دور نوشت‌ها - علی تقی‌پور رینه


Channel's geo and language: Iran, Persian
Category: Politics


با سه هشتگ می نویسم
#برگی_از_تاریخ
#روز_نوشت
#معرفی_کتاب
آیدی ادمین علی تقی پور
https://t.me/alireyneh63

Related channels

Channel's geo and language
Iran, Persian
Category
Politics
Statistics
Posts filter


منطق رای در انتخابات ۱۴۰۳

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️منطق تصمیم‌گیری میان فعالین و مردمی میخواهند در این انتخابات شرکت‌ کنند این است که کدام کاندیدا نسبت به دیگران بهتر است، نه اینکه کدام یک اصلح یا مطلوب است. آنها به این فکر می‌کنند که با کدام کاندیدا وضعیتشان در آینده بهتر خواهد بود و کدام یک ممکن است شرایط را بدتر کند.

♦️این منطق در جامعه‌ای که روی سطح شیبدار قرار دارد و با هر تکانی پایین‌تر می‌رود و همیشه در وحشت از سقوط است، تصمیمی قابل دفاع است.

♦️سیاسیونی که این منطق وحشت را نمی‌بینند، ممکن است با مشارکت بین ۵۰ تا ۶۰ درصد مردم، بعدها ضد جامعه شوند و همان روشنفکران و سیاسیونی شوند که همیشه مردم را ساده و فریب‌خورده می‌بینند.

♦️معلم، کارگر و دانشجویی که روی این سطح شیبدار قرار دارد و از فشار معیشت دچار لرزش می‌شود، نمی‌توان تشویق کرد که حداکثر را بخواهند یا سیاست را فقط در خیابان ببینند.

♦️برای این افراد، هر چقدر شیب کمتر شود، آنها می‌توانند محکم‌تر مطالبه‌گر و معترض باشند.

🆔 @dourneveshtha


Video is unavailable for watching
Show in Telegram
من بخاطر ندارم در مدارس ما داستان« ارشمیدوس و تاج پادشاه» رو اینجور توضیح داده باشن.

قضیه این بود که نمی دونستن تاج تماما از طلا هست یا نه.

از ارشمیدوس پرسیدن؛اون زمان نمی‌شد حجم تاج رو محاسبه کرد. ارشمیدوس اول تاج رو وزن کرد.

بعد معادل وزنش شمش طلا خواست.

هر دو رو به این شکل در ترازوی در آب گذاشت.

دید وزن شمش بیشتره: طبق قانون ارشمیدوش اجسام معادل حجم‌شون در آب وزن از دست میدن.

پس چون حجم تاج بیشتره پس وزن بیشتری از دست داد و سبک‌تر شد.

پس تاج از طلای خالص نبود.

🆔 @dourneveshtha


چند نکته مختصر در مورد انتخابات ریاست جمهوری و مسعود پزشکیان

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️برخلاف انتخابات‌های ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲، در این انتخابات مدافع تحریم نیستم و با نگاهی مثبت به مسعود پزشکیان، مناظرات را دنبال خواهم کرد و در نهایت درباره مشارکت یا عدم مشارکت تصمیم خواهم گرفت.

♦️در صورت تصمیم به مشارکت در انتخابات، این مشارکت تحمیلی است؛ به دلیل شکست‌ها و به حکم واقعیت و ضرورت‌های سخت و نامطلوب شرایط کنونی.

♦️گرچه انتخابات پیش‌رو را انتخاباتی آزاد و دموکراتیک نمی‌دانم، ولی تأثیر آن در کاهش شر تندروها و بهبود حداقلی شرایط را نمی‌توانم نادیده بگیرم.

♦️ تزریق امیدهای واهی و موج‌های کاذب انتخاباتی پیرامون دکتر پزشکیان را مانند توهمات ایجاد شده پیرامون نشست جورج تاون به ضرر جامعه مدنی می‌دانم و معتقدم باید از فضای انتخابات به عنوان فرصتی برای طرح مشکلات و تبیین درست شرایط استفاده کرد.

♦️اتکا همچنان به جامعه مدنی و جنبش‌های اجتماعی است و چشم امید به سوی هیچ دولتی نیست. با این حال، دولت پزشکیان نیز به حکم ضرورت و منافع خود باید به اصلاح روندهای بحران‌زا بپردازد. تجربه یکدست‌سازی قدرت، بخصوص در دولت رئیسی، به ما نشان داده که اندک خرد موجود در حکمرانی نیز از بین خواهد رفت و فشار بر جامعه مضاعف خواهد شد.

♦️در نهایت، باید تأکید کنم که مشارکت در جهت کاهش شر دولت، منافاتی با مقاومت مدنی غیرنهادی و منش گذارطلبی تدریجی بدون خشونت ندارد. دموکراسی و حفظ راه باریک آزادی با تقویت جامعه مدنی، قانون‌مداری و انقیاد دولت به دست خواهد آمد که راهی است طولانی.

🆔 @dourneveshtha


نگاهی به کتاب «سِفر خروج؛ گزارشی شخصی از واقعه سقوط افغانستان و خروج از کابل» از علی امیری

✍🏻#علی_تقی‌پور


♦️“من همواره فکر می‌کردم که اگر نمی توان راهی گشود، دست‌کم می‌توان سنگ‌هایی را به عنوان علامت و نشانی برجای گذاشت تا مسیر رنج و دهشتی که پیموده‌ایم،برای همیشه محو و نابود نشود»

♦️اسم کتاب را از یکی از دوستان در فضای مجازی شنیدم، در گوشه‌ای یادداشت کرده بودم تا بعد از پایان کتاب‌های که در دست دارم آنرا تهیه کنم. کتاب را نشر ناسوت از ناشران تازه تاسیس افغانستان منتشر کرده بود و من هرچه سرچ می‌کردم سایتی از این انتشارات برای تهیه کتاب پیدا نکردم. ناگذیر نام کتاب را سرچ کردم و آن را در سایت lulu یافتم. در مقدمه کتاب امده بود که این انتشارات هم مانند نویسنده این کتاب بعد از سقوط کابل به غربت پناه آورده و اکنون جزو ناشران در تبعید است.

♦️راست‌ش انتظار نداشتم با قلمی به این اندازه گیرا و دلچسب مواجه شوم و از خواندن کتاب تا این اندازه لذت ببرم، گرچه لذتی همراه با غم و اندوه بود. نویسنده کتاب، علی امیری یک استاد دانشگاه و عاشق فرهنگ و ادب است که دستی هم در سیاست دارد و با زبانی تند و بی پروا در صفحه فیسبوک‌ش دولتمردان فاسد را به چالش می‌کشید.او از مردمان هزاره است که مانند بسیاری از مردم افغانستان با رفتن طالبان در سال ۲۰۰۱ امیدهای بزرگی در دل‌ش شکوفا شد و با عشق به میهن به کشورش بازگشته بود. 

♦️عشق‌ به کتاب و مطالعه، و یادداشت برداری‌ها و روزمره نویسی‌های این استاد دانشگاه شیوای و جذابیت و عمقی به روایت‌هایش می‌دهد که مرا بیشتر از همه به یاد آثار سوتلانا آلکساندرونا آلکسیویچ می‌اندازد. روایت‌های شخصی که خود تاریخ احساستی هستند درس‌آموز و خواندنی. علی امیری نیز با اذعان به اینکه اینها تنها روایت شخصی و قضاوت‌های فردی خود اوست، خواننده را با خود همراه و هم‌دل می‌کند و صادقانه از احساسات خشم و نفرت و امید خود می‌گوید.

♦️گرچه کتاب سراسر روایت رنج و دهشت است اما نویسنده امید دارد این روایت انگیزه‌ای برای تامل نیز باشد:
“اگر امروز شهامت بیان دردها و شکست‌های خود را به عنوان حقایق مسلم زمانه نداشته باشیم، به طور قطع فردا توان تامل در مورد این شکست‌ها را نیز نخواهیم داشت.بنابراین درست به همان اندازه ایجاد امید، سخن گفتن از درد و نومیدی، اگر به نیت فراهم کردن موادی برای تامل در سرشت سوگ‌ناک زندگی کنونی باشد، اخلاقی و موجه است. از شوربختی‌ها سخن گفتن به این معناست که اگر آنها را به عنوان واقعیت تحمل کنیم هرگز به عنوان تقدیر قبول نمی‌کنیم.”

♦️کتاب ‌با ذکر افسانه‌ای ایکاروس یونانی آغاز می‌شود،زندانی‌ای که به مدد دیدالوس بالهای از پر برای خود می‌سازد و از زندان رها می‌شود ولی شوربختانه چنان اوج می‌گیرد و به آسمان می‌رود که با نزدیک شدن به خورشید و تابش گرمای آن پرهایش می‌سوزد و به زمین می‌افتد. به مدد این افسانه نویسنده نشان می‌دهد که امید او و بسیاری مانند او به آینده میهن پس از رهایی از دست طالبان در سال ۲۰۰۱ تا چه میزان بلندپروازانه و خوش‌بینانه بود و به همین میزان سقوط کابل برایشان غافلگیر کنند و سخت و دهشناک:
« آمریکا در مقام دیدالوس صنعت‌گر، پری از جنس موم ساخته بود که در گرما آب می‌شد…کلیت نظام سیاسی که از سال ۲۰۰۱ به بعد در افغانستان به وجود آمد، برآیند اراده ملی و واقعیت‌های اجتماعی و فرهنگی و تنوع قومی افغانستان نبود، بلکه حاصل مناسبات و توافقات بین المللی بود. در این شرکت سهامی، سهامدار اعظم ایالات متحده آمریکا بود و اصرار آمریکا بر تشکیل دولت از مهره‌هایی وفادار به خودش، دموکراسی و مشارکت را به نوعی مناسک و نمایش تبدیل نموده بود و گوهر نظم سیاسی جدید چیزی جز انحصار قدرت و فساد تشکیل نمی‌داد”

📌ادامه مطلب

🆔 @dourneveshtha


نگاهی به کتاب «اسلام و ناسیونالیسم‌های متنازع در خاورمیانه ۱۸۷۶-۱۹۲۶» از کمال سلیمانی

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️کتاب در مورد شکل‌گیری ناسیونالیسم ترکی، کردی و عربی در زمان امپراتوری عثمانی‌ است و تلاش دارد نشان دهد چگونه ناسیونالیسم به عنوان مجموعه‌ای از کوشش‌های اجتماعات مدرن برای خود‌توصیفی و خودپنداری جمعی، وقتی به اساس مشروعیت مطالبه دولت و خود حاکمیتی تبدیل شد و دست به بازتفسیر و بازسازی گذشته‌های ملی شکوهمند زد، دین را نیز مجددا صورت بندی کرد و از آن خود ساخت.

♦️کتاب به ما نشان می‌دهد که وقتی عامل دینی در درون پارادایم ناسیونالیسم عمل می‌کند، مایل است زبان منحصر به فرد دینی‌اش را با زبان منحصر به‌فرد ناسیونالیسم یکی کند. بنابراین، این پارادایم شروط خود را بر تفاسیر دینی، به مثابه زمینه‌ای برای بازاندیشی در دین و تاثیرگذاری بر دامنه و حدود آن، تحمیل می‌کند.

♦️اولین انگاره‌ای که نویسنده کتاب تلاش دارد با آن مقابله کند باور بسیاری از نظریه‌پردازان برجسته ناسیونالیسم است که گرایش دارند که ناسیونالیسم مدرن را لزوما سکولار نشان دهند و بر این باوراند که دین قادر به نفوذ در مرزهای ناسیونالیسم مدرن نبوده و نیست. نظریه پردازانی که نوعی رویکرد غایت‌شناسانه به ظهور ناسیونالیسم دارند و معمولا آن را به مثابه «سیستمی نظام‌بخش» که جای مذهب در حوزه عمومی را گرفته، تصور می‌کنند.

♦️کتاب نشان می‌دهد چگونه مطالعه آکادمیک دین که به شدت متاثر از سنت پژوهشی غربی‌ است و این سنت چون تحت تاثیر تمایزی بوده که پس از دوره روشنگری بین کلیسا و دولت قایل شده، وقتی وارد خاورمیانه می‌شود چگونه منجر به بدفهمی از پدیده‌ها می‌شود.

♦️این بدفهمی باعث می‌شود در تعریف جهانشمولی که برخی از این متفکران غربی از دین ارائه می‌دهند، وقتی دین صورت بیانی ناسیونالیستی به خود میگیرد از نظر آنها دیگر در تعریف دین نمی‌گنجد و به این ترتیب، دین به عنوان پدیده‌ای غیرتاریخی که به لحاظ کارکردی یک‌شکل و یکنواخت است مورد بحث قرار می‌گیرد.

♦️«اینکه آگاهی یا تصور مدرن را اساسا سکولار بپنداریم، در ذات خود به همان اندازه که ذات‌گرایانه است بنیادگرایانه نیز هست-این نوع تشخیص چشم انداز و تاریخ دین خاصی (مسیحیت) را نمایان می‌کند که نمی‌تواند جهانی شود. بعلاوه، چنین برداشتی از دین‌ و سکولاریسم که خود ناشی از تفسیری خاص از دین است، نشان‌دهنده انکار قاطعانه وجود بیش از یک نوع تفسیر مدرن از دین نیز است.»

📌ادامه مطلب

🆔 @dourneveshtha


«غزه آنقدر مقاومت کرد تا آنچه مرد در شهر بود کشته، و هرچه زن بود مورد تجاوز قرار گرفت»
روایت محاصره و مقاومت غزه در حمله اسکندر به داریوش هخامنش

از کتاب "آناباسیس اسکندر" (Anabasis Alexand نوشته آریانوس (Arrian) در سال ۳۲۳ پیش از میلاد

🆔@dourneveshtha


#پادکست چهارم معرفی کتاب از علی تقی پور
عنوان کتاب مقاومت مدنی از اریکا چنووث
این پادکست تقدیم شده به جنبش صنفی معلمان

📌لینک پادکست گذرگاه

🆔@dourneveshtha


یک رابطه تاریخی بین شهر جبیل در لبنان، با نام کتاب مقدس بایبل وجود داره

نام اصلی این شهر به یونانی (و در انگلیسی امروز) Byblos بود که کاغذ تولید عمده شهر بود، کاغذهای این شهر رو که مثل طومار تولید می‌کردن نه کتاب و برگ‌های امروزی، بهش می‌گفتن «بیبلیون» و بعدها نام کتاب‌های مقدس چون مجموع چند طومار بود رو گذاشتن «بیبلیا» و این نام چسبید به کتاب مقدس عهد عتیق و بعد عهد جدید و شد Bible.

🆔 @dourneveshtha


نگاهی به کتاب مقاومت مدنی از اریکا چنووث

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️کتاب خوبی‌است با کلی امار و نکته.
اما میشه اینطور خلاصه‌اش کرد.

1️⃣-هیچ رژیمی رو یک‌دست نبنید،در همه رژیم‌ها اختلاف نظر هست و مشروعیت و حمایت مردمی براشون مهمه، حتی رژیم هیتلر

2️⃣-مقاومت مدنی در مقابل هر رژیمی ممکنه حتی رژیم توتالیتری مثل هیتلر نازی، نمونه مقاومت مردمی بدون خشونت مردم دانمارک و نروژ

3️⃣-هروقت فکر کردین مقاومت مدنی بی‌نتیجه‌‌است، شک نکنید شانش موفقیت مقاومت خشونت آمیز به مراتب کمتره و هزینه مقاومت مدنی نکردن یا تحمل ظلم هم در دراز مدت ممکنه بیشتر باشه

4️⃣-هر اعتراضی می‌کنید واکنش دولت و مردم رو در کوتاه مدت و دراز مدت بسنجید، ممکنه یک خشونت لحظه‌ای شما کلی ادم و رسانه رو در کوتاه مدت جذب جنبش کنه که با سرکوب دولت در دراز مدت منفعل بشن.پس هر کنشی رو در دو زمان بسنجید.

5️⃣-هر اعتراض خیابانی مقاومت مدنی نیست و اصلا مقاومت مدنی لزوما به دموکراسی ختم نمیشه، یک روشه که ممکن نژادپرستان هم ازش استفاده کنن.

6️⃣- همیشه از خودتون بپرسید اگر مقاومت مدنی بدون خشونت بی‌تاثیر و بیفایده است، پس چرا دولت‌ها همیشه تلاش دارن اعتراضات رو خشن نشون بدن و عوامل نفوذی رو میفرستن تا فضا رو تند و خشن کنن؟

🆔 @dourneveshtha


“All human beings, regardless of who they are or where they come from, are creatures of God and deserve respect and dignity”

“همه انسان ها، صرف نظر از اینکه چه کسانی هستند یا از کجا آمده اند، مخلوقات خدا هستند و سزاوار احترام و کرامت هستند"

♦️کشیش بارتوله د لاس کاساس، خطاب به شاهزاده فیلیپ دوم، در رساله مختصری در مورد ویرانی هندوستان" سال 1542

♦️در اعتراض به ظلم و ستم به مردمان بومی امریکا (منظور از هند مردمان امریکاست).

♦️یک قرن پیش از بدنیا امدن جان لاک؛ اولین بحث‌ها در زمینه حقوق بشر پس از کشف قاره آمریکا و کشتار بومیان آنها شکل گرفت، پرسش این بود آیا اینها پیش از پذیرش مسیحیت هم صاحب حقی هستند.یا برای دعوت آنها به دین ایا مجاز به هرکاری هستیم؟

🆔 @dourneveshtha


نگاهی به مقاله «اقتصاد سیاسی باریکه غزه » منتشر شده در نشریه انکار

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️این مقاله خیلی خوبی است، چون در مورد بحث تاثیر تحریم‌ها بر حماس و مردم‌ نوار غزه نکاتی داره که در مورد تاثیر تحریم ها در ایران هم صدق می کنه.

چند نکته از مقاله:

♦️- بعد از انتخابات ۲۰۰۶ و به قدرت رسیدن حماس، کشورهای غربی اجازه ندادند دولت خودگردان در یک روند تدریجی با دعوت حماس برای مشارکت در دولت، آنها را تبدیل به یک بازیگر سیاسی کنه که در نهایت بخش های نظامی خودش رو منحل کنه؛بجای اینکار از روز اول فشارها رو افزایش دادند و منجر به شکست این فرایند شدند.

♦️-اسرائیل به بهانه عدم خلع سلاح حماس ۴۰ درصد از درآمد مالیاتی فلسطینی ها رو بلوکه کرد و این مسئله تشکیلات خودگردان رو هم تضعیف کرد.

♦️-اسرائیل با موافقت آمریکا دست به مجازات جمعی مردم غزه زد و با بستن گذرگاه‌ها و تحریم غزه اقتصاد یک منطقه رو فلج کرد. در کتاب آمارها بسیار جالبی ذکر شد.

♦️-حماس هم برای شکستن تحریم‌ها اقتصاد تونلی رو ایجاد کرد، ۲۵۰ تا ۳۰۰ تونل زد تا تحریم رو دور بزنه، و این ابتکار قدرت عجیبی به حماس داد.

تاثیر این تونل ها چی بود؟

♦️-طبقه خصوصی سنتی غزه از بین رفت و یک طبقه نوکسیه تجاری وابسته به حماس تشکیل شد.

♦️-حماس کلیه کنترل تونل ها رو در دست گرفت و از گرفتن مالیات از کالاها روز به روز سرمایه‌اش و کنترلش بیشتر شد.

♦️-حماس از اقتصاد اسرائیل مستقل شد، و چون تونل زدن رو با کمک مالی تجار انجام میداد هزینه اینکار رو جبران میکرد و در این کار هم خبره شد.

♦️میشه اینطور نتیجه گرفت که تحریم ها به نفع حماس تمام شد و فنانوری تونل زدن هم نقطه اتکا و قدرت این گروه برای مقاومت شد و اقتصاد سیاسی این منطقه بطور کل با اشتباهات پی‌درپی غربی ها به نفع حماس تغییر پیدا کرد.

📌مقاله رو در این لینک می تونید بخونید.

🆔 @dourneveshtha


نگاهی به نمایشنامه «رستم‌ دزد و الماس سیاه» نوشته شده در سال ۱۲۸۳

#علی_تقی‌پور

♦️«در مملکت ما هرکسی لواط داده و جاکشی می‌کند، صاحب شغل و کار است.سردار افخم وزیر نظمیه و سردار اکرم وزیر قورخانه می‌شود. به هرکس از نان مخلوق و‌گرانی گندم اهل مملکت می‌خورد، سر دوشی الماس می‌دهند»

♦️اینکه یک نمایشنامه انتقادی در عصر مظفرالدین شاه نوشته شده، دو سال پیش از مشروطه، خواندن‌ش به خودی خود می‌بایست جالب باشد، اما حقیقتا نمایشنامه جذابی بود. تصور نمی‌کردم در همه نقدها تا این حد شدید باشد. از طبیب و روحانی گرفته تا هر منصب داری را دزد و کلاه‌بردار معرفی کردن نشان از خشمی‌ست که نویسنده گمنام کتاب از وضعیت زمانه خود داشته، و‌ می‌توان حدس زد نویسنده کتاب فرنگ رفته است و نسبت به عقب ماندگی مملکت خود در رنج است.

♦️«این ملت بیچاره را قسمی در انظار خارجه خفیف کردند که سال‌های سال در خارجه اسم دزدی و فسق و فجور، بی غیرتی و بی رحمی، قلاشی و تقلب و شهرت پرستی با اسم ایران و ایرانی توام خواهد بود»

♦️روایت داستان جوری‌ست که در نهایت، یک دزد در همچون عصری در نظر خواننده فردی با مرام و درست کارتر از هر عالم و حکیمی جلوه می‌کند. ملاها از جیب فقرا می‌دزدند، حاکمان از باج و رشوه ملاها امرار معاش می‌کنند و طبیبان دروغین بیشتر از جلادان آدم می‌کشند.در خانه حاکم و ملا و طبیب فسخ و فجور به اشکال مختلف رواج دارد. نکته دیگر این نمایشنامه، زبان صریح و بی‌پرده آن در بیان روابط جنسی است که دستکمی از داستان های پورن ندارد.

🆔 @dourneveshtha


نگاهی به کتاب "ساواک از تاسیس تا انحلال" از مرتضی موسوی از افسران عالیرتبه ضدجاسوسی ساواک
ارائه‌کننده: #علی_تقی‌پور


لینک کانال پادکست

🆔 @dourneveshtha


نگاهی به کتاب گرافیتی چیست از کارن رشاد

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️همیشه دست‌شوی‌های عمومی که می‌رفتم ناخواسته چشم‌م به نوشته‌های روی در و دیوار می‌افتاد که برخی فحش بود، برخی جوک و حرف‌های سیاسی. گاهی وقت‌ها هم نوشته‌ها حالت چت‌گونه (کنش ارتباطی)داشت؛ مثل سال اولی که رفتم دانشگاه، یکی روی در دست‌شوی نوشته بود:« ۲۴ ساله که این آخوندا دهن ما رو سرویس کردن».یک دانشجو با یک رنگ دیگه خودکار در جواب‌ش نوشت:«خیلی بهت فشار اومده مهندس تاریخ هم از دست‌ت در رفته، الان ۲۵ ساله مملکت دست آخونداست». چند وقت بعد نفر اول جواب داد:«بی سواد، این متن رو من پارسال نوشتم». باز هفته بعدش نفر دوم نوشت:«چرت نگو در رو هر سال رنگ می‌کنن».

♦️خلاصه نمی‌دونستم این پدیده انقدر رایجه در دنیا که حتی اسم داره و روش مطالعات آکادمیک هم شده؛دست‌شوی های عمومی چون تفکیک جنسیتی هستند اتفاقا محل‌های خوبی هستید تا تفاوت گرافیتی‌ها رو از منظر جنسیتی مورد مطالعه قرار داد.

♦️هم گرافیتی هم نقاشی ‌های دیواری در دوران پس از سرکوب شورش‌های اعتراضی شهری درسال‌های ۱۹۶۶ تا ۱۹۷۰ در آمریکا بروز پیدا کردند. مثل هر سرکوبی که بعد از خودش در بین معترضان سرکوب شده انشعابی پدید میاره، یکعده جذب سازمان‌های مارکسیست-لنیست شدن و یکعده جوان هم به یک جریان خشونت فرهنگی فاقد هرگونه هدف،جهان بینی و محتوا در عرصه نشانه‌ها رو آوردن.

♦️یک دفعه در و دیوار‌های شهرها مدرن صنعتی که پر از نشانه‌های تجاری و تبلیغاتی بودند پر شد از تگ‌ها یا اسامی که همه‌جا رو بمباران می‌کردند. این جوان‌ها هیچ جای سالمی باقی نمی‌گذاشتند. از صندلی متروها تا دیواره قطارهای شهری رو با اسپرهای رنگی پر می‌کردند از نام‌های خودشون، البته نام‌های که به هیچ محتوای خاصی هم دلالت نمی‌کردمثلا کی‌۱۲۸ . هرکی که نام خودش رو با استایل و فرمت مخصوص خودش در بیشترین اماکن می‌نوشت لقب شاه یا کینگ می‌گرفت.

♦️برای مقابله با همچین شورشی که بهش شورش نشانه‌ها هم میگن پلیس و شهرداری ها کلی هزینه کردن و مجازات تعیین کردند ولی از شدت بمباران‌ها کم نمی‌شد. گرافیت‌ها نه تمایل داشتن هنرمندانی بشن که کار خودشون رو در بازار عرضه کنند و منطق اون رو بپذیرند، نه حاضر بودن هیچ مجوزی برای کار خودشون بگیرن و در مکان های مجاز روی دیوارهای مشخصی هنرنمایی کنن، یک شورش هنری بود به تمامی معنا، که گرچه هنرآوانگاردی نبود ولی تبدیل به یک هنر توده‌ای شد که بین شهروندان فرقی نمی‌گذاشت که الیت هستند یا توده عوام، و هنرش رو به رایگان به مردم عرضه می‌کرد.

♦️این کتاب تلاش داره در ابتدا انواع مختلف گرافیتی رو با تصاویر رنگی که جمع آوری کرده، به خواننده معرفی کنه، و فرق گرافیتی رو با نقاشی‌ها و هنرهای که دولت‌ها و شهرداری‌ها روی در رو دیوار تصویر می کنند توضیح بده، و در نهایت با ذکر برخی تحلیل‌ها و مطالعات جامعه شناسانه در مورد این پدیده، دیدی تحلیلی و نظری هم به خوانندگان عرضه کنه.

🆔 @dourneveshtha


اعتراضات دانشجویان آمریکا و پروپاگاندای برای یک دولت مقتدر

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️رسانه‌های وابسته به ج ا شب و روز سرکوب دانشجویان و معترضان به نسل‌کشی در غزه را بازتاب می‌دهند و این‌گونه القا می‌کنند که ارزش‌های مدرن و حقوق‌بشری که از آنها دفاع می‌کنید سرابی بیش نیستند.

♦️در تضاد با این پروپاگاندا، برخی مخالفان ج ا در تلاش هستند روایت دولتمردان غربی را معتبر جلوه دهند و معترضین را محکوم کنند و آنها فریب خورده ترویست‌ها یا جوانان ناآگاه یا یهودی‌ستیز جلوه دهند.

♦️در تضاد با پروپاگاندای ج ا عمل کردن لزوما به معنی درست عمل کردن نیست.

♦️دولت‌‌ها همواره میل به تجاوز به حقوق شهروندان و جامعه را دارند و در تلاش هستند نظم مورد نظر خود را در تمامی عرصه ها اجتماعی و خصوصی حاکم کنند. در غرب به واسطه سالها مبارزه جامعه مدنی حقوق‌ها و نرم‌های دموکراتیکی تثبیت شده‌تر هستند و امکان مخالفت کم‌هزینه‌تر وجود دارد و در کشورهای مثل ایران این حقوق کمتر بدست امده و هر مخالفتی هزینه هنگفتی در بر دارد، ولی این به این معنی نیست که مبارزه برای دموکراسی و حق تعیین سرنوشت در غرب به پایان رسیده و امروز شاهد افول غرب هستیم.

♦️نزاع بین جامعه و دولت، و حفظ دالان یا راه باریک آزادی امری‌ست دائمی و قوام بخش خودآگاهی جمعی و دموکراسی. نزاعی‌ست که هربار باید درگیرد و توازنی جدید ایجاد کنند.

♦️در چارچوب روایت دستگاه‌های تبلیغاتی دولت‌ها بازی کردن در نهایت ممکن است به باور به یک دولت مقتدر داشتن در فرهنگ سیاسی یک جامعه کمک برساند. همانطور که امروز راست‌های افراطی در اپوزیسیون و راست امنیتی در حکومت برای تحقق پروژه دولت مقتدر خود، به اشکال مختلف از اعتراضات و سرکوب‌ها در غرب استفاده می‌کنند تا ضرورت یک دولت مقتدر (نه لزوما دموکراتیک) و چیره بر نظم اجتماعی را به ما بقبولانند.


🆔 @dourneveshtha


در ضرورت شوخ‌طبعی در عصر ظلمت؛نوشته‌ای از خالد کیشتانی نویسنده عراقی

♦️شوخ‌طبعی بیش از همه در تاریک‌ترین ساعات یک ملت مورد نیاز است، چرا که در چنین مواقعی‌ست که مردم رفته رفته ایمان به خود را از دست می‌دهند، تسلیم ناامیدی می‌شوند و به مرداب اندوه و افسردگی فرو می‌غلتند.

♦️در این لحظات زندگی بی‌معنی به نظر می‌رسد و وطن همانند تار عنکبوت است. مردم ارتباط خود با همشهریان‌شان را از دست می‌دهند و در نهایت بی‌کسی و تنهایی خود را می‌پذیرند و اراده برای مقاومت و ایستادن در کنار یکدیگر از بین می‌رود.

♦️شوخ طبعی بهترین درمان برای چنین بیماری‌هایی‌ست. خنده آدم را از مالیخولیا و رخوت دور می‌کند. شوخی سیاسی که توسط فردی گفته می‌شود، شهروندان را دوباره با یکدیگر پیوند می‌دهد. افراد، دیگر تنها نیستند. دیگرانی هستند که نظرات آنها را به اشتراک گذاشته‌اند.

♦️ما در رنج و امید مشترک هستیم. خنده یک برادری جمعی‌ست. آدم در تنهایی نمی‌خندد.


🆔 @dourneveshtha


نکته‌ای در مورد شعرهای ژاپنی خواندم که خیلی برام جالب اومد. فلسفه این که اشعار ژاپنی انقدر کوتاه هستند اینه که، بجای ابراز هیجان شادی، غم و عشق، تلاش‌‌ش در جهت اختفای اون هیجانه، و این امر در کوتاه نوشتن ممکن میشه.

در اشعار ملل دیگه برای بروز بیشتر اون حس و هیجان سعی می‌کنن بیشتر توصیف کنن و برای همین اشعار بلند میگن.

نمونه عالی این اختفا و تفاوت رو در مرثیه‌های کوتاه ژاپنی میشه دید.

مرثیه بانو کاگا نوچی‌یو در سوگ فرزندش:

آیا، امروز تا کجا رفته است؟
آن صیاد دلیر سنجاقکها

یا مرثیه شاعری دیگه در سوگ‌ شوهرش:

آنچه به نظر می‌آید
نیست، مگر
رویایی..
می‌خوابم..بیدار می‌شوم
چه وسیع است
بستر، بی‌همبستر

🆔 @dourneveshtha


می گویی که چیزی چون گل گیلاس زودگذر نیست

اما من ساعتی را به یاد دارم

که گل زندگی با یک کلمه پژمرد-

بادی هم نمی وزید


تسو رایکی، شاعر ژاپنی در قرن هفدهم میلادی

🆔 @dourneveshtha


اگر دیگر نیایم

ای درخت آلوی کنار در

فراموش مکن که در بهاران

از روی وفا شکوفان شوی


شعر از سردار ژاپنی

Minamoto no Sanetomo

در قرن ۱۲ میلادی پیش از کشته شدن در جنگ
شعری ژاپنی به سبک waka

🆔 @dourneveshtha


فلسفه روی دوچرخه

✍🏻#علی_تقی‌پور

♦️اشیا یا ابزارها نه تنها رابطه ما با هستی رو دست‌خوش تغییر می‌کنن یا به قول هایدگر:"ابزارها هستی را آشکار می‌کنند."، بلکه به مدد این تغییر درک ما از خودمون روهم تغییر میدند. نسلی که هواپیما سوار میشه، مثل نسل‌های قبل نمی تونه با همان خلوص نیت برای دعا دست‌ها رو به سمت آسمان بالا ببره.

♦️من خودم در روزهای معمولی اگر قطره‌ای بارون از آسمان بیاد بدون چتر بیرون نمیرم و اگر بیرون باشم سریع میرم جای زیر سقف تا سرما نخورم.

♦️دیروز که با دوچرخه بیرون بودم، بارون بود و تگرگ بدی میومد.اما نه ترسی از سرماخوردگی داشتم نه ترسی از شدت برخورد تگرگ‌ها.

♦️جسم من همون جسم سابق بود فقط خود همین حضور ابزاری به نام دوچرخه بود که تصور من از خودم رو تغییر داده بود. دوچرخه نه گرما می‌بخشید نه شدت برخورد تگرگ‌ها رو کم می‌کرد ولی حضورش با شتابی که در سرعت جا به جایی من ایجاد میکرد باوری در درون من رو دست خوش تغییر کرده بود. موریل برنارد، فیلسوف فرانسوی میگه:"فناوری بدن ما را گسترش می‌دهد." یعنی ارگانی مصنوعی که دیگه به مثابه جزوی از بدن محسوب میشه و ما رو تغییر میده

🆔 @dourneveshtha

20 last posts shown.