زدم...

- طاقت ندارم نویان... آآه...

دستم رو دور گردنش حلقه کردم و خودم را بیشتر روی دستش تکان می‌دادم تا او...

https://t.me/+iii4Lm5J2Vo0M2Rk
https://t.me/+iii4Lm5J2Vo0M2Rk

موژان رحیمی! تک دختر یه بابای معتاد که همه کودکیش‌ رو بهش حروم کرد.
اما بعد از مرگ ناگهانی پدرش تونست قلب مردی رو تصاحب کنه و اون رو از آن خودش کنه ولی خبر نداشت که شوهرش بهش رکب زده و یه بچه توی شکمش کاشته…
حالا موژان مونده و جنینی که با دوز و کلک بهش تحمیل شده. به خودش قول میده کاری که باهاش کردن رو تلافی کنه و فرار کنه.
اما...


- این بچه که بدنیا بیاد، طلاقت میدم! اصلا چه بهتر اگه سر زایمان بمیری...

بلند و با خشم می‌گوید! آنقدری که تمام افرادی که کنارشان در ساحل ایستاده‌اند، می‌شنوند و قلب دخترک با صدا در سینه‌اش خرد می‌شود!

- هیراد...

ناباور از این همه بی‌رحمی از سمت مردی که روزی او را مثل یک الهه می‌پرستید، نامش را زمزمه می‌کند و هیراد بازوی ظریفش را چنگ می‌زند و کنار گوشش می‌غرد:

- اسم منو به دهن کثیفت نیار بچه! اون روزی که باید اسم منو صدا می‌زدی، داشتی اسم اون مرتیکه رو می‌گفتی...

دخترک از درد بازو و قلبش به گریه می‌افتد... مگر چقدر توان دارد؟

- به خدا... به خدا من خیانت نکردم! تمام اون عکسا... تمامش الکی ب... آخ!

حرفش تمام نشده که هیراد بازویش را محکم‌تر فشار می‌دهد و یسنا گریه‌ی دردناکش را در گلو خفه می‌کند:

- دستم!

- به جون اون بچه‌ی تو شکمت قسم یسنا... یه بار دیگه حتی یه کلمه راجع‌به اون قضیه ازت بشنوم، به اینکه حامله‌ای هم رحم نمی‌کنم!

دخترک با درد هق می‌زند:

- برات مهم نیست اگه بمیرم... نه؟

قلبش حتی از تصور نبودنِ او می‌شکند... اما بی‌رحمانه جواب می‌دهد:

- نه... مهم نیست!

و او را به زور سمت نیمکتی کنار ساحل می‌کشاند و به محض نشستن یسنا، با اخم هشدار می‌دهد:

- می‌تمرگی سر جات و تکون نمی‌خوری تا برگردم!

رنگ‌ دخترکش مثل گچ سفید شده! در نگاهش انگار زندگی مُرده... به روی خودش نمی‌آورد اما می‌ترسد مویی از سرش کم شود...

لحظه‌ای رهایش می‌کند و دور می‌شود تا برایش بستنی قیفی بخرد. آخر لحظه‌ای که آمدند، چشم یسنایش به دنبال آن دکه‌ی بستنی‌فروشی بود و هیراد بی‌رحمانه نادیده گرفته بود!

با قلبی سنگین، در صف می‌ایستد و غرور لعنتی‌اش اجازه نمی‌دهد که حتی ثانیه‌ای برگردد و به او نگاه کند...

بستنی را که تحویل می‌گیرد، با دیدن جای خالی یسنا و هیاهوی مردم که نزدیک ساحل دور کسی جمع شده‌اند دلش می‌ریزد...

کسی داد می‌زند:

- زنگ بزنید اورژانس!

مردی از میان جمعیت با عجله بیرون می‌آید و هیراد وحشت‌زده جلویش را می‌گیرد:

- چی شده؟

مرد نگاه دیگری به جمعیت می‌اندازد و سری به تاسف تکان می‌دهد:

- یه زن حامله غرق شده! نجات غریق‌ها دارن احیاش می‌کنن ولی نبض نداره بنده خدا... اینجا نوشتن شنا ممنوعه‌ها! نمی‌دونم چرا دختر بیچاره یهو با گریه زد به دل آب‌‌... خدا به خودش و بچه‌ش رحم کنه!

هیراد با خودش فکر می‌کند که دخترکش شنا بلد نیست... درست همان لحظه، کسی کنار می‌رود و هیراد با دیدن یسنا، بیهوش و بی‌جان در حالی که برای نجاتش تلاش می‌کنند، زانو خم می‌کند:

- یسنا...

خودش گفته بود.‌‌.. که برایش مهم نیست حتی اگر او بمیرد!

https://t.me/+7mWcNRalkw8wYWRk
https://t.me/+7mWcNRalkw8wYWRk
https://t.me/+7mWcNRalkw8wYWRk
پارت واقعی رمان‼️


- نوک سینه هات چه رنگیه؟
چشام درشت شد.
- ن... نمیتونم این و جواب بدم. جرات.
هشدار داد.
- آخرین باره که عوض می‌کنی ها! این یکی و باید انجام بدی.
سر تکون دادم.
- اوکی قبول.
چشاش درخشید.
- سینه هات و نشونم بده.
با اینکه خجالت می‌کشیدم، دکمه پیراهنم و باز کردم.
- جاوید اقا اینم نامردیه م... آخ!
مک زد و زبون داغش و ...💦🔞
https://t.me/+0BeHsssDenw3OTE0
پسره لعنتی تو بازی جرات حقیقت سینه های دختر همسایه رو کبود می‌کنه و...😂💦🔞
#دارای_صحنه‌های_باز

20 last posts shown.