بالاخره سفری که از تابستون شروع کردم، دیروز به پایان رسید! ✈️
یکی از بهترین کتابهای آموزشیای که با هر صفحهش زندگی کردم، یا بهتره بگم، با هر کلمهش.
تجربۀ خوندن کتاب
«از کتاب» نوشته آقا معلم،
محمدرضا شعبانعلی، برای من چیزی کمتر از سفر به اهرام ثلاثه یا قدم زدن توی موزه لوور نبود. این کتاب برام مثل یه معلم صبور و دانا بود که دقیقاً میدونه قراره خوانندهشو به کجا ببره و چه چیزایی رو بهش یاد بده. خیلی وقتها توضیحات بیشتری میداد، چون برای وقتت احترام قائله. خیلی نکتههای ارزشمند رو توی پانویسها جا داده بود، انگار که بخواد تو رو به کشف دنیاهای جدید دعوت کنه.
من با این کتاب یاد گرفتم که کتابخوندن چطور میتونه
اصولیتر و
عمیقتر باشه. با اینکه خوندن کتاب رو از یازده سالگی با
«پسر روزنامهفروش» ترجمه
محمد قاضی شروع کردم، بعد سراغ همه کتابهای ژول ورن رفتم و صدها کتاب دیگه رو خوندم اما هیچوقت خودم رو یه
کتابباز حرفهای یا
کرم کتاب نمیدونستم،
چون واقعاً بلدش نبودم.
این کتاب شد
راهنمای من برای نگاه کردن به کتابها از زاویهای تازه. فهمیدم که کتابها، مثل سفر، میتونن تو رو به دنیای نویسندهشون ببرن؛ دنیایی که میتونه درست باشه یا اشتباه، اما همیشه پر از نکتههای تازه است. هزاران نکته ارزشمند از این کتاب یاد گرفتم و اگه تو هم کتابخونی اما نمیدونی چرا و چطور باید کتاب بخونی، یا دلت میخواد هزار تا چیز جدید درباره کتابها یاد بگیری، حتماً
«از کتاب» رو بهت پیشنهاد میکنم. برای اطلاعات بیشتر، میتونی از این
لینک استفاده کنی.
در نهایت، از
استاد عزیز برای نوشتن این کتاب عالی بینهایت ممنونم و مشتاقانه منتظر
«از»های بعدی هستم. 🌱