Forward from: ↝BNR2🙂💜🔪
بی صبرانه قدمی جلو رفت و# لبای حریصش رو روی لبای #برجسته ی چانیول کوبید🔻چان شوکه شده از حرکتش،#کمی عقب رفت..خواست حرفی بزنه که نگاه بک،#پشیمونش کرد♦️
این بوسه..براش #معمولی نبود..این بوسه از طرف بک بود و این یعنی اونم #دوسش داشت♥️
با حسی #وصف نشدنی از اون لمس کوتاه،#لبخندی زدو بدونه اینکه بک تسلطی روی اوضاع داشته باشه صورتش رو قاب گرفت و وحشیانه به #لبای باریکش بوسه زد✅
بوسه ای که دردی از دوری و حقارت،از پس زده شدن و #مرگ میداد..اما با این حال #شیرین بود..جوری که بک میتونست #عشق رو توش حس کنه♥️♠️
این بوسه..براش #معمولی نبود..این بوسه از طرف بک بود و این یعنی اونم #دوسش داشت♥️
با حسی #وصف نشدنی از اون لمس کوتاه،#لبخندی زدو بدونه اینکه بک تسلطی روی اوضاع داشته باشه صورتش رو قاب گرفت و وحشیانه به #لبای باریکش بوسه زد✅
بوسه ای که دردی از دوری و حقارت،از پس زده شدن و #مرگ میداد..اما با این حال #شیرین بود..جوری که بک میتونست #عشق رو توش حس کنه♥️♠️