داداشم سلام
سلام خدمت تمام دوستان گل عضو این کانال
کوچیکتون مسعود هستم از اصفهان
حقیقتا داداش اینایی که میگن شب خونه فامیل پای طرفو برداشتم لیس زدم صد در صد کصشره
پا حساس ترین نقطه بدنه هرچی ک نزدیکش بشه میفهمه آدم حتی زمان خواب
پس اجازه بدید این کصشرای ساخت مغزتونو باور نکنم
خب بزار داستانمو بگم
من قبلا یه دوس دختری داشتم به اسم ملیکا
ایشون کاراته کار میکرد
بعد من همون اول حسمو بهش گفتم
خودشم بدش نیومد فقط به من میگف کثیفه و نکن فقط لمسشون کن
منم خب دفعه اولم ک نیست ولی بازم موقع دست زدن یا بوس کردن پای کسی یه استرس خاصی میگیرم که متوجه میشن بچه ها من چی میگم
اقایون یه روز رفتم پیشش
نشستیم یجا تو یه پارکی
میخاستم شروع کنم داستانو
اول بند کفششو باز کردم
بعد بلند شدم خودم ببندمش
پاهاشو در اوردم یه جوراب مچی بنفش رنگ پاش بود دستمو که زدم پاهاش از شدت گرماش
حالم یه جوری شد و نفس کشیدنم سخت شد
یه پاهاشو لمس میکردم و یواش گزاشتمش رو صورتم اونم داشت نگام میکرد فقط میگفت نکن دیوونه ای
بعد ک پاش رو کامل گزاشتم رو صورتم اصلا بوی بدی حس نکردم
جورابشو در اوردم و روی پاشو بوسیدم و میخواست پاشو بکشه و بره که من نگهش داشتم گفتم یکم دیگه بعدش انگشت های پاهاشو توی دهنم مزه کردم نه شور بود نه ترش فقط داغ بود
بعدش اومدم کف پاهاشو لیس زدم اونجا یکم شور بود ولی خیلی خوب بود
بعدش جوراباشو برداشتم برا خودم و یه جفت دیگه که براش خریده بودمو پاش کردم و تا خونه همراهیش کردم
طمع پاهاش توی دهنم بود که یه نخ سیگار روشن کردم کشیدم که بهترین سیگار زندگیم بود
مخلصیم شب تک تکون خوش❤️
سلام خدمت تمام دوستان گل عضو این کانال
کوچیکتون مسعود هستم از اصفهان
حقیقتا داداش اینایی که میگن شب خونه فامیل پای طرفو برداشتم لیس زدم صد در صد کصشره
پا حساس ترین نقطه بدنه هرچی ک نزدیکش بشه میفهمه آدم حتی زمان خواب
پس اجازه بدید این کصشرای ساخت مغزتونو باور نکنم
خب بزار داستانمو بگم
من قبلا یه دوس دختری داشتم به اسم ملیکا
ایشون کاراته کار میکرد
بعد من همون اول حسمو بهش گفتم
خودشم بدش نیومد فقط به من میگف کثیفه و نکن فقط لمسشون کن
منم خب دفعه اولم ک نیست ولی بازم موقع دست زدن یا بوس کردن پای کسی یه استرس خاصی میگیرم که متوجه میشن بچه ها من چی میگم
اقایون یه روز رفتم پیشش
نشستیم یجا تو یه پارکی
میخاستم شروع کنم داستانو
اول بند کفششو باز کردم
بعد بلند شدم خودم ببندمش
پاهاشو در اوردم یه جوراب مچی بنفش رنگ پاش بود دستمو که زدم پاهاش از شدت گرماش
حالم یه جوری شد و نفس کشیدنم سخت شد
یه پاهاشو لمس میکردم و یواش گزاشتمش رو صورتم اونم داشت نگام میکرد فقط میگفت نکن دیوونه ای
بعد ک پاش رو کامل گزاشتم رو صورتم اصلا بوی بدی حس نکردم
جورابشو در اوردم و روی پاشو بوسیدم و میخواست پاشو بکشه و بره که من نگهش داشتم گفتم یکم دیگه بعدش انگشت های پاهاشو توی دهنم مزه کردم نه شور بود نه ترش فقط داغ بود
بعدش اومدم کف پاهاشو لیس زدم اونجا یکم شور بود ولی خیلی خوب بود
بعدش جوراباشو برداشتم برا خودم و یه جفت دیگه که براش خریده بودمو پاش کردم و تا خونه همراهیش کردم
طمع پاهاش توی دهنم بود که یه نخ سیگار روشن کردم کشیدم که بهترین سیگار زندگیم بود
مخلصیم شب تک تکون خوش❤️