🔳چرا یک ژاپنی برای حمایت از تولید داخلی خودروی ژاپنی میخرد در عین حال لباس بریتانیایی برتن میکند و قهوه برزیلی می نوشد؟
به علت استراتژی «اصل مزیت نسبی» !"اصل مزیت نسبی "میگوید چیزی را تولید کنید که با کیفیت و ارزان تولید میکنید، باقی را وارد کنید. اصل مزیت نسبی یا comparative advantage یکی از ستونهای تجارت آزاد در دنیای امروز است.
مبنایش این است که اگر ما چیزی را تولید کنیم که به زبان ساده به صرفه است (آنها را بهتر و ارزانتر از دیگران تولید کنیم)، و دیگران هم همین کار را بکنند، با واردات و صادرات، همهمان پولدارتر میشویم.
در ادامه همین اصل ساده، تجارت بین کشورها سال به سال راحتتر شده. چون همه کشورهای پیشرفته متوجه شدند که از این راه وضعشان بهتر میشود. کار به جایی رسید که کشورهایی که زمانی تعرفههای نجومی برای واردات و حمایت از کالای داخلی میگرفتند (مانند بریتانیا و حتی آمریکا)، این تعرفهها را به کلی برداشتند.
به همین دلیل در دنیای امروز، بلوکهای بزرگ تجارت آزاد وجود دارند که واردات و صادارات بینشان، به کلی هیچ هزینه اضافی ندارد. مهمترینش اتحادیه اروپاست که اعضایش در واردات و صادرات میان ۲۸ عضو (به زودی میشود ۲۷ عضو) از هفت دولت آزادند. مکزیک و آمریکا و کانادا هم در چارچوب توافق نفتا دقیقا همین وضعیت را دارند.
چرا از صنعت خودروسازی بریتانیا چیزی باقی نمانده؟ آیا بریتانیاییها نگران «حمایت از کالای بریتانیایی» نیستند؟ پس چرا سال به سال کشورشان پولدارتر شده؟ پاسخ این است که مزیت نسبی نداشته. الان بریتانیاییها به جای هیلمن، بیامو سوار میشوند. و صاحب دهمین اقتصاد صادرکننده جهان با رقم بیش از ۴۰۰ میلیارد دلار در سال هم هستند.
دقت کنیم که دو بحث نباید خلط شود:
یکی مساله خود کفایی است
دیگری حمایت از تولید ملی.
دستیابی به خودکفایی (یعنی تولید کالاهای مصرفی داخلی، در درون کشور) نیازمند مدیریت سمت ،عرضه اقتصاد است. یعنی باید تولیدات به گونه ای باشد که مصرف داخلی را پوشش داده و نیاز به واردات کالا را تا حد ممکن کاهش دهد.
اما حمایت از تولید داخلی مدیریت، سمت تقاضای اقتصاد است. بدین مفهوم که خریداران ایرانی، کالای داخلی را به خارجی ترجیح دهند و بیشتر بخرند.
مباحثی که در مطلب مورد اشاره در خصوص عدم توجه به مزیت نسبی مطرح شده است زمانی صحیح است که ما به دنبال خودکفایی باشیم و بخواهیم بیشتر کالاهای مورد نیاز کشور را در داخل تولید کنیم. این روند چون در تخصیص منابع اخلال ایجاد می کند، باعث عقب ماندگی اقتصاد کشور می شود.
اما مساله حمایت از کالای داخلی متفاوت است. می توان در آن واحد هم در تجارت جهانی بود و با مزیت نسبی تولید کرد و هم از کالای ایرانی حمایت کرد، چرا که برای دسترسی به این هدف، مستلزم مدیریت تقاضا هستیم. پس، این دو مساله تناقضی با یکدیگر ندارند.
به عنوان مثال ژاپن، آلمان، فرانسه و کره جنوبی از تولیدکنندگان موفق خودرو در جهان هستند و در این زمینه مزیت دارند. یک ژاپنی می تواند برای حمایت از تولید داخلی خودروی ژاپنی بخرد. در عین حال لباس ایتالیایی بر تن کند و قهوه برزیلی بنوشد.
📊اقتصاد را به زبان ساده در این کانال بیاموزیم👇
@eghtesaderooz