نوشتار زنانه؛ انقلابی در ساحت نوشتار
همراه با نکاتی چند در معرفی کتاب Hairan؛ آنتولوژی شعر فمینیستی ایران
سپیده جدیری
کانون زنان ایرانیبخشهایی از متن:
زمانیکه زنان نبرد خود برای حقوق برابر را آغاز کردند، شاعران و نویسندگان زن نیز در خلالِ همان نبرد، به خلق ساختارهایی دست زدند که از اساس، ادبیات را دیگر کرد. هلن سیکسو در «خندهی مدوسا» این «اینهمانیِ» سیاسی، ادبی را بدینسان تئوریزه میکند: «زنان باید با حرکت شخصیشان خود را به همانگونه که در تاریخ و در جهان مینهند، در متنها بگذارند.»
سیکسو در رسالهی «اخته کردن یا گردنزنی؟» با پرسشی زنانه از تاریخ، به این موقعیت تاریخی پر و بالِ بیشتری میدهد: «زن کجاست؟ آیا اصلا چیزی به عنوان زن در تاریخ وجود دارد؟»
او از «جایگاه زن» سخن میگوید، «البته اگر زن در جایگاهی واقع شده باشد.»
سیکسو در «خندهی مدوسا» از «تولید فرمها» بهعنوان «یک فعالیت ناگزیر زیباشناختی» نام میبرد و از «اَشکالی بسیار زیباتر از اَشکالی که در چارچوبها و قواعد محصورند» برایمان میگوید. پُر واضح است که تغییر مورد نظر او، تغییری ساختاری است؛ یا به بیان بهتر، در هم شکستنِ دلیرانهی ساختاری که تاکنون بهعنوان ادبیات به ما تحمیل شده و بر هر آنچه دیگر خط بطلان کشیده است. سیکسو به درستی به «تشکیلات ابلهانهی سرمایهداری» ارجاعمان میدهد که در آن جایگاه نشسته است که ما را از زنانه نوشتن باز دارد؛ «تشکیلات ابلهانهی سرمایهداری که در آن ناشران، حافظان و چاپلوسان متحکمی هستند که از طریق اقتصادی که علیه ما کار میکند و سرکیسهمان میکند، از نسلی به نسل دیگر رسیدهاند. خوانندگانِ حق به جانب و از خود راضی، سردبیران تحریریهها و رؤسای بزرگ...» در یک کلام، آنانی که یک عمر مروّجِ ادبیات جریان اصلی بودهاند؛ یک عمر سرزنشگرِ هر نوشتاری که قواعد آن ادبیات را بر هم زند؛ هم آنان، «متون حقیقی زنان را دوست ندارند» و این دیگر شدن را.
و آنچه از زنانگی در شعر ایران میشناسیم نیز جملگی همین بوده.
اخیرا پروفسور آلن رایاک، شاعر و استاد ادبیات اسکاتلندی دانشگاه گلاسگو، در روزنامهی «نشنال» اسکاتلند، مروری تفصیلی و تحت عنوان «پردهبرداری از مبارزات ضداستبدادی زنان»، بر کتاب «حیران» (Hairan) نوشته است؛ کتابی مشتمل بر اشعار فمینیستی و اعتراضی زنان ایرانی که علی ثباتی، شاعر، منتقد ادبی و مترجم، آنها را به صورت شعر انگلیسی برگردانده و کتاب را تدوین کرده و این قلم، بهعلاوهی دو تن دیگر از شاعران زن، کار گردآوری اشعار و نوشتن بخشهایی از مقدمهی آن را بر عهده داشتهایم.
پروفسور رایاک در بخشهایی از مرور خود بر این کتاب نوشته است: «سوال اینجاست که وقتی اکثریت جامعه در یک کشور، دیدگاه مشخصی دارند و اولویتهای آنهاست که حاکمیت قانون را شکل میدهد، آیا باید علیه آنها ایستاد؟… به گفتهی ادوارد سعید، تاریخدان و منتقد ادبی فلسطینی، یک روشنفکر «فردی است دارای قابلیت بیان، مجسم ساختن و ادای یک پیام، دیدگاه، نگرش، فلسفه یا عقیده برای عموم مردم.» به نظرم این در مورد شاعر و هنرمند از هر جنسی نیز صدق میکند. و شاعرانی که در آنتولوژی جدیدی که اخیرا خواندم معرفی شدهاند، از همین جنس اند. این آنتولوژی، از خارقالعادهترین کتابهایی است که در ماههای اخیر با آن مواجه شدهام؛ هم مجموعهای از اشعار در اعتراض به کشته شدن مهسا امینی را که کتاب به او تقدیم شده است، در بر میگیرد، هم معرف شعر ایران از زاویهی نوشتاری زنانه است... براهنی میگوید، زمان آن رسیده که زن، روایتگر جهان خود شود و خود او از خودش نام ببرد. آزادی زن در ادبیات یعنی که خودش بتواند هم خود و هم محیط اطرافش را شرح دهد... این کتاب، اثری است که به خودی خود، هم راهکار و هم نافرمانی را نمایندگی میکند و هم تجلیلی از زنان به شمار میرود... اغلب این اشعار در واکنش به رویدادهای اجتماعی و سیاسی خاصی در ایران معاصر سروده شدهاند. اغلب آنها چه تلویحا و چه بهطور مستقیم، به جنبش زن، زندگی، آزادی پرداختهاند... حتی اشعاری از کتاب که به این جنبش مربوط نمیشوند، باز هم از رویدادهای اجتماعی، سیاسی و تراژدیهای رخ داده در ایران سخن میگویند و تقریبا تمامشان از زاویه دیدی فمینیستی سروده شدهاند... پیشگفتار کتاب، ما را به سه دورهی شعری کلاسیک، گذار و مدرن در شعر زنان ایران رهنمون میشود تا زمینهای تاریخی را برای اشعار این آنتولوژی در اختیار ما قرار دهد...»
کتاب را انتشارات اسکاتلند استریت منتشر کرده و در عین اینکه ۷۶ شعر فمینیستی از ۷۶ شاعر زن ایرانی را در بر میگیرد، تاریخچهای از شعر زنان این سرزمین را به مخاطب انگلیسی زبان معرفی کرده است.
برای خواندن متن کامل، به وبسایت کانون زنان ایرانی مراجعه کنید:
https://ir-women.com/20288#کانون_زنان_ایرانی
#پرونده_ویژه_روزهای_نارنجی