⭕️
نجات دولت از مسیر بنبست🖋️ احسان صالحی:
🔹اجازه دهید حرف آخر را اول بگویم: مخالفت صریح و بیپرده رهبر معظم انقلاب با مذاکره با آمریکا، دولت نوپای چهاردهم را از مسیری که انتهای آن بنبست سرمایه اجتماعی و بیاعتباری کارگزار بود، نجات داد. چرا و چگونه؟
🔹تشکیل دولت چهاردهم در ایران و روی کارآمدن ترامپ در آمریکا به فاصلهای اندک رقم خورد. با توجه به سابقه ترامپ در خروج از برجام و اِعمال کارزار فشار حداکثری، میشد حدس زد که با انتخاب مجدد او، ایده کاهش تنش با آمریکا و رفع تحریمها کارایی خود را به طور مطلق از دست بدهد. اما با وجود آن سابقه منفی، جریان غربگرا زمزمههایی را آغاز کرد مبنی بر این که دولت برای اداره کشور، چارهای جز حل مشکلات خود ولو با آمریکای ترامپ ندارد و به هر ترتیب ممکن، باید راهی برای توافق با آمریکا یافته شود. این جملات آشنا که مشابه آن در ایام مذاکرات برجام و در قالب گزارههایی مانند «هر توافقی بهتر از توافق نکردن است» مطرح شده بود، نشان از تکرار مسیری تجربه شده و ناکام میداد.
🔹کمپین ناتوان نشان دادن کشور برای معتبرسازی مذاکره و توافق با آمریکا، هفته گذشته با امضای یادداشت ریاست جمهوری به دست ترامپ وارد مرحله جدیدی شد. با وجودی که در این بخشنامه به وضوح از اصل جمهوری اسلامی به عنوان تهدیدی برای آمریکا و منطقه یاد شده و با تاکید بر تشدید فشارهای همه جانبه بر ایران، همه ابعاد فعالیتهای هستهای، دفاعی و منطقهای را هدف قرار داده است، جریان غربگرا بدون اشاره به مفاد یادداشت، با تمرکز بر روی اظهارات هدفمند ترامپ در هنگام امضا و پس از آن در مصاحبه مطبوعاتی با نتانیاهو، این گونه وانمود کرد که دغدغه ترامپ صرفاً در حوزه سلاح هستهای ایران است و این دغدغه نیز از طریق مذاکره و دستیابی به توافق به سادگی قابل حل است.
🔹️متعاقباً تعجیل برخی مقامهای مسئول در تکرار خوانش سهلاندیشانه از رویکرد ترامپ نشان داد که خطر جدی است و دستگاه عملیات روانی حریف قادر است با یک فریب تاکتیکی، حتی دستگاه تحلیلی و محاسباتی کارگزاران ارشد را دچار خطای راهبردی کند. خطایی راهبردی که نتیجه آن چیزی جز تکرار آسیبهای وارد شده به کشور در دهه ۹۰ و گرفتار شدن در چرخه باطل تعلل، توقف، انتظار و ایجاد تکانههای شدید سیاسی، اجتماعی و اقتصادی با نقض عهد بیهزینه طرف مقابل نیست.
🔹برجام در کنار خسارتها و آسیبهایی که داشت، یک تجربه ارزشمند و گرانبها برای کشور ایجاد کرد و نشان داد الگوی حل مشکل از طریق توافق با آمریکا الگویی ناموفق و ناممکن است و هدف آمریکا از مذاکره و توافق، نه اعطای امتیازهای پایدار، بلکه زمینهسازی برای سلب ابزارهای قدرت طرف مقابل و واداشتن آن به پذیرش تحمیلهای بیشتر است.
🔹اما برخلاف جریان رسانهای معاند و امتدادهای خواسته یا ناخواسته داخلی آن که در حال ترویج این ادعا هستند که نتیجه مذاکره نکردن با آمریکا، بنبست و زمینگیری دولت است و در پی آن دیدگاه های رادیکالی همچون دعوت دولت به استعفا را مطرح میکنند، با اطمینان میتوان گفت که راهبرد «نه به مذاکره»، نه تنها بنبست نمیسازد، بلکه بنبست شکن است.
🔹با توجه به تجربه ملی برجام، مخالفت کنونی رهبر انقلاب با مذاکره، کشور را از معطلی خارج میسازد و اجازه نمیدهد که افکار عمومی و بازارهای ایران بازیچه ترامپ و کانون صهیونیستی مسلط بر او شود. با ولعی که عدهای در این مدت برای مذاکره از خود نشان داده بودند، طرف آمریکایی به طمع افتاد که میتواند ضمن تشدید فشارهای تحریمی، در گفتار سیاسی خود از ادبیات دیپلماسی استفاده کند و به این شکل، اولاً با ایجاد دوقطبی سنگین در افکار عمومی، مسئولان را عامل و مقصر تحریم و مشکلات اقتصادی نشان دهد، ثانیاً با نگه داشتن کشور در مرحله بیعملی و انتظار برای گشایش از خارج، ابزارهای مقابله ایران را فرسوده و از دسترس خارج کند و در نهایت، میز مذاکره را به میز تسلیم و خنثیسازی کامل تهدید جمهوری اسلامی از طریق وادار کردن ایران به دادن امتیازهای سنگین به امید گشایشهای احتمالی تبدیل کند.
🔹صراحت برخاسته از عقلانیت انقلابیِ حضرت آیتا... خامنهای این بازی را به هم زد و گفت: «مذاکره با چنین دولتی غیرعاقلانه، غیرهوشمندانه و غیرشرافتمندانه است و مشکلی را حل نمیکند. آن چه مشکلات از جمله مشکلات معیشتی مردم را برطرف میکند عامل داخلی یعنی همت مسئولان متعهد و همراهی ملت متحد است.»
🔹منتفع بزرگ به هم خوردن این بازی سیاه، در درجه اول دولت چهاردهم خواهد بود که در صورت وارد شدن به مسیر تجربه شده مذاکره با آمریکا، ناگهان چشم باز میکرد و در مقابل انتظارات انباشته مردم، فرصت ها را از دست رفته و دستان خود را خالی میدید.
🆔️
@Armanirn