خاطره جالب یکی از اساتید قدیمی دانشگاه شریف دانشکده متالورژی :
یکبار داشتم برگهها رو تصحیح میکردم، به برگهای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت؛ با خودم گفتم ایرادی ندارد، بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد، از تطابق برگهها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا میکنم .
تصحیح کردم و 17/5 گرفت ... احساس کردم زیاد است ، کمتر پیش میآید کسی از من این نمره را بگیرد ...
دوباره تصحیح کردم 15 گرفت !
برگهها تمام شد، با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود ...
تازه فهمیدم "کلید" آزمون را که خودم نوشته بودم تصحیح کردم !
"اغلب ما نسبت به دیگران سختگیرتریم تا نسبت به خودمان !"
یکبار داشتم برگهها رو تصحیح میکردم، به برگهای رسیدم که نام و نام خانوادگی نداشت؛ با خودم گفتم ایرادی ندارد، بعید است که بیش از یک برگه نام نداشته باشد، از تطابق برگهها با لیست دانشجویان صاحبش را پیدا میکنم .
تصحیح کردم و 17/5 گرفت ... احساس کردم زیاد است ، کمتر پیش میآید کسی از من این نمره را بگیرد ...
دوباره تصحیح کردم 15 گرفت !
برگهها تمام شد، با لیست دانشجویان تطابق دادم اما هیچ دانشجویی نمانده بود ...
تازه فهمیدم "کلید" آزمون را که خودم نوشته بودم تصحیح کردم !
"اغلب ما نسبت به دیگران سختگیرتریم تا نسبت به خودمان !"