اما در میانه بخش دوم سریال به عنایت به شرط سرمایه گذار دوم (ثابت)، مبنی بر طلاق آبان از همسرش، به ناگهان به یاد فیلم «پیشنهاد بی شرمانه» هم می افتیم. اما بار سموبلیک داستان و خط روایی فیلم و چرایی انتخاب نام آبان برای سریال، ما را قانع نمی کند. بله داستان یک سر و گردن بالاتر از بازسازی «پیشنهاد بی شرمانه» است. آنجا که پای کتاب« انسان نیک ایالت سچوان» در مصاحبه نخبه جوان به فیلم باز می شود متوجه نقش ایزدبانوی آب، در آن داستان می شویم: « نمایشنامهٔ زن خوب ایالت سچوان با شخصیت «وانگ» که آبفروش است، آغاز میشود. او خطاب به تماشاگران توضیح میدهد که در حومهٔ شهر منتظر ظهور پیشگوییشدهٔ چندین خدای مهم است. این خدایان به زودی از راه میرسند و از وانگ میخواهند که برای آنها پناهگاهی برای شب پیدا کند. آنها که بهدنبال انسانهای خوب سفر کردهاند، خستهاند.»
و این وانگ یا ایزد آبان ما، بین دیو (خدا) و حیوانات انسان نما، سرگشته است که چگونه چراغ عشق را در این شهر تاریک روشن نگه دارد. آیا آبان اکنون مهره شطرنج و نرد قمارعشق است یا خود، طراح الگوریتم هوش مصنوعی( با توجه به داستان سریال بخوانید: سمبول خرد ناب انسانی در یک زن عاشق) نقشه ای و چیزی در توبره اش دارد؟ این را فعلا گروه نویسندگان می دانند!
برای من که ترجمه موزون هجا به هجای دکتر حسین گلگلاب از «فاوست» گوته را منتشر کرده ام، مشاهده سریال آبان لذت بخش و محسورکننده تر بود
و این وانگ یا ایزد آبان ما، بین دیو (خدا) و حیوانات انسان نما، سرگشته است که چگونه چراغ عشق را در این شهر تاریک روشن نگه دارد. آیا آبان اکنون مهره شطرنج و نرد قمارعشق است یا خود، طراح الگوریتم هوش مصنوعی( با توجه به داستان سریال بخوانید: سمبول خرد ناب انسانی در یک زن عاشق) نقشه ای و چیزی در توبره اش دارد؟ این را فعلا گروه نویسندگان می دانند!
برای من که ترجمه موزون هجا به هجای دکتر حسین گلگلاب از «فاوست» گوته را منتشر کرده ام، مشاهده سریال آبان لذت بخش و محسورکننده تر بود