Forward from: Tb
دست سرنوشت:)
#part_......
با جیغ ازش وفاصله گرفدم...
+دست نجستو ب مننن نززنن عووضی
_اوخی ترسیدی. پ کجاس اقا امیر؟ کجاس ببینه داری جون میدی؟
+زندتت نمیزاره مطمئن باش مطمئن
_چقدد ساده ای تو اون الان داره با عشقش حال میکنه ولی تو حاضر نیسی مدارکشو ب من بدی؟
+نخیرم داری دوروغ میگی داری دوروغ میگی ک من مدارکو بهت بدم ولی کور خوندی!
اینو گفتم و در با شتاب باز شد و .....
داستانی از جنس سرنوشت :)
برای خوندن ادامه رمان :🖤
https://t.me/joinchat/AAAAAFBZloCbqae2LUoWxA
#part_......
با جیغ ازش وفاصله گرفدم...
+دست نجستو ب مننن نززنن عووضی
_اوخی ترسیدی. پ کجاس اقا امیر؟ کجاس ببینه داری جون میدی؟
+زندتت نمیزاره مطمئن باش مطمئن
_چقدد ساده ای تو اون الان داره با عشقش حال میکنه ولی تو حاضر نیسی مدارکشو ب من بدی؟
+نخیرم داری دوروغ میگی داری دوروغ میگی ک من مدارکو بهت بدم ولی کور خوندی!
اینو گفتم و در با شتاب باز شد و .....
داستانی از جنس سرنوشت :)
برای خوندن ادامه رمان :🖤
https://t.me/joinchat/AAAAAFBZloCbqae2LUoWxA